#اریک_فروم
زادهٔ ۲۳ مارس ۱۹۰۰ - درگذشته ۱۸ مارس ۱۹۸۰
روانکاو، جامعهشناس آمریکایی-آلمانیتبار
روانشناس اجتماعی بلندآوازهٔ مکتب فرانکفورت و همچنین یک سوسیال دموکرات و از برجسته ترین فیلسوفان مکتب
اومانیستی است.
او در آثارش کوشید تا ارتباط متقابل روانشناسی و جامعه را شرح دهد و معتقد بود که با بکار بستن اصول روانکاوی، به عنوان علاج مشکلات و بیماریهای فرهنگیِ بشر، راهی به سوی تحقّق یک جامعهٔ معقول و متعادل از لحاظ روانی خواهد یافت.
اریک فروم در فرانکفورت آلمان بدنیا آمد. تحصیلات خود را در دانشگاههای هیدلبرگ و مونیخ و انستیتو روانکاوی برلین ادامه داد. بعد از ظهور
نازیسم در آلمان,به ژنو رفت و سرانجام در سال ۱۹۳۴ به آمریکا مهاجرت کرد و تابعیت این کشوررا پذیرفت و در دانشگاه کلمبیای نیویورک مشغول به فعالیت شد، سپس به مکزیک رفت و در دانشگاه مستقل ملی مکزیک, کرسی روانکاوی را تأسیس کرد.
وی در انتهای عمر خویش به سوئیس بازگشت و در ۱۹۸۰ میلادی درگذشت.
کتاب گریز از آزادی، عنوان نخستين كتاب اريك فروم است كه به سال ۱۹۴۱ میلادی برابر با سال ۱۳۲۰ شمسی منتشر شده است.
❗️ توجه شما را جلب میکنیم به قسمتهایی از مقدمۀ محققانهی ین کتاب که توسط دکتر عزتالله فولادوند بر کتاب
گریز از آزادی نگاشته است و نیاز ما را در معرفی
اریک فروم و تشریح نظریات او در توجیه مفهوم گریز از آزادی برآورده است.
کتاب حاضر دادخواستی است که عناصر مخالف با رشد و پرورش انسان و انسانیت را در جهان ما به پای محاکمه میکشد و از آنجا که نخستین شرط تحقق مردمی و اعتلای آدمی، آزادی است، کوشش اصلی آن بر پرده برانداختن از دشمنان آزادی متمرکز میگردد.
اما ترکتازی خودکامان و هیاهوی عوامفریبان و شگفتکاری عیاران و سادهدلی مردمان در طی قرون چنان بوده که کشف معنای راستین آزادی اگر محال نباشد، به دقت و امانت بسیار نیازمند است.
برخی از آشفتگیهایی که در معنای آزادی درآمیخته شده است ,معلول بداندیشی و بعضی نتیجۀ استعمال وسیع و گاه نابجای این لفظ است.
عارف و سیاستمدار و روانشناس هر سه از
آزادی نام میبرند و همه از ظن خود یار آن میشوند؛ ولی تحلیل مباحثاتشان نشان خواهد داد که غالباً معنایی که هریک از این لفظ در نظر دارد اگر ناقص مراد دیگری نباشد، لااقل ارتباطی نیز با آن ندارد.
از این سخن پیداست که برخلاف مباحث علمی و فنی در گفتوگو از آزادی میان نویسنده و نوشته جدایی نیست و تأثیر عوامل ذهنی و فردی در برگزیدن هدف و سیر استدلال چنان بالا میگیرد که پیش از ورود به اصل مطالب تعریف مفهوم و معرفی نویسنده ضروری است.
غرض از
آزادی در این کتاب مفهوم مابعدالطبیعی این لفظ نیست و نویسنده قصد ندارد در باب جبر و تفویض نکتهای تازه بیاموزد.
مشکل این نیست که در تصمیماتی که میگیریم تا چه اندازه به گفتۀ حکما, مختار و تا چه حد مجبور بودهایم و سعادت و شقاوت را از ازل مقدر شده است و یا نتیجۀ اعمال خود ماست. فرض بر این است که موجودی, با طبیعت کلی آدمی به جهان آمده و در عرصه آن در تنازع بقاست. این تلاش موجد عادات و خصائص و مؤسساتی شده که پایۀ آنها بر غرائز اصلی و تعبیر آدمی از خواستههای اوست. نکته اینجاست که ببینیم مفهوم آزادی بهعنوان یکی از بزرگترین غایات زندگی در نظر آدمی چه بوده و چگونه این تعبیر به بحران دنیای پرخروش امروز منتهی شده است.
❗️❗️
ادامه در پست بعدی❗️❗️
https://t.me/naserzeraatiketabsotiعرض المزيد ...