سلام دخترم ۲۵ ساله
من ته تغاری خانواده ام و خواهر و برادرمم ازدواج کردن، الانم با پدر و مادرم زندگی میکنم، از قبل از عید تا حالا چندین بار پدرمو تو خیابون دیدم که یه زن سوار ماشینشه شک کردم نکنه راننده اسنپ شده اما وضع مالی ما خیلی خوبه بابامم خوشتیپه و مادرمم واقعا مهربون و آروم و جذاب و زیباست پدرمم خیلی دوست داره تا اینکه فهمیدم پدرم تو باغمون زن میبره اینو پسر همسایمون که اونم باغ داره بهم گفت😔 من به زودی دارم مهاجرت میکنم واسه دکترا به ملبورن و حداقل سه سالی کنارشون نیستم نمیدونم بابام تا چه حد میخواد پیش بره اما تنهایی و نبود من و کارای بابام اگه مامانم متوجه بشه آزارش میده دلم ناراحته و به جای بابام من عذاب وجدان دارم.
امروز حس کردم مامانمم متوجه کارای بابام شده اما اگه انتقا بهش کنه عصبی بشه دعوا راه بیفته بخاطر آرامش من کوتاه میاد بیشتر از خودم متنفرم بخاطر پدرم. اینم بگم پدرم واسه ما کم نمیزاره که بگم خرج ما نمیکنه یا از نظر عاطفی کنلرمون نیست چون حامی مالی و پشتیبان من برای هدفم بابام بوده نباید کتمان کنم اما خیانتش عذابم میده. از طرفیم زنهایی که من تو ماشینش دیدم یه مشت زن پیر و به در نخور بود مامان من از همشون تا الان سر تر بوده اخه. کاش باباها یاد میگرفتن واسه دختراشون قهرمان زندگین و خودشون و از چشم دختراشون نمینداختن😑
😱
@iEterafعرض المزيد ...