all posts از جنس طـلا / Tala

بیا اینجا حاضر جوابی یادت بدم‌ فرزندم😏🤟

بیا بهت یاد بدم چطوری با حرفات اکستو جررررر بدی✨🐉

ک*ص خدمتکارش‌ و میخوره🤤💦 #ک*صم رو تند تند با زبون داغش لیس می‌زد و #چوچولم رو با انگشتش #می‌مالید. سرش رو بیشتر به #ک*صم فشردم و با شهوت گفتم: -#فاککک، بیشتر بخورش واسم🔞💦 زبونش رو لول کرد و تو #سوراخم فرستاد که آه بلندی کشیدم و مردونگی سیخ شده‌اش رو روی ک*صم کوبید و با انگشت‌هام ک*صم و #مالیدم و نالیدم: -اوفف #کی*رت و بکن تو سوراخم‌ دیگه طاقت ندارم..👅💦 https://t.me/+wkA4IuIN5XhmZGNk

بیا اینجا حاضر جوابی یادت بدم‌ فرزندم😏🤟

#سکس_خشن_ارباب_و_خدمتکار!🔞💦💕🍑 https://t.me/+SMK8g3RCd7MzMDFk #محکم و خشن #مردونگی کلفت و #شق‌ شده‌اش رو توی #بهشتم فرو کرد که #جیغ بلندی از لذت کشیدم.🍑🚫 با نفس‌ نفس نالیدم: -آه، خواهش می‌کنم #یواش‌تر.. #نیشخندی زد و خودش رو #محکم بهم کوبید و #سینه‌هام رو با #ولع توی #دهنش کرد و با دست دیگه‌ش مشغول #مالیدن سینه‌م شد.🔥 خودش رو #محکم ازم بیرون کشید و #میله‌‌ی #آهنی‌ای که توی #دستش بود رو به سمت #بهشتم آورد و نالیدم: -تروخدا با اون #میله نه..💢🚼 هنوز حرفم تموم نشده بود که با #فرو رفتن #میله توی بهشتم #جیغ بلندی کشیدم و بی‌رحمانه غرید: -باید #تنبیه شی #خدمتکار_جنده. #آخ بلندی گفتم که میله رو #محکم داخلم عقب و جلو می‌کرد و #ضربه‌ی محکمی به بهشت #خیسم‌ کوبید و...💦 https://t.me/+wkA4IuIN5XhmZGNk https://t.me/+wkA4IuIN5XhmZGNk

- عاشق صدای آه و ناله هاتم🔞 لبش و روی لبم کشید -لعنتی! چی میزنی به این پوست به این تن به این لب که منو اینجوری مست میکنه؟ دستش و روی سینه ام گذاشت و فشار داد آه غلیظی کشیدم و و لب زیرینش مکیدم -آه...آیی چیز خاصی نمیزنم رامان تن عریانش و چفت تنم کرد و صدای جیر جیر تخت و اه و ناله من هر لحظه بیشتر شد -هیچ وقت نمیذارم یه لحظه هم ازم جدا بشی  قسم میخورم! تو مال منی تا ابد!🔞🔞😱 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0

دختره داره لباس عروسشو تو اتاق پرو میپوشه که شوهرش میزنه بالا و همونجا دختره رو میگا*د!🍑😈 داشتم لباسمو میپوشیدم که تقه ای به در خورد بازش کردم که ایمان سریع خودشو پرت کرد تو اتاق خواستم چیزی بگم که دستشو رو دهنم گزاشت و با شهوت لب زد: - الان میخوامت تابان! میخوام همینجا تو مکان عمومی کـ*ـص تنگ و صورتیتو بگام! تا خواستم مقاومت کنم همزمان شلوار و شورتمو پایین کشید و مک عمیقی به بهشت خیسم زد و بعد...🔞🔞🔞 https://t.me/+a_EvSmqU4ic4MDk8 https://t.me/+a_EvSmqU4ic4MDk8

بیا بهت یاد بدم چطوری با حرفات اکستو جررررر بدی✨🐉

عکسای کاپلی ترند برای پروفت میخوای?!🙂 پس انگشت مبارکتو بکوب رو متن تا مشکلتو حل کنم😏

عکسای کاپلی ترند برای پروفت میخوای?!🙂 پس انگشت مبارکتو بکوب رو متن تا مشکلتو حل کنم😏

ک*ص خدمتکارش‌ و میخوره🤤💦 #ک*صم رو تند تند با زبون داغش لیس می‌زد و #چوچولم رو با انگشتش #می‌مالید. سرش رو بیشتر به #ک*صم فشردم و با شهوت گفتم: -#فاککک، بیشتر بخورش واسم🔞💦 زبونش رو لول کرد و تو #سوراخم فرستاد که آه بلندی کشیدم و مردونگی سیخ شده‌اش رو روی ک*صم کوبید و با انگشت‌هام ک*صم و #مالیدم و نالیدم: -اوفف #کی*رت و بکن تو سوراخم‌ دیگه طاقت ندارم..👅💦 https://t.me/+wkA4IuIN5XhmZGNk

#سکس_خشن_ارباب_و_خدمتکار!🔞💦💕🍑 https://t.me/+SMK8g3RCd7MzMDFk #محکم و خشن #مردونگی کلفت و #شق‌ شده‌اش رو توی #بهشتم فرو کرد که #جیغ بلندی از لذت کشیدم.🍑🚫 با نفس‌ نفس نالیدم: -آه، خواهش می‌کنم #یواش‌تر.. #نیشخندی زد و خودش رو #محکم بهم کوبید و #سینه‌هام رو با #ولع توی #دهنش کرد و با دست دیگه‌ش مشغول #مالیدن سینه‌م شد.🔥 خودش رو #محکم ازم بیرون کشید و #میله‌‌ی #آهنی‌ای که توی #دستش بود رو به سمت #بهشتم آورد و نالیدم: -تروخدا با اون #میله نه..💢🚼 هنوز حرفم تموم نشده بود که با #فرو رفتن #میله توی بهشتم #جیغ بلندی کشیدم و بی‌رحمانه غرید: -باید #تنبیه شی #خدمتکار_جنده. #آخ بلندی گفتم که میله رو #محکم داخلم عقب و جلو می‌کرد و #ضربه‌ی محکمی به بهشت #خیسم‌ کوبید و...💦 https://t.me/+wkA4IuIN5XhmZGNk https://t.me/+wkA4IuIN5XhmZGNk

- عاشق صدای آه و ناله هاتم🔞 لبش و روی لبم کشید -لعنتی! چی میزنی به این پوست به این تن به این لب که منو اینجوری مست میکنه؟ دستش و روی سینه ام گذاشت و فشار داد آه غلیظی کشیدم و و لب زیرینش مکیدم -آه...آیی چیز خاصی نمیزنم رامان تن عریانش و چفت تنم کرد و صدای جیر جیر تخت و اه و ناله من هر لحظه بیشتر شد -هیچ وقت نمیذارم یه لحظه هم ازم جدا بشی  قسم میخورم! تو مال منی تا ابد!🔞🔞😱 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0

دختره رو موقع پـورن ديدن مي‌بينه🤤🔞 نگاهي به تابان انداختم كه با تاپ و دامن سفيد روي مبل لم داده بود و چيزي رو با لذت تماشا مي‌كرد. از پشت گوشي سرك كشيدم و با ديدن فيلم پـورني كه مي‌ديد چشمام گرد شد.😳 دستم و از پشت جلو بردم و سينه‌اش و توي دستم فشار دادم كه هين بلندي كشيد. - تو اگه دنبال حال كردني چرا نمياي سراغ خودم جوجه؟! چيه نكنه دردت مياد؟! دستش و به بـهـ•ـشت تپلش رسوند و با گاز گرفتن لبش چشماش و خمار كرد.💦 - دلم مي‌خواد يه جوري من بگـايي كه تا سه روز گشاد راه برم.🤤👅 https://t.me/+a_EvSmqU4ic4MDk8 https://t.me/+a_EvSmqU4ic4MDk8

عکسای کاپلی ترند برای پروفت میخوای?!🙂 پس انگشت مبارکتو بکوب رو متن تا مشکلتو حل کنم😏

منبع پروفای سسکی و کاپلی😝 😑

دختره رو موقع پـورن ديدن مي‌بينه🤤🔞 نگاهي به تابان انداختم كه با تاپ و دامن سفيد روي مبل لم داده بود و چيزي رو با لذت تماشا مي‌كرد. از پشت گوشي سرك كشيدم و با ديدن فيلم پـورني كه مي‌ديد چشمام گرد شد.😳 دستم و از پشت جلو بردم و سينه‌اش و توي دستم فشار دادم كه هين بلندي كشيد. - تو اگه دنبال حال كردني چرا نمياي سراغ خودم جوجه؟! چيه نكنه دردت مياد؟! دستش و به بـهـ•ـشت تپلش رسوند و با گاز گرفتن لبش چشماش و خمار كرد.💦 - دلم مي‌خواد يه جوري من بگـايي كه تا سه روز گشاد راه برم.🤤👅 https://t.me/+a_EvSmqU4ic4MDk8 https://t.me/+a_EvSmqU4ic4MDk8

- عاشق صدای آه و ناله هاتم🔞 لبش و روی لبم کشید -لعنتی! چی میزنی به این پوست به این تن به این لب که منو اینجوری مست میکنه؟ دستش و روی سینه ام گذاشت و فشار داد آه غلیظی کشیدم و و لب زیرینش مکیدم -آه...آیی چیز خاصی نمیزنم رامان تن عریانش و چفت تنم کرد و صدای جیر جیر تخت و اه و ناله من هر لحظه بیشتر شد -هیچ وقت نمیذارم یه لحظه هم ازم جدا بشی  قسم میخورم! تو مال منی تا ابد!🔞🔞😱 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0

بیا بهت یاد بدم چطوری با حرفات اکستو جررررر بدی✨🐉

کاوه شایگان، مردی ثروتمند و قدرتمند با گذشته‌ای مرموز. وقتی عشق کوچولوشو توی هتلی که خودش مالکش بوده میبینه چشم روی همه چیز می‌بنده و باوجود اینکه تازه از زنش جدا شده، همون شب یواشکی میره توی اتاق پناه و اونو... https://t.me/+YLqoB1DpWwBjOTA8 صبح پاک

_مامان جون میگه شب اول خیلی درد داره من نمیخوام دردم بگیره عماد! _بیا بغلم ببینم جوجه!تو دوست نداری مال من بشی؟ _یعنی فقط اینطوری میتونم مال تو شم؟ پوست گردنشو بین لبام میکشم _هوم..اینطوری مال من میشی..من دوست ندارم عروس کوچولوم درد بکشه ولی فقط اولشه عروسک..بعدش دیگه درد نداره! _وای عماد..اونطوری نکن یه جوری میشم! لب هایم را از عمد روی گردنش بیشتر حرکت میدهم _چطوری میشی فسقلی؟ https://t.me/+HjbKiiUDFjU2MGQ0 صبح پاک

#پیوند_با_اژدها 🔞🫣😈🔥 "پاهاتو باز کن!" خودش ران هایم را تا جایی که میتوانست باز کرد. "بعد از من نوبت به برادرهام میرسه" حتی نمیدانستم کجا هستم و توسط چه کسی دزدیده شده ام. "ومن شش برادر دیگه دارم...پس بهتره تا وقتی کارمون باهات تموم نشده نمیری" آلت هیولایی اش را ورودی واژنم حس کردم. "چون تو تنها زن این سیاره ای" من جیغ کشیدم و برای کمک التماس کردم... https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk فضایی های غول پیکر میدزدنش ولی اون تنها زن  سیاره‌ست‌...

چند گرگ توی جنگل با هم ترتیب یه دخترو میدن🫣🔥 وسط جنگل وحشیانه درونم میکوبید. من به شکل انسانیم بودم و اون به شکل گرگیش. روی چهار دست و پام بودم و کــــ*یرش به شکل گرگی خیلی بزرگ بود طوری که کــــصم داشت جر میخورد. "بسه...دارم میمیرم...تورو خدا بسه" متوجه نزدیک شدن دو گرگ دیگه شدم و وقتی یکی از اونا سینه هامو با زبون خیس و داغش لیسید حس کردم ضربه های زاندر محکم تر شد😱😱🔞 https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk

منبع عکسای Nude برای پروفایلت🍑 🔝

سکس چت خواننده معروف بعد کنسرت با رلش🔥🔞 خسته از تور کنسرتا و حجم کار بهش ویدئو کال دادم که دیدنش با لباس خواب حالمو خراب کرد - میشه لباستو در بیاری؟... چشمامو بستم تا عکس العملشو نبینم ولی راهی نبود حرفمو پس بگیرم رسما ازش سکس چت خواسته بودم! دستشو سمت بند لباسش برد که حالم خرابتر شد و با عشوه خودشو واسم لخت کرد❤️‍🔥🔥 https://t.me/+U5Oja8656KEzYzBk

چند گرگ توی جنگل با هم ترتیب یه دخترو میدن🫣🔥 وسط جنگل وحشیانه درونم میکوبید. من به شکل انسانیم بودم و اون به شکل گرگیش. روی چهار دست و پام بودم و کــــ*یرش به شکل گرگی خیلی بزرگ بود طوری که کــــصم داشت جر میخورد. "بسه...دارم میمیرم...تورو خدا بسه" متوجه نزدیک شدن دو گرگ دیگه شدم و وقتی یکی از اونا سینه هامو با زبون خیس و داغش لیسید حس کردم ضربه های زاندر محکم تر شد😱😱🔞 https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk

چند گرگ توی جنگل با هم ترتیب یه دخترو میدن🫣🔥 وسط جنگل وحشیانه درونم میکوبید. من به شکل انسانیم بودم و اون به شکل گرگیش. روی چهار دست و پام بودم و کــــ*یرش به شکل گرگی خیلی بزرگ بود طوری که کــــصم داشت جر میخورد. "بسه...دارم میمیرم...تورو خدا بسه" متوجه نزدیک شدن دو گرگ دیگه شدم و وقتی یکی از اونا سینه هامو با زبون خیس و داغش لیسید حس کردم ضربه های زاندر محکم تر شد😱😱🔞 https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk

- عروسکشو برداشته آورده میگه به نی‌نی شیر بده! من چه جوابی باید بهش می‌دادم کاوه؟ می‌خندد و از روی تنم بلند می‌شود. خیره به عضلات برهنه‌اش میشوم و او دستش را سمت سینه‌هایم می‌کشاند. - بگو این خوشگلا صاحب داره والسلام! نوازش‌هایش تنم را مور مور می‌کند. ناله‌ی خفیفی می‌کشم و او پوست گردنم را به دندان می‌گیرد. - آی...یواشتر کاوه. بچه بیدار میشه یه وقت! دستم به دور گردنش قفل می‌شود و او آرام‌آرام پیشروی می‌کند. - دلم تنگه برات نیم وجبی، یه امشب بزار بی‌نق و نوق ‌و بی‌سر خر... حرفش نصفه می‌ماند. در اتاقمان بی‌اجازه باز می‌شود و آوا درحالی که چشم‌های خواب‌آلودش را می‌مالد کودکانه و بی‌حال می‌گوید: - نی‌نی شیل می‌خواد مامانی! https://t.me/+YLqoB1DpWwBjOTA8 ساعت 10 پاک

آرتمیس دختری که طی یه اتفاق غیر منتظره گیر یه باند خلافکار به نام نجوای خاموش می افته!! باندی که بویی از انسانیت نبردن و قتل کردن و شکنجه دادن آدما براشون تفریحه! درست زمانی که فکر می کنه از شر اون باند خلاص شده ناگهان ورق بر می گرده چی میشه اگه رئیس باند نجوای خاموش از تو خوشش بیاد؟! مردی که همه فکر میکنن یه افسانه است! یه افسانه زنده! مرد جذاب و قدرتمندی که درست لحظه ای که چشمات با یه پارچه بسته است بیاد بالا سرت و سر انگشتاشو روی لبات بکشه و کنار گوشت پچ بزنه _دیر کردی دختر بد! خیلی وقت بود منتظر بودم بیای پیشم پروانه کوچولو! و عشقی غیر منتظره شعله ور میشه‌!! https://t.me/+cUtXh-6oZyBhNGM0 10پاک

- عاشق صدای آه و ناله هاتم🔞 لبش و روی لبم کشید -لعنتی! چی میزنی به این پوست به این تن به این لب که منو اینجوری مست میکنه؟ دستش و روی سینه ام گذاشت و فشار داد آه غلیظی کشیدم و و لب زیرینش مکیدم -آه...آیی چیز خاصی نمیزنم رامان تن عریانش و چفت تنم کرد و صدای جیر جیر تخت و اه و ناله من هر لحظه بیشتر شد -هیچ وقت نمیذارم یه لحظه هم ازم جدا بشی  قسم میخورم! تو مال منی تا ابد!🔞🔞😱 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0

دختره رو موقع پـورن ديدن مي‌بينه🤤🔞 نگاهي به تابان انداختم كه با تاپ و دامن سفيد روي مبل لم داده بود و چيزي رو با لذت تماشا مي‌كرد. از پشت گوشي سرك كشيدم و با ديدن فيلم پـورني كه مي‌ديد چشمام گرد شد.😳 دستم و از پشت جلو بردم و سينه‌اش و توي دستم فشار دادم كه هين بلندي كشيد. - تو اگه دنبال حال كردني چرا نمياي سراغ خودم جوجه؟! چيه نكنه دردت مياد؟! دستش و به بـهـ•ـشت تپلش رسوند و با گاز گرفتن لبش چشماش و خمار كرد.💦 - دلم مي‌خواد يه جوري من بگـايي كه تا سه روز گشاد راه برم.🤤👅 https://t.me/+a_EvSmqU4ic4MDk8 https://t.me/+a_EvSmqU4ic4MDk8

بیا بهت یاد بدم چطوری با حرفات اکستو جررررر بدی✨🐉

بیا اینجا حاضر جوابی یادت بدم‌ فرزندم😏🤟

کراشتو میبینی حرف زدن یادت میره؟😀🤦‍♀️ بیا اینجا یادت بدم چطوری با کراشت لاس بزنی تباه😀✨

وسط بوس*ه‌های داغش و مالیدن سی*نم با دست دیگش شر*تمو پایین کشید و #یخ رو کشید بین پا*هام، از تضاد حرارت تنش و سردی #یخ لرزیدم که با فشار دادن یخ توم آه غلیظی کشیدم و... https://t.me/+U5Oja8656KEzYzBk عاشقانه‌ای داغ از خواننده‌ی مطرح کشور🔞🔥

چند گرگ توی جنگل با هم ترتیب یه دخترو میدن🫣🔥 وسط جنگل وحشیانه درونم میکوبید. من به شکل انسانیم بودم و اون به شکل گرگیش. روی چهار دست و پام بودم و کــــ*یرش به شکل گرگی خیلی بزرگ بود طوری که کــــصم داشت جر میخورد. "بسه...دارم میمیرم...تورو خدا بسه" متوجه نزدیک شدن دو گرگ دیگه شدم و وقتی یکی از اونا سینه هامو با زبون خیس و داغش لیسید حس کردم ضربه های زاندر محکم تر شد😱😱🔞 https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk

عکسای کاپلی ترند برای پروفت میخوای?!🙂 پس انگشت مبارکتو بکوب رو متن تا مشکلتو حل کنم😏

- عاشق صدای آه و ناله هاتم🔞 لبش و روی لبم کشید -لعنتی! چی میزنی به این پوست به این تن به این لب که منو اینجوری مست میکنه؟ دستش و روی سینه ام گذاشت و فشار داد آه غلیظی کشیدم و و لب زیرینش مکیدم -آه...آیی چیز خاصی نمیزنم رامان تن عریانش و چفت تنم کرد و صدای جیر جیر تخت و اه و ناله من هر لحظه بیشتر شد -هیچ وقت نمیذارم یه لحظه هم ازم جدا بشی  قسم میخورم! تو مال منی تا ابد!🔞🔞😱 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0

دختره رو موقع پـورن ديدن مي‌بينه🤤🔞 نگاهي به تابان انداختم كه با تاپ و دامن سفيد روي مبل لم داده بود و چيزي رو با لذت تماشا مي‌كرد. از پشت گوشي سرك كشيدم و با ديدن فيلم پـورني كه مي‌ديد چشمام گرد شد.😳 دستم و از پشت جلو بردم و سينه‌اش و توي دستم فشار دادم كه هين بلندي كشيد. - تو اگه دنبال حال كردني چرا نمياي سراغ خودم جوجه؟! چيه نكنه دردت مياد؟! دستش و به بـهـ•ـشت تپلش رسوند و با گاز گرفتن لبش چشماش و خمار كرد.💦 - دلم مي‌خواد يه جوري من بگـايي كه تا سه روز گشاد راه برم.🤤👅 https://t.me/+a_EvSmqU4ic4MDk8 https://t.me/+a_EvSmqU4ic4MDk8

عکسای کاپلی ترند برای پروفت میخوای?!🙂 پس انگشت مبارکتو بکوب رو متن تا مشکلتو حل کنم😏

دختره رو موقع پـورن ديدن مي‌بينه🤤🔞 نگاهي به تابان انداختم كه با تاپ و دامن سفيد روي مبل لم داده بود و چيزي رو با لذت تماشا مي‌كرد. از پشت گوشي سرك كشيدم و با ديدن فيلم پـورني كه مي‌ديد چشمام گرد شد.😳 دستم و از پشت جلو بردم و سينه‌اش و توي دستم فشار دادم كه هين بلندي كشيد. - تو اگه دنبال حال كردني چرا نمياي سراغ خودم جوجه؟! چيه نكنه دردت مياد؟! دستش و به بـهـ•ـشت تپلش رسوند و با گاز گرفتن لبش چشماش و خمار كرد.💦 - دلم مي‌خواد يه جوري من بگـايي كه تا سه روز گشاد راه برم.🤤👅 https://t.me/+a_EvSmqU4ic4MDk8 https://t.me/+a_EvSmqU4ic4MDk8

- عاشق صدای آه و ناله هاتم🔞 لبش و روی لبم کشید -لعنتی! چی میزنی به این پوست به این تن به این لب که منو اینجوری مست میکنه؟ دستش و روی سینه ام گذاشت و فشار داد آه غلیظی کشیدم و و لب زیرینش مکیدم -آه...آیی چیز خاصی نمیزنم رامان تن عریانش و چفت تنم کرد و صدای جیر جیر تخت و اه و ناله من هر لحظه بیشتر شد -هیچ وقت نمیذارم یه لحظه هم ازم جدا بشی  قسم میخورم! تو مال منی تا ابد!🔞🔞😱 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0

هولم داد روی #کاناپه و خودش هم اومد روم و ل*ب پایینمو به دندون گرفت، دامنمو بالا زد و بعد از تنظیم شدن بد*نامون آروم آروم خودشو فش*ار داد توم #نال*ه‌ای کردم که بی طاقت با ضر*به محکمی خودشو بهم کوبید... https://t.me/+U5Oja8656KEzYzBk عاشقانه‌ای داغ از خواننده‌ی مطرح کشور🔞🔥

چند گرگ توی جنگل با هم ترتیب یه دخترو میدن🫣🔥 وسط جنگل وحشیانه درونم میکوبید. من به شکل انسانیم بودم و اون به شکل گرگیش. روی چهار دست و پام بودم و کــــ*یرش به شکل گرگی خیلی بزرگ بود طوری که کــــصم داشت جر میخورد. "بسه...دارم میمیرم...تورو خدا بسه" متوجه نزدیک شدن دو گرگ دیگه شدم و وقتی یکی از اونا سینه هامو با زبون خیس و داغش لیسید حس کردم ضربه های زاندر محکم تر شد😱😱🔞 https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk

منبع پروفای سسکی و کاپلی😝 😑

_مامان جون میگه شب اول خیلی درد داره من نمیخوام دردم بگیره عماد! _بیا بغلم ببینم جوجه!تو دوست نداری مال من بشی؟ _یعنی فقط اینطوری میتونم مال تو شم؟ پوست گردنشو بین لبام میکشم _هوم..اینطوری مال من میشی..من دوست ندارم عروس کوچولوم درد بکشه ولی فقط اولشه عروسک..بعدش دیگه درد نداره! _وای عماد..اونطوری نکن یه جوری میشم! لب هایم را از عمد روی گردنش بیشتر حرکت میدهم _چطوری میشی فسقلی؟ https://t.me/+HjbKiiUDFjU2MGQ0 صبح پاک

پاهاشو تو تنش جمع کرده بود و اجازه نمیداد پیشروی کنم _باز کن پاتو جوجه... قول میدم درد نداشته باشه...دردت به جون من.. انگشتام نوازش وار روی پاهای برهنه اش حرکت کردن و آروم کنار گوشش پچ زدم _میدونم بزور باهام اومدی و شدی سوگولی این عمارت..سوگولی من...ولی از این به بعد دیگه تموم شد..دیگه تو بغل منی اسم من کنار اسمته سایه من همیشه وقتی برگردی و پشت سرتو نگاه کنی پشتته، نمیزارم هیچکس بلایی سرت بیاره بذار کارمو انجام بدم دردونه.. https://t.me/+o_33dv50ZlQ1OGU0 صبح پاک

سرگرد متین...پسرجذاب و مغروری که با رسیدن دوست قدیمی زنش و طلب بچه ای که سالها بزرگ کردن باعث وهم و شکش به این دوست میشه و...😱❌💯 جدال دو دوست قدیمی... یکی سرگرد کارکشته و اون یکی مافیای قدرت... دختری که بعد سالها به خونه برمیگرده و دربدر دنبال دخترش میگرده و اون رو توی خانواده ای پیدا میکنه که پدرومادرش از سرگردای کارکشته ای هستن که از قضا، پرونده ی همین مادر از راه رسیده دستشونه و.... https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk #هیجانی‌پلیسی‌کش‌مکش‌خشن‌اروتیک‌وهات🔞💯🔥 #دارای‌صحنه‌های‌منزجر‌کننده🙈🔞💦

_من طلاقمو میگیرم متین! توهم نمیتونی جلومو بگیری پس کشش نده بیا توافقی تمومش کنیم! تنمو بین خودش و دیوار قفل کردو پوست گردنمو بین لباش کشید _هیش..منو نگاه بچه! تو الان منو یادت نمیاد حافظه ات مشکل پیدا کرده بعد اینکه خودتو انداختی از اون پرتگاه پایین آرتیست بازی دراوردی ولی من تک تک لحظه هایی که از بالا تا پایین تن لختو زیر دستام بالا پایین میکردمو یادمه پناه!! تو یادت نمیاد ولی وقتی وسطش میکشیدم عقب اذیتت میکردم جیغ میزدی که ادامه بدم..لبام رو جز به جز تن برهنه ات میچرخیدو چقدر دوست داشتم تا اخر عمر تو همون لحظه زیرم بمونی تا پیچ تاب تنتو بتونم تا ابد برای خودم داشته باشم و تماشا کنم تو نمیتونی از من طلاق بگیری جوجه! تو نمیتونی از پیش من بری..چون منو دوست داری..تو برای لمس دستای من رو تنت بی تابی میکنی و وقتی وسط عشق بازی ولت میکنم بین دستام بی قراری میکنی! تو نمیدونی ولی..تو جون منی فسقلی! https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk این رمان حق عضویتی هست و فقط برای پنج نفر نویسنده به دلیل شراکت با کانال ما ظرفیت داده پس از ادمین میخوام بعد از پر شدن این مقدار ظرفیت لینک رو باطل کنه❌

_جناب سرگرد جرعت داری بهم دست بزن! نفس بریده و با صورتی سرخ شده سرتاپامو‌ گذروند‌ _پناه حالم بده کوتاه بیا دستشو جلو اورد که با نیشخند قدمی عقب گذاشتم _وقتی حرف از شرط بندی سر پرونده میزنی باید همه جوره پاش وایستی! دستی به گردن خیسش کشید و حریص نگاهش رو تنم چرخید _بگم غلط کردم کوتاه میای؟ عصبی بودم یه چیزی گفتم الان فقط بوی تنت ارومم میکنه و با دوختن لبهام‌  اجازه هر حرکتی و ازم گرفت و..... https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk پناه بازپرس جدی ای که با دل دادن به متین سرگرد خشن دایره ی جنایی مجبورش میکنه....♨️

از هیجان کارش تو اتاق پرو داشتم پس میفتادم🔥🔞 دامن لباسمو بالا زد که واسه راحت کردن کارش پامو بالا دادم و کنار کمرش گذاشتم اونم خودشو واردم کرد + علی الان خانومه میاد! - بیاد! دارم به عروس کم‌ میکنم لباسشو در بیاره + ماشالله که دو متره! - میخوای سایز دقیق ترشو بهت بگم؟ + زبونتو گفتم!... خنده ی شیطونی زد و ضربه هاش تندتر شد که یهو فروشنده اومد❤️‍🔥🔥 https://t.me/+U5Oja8656KEzYzBk

منبع عکسای Nude برای پروفایلت🍑 🔝

آرتمیس دختری از جنس امید و زندگی که تمام عمرش در تلاش بود تا با راه های مختلف به بقیه کمک کنه اما طی یه اتفاق غیر منتظره گیر یه باند خلافکار به نام نجوای خاموش می افته!! باندی که بویی از انسانیت نبردن و قتل کردن و شکنجه دادن آدما براشون تفریحه! درست زمانی که فکر می کنه از شر اون باند خلاص شده ناگهان ورق بر می گرده چی میشه اگه رئیس باند نجوای خاموش از تو خوشش بیاد؟! مردی که همه فکر میکنن یه افسانه است! یه افسانه زنده! مرد جذاب و قدرتمندی که درست لحظه ای که چشمات با یه پارچه بسته است بیاد بالا سرت و سر انگشتاشو روی لبات بکشه و کنار گوشت پچ بزنه _دیر کردی دختر بد! خیلی وقت بود منتظر بودم بیای پیشم پروانه کوچولو! و عشقی غیر منتظره شعله ور میشه‌!! https://t.me/+cUtXh-6oZyBhNGM0 10پاک

-دو ماهه پریود نشدی!واسه چی هوم؟ با ترس به شیخ نگاه کردم تموم بدنم یخ کرده بود اگه می فهمید ازش حاملم بچمو زنده نمیذاشت... -من...من‌پریودم...همین دیروز پریود شدم... نگاه مشکوکی بهم انداخت...جلو اومد و نفس داغشو کنار گردنم خالی کرد... -دختر کوچولوی بد...میدونی که من راحت اعتماد نمیکنم؟ تا خودم چک نکنم باور نمیکنم... https://t.me/+tUyVy7VMgGA2MDY0 10 پاک

بیا بهت یاد بدم چطوری با حرفات اکستو جررررر بدی✨🐉

سـکــ*ـس تــو پــارتی 💦❌🔞 #فـول_صحنــه #ممنوعــه🔥🍑 دستمو گرفت و از بین جمعیت تو یکی از اتاقا کشید به محض ورود به اتاق رو تخت هلم داد و سرشو تو گردنم برد وحشی به‌ گردنم سفید و ظریفم مک میزد.. بعد از چند ثانیه دستشو تو شورتم سُر داد و به بهشت خیسم رسوند انگشتشو رو شیار بهشتم کشید که آه بلندی کشیدم و رو بهش لب زدم: - اهه..مرت..کسی..نیاد..تو یهو.. https://t.me/+NvNFLIg8QkhhN2M0 دختره ایرانی داره با دوست پسر خارجیش تو اتاق سکـ*ـس میکنه که یهو دره اتاق باز میشه و..😈⛔️ - این رمان آخره صحنست!💦🔞

#سکس_دختر_ایرانی_با_دوس_پسر_خارجیش💦🔞 https://t.me/+NvNFLIg8QkhhN2M0 دره خوابگاه رو باز کردم که مرت وارد شد و بدون مقدمه لباشو رو لبام گزاشت عمیق کام میگرفت.. همزمان دستشو تو شلوارم کرد و مشغول مالیدن بهشت خیس و لزجم شد که اروم نالیدم: - اهه...میخوا...میخوام..مرت.. جون کشداری کشید لباشو از لبام جدا کرد و با شهوت پرسید: - بگو یاسمین! بگو چی میخوای؟! گوشه لبمو گزیدم و با لوندی لب زدم: - بلبلتو.. با تموم شدن حرفم شلوارشو پایین کشید و مردونگی کلفتش رو از شلوار در اورد هُلم داد رو تخت و روم خیمه زد : - آماده ای که بلبلمو تو لونه بلبلت غیب کنی؟!😈🔥 https://t.me/+NvNFLIg8QkhhN2M0 دختر کوچولویی ایرانی که بورسیه شده به خارج و اونجا با یه پسر خارجیه حشری میره تو رابطه🫦🍑

دختره رو موقع پـورن ديدن مي‌بينه🤤🔞 نگاهي به تابان انداختم كه با تاپ و دامن سفيد روي مبل لم داده بود و چيزي رو با لذت تماشا مي‌كرد. از پشت گوشي سرك كشيدم و با ديدن فيلم پـورني كه مي‌ديد چشمام گرد شد.😳 دستم و از پشت جلو بردم و سينه‌اش و توي دستم فشار دادم كه هين بلندي كشيد. - تو اگه دنبال حال كردني چرا نمياي سراغ خودم جوجه؟! چيه نكنه دردت مياد؟! دستش و به بـهـ•ـشت تپلش رسوند و با گاز گرفتن لبش چشماش و خمار كرد.💦 - دلم مي‌خواد يه جوري من بگـايي كه تا سه روز گشاد راه برم.🤤👅 https://t.me/+a_EvSmqU4ic4MDk8 https://t.me/+a_EvSmqU4ic4MDk8

- عاشق صدای آه و ناله هاتم🔞 لبش و روی لبم کشید -لعنتی! چی میزنی به این پوست به این تن به این لب که منو اینجوری مست میکنه؟ دستش و روی سینه ام گذاشت و فشار داد آه غلیظی کشیدم و و لب زیرینش مکیدم -آه...آیی چیز خاصی نمیزنم رامان تن عریانش و چفت تنم کرد و صدای جیر جیر تخت و اه و ناله من هر لحظه بیشتر شد -هیچ وقت نمیذارم یه لحظه هم ازم جدا بشی  قسم میخورم! تو مال منی تا ابد!🔞🔞😱 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0

منبع عکسای Nude برای پروفایلت🍑 🔝

آموزش لاس زنی حرفه ای✨🐉 یاد بگیر چطوری با حرفات کراشتو جذب کنی❤️    و  اکستو فشاری کنی✨

_جناب سرگرد جرعت داری بهم دست بزن! نفس بریده و با صورتی سرخ شده سرتاپامو‌ گذروند‌ _پناه حالم بده کوتاه بیا دستشو جلو اورد که با نیشخند قدمی عقب گذاشتم _وقتی حرف از شرط بندی سر پرونده میزنی باید همه جوره پاش وایستی! دستی به گردن خیسش کشید و حریص نگاهش رو تنم چرخید _بگم غلط کردم کوتاه میای؟ عصبی بودم یه چیزی گفتم الان فقط بوی تنت ارومم میکنه و با دوختن لبهام‌  اجازه هر حرکتی و ازم گرفت و..... https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk پناه بازپرس جدی ای که با دل دادن به متین سرگرد خشن دایره ی جنایی مجبورش میکنه....♨️

دوست پسر دختره زده بالا میاد تو سرویس بهداشتی مدرسه ترتیب دختره رو میده🍑💦😈 https://t.me/+NvNFLIg8QkhhN2M0 از دبیر اجازه گرفتم و سمت سرویس بهداشتی رفتم.. جلو آینه داشتم رژمو تمدید میکردم که مرت وارد شد و از پشت چسبید بهم و مشغول بوسیدن گردنم شد شوکه و آروم لب زدم: - وایی مرت اینجا سرویسه دختراست برو بیرون.. با شهوت‌ کنار‌ گوشم پچ زد: - نمیتونم یاسمین..راست کردم! خواستم چیزی بگم که دستمو گرفت و کشوند تو یکی از دستشویی ها و درو بست... https://t.me/+NvNFLIg8QkhhN2M0 ⛔️این رمان ته صحنست‼️🫦

کـ*ـص‌ دختره رو تو استخر میلیسیه!💦🫦😈 #ممنوعه #فول_صحنه #هیجانی🍑🫦 دستمو به دیوارهای استخر چسبوندم که نزدیکم شد و شورتمو پایین کشید نفس داغشو رو بهشت خیسم رها کرد که نالیدم: - می..میخوام..ایمان.. با حرفم تک خنده‌ ای کرد و زبونشو رو بهشت خیسم کشید و مک‌عمیقی بهش زد که از لذت ناله ی بلندی کردم.. سرشو بالا آورد و با شهوت لب زد: - جووون دوس داری توله حشریم؟! https://t.me/+lax90LOmJlBhZWE0 ❌این رمان با اختلاف صحنه دار ترین و پر سکـ*ـس ترین رمانی بود که تو کل عمرم خوندم!⛔️

کراشتو میبینی حرف زدن یادت میره؟😀🤦‍♀️ بیا اینجا یادت بدم چطوری با کراشت لاس بزنی تباه😀✨

منبع عکسای Nude برای پروفایلت🍑 🔝

اون یه بازپرس کوچولو تازه وارد بود که سر پرونده ای وارد کلانتری شد که نباید!! ازم خواستن تا وقتی یکم راه بیوفته و با کارا کنار بیاد کمکش کنم اما من چطور میتونستم بیخیال اون لبای گوشتی سکسی و جثه ریزه میزه اش بشم! شرط بسته بودم با اون جسم ظریفش حتی یه روزم نمیتونه تو کلانتری دووم بیاره..اما اون پروانه کوچولو جوری منو متعجب کرد که میتونستم بگم باختم!! نه من فقط شرط رو نباختم! من تمام خودداری هامو برای اون فسفلی وزه باختم!! بیخیال کیو گول میزدم من فقط با اون سرتق به اوج میرسیدم!! https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk #توصیه_نویسنده♨ #عضویت_محدود❌

کـ*ـص‌ دختره رو تو استخر میلیسیه!💦🫦😈 #ممنوعه #فول_صحنه #هیجانی🍑🫦 دستمو به دیوارهای استخر چسبوندم که نزدیکم شد و شورتمو پایین کشید نفس داغشو رو بهشت خیسم رها کرد که نالیدم: - می..میخوام..ایمان.. با حرفم تک خنده‌ ای کرد و زبونشو رو بهشت خیسم کشید و مک‌عمیقی بهش زد که از لذت ناله ی بلندی کردم.. سرشو بالا آورد و با شهوت لب زد: - جووون دوس داری توله حشریم؟! https://t.me/+lax90LOmJlBhZWE0 ❌این رمان با اختلاف صحنه دار ترین و پر سکـ*ـس ترین رمانی بود که تو کل عمرم خوندم!⛔️

عکسای کاپلی ترند برای پروفت میخوای?!🙂 پس انگشت مبارکتو بکوب رو متن تا مشکلتو حل کنم😏

نمیخام خیلی حرف بزنم ولی تکستای این چنل خیلی محشره:))✉️❤️

اون یه بازپرس کوچولو تازه وارد بود که سر پرونده ای وارد کلانتری شد که نباید!! ازم خواستن تا وقتی یکم راه بیوفته و با کارا کنار بیاد کمکش کنم اما من چطور میتونستم بیخیال اون لبای گوشتی سکسی و جثه ریزه میزه اش بشم! شرط بسته بودم با اون جسم ظریفش حتی یه روزم نمیتونه تو کلانتری دووم بیاره..اما اون پروانه کوچولو جوری منو متعجب کرد که میتونستم بگم باختم!! نه من فقط شرط رو نباختم! من تمام خودداری هامو برای اون فسفلی وزه باختم!! بیخیال کیو گول میزدم من فقط با اون سرتق به اوج میرسیدم!! https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk #توصیه_نویسنده♨ #عضویت_محدود❌

کـ*ـص‌ دختره رو تو استخر میلیسیه!💦🫦😈 #ممنوعه #فول_صحنه #هیجانی🍑🫦 دستمو به دیوارهای استخر چسبوندم که نزدیکم شد و شورتمو پایین کشید نفس داغشو رو بهشت خیسم رها کرد که نالیدم: - می..میخوام..ایمان.. با حرفم تک خنده‌ ای کرد و زبونشو رو بهشت خیسم کشید و مک‌عمیقی بهش زد که از لذت ناله ی بلندی کردم.. سرشو بالا آورد و با شهوت لب زد: - جووون دوس داری توله حشریم؟! https://t.me/+lax90LOmJlBhZWE0 ❌این رمان با اختلاف صحنه دار ترین و پر سکـ*ـس ترین رمانی بود که تو کل عمرم خوندم!⛔️

- عاشق صدای آه و ناله هاتم🔞 لبش و روی لبم کشید -لعنتی! چی میزنی به این پوست به این تن به این لب که منو اینجوری مست میکنه؟ دستش و روی سینه ام گذاشت و فشار داد آه غلیظی کشیدم و و لب زیرینش مکیدم -آه...آیی چیز خاصی نمیزنم رامان تن عریانش و چفت تنم کرد و صدای جیر جیر تخت و اه و ناله من هر لحظه بیشتر شد -هیچ وقت نمیذارم یه لحظه هم ازم جدا بشی  قسم میخورم! تو مال منی تا ابد!🔞🔞😱 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0

❌تـــــوجه تـــــوجه ❌ بهـــــترین چنـــــل رمــــان تـــــلگرام پـــس از مــــدت هـــــا دواره فـــــعال شــــد❗️❗️❗️ تـــــمامی ژانــــــر هـــــا بــــــا هــــر گــــرایشی 🤤♨️🔞💦 👇بمـــ🍑ــال رو لینــ🍌ـــک و عضــــو شـــو👇 https://t.me/+uw0U8yPeuqVjZjg0 https://t.me/+uw0U8yPeuqVjZjg0

اون یه بازپرس کوچولو تازه وارد بود که سر پرونده ای وارد کلانتری شد که نباید!! ازم خواستن تا وقتی یکم راه بیوفته و با کارا کنار بیاد کمکش کنم اما من چطور میتونستم بیخیال اون لبای گوشتی سکسی و جثه ریزه میزه اش بشم! شرط بسته بودم با اون جسم ظریفش حتی یه روزم نمیتونه تو کلانتری دووم بیاره..اما اون پروانه کوچولو جوری منو متعجب کرد که میتونستم بگم باختم!! نه من فقط شرط رو نباختم! من تمام خودداری هامو برای اون فسفلی وزه باختم!! بیخیال کیو گول میزدم من فقط با اون سرتق به اوج میرسیدم!! https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk #توصیه_نویسنده♨ #عضویت_محدود❌

اون یه بازپرس کوچولو تازه وارد بود که سر پرونده ای وارد کلانتری شد که نباید!! ازم خواستن تا وقتی یکم راه بیوفته و با کارا کنار بیاد کمکش کنم اما من چطور میتونستم بیخیال اون لبای گوشتی سکسی و جثه ریزه میزه اش بشم! شرط بسته بودم با اون جسم ظریفش حتی یه روزم نمیتونه تو کلانتری دووم بیاره..اما اون پروانه کوچولو جوری منو متعجب کرد که میتونستم بگم باختم!! نه من فقط شرط رو نباختم! من تمام خودداری هامو برای اون فسفلی وزه باختم!! بیخیال کیو گول میزدم من فقط با اون سرتق به اوج میرسیدم!! https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk #توصیه_نویسنده♨ #عضویت_محدود❌

منبع پروفای سسکی و کاپلی😝 😑

سرگرد متین...پسرجذاب و مغروری که با رسیدن دوست قدیمی زنش و طلب بچه ای که سالها بزرگ کردن باعث وهم و شکش به این دوست میشه و...😱❌💯 جدال دو دوست قدیمی... یکی سرگرد کارکشته و اون یکی مافیای قدرت... دختری که بعد سالها به خونه برمیگرده و دربدر دنبال دخترش میگرده و اون رو توی خانواده ای پیدا میکنه که پدرومادرش از سرگردای کارکشته ای هستن که از قضا، پرونده ی همین مادر از راه رسیده دستشونه و.... https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk #هیجانی‌پلیسی‌کش‌مکش‌خشن‌اروتیک‌وهات🔞💯🔥 #دارای‌صحنه‌های‌منزجر‌کننده🙈🔞💦

#حسابداری‌که‌دست‌برده‌توحسابا😱🔥 ايمان دستاش و با شدت روي ميز كوبيد و عربده زد: - گفتم اين حسابا چرا درست نيست؟! با تته پته جلو رفتم و گفتم: - بخدا اشتباه شد.🫣 همونطور كه اخم داشت جلو اومد و پشت سرم وايساد. تپش قلبم داشت به آسمون مي‌رسيد و دهنم چوب خشك شده بود. - كه اشتباه شده هوم؟! باشه؟!😈 پشت بند حرفش دستاش روي لپ‌هاي كـ•ـونم نشست و نفسم قطع شد. - پس بايد تاوان اشتباهتم بدي.🫦💦 شلوارم و يه ضرب پايين كشيد و روي ميز خمم كرد. انگشت فـاك و اشاره‌اش و روي خط كـ•ـصم كشيد كه يهو…🤤🔥 https://t.me/+lax90LOmJlBhZWE0 خسته شدي از بس رماناي تكراري خوندي؟! بيا اينجا با هر پارتش ارضـا شو🤤💦💦

عکسای کاپلی ترند برای پروفت میخوای?!🙂 پس انگشت مبارکتو بکوب رو متن تا مشکلتو حل کنم😏

نمیخام خیلی حرف بزنم ولی تکستای این چنل خیلی محشره:))✉️❤️

عکسای کاپلی ترند برای پروفت و تکستای خفن برای بیوت میخوای?!🙂📃 پس انگشت مبارکتو بکوب رو متن تا مشکلتو حل کنم😎

- عاشق صدای آه و ناله هاتم🔞 لبش و روی لبم کشید -لعنتی! چی میزنی به این پوست به این تن به این لب که منو اینجوری مست میکنه؟ دستش و روی سینه ام گذاشت و فشار داد آه غلیظی کشیدم و و لب زیرینش مکیدم -آه...آیی چیز خاصی نمیزنم رامان تن عریانش و چفت تنم کرد و صدای جیر جیر تخت و اه و ناله من هر لحظه بیشتر شد -هیچ وقت نمیذارم یه لحظه هم ازم جدا بشی  قسم میخورم! تو مال منی تا ابد!🔞🔞😱 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0

❌تـــــوجه تـــــوجه ❌ بهـــــترین چنـــــل رمــــان تـــــلگرام پـــس از مــــدت هـــــا دواره فـــــعال شــــد❗️❗️❗️ تـــــمامی ژانــــــر هـــــا بــــــا هــــر گــــرایشی 🤤♨️🔞💦 👇بمـــ🍑ــال رو لینــ🍌ـــک و عضــــو شـــو👇 https://t.me/+uw0U8yPeuqVjZjg0 https://t.me/+uw0U8yPeuqVjZjg0

پاهاشو تو تنش جمع کرده بود و اجازه نمیداد پیشروی کنم _باز کن پاتو جوجه... قول میدم درد نداشته باشه...دردت به جون من.. انگشتام نوازش وار روی پاهای برهنه اش حرکت کردن و آروم کنار گوشش پچ زدم _میدونم بزور باهام اومدی و شدی سوگولی این عمارت..سوگولی من...ولی از این به بعد دیگه تموم شد..دیگه تو بغل منی اسم من کنار اسمته سایه من همیشه وقتی برگردی و پشت سرتو نگاه کنی پشتته، نمیزارم هیچکس بلایی سرت بیاره بذار کارمو انجام بدم دردونه.. https://t.me/+HjbKiiUDFjU2MGQ0 صبح پاک

Bandage Bandage Bandage🤤

منبع عکسای نود و +18 واسه پروفایلت🍑 🔞

سـکــ*ـس تــو پــارتی 💦❌🔞 #فـول_صحنــه #ممنوعــه🔥🍑 دستمو گرفت و از بین جمعیت تو یکی از اتاقا کشید به محض ورود به اتاق رو تخت هلم داد و سرشو تو گردنم برد وحشی به‌ گردنم سفید و ظریفم مک میزد.. بعد از چند ثانیه دستشو تو شورتم سُر داد و به بهشت خیسم رسوند انگشتشو رو شیار بهشتم کشید که آه بلندی کشیدم و رو بهش لب زدم: - اهه..مرت..کسی..نیاد..تو یهو.. https://t.me/+NvNFLIg8QkhhN2M0 دختره ایرانی داره با دوست پسر خارجیش تو اتاق سکـ*ـس میکنه که یهو دره اتاق باز میشه و..😈⛔️ - این رمان آخره صحنست!💦🔞

استــاده حـشـری میخـواد بـه دانشجـوش تـجاوز کـنــه کـه...❌💦😈 https://t.me/+NvNFLIg8QkhhN2M0 وسایلمو جمع کردم و میخواستم از کلاس بزنم بیرون که با صدای استاد ایستادم - بودی حالا.. خواستم چیزی بگم که نزدیکم شد نزدیک و نزدیک تر.. جوری که صورتش تو چند میلی متریه صورتم بود انگشتشو نوازش وار رو صورتم کشید با کارش تعجب کردم و دستشو پس زدم - چیکار میکنید استاد؟ لطفا بس کنید... دستشو رو بهشتم گزاشت که ترسیده بهش چشم دوختم از رو شلوار مالیدش که یجوری شدم تا خواستم مقاومت کنم رو میز هُلم داد و شلوار و شرتمو همزمان پایین کشید که چشمامو از ترس بستم نفس داغشو رو بهشتم رها کرد و مک عمیقی بهش زد که ناخواسته ناله ی ریزی از دهنم خارج شد - جووون دوس داری یاسمین؟ تفی تو صورتش انداختم که سیلی محکمی به صورتم زد خواستم پسش بزنم که با یکی از دستاش دستامو محکم گرفت و بالای سرم قفل کرد و با اون یکی دستش مردونگی دراز و شق شدش رو از تو شلوار در اورد - وقتی مقاومت میکنی حریص تر میشم برا گاید*نت! و نزدیک بهشتم کرد که جیغ بلندی کشیدم میخواست باکرگیمو ازم بگیره که با صدام در با شتاب باز شد و مرت وارد کلاس شد... https://t.me/+NvNFLIg8QkhhN2M0 بیا بخون ببین عشقِ دختره چه بلایی سره استاده هَولش میاره❌🔥

❌تـــــوجه تـــــوجه ❌ بهـــــترین چنـــــل رمــــان تـــــلگرام پـــس از مــــدت هـــــا دواره فـــــعال شــــد❗️❗️❗️ تـــــمامی ژانــــــر هـــــا بــــــا هــــر گــــرایشی 🤤♨️🔞💦 👇بمـــ🍑ــال رو لینــ🍌ـــک و عضــــو شـــو👇 https://t.me/+uw0U8yPeuqVjZjg0 https://t.me/+uw0U8yPeuqVjZjg0

Bandage Bandage Bandage🤤

- عاشق صدای آه و ناله هاتم🔞 لبش و روی لبم کشید -لعنتی! چی میزنی به این پوست به این تن به این لب که منو اینجوری مست میکنه؟ دستش و روی سینه ام گذاشت و فشار داد آه غلیظی کشیدم و و لب زیرینش مکیدم -آه...آیی چیز خاصی نمیزنم رامان تن عریانش و چفت تنم کرد و صدای جیر جیر تخت و اه و ناله من هر لحظه بیشتر شد -هیچ وقت نمیذارم یه لحظه هم ازم جدا بشی  قسم میخورم! تو مال منی تا ابد!🔞🔞😱 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0 https://t.me/+HQQVWc3fNoc1OGI0

لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️ 🥑عاشق کسی شدم که برادرش رو با دستای خودم کشته بودم ! 🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟ 🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود... 🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و 🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت 🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما... 🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست 🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه 🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه 🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که... 🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت 🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی 🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه 🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ... . 🥥دوست داشتنش ساده نیست 🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب... 🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد... 🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه 🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش! 🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند... 🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود 🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره 🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او... 🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم 🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم 🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی 🍉عشق تا بینهایت 🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید 🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون! 🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم .. 🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده! 🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام ! 🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و... 🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد. 🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش 🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی ‌ 🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ... 🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی 🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت 🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی.. 🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود. 🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره 🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم 🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی 🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند... 🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود 🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند! 🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد 🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد.... 🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته 🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه... 🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش... 🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک 🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد 🍎عشقم بهم خیانت کرد 🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون 🍒رابطه‌ای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز 🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که... 🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره... 🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود 🍋‍🟩 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم! 🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

یه سورپرایز خفن اینجا گذاشتم برای آخر هفته تون 😎😌 https://t.me/+rL2Xs1SgI2s1M2Fk

دختر ایرانی و پسره خارجی که با هم وارد رابطه میشن و هر شب با هم سک*ـس میکنن💦🔞 https://t.me/+T_YZC4W9VT4wMjg8 https://t.me/+T_YZC4W9VT4wMjg8

#سکس_دختر_ایرانی_با_دوس_پسر_خارجیش💦🔞 https://t.me/+T_YZC4W9VT4wMjg8 دره خوابگاه رو باز کردم که مرت وارد شد و بدون مقدمه لباشو رو لبام گزاشت عمیق کام میگرفت.. همزمان دستشو تو شلوارم کرد و مشغول مالیدن بهشت خیس و لزجم شد که اروم نالیدم: - اهه...میخوا...میخوام..مرت.. جون کشداری کشید لباشو از لبام جدا کرد و با شهوت پرسید: - بگو یاسمین! بگو چی میخوای؟! گوشه لبمو گزیدم و با لوندی لب زدم: - بلبلتو.. با تموم شدن حرفم شلوارشو پایین کشید و مردونگی کلفتش رو از شلوار در اورد هُلم داد رو تخت و روم خیمه زد : - آماده ای که بلبلمو تو لونه بلبلت غیب کنی؟!😈🔥 https://t.me/+T_YZC4W9VT4wMjg8 https://t.me/+T_YZC4W9VT4wMjg8 دختر کوچولویی ایرانی که بورسیه شده به خارج و اونجا با یه پسر خارجیه حشری میره تو رابطه🫦🍑

دوست پسر دختره زده بالا میاد تو سرویس بهداشتی مدرسه ترتیب دختره رو میده🍑💦😈 https://t.me/+T_YZC4W9VT4wMjg8 از دبیر اجازه گرفتم و سمت سرویس بهداشتی رفتم.. جلو آینه داشتم رژمو تمدید میکردم که مرت وارد شد و از پشت چسبید بهم و مشغول بوسیدن گردنم شد شوکه و آروم لب زدم: - وایی مرت اینجا سرویسه دختراست برو بیرون.. با شهوت‌ کنار‌ گوشم پچ زد: - نمیتونم یاسمین..راست کردم! خواستم چیزی بگم که دستمو گرفت و کشوند تو یکی از دستشویی ها و درو بست... https://t.me/+T_YZC4W9VT4wMjg8 https://t.me/+T_YZC4W9VT4wMjg8 ⛔️این رمان ته صحنست‼️🫦

منبع عکسای نود و +18 واسه پروفایلت🍑 🔞

منبع عکسای Nude برای پروفایلت🍑 🔝

دختر ایرانی و پسره خارجی که با هم وارد رابطه میشن و هر شب با هم سک*ـس میکنن💦🔞 https://t.me/+T_YZC4W9VT4wMjg8 https://t.me/+T_YZC4W9VT4wMjg8