Best analytics service

Add your telegram channel for

  • get advanced analytics
  • get more advertisers
  • find out the gender of subscriber
الفئة
لغة وموقع القناة

audience statistics رمان های عاشقانه

تنها کانال رسمی انجمن بزرگ رمان های عاشقانه 🌍 Www.romankade.com کانال دکلمه های صوتی اختصاصی انجمن  https://t.me/deklamehaiesoti  اینستاگرام : ROMANKADE_COM تبلیغات  @f_sogol17  Raaz8222 گروه درخواست :  https://telegram.me/joinchat/BYW5fzycEmtfhivTSch2Yw  
عرض المزيد
25 5490
~0
~28
0
تقييم تيليجرام العام
عالميًا
33 352المكان
من 78 777
5 659المكان
من 13 357
في الفئة
389المكان
من 857

جنس المشتركين

تعرف على عدد كل من المُشتركين الذّكور والإناث على القناة.
?%
?%

لغة الجمهور

معرفة توزيع المشتركين في القناة حسب اللغة
الروسية?%الإنجليزية?%العربيّة?%
نمو القناة
رسم توضيحيجدول
ي
أ
ش
س
help

جار تحميل البيانات

فترة تواجد المستخدم على القناة

اعرف كم من الوقت قضى المُشتركون على القناة.
حتى أسبوع?%المؤقتات القديمة?%حتى شهر?%
الزيادة في المُشتركين
رسم توضيحيجدول
ي
أ
ش
س
help

جار تحميل البيانات

Hourly Audience Growth

    جار تحميل البيانات

    Time
    Growth
    Total
    Events
    Reposts
    Mentions
    Posts
    Since the beginning of the war, more than 2000 civilians have been killed by Russian missiles, according to official data. Help us protect Ukrainians from missiles - provide max military assisstance to Ukraine #Ukraine. #StandWithUkraine
    دوستان رمان آواز پر قو به شدت توصیه میشه خیلی احساسی و قشنگه🥺
    1
    0
    من آوازم 🪽🩵 یه دختر روستایی که پدرم از ۵ سال پیش مفقودالاثر شده پسرداییم پسر بزرگ روستا را کور کرده و من مجبورم برای نجات جان پسرداییم با برادرش ازدواج کنم ازدواج میکنم وابسته میشوم به او دل میدهم و... درست وقتی همه چیز خوب پیش میرود  قاتل پدرم را در همان خانه میبینم قاتل کسی نیست جز همسرم دنبال حقیقتم او دنبال انتقام از من است و من دنبال انتقام از او بخاطر خون ریخته ی پدرم! غافل از اینکه پدرم چه گناه نابخشودنی مرتکب شده.... 🔥
    عرض المزيد ...
    1
    0
    📌 دانلود رمان: دورخیز 📝 نوشته:مریم السادات نیکنام 📖 تعداد صفحات 423 🎬 ژانر: عاشقانه ——————— خلاصه تمام دلخوشی دکتر اسرا برومند در روز استخدامش به باد می‌رود. رویارویی او با کسی که سال‌ها پیش برای خانواده‌اش رجز خوانده و پدرش را خانه‌نشین کرده‌است. دکتر فرهاد سام با کینه‌ای دیرینه! آیا اسرا از پس جراح پنج‌طلای بیمارستان برمی‌آید؟ عاشقانه‌_‌اجتماعی ناب از مریم بانو 🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️ 🌐 🌐 🌐 🌐 ————————————————— آدرس کانالمون تو تلگرام : 🌐 آدرس کانالمون تو ایتا : 🌐 آدرس کانالمون تو روبیکا : 🌐
    عرض المزيد ...
    3 161
    14

    دورخیز.pdf

    دورخیز.apk

    دورخیز.epub

    997
    43
    📌 دانلود رمان: دورخیز 📝 نوشته:مریم السادات نیکنام 📖 تعداد صفحات 423 🎬 ژانر: عاشقانه 🌐 لینک دانلود
    478
    1
    🧨💣سوپرایز ویژه برای تمامی کاربران عزیز 🧨💣 😍من تا ابد در بحر رایگان شد😍 📌 دانلود رمان: من تا ابد در بحر 📝 نوشته: کلثوم حسینی 📖 تعداد صفحات 732 ——————— خلاصه : – خوشبخت می‌شیم، قول می‌دم. پوزخند تلخش، به روی احساسم کشید. چقد تلخ و ویران‌کننده بود. – خوشبختی گرونه رویا، خیلی گرون! امیدوارانه از ته وجودم زمزمه کردم: هرچقدر باشه، باهم می‌سازیمش… باهم. – واقع‌بین باش دختر، من این‌جا پشت تو حبسم و تو اون بیرون تو خطر و … ملتمسانه پچ زدم: نگو… جان رویا نگو. از سکوت سنگین‌ش، دم از هوای مانده بین‌مان گرفتم و زمزمه کردم: خوشبختی اگه اینقد خساست داشته باشه که نتونه بودنمون رو کنارهم ببینه، ترجیح می‌دم بمیرم و که تو… – کافیه! مغموم و بغ‌کرده سری روی گردنم چرخاندم: ارس… – پاشو برو، پاشو. از لحن سرد و محکم‌اش، قلبم مچاله شد و لحنم به غم و نشست: دوست‌داشتنم اونقد نسبت بهت قویه که نخوام خطا برم… می‌گی ما گرونه؟ باشه می‌خرمش… می‌خرمش…درک کن که من تا در بحر توام… تو و هیچکس، هیچکس به چشمم نمی‌آد! 🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️ 🌐 ————————————————— آدرس کانالمون تو تلگرام : 🌐 آدرس کانالمون تو ایتا : 🌐 آدرس کانالمون تو روبیکا : 🌐
    عرض المزيد ...
    2 173
    14

    من تا ابد در بحر.pdf

    من تا ابد در بحر.apk

    من تا ابد در بحر.epub

    1 326
    44
    🧨💣سوپرایز ویژه برای تمامی کاربران عزیز 🧨💣 😍من تا ابد در بحر رایگان شد😍 📌 دانلود رمان: من تا ابد در بحر 📝 نوشته: کلثوم حسینی 📖 تعداد صفحات 732 🌐 لینک دانلود
    1 428
    3
    📌 دانلود رمان: شهزاده ی سوار بر اسب 📝 نوشته: نرگس واثق 📖 تعداد صفحات 395 ——————— خلاصه چه می‌شود شبی در آغوشت باشم، سر بر شانه‌های مردانه‌ات بگذارم و رقص انگشتانت لابه‌لای موهایم مستم کند. نگاهت کنم دلبرانه، نگاهم کنی عاشقانه؛ سرت را دم گوشم بیاوری و شعری را زمزمه کنی که من مست طنین و احساس شعر خواندنت شوم. طوری هر کلمه را ادا کنی که حتی خود کلمات هم در لذت صدای تو غرق شوند‌. آن‌قدر نازم را بخری که دیگر طنازی‌هایم در مقابل احساسات غلیظ مردانه‌ات کم بیاورند. حیف که ندارمت! حیف که تنها خیالت هست که شب‌ها، مهمان بالین تنهای من است. اما کسی چه می‌داند، زندگی است دیگر… شاید داشتنت هم اتفاق افتاد؟! شاید تو همان شهزاده‌ی سوار بر اسب سفیدی هستی که در قصه ها و افسانه ها است، همان‌ها که مادربزرگم روایت می کرد؛ تا بیایی و مرا ملکه‌ی خود کنی. شاید همیشه دختر پادشاه بودن لازم نیست تا کسی تبدیل به یک ملکه شود؛ اولین دختر عام‌زاده‌ای باشم که شهزاده‌ی مانند تو نصیبم می‌شود! تو به من بگو، آیا می‌شود؟ 🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️ 🌐 🌐 🌐 🌐 ————————————————— آدرس کانالمون تو تلگرام : 🌐 آدرس کانالمون تو ایتا : 🌐 آدرس کانالمون تو روبیکا : 🌐
    عرض المزيد ...
    3 808
    16

    شهزاده ی سوار بر اسب.apk

    شهزاده ی سوار بر اسب.epub

    شهزاده ی سوار بر اسب.pdf

    3 697
    55
    📌 دانلود رمان: شهزاده ی سوار بر اسب 📝 نوشته: نرگس واثق 📖 تعداد صفحات 395 🎬 ژانر: عاشقانه 🌐 لینک دانلود
    3 171
    5
    خلاصه‌ای از داستان : سرگرد بردیا محمدی پس از ماه‌ها تلاش برای دستگیری امیرسام دلاوری با شکستی بزرگ مواجه می‌شود.امیرسام با وجود پیروزی در این نبرد تلفات سنگینی را متحمل می‌شود و برای انتقام از بردیا،خواهر سرگرد را می‌رباید.سرگرد داستان برای نجات خواهرش با این باند مافیا مواجه می‌شود و این رویداد رازی بزرگ را آشکار می‌کند.رازی که زندگی همه را دگرگون می‌کند! با افشاء راز جنایت‌ها آغاز می‌شود، عشق شکل می‌گیرد، جدایی آغاز می‌شود، نفرت پایان پیدا می‌کند و هنگام یکی شدن،مرگ بین‌آن‌ها تفرقه می‌اندازد اما عشق.... همه این اتفاقات در رمان آخرین‌گلوله ‼️ پایان خوش💙 به قلم نیلوفرسامانی با ژانر پلیسی_درام _عاشقانه پارت گذاری در کانال زیر
    عرض المزيد ...
    839
    5
    📌 دانلود رمان: جانان من باش 📝 نوشته: شکوفه فدیعمی 📖 تعداد صفحات 623 🎬 ژانر: عاشقانه ——————— خلاصه یعنی می‌شود تابستان، بشود عروس زمستان؟ یعنی می‌شود جانان قصه‌ی ما بشود عروس کوه سرد غرور؟ یعنی می‌شود دختر قصه‌ی ما وقتی از طوفان‌های بزرگ زندگی‌اش تن نحیفش شروع به لرزش کند، کسی باشد که دست‌های او را بگیرد و با گرمای دستش وجود او را سراسر گرما و آرامش کند؟ امّا چه کسی می‌تواند باور کند که کوه سرد غرور دارای دستان گرمی باشد. تقدیر چه سرنوشتی را برای دختر قصه‌ی ما رقم خواهد زد و جانان ما جنون و جانان چه کسی خواهد شد؟ 🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️ 🌐 ————————————————— آدرس کانالمون تو تلگرام : 🌐 آدرس کانالمون تو ایتا : 🌐 آدرس کانالمون تو روبیکا : 🌐
    عرض المزيد ...
    1 588
    13

    جانان من باش.apk

    جانان من باش.epub

    جانان من باش.pdf

    1 429
    48
    📌 دانلود رمان: جانان من باش 📝 نوشته: شکوفه فدیعمی 📖 تعداد صفحات 623 🎬 ژانر: عاشقانه 🌐 لینک دانلود
    1 445
    5
    📌 دانلود رمان: یک قدم تا رسیدن به عاشقی 📝 نوشته: زینب صحرایی 📖 تعداد صفحات 210 🎬 ژانر: عاشقانه ——————— خلاصه داستان راجب دختر و پسری به اسم آنا و ایمانه که با برخورد توی دانشگاه کلکلشون شروع میشه، اما کم کم عاشق هم میشن تا توی یه شب آنا ایمان رو توی یه جشن با یه دختر میبینه اما.... بعد از مدتی اینا با هم دوست میشن و ایمان به خواستگاری آنا میره، غافل از این که مشکل اصلی از همینجا شروع میشه 🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️ 🌐 ————————————————— آدرس کانالمون تو تلگرام : 🌐 آدرس کانالمون تو ایتا : 🌐 آدرس کانالمون تو روبیکا : 🌐
    عرض المزيد ...
    رمان کده
    رمانکده شامل بهترین و جدیدترین رمانهای عاشقانه ، پلیسی ، طنز ، ترسناک و تخیلی اختصاصی سایت رمانمده میباشند رو شامل هست سایت رمانکده www.romankade.com 🌐 تبلیغات @f_sogol17
    4 430
    22

    یک قدم تا رسیدن به عاشقی.apk

    یک قدم تا رسیدن به عاشقی.pdf

    یک قدم تا رسیدن به عاشقی.epub

    3 881
    77
    📌 دانلود رمان: یک قدم تا رسیدن به عاشقی 📝 نوشته: زینب صحرایی 📖 تعداد صفحات 210 🎬 ژانر: عاشقانه 🌐 لینک دانلود
    4 171
    6
    به درخواست خیلی ها، دوباره لینک چنل باب دل گذاشته شد😍
    747
    1
    https://t.me/+PkF4CoDpBFZiMTI0 #پارتی_در_آینده صورتم رو پایین اوردم. آروم، بینیم رو توی گردنش بردم و بو کشیدم: - بگو فراموش می کنی! دست هاش رو بالا اورد و قصد که من رو از خودش دور کنه. سریع دستم رو از توی موهاش، به سمت کمرش هدایت کردم و چنگی به کمرش زدم. دست هاش شل شد. ناله ای توی گلو سر داد و آروم گفت:«طاهر.» بوسه ای روی پوست گرم گردنش کردم: - جانم! دوباره گردنش رو بو کشیدم و حبس شدن نفسش رو توی گلوش حس کردم. نفس عمیقی کشید و دوباره عاجزانه صدام کرد:«طاهر.» سیبک گلوش رو که به خاطر من، اون همه بغض رو تحمل کرده بود، بوسیدم و آروم جواب دادم:«جونه دله طاهر. بگو!» فشار خفیفی به سینه ام داد؛ ولی از چنگی که دوباره به کمرش زدم و لبی که رو پوست آتیشی گردنش نشست، کارسازتر نبود. دوباره نفس عمیقی کشید. لبم رو از روی پوست گردنش برداشتم و همون طور که صورتم توی گردنش بود، گفتم:«بگو از همین الان فراموش می کنی که هم چین اتفاقی امشب افتاده!» سرم رو کمی کج کردم و بوسه ریزی روی یکی از رگ های گردنش که کمی روی پوست سفیدش مشخص بود، گذاشتم و ادامه دادم:«بگو عمر طاهر!» دوباره مشامم رو از بوی گردنش پر کردم: - بگو نفس طاهر! نفس های لرزونی که از سر آدرنالین زیاد، داشت از گلوش خارج می شد رو به وضوح، می شنیدم. صدای لروزن و آرومش بلند شد: - طاهر، تو رو خدا برو کنار؛ یکی می بینه! آروم قدمی برداشتم که دلارام عقب عقب رفت. توی گردنش نفس عمیقی کشیدم: - ببینه؛ فکر می کنی برام مهمه؟ دوباره کمرش رو چنگ زدم و لبم رو روی یه قسمت دیگه از گردنش گذاشتم. از گرمای پوست گردنش، لبم آتیش گرفته بود. می دونستم حالش رو دارم خراب می کنم؛ ولی تقصیر خودش بود. دوهفته بود که تمام بی محلی هایی که توی عمرش بلد بود رو سرم خالی کرده بود. باید تنبیه می شد. یه قدم دیگه برداشتم و دلارام عقب تر رفت. بینیم رو روی پوست گردنش کشیدم و نفس های داغم رو توی گردنش بیرون دادم. - بگو دیگه آیدا برات مهم نیست! بگو هر گوهی خورده و نخورده، برات پشیزی اهمیت نداره! بوسیدم: - بگو بابِ دل طاهر! دلارام با صدای لرزونی، ملتمسانه گفت:«طاهر، بسه!» دوباره قدمی برداشتم و وقتی دلارام عقب رفت، به دیوار خورد. حواسم بود که کمرش به دیوار نخورده واسه همین، انگشت های دستم رو، روی کمرش، باز کردم که دیوار اول به پشت دست من بخوره. نفس عمیقی توی گودی گردنش کشیدم و دوباره سیبک گلوش رو بوسه ای زدم. - تا وقتی نگفتی که دلت با من صاف شده، وضع همینه؛ می خوای، بخوا! دمی توی گردنش کردم: - نمی‌خواهی هم، نخوا! بازدمی کردم که یک لحظه نفسش بریده بریده شد. حال خودم هم بد شده بود؛ ولی تا وقتی از زیر زبونش نکشیده بودم که آروم شده، نمی تونستم دست از سرش بردارم. دست آزادم رو کنار صورتش به دیوار زدم. لبم رو بردم سمت شاهرگش. نبض خیلی تند می زد؛ از نفس های بریده بریده اش مشخص بود. لبم رو روی شاهرگش گذاشتم: - دوست داری توی همین وضعیت بمونیم؛ حله! می خواستم صورتم رو دوباره توی گردنش ببرم که دست هاش رو از روی سینه ام برداشت. توی یک لحظه، سرم رو بالا اورد و بدون از هیچ مکثی، فاصله رو پر کرد. نفس توی سینه ام حبس شد. انتظار هر جوابی رو ازش داشتم؛ الا این جواب. چنگی به کمرش زدم. دست هاش رو آروم، دور گردنم حلقه کرد. با یکی از دست هاش، موهام رو چنگ زد. چند دقیقه پیش، داشتم قندیل می بیتم؛ ولی حالا دلم می خواست کمی از این التهابی که خودم باعث و بانیش بود، کم بشه. با موهام بازی می کرد و کمرش رو توی مشتم گرفته بودم. ازش آروم جدا شدم؛ ولی فاصله رو خیلی زیاد نکردم. پیشونیم رو به پیشونیش چسپوندم. چشم هام رو باز کردم. چشم هاش رو باز نکرد. از صورت قرمز شده اش و نفس نفس زدن هاش، مشخص بود که روی باز کردن چشم هاش رو نداره. خنده کجی کردم. می‌خواستم خودم پیش قدم بشم که.... #زهرا_اچ من، طاهر طاهری، سرگرد مغرور و خشنی که داره روی پرونده بزرگ ترین قاچاقچیه خاورمیانه کار می‌کنه.❌🚫 همه چیز داشت خوب پیش می رفت که دختر این قاچاقچی، با من هم‌خونه شد.⛔️🔥 چشم های فیروزه ایش دل سنگ رو آب می کرد چه برسه به دل مغرور من.🔥 عاشقش شدم. آینده ام رو باهاش دیدم؛ اما درست همون شبی که قرار بود بهترین شب زندگی ما باشه، پدرش.....‼️❌ وقت، وقته انتقامه. عشقی که درگیر انتقام می‌شه.❌🔥
    عرض المزيد ...
    709
    5

    فصل عاشقانه.apk

    فصل عاشقانه.pdf

    فصل عاشقانه.epub

    2 271
    58
    📌 دانلود رمان: فصل عاشقانه 📖 تعداد صفحات 1254 🎬 ژانر: عاشقانه 🌐 لینک دانلود
    2 269
    6
    📌 دانلود رمان: فصل عاشقانه 📖 تعداد صفحات 1254 🎬 ژانر: عاشقانه ——————— 🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️ 🌐 🌐 🌐 ————————————————— آدرس کانالمون تو تلگرام : 🌐 آدرس کانالمون تو ایتا : 🌐 آدرس کانالمون تو روبیکا : 🌐
    4 282
    10
    ♥️رمان : ♥️ژانر : ♥️نویسنده : ♥️خلاصه : عشق غریبانه ترین لغت فرهنگ نامه زندگیم بود من خود را نیز گم کرده بودم احساسات که دیگر هیچ میدانی من به تو ادم شدم به تو انسان شدم اما چه حیف... وقتی چیزی را از دست میدهی تازه ارزش واقعی ان را درک میکنی و من چه دیر فهمیدم زندگی تازه روی زشت خود را به تو نشان میدهد بعد زشتی که من زیر سایه تو هرگز انرا ندیده بودم و از نسیم محبتت مست میشدم مرا ببین منی دیگر وجود ندارد من همه ام را باخته ام... ♥️pdf
    3 144
    15
    #رقص_روی_آتش

    رقص روی آتش.pdf

    2 869
    84
    📌 دانلود رمان: فریاد خاطره ها 📝 نوشته: سمیه بیرونی 📖 تعداد صفحات 1128 🎬 ژانر: عاشقانه ——————— خلاصه - آقاجون... داخله! گره ی ابرهایش عمیق تر شد و قفسه ی سینه اش به سختی بالا پایین رفت. دست هایش را برای به آغوش کشیدنم پیش آورد و گفت: خب تو باشه! دستم را روی بازویش گذاشتم و اشک هایم یکی پس از دیگری چکیدند. - اول برو باهاش صحبت کن... شاید اجازه نده برم تو! - چی میگی واسه ی خودت؟! کاش غرورم بیشتر از این جلوی فرهاد خرد نمی شد. نگاهم را از مجید گرفتم و به کم سوترین ستاره دادم. - اگه براش مهم بودم این همه ساعت این جا ولم نمی کرد. 🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️ 🌐 ————————————————— آدرس کانالمون تو تلگرام : 🌐 آدرس کانالمون تو ایتا : 🌐 آدرس کانالمون تو روبیکا : 🌐
    عرض المزيد ...
    دانلود رمان فریاد خاطره ها
    دانلود رمان فریاد خاطره ها - آقاجون... داخله! گره ی ابرهایش عمیق تر شد و قفسه ی سینه اش به سختی بالا پایین رفت. دست هایش را برای به آغوش کشیدنم پیش آورد و
    3 453
    18

    فریاد خاطره ها.apk

    فریاد خاطره ها.pdf

    2 759
    72
    آخر تحديث بتاريخ: ١١.٠٧.٢٣
    سياسة الخصوصية Telemetrio