دو ماه مونده به عروسیمون یه روز که خونه مادر شوهرم اینا بودم گفت دخترم یه لحظه بیاید تو اتاق منم با نامزدم پا شدیم رفتیم که ای کاش نمیرفتیم یه چمدون باز کرد یکی یکی لباس خواب های خاکبرسری ازش درمیاورد ، چشامون چهار تا شده بود فک کردم میخواد جلو نامزدم بگه اینا لباس خواب های دوره جوونیمه که برا بابات میپوشیدم الان دلم میخواد شب اول ، عروسمم همین و بپوشه 😐 تا اینکه یهو برگشت گفت دخترم میدونم تو دوران نامزدی حتی با امیر یدونه لباس زیر هم نگرفتی ولی شما چند ماه دیگه میرید خونه خودتون منم اینا رو خودم با سلیقه خودم برات گرفتم حتما به دردت میخوره ، یکم نگاه کردم دیدم شتتتتت چه لباس های سکسی خریده ، یجوری قشنگ بودن که عین این پسرای هیز فقط داشتم نگاه میکردم یهو گفتم مادر جوون آخه چرا اینهمه هزینه کردید اینا معلوم نیست هر کدوم چند تومن پولشه ، گفت حالا آدرسشم برات میفرستم که بعدا به دردت میخوره قیمتاشم خودت میبینی ؛ حاجی برگامممم رفتم دیدم همه این لباسا نصف قیمت جاهای دیگه :
@Ada_collection 🌱
عرض المزيد ...