بازومو توی دستش فشار داد و گفت:
-تو چیکار کردی هرزه؟ کارت به جایی رسیده که سرخود میری و بچه ی منو سقط میکنی؟
با بغض گفتم:
-زانیار من بچه نمیخوام من... من نمیخوام بدونن صیغه ی توام.
با پشت دست زد توی دهانم و گفت:
-تو غلط کردی وقتی ازم پول میگرفتی باید فکر اینجاشم بودی تو در ازای خرج مادرت قبول کردی صیغه ام بشی.
با این حرفش ناراحت سرم رو زیر انداختم و گفتم:
-من بچه نمیخوام.
پوزخندی زد و گفت:
-مگه دست توعه؟ همین امشب باید حامله بشی.
به طرف تخت کشوندم و روم خیمه زد و...
https://t.me/+1iqE1V3L99xkYmI0
https://t.me/+1iqE1V3L99xkYmI0
❌دختره بچه اشو سقط کرده و حالا پسره میخواد مجبورش کنه تا دوباره باردار شه🤯🤤❌
عرض المزيد ...