all posts علی سلطانی

@aliii_soltaniiii

همیشه که ورق برنمی‌گرده؛ گاهی هم کتاب بسته میشه 🫰🏻

برو ببین واسه تو کیه. اسکرین شات بگیر ازش با این‌ نوشته براش بفرست 💌🫠

تغییر می‌دونی یعنی چی؟ یعنی توی سرچ تلگرام اون بالا، سمتِ چپ پروفایل نفر اول تغییر می‌کنه به مرور. تلگرام بهت می‌گه که بیشترِ وقتت رو با کی چت می‌کنی:))) می‌گه که کی برات بیشتر وقت می‌ذاره 🫰🏻

دیگه مهم‌ نی کی میخره برات رُزتو :) @aliii_soltaniiii

«می‌خوای راجع‌بش حرف بزنیم؟» اگه در برابر این سوال از طرفِ دوستت یا همسرت یا خانواده‌ت یا پارتنرت سکوت کردی یعنی به روانشناس و مشاور نیاز داری تا راجع‌به موضوعاتی که روان‌ت رو زخم کرده حرف بزنی! ۹ اردیبهشت رو به تمام روانشناس‌های شریف و دلسوز و دانشجو‌های روانشناسی که رسالت‌شون «شفای روح» آدم‌هاست تبریک می‌گم. @aliii_soltaniiii

همه از کنارم گذشتند؛ به جز تو که از درونم گذشتی :) جبران خلیل جبران @aliii_soltaniiii

یادت نره برای چیزایی که الان داری، یه روزی دعا کردی و آرزوشونو داشتی 🌱

برایِ امشبِ تو با چشمایِ بسته گوش کن... @aliii_soltaniiii

روزِ آشناییمون هستا لعنت به اون روز دُختر نیستی که بفهمی...

00:00

بسته‌ی تولد اردیبهشت زیرِ ده‌تا باقیمونده برای ثبت سفارش به سایت زیر مراجعه کنید @ali-soltani.com @ali-soltani.com ثبت سفارش راحت و ارسال سریع ☝🏻💌🤍

کد رهگیری بسته‌های ارسالی برسد به ❤️ تو

تو نور بودی، این را از روشنیِ خانه‌ فهمیدم :)

اگه هنوز خوابت نبرده این موسیقی برایِ توعه 🫂🤍 @aliii_soltaniiii

دُختر نیستی که بفهمی...

00:00

سوالم را تکرار می‌کنم: چرا می‌خواستی خودتو بکشی؟ توی چشم‌هایم نگاه می‌کند و می‌گوید: چون نمی‌دونستم چرا باید زنده باشم . از کتابِ 📚 و تنها عشق چاره‌ساز است. #علی_سلطانی سفارش کتاب از سایتِ زیر 👇🏻 http://ali-soltani.com «تمامی کتاب‌ها با عشق به نامِ سفارش‌دهنده امضا می‌شوند»♥️

برایِ تو که نا اُمیدی 🌱 @aliii_soltaniiii

عزیزم تو اجتماعی نیستی، دَمِ دستی هستی :)

برایِ جمعه @aliii_soltaniiii

زن نیستی نمی‌دونی با کسی که دوستش نداری هر روز زندگی کردن یعنی هر روز داره بهت تجاز میشه ...

شنیدنِ جمله‌ی میام پیشت از کسی که دل‌تنگشی >>>>>>>

عزیزِ من؛ غصه‌ی چیزایی که از دست دادی رو نخور! حتی اگه کل دنیا به اسم تو باشه و از دستش بدی... بازم چیزی از دست ندادی! الان شاید پذیرفتنش سخت باشه برات اما می‌دونی کی دقیقاً می پذیری؟ اگه شانس بیاری و دم مرگ توان فکر کردن داشته باشی اونموقع می‌فهمی اونموقع باور می‌کنی اونموقع می‌پذیری که همه‌ش یه بازی بوده یه رویا ... یه خواب ! فقط اونموقع دیره دیگه! بیا و قبول کن! بيا تلخ نکنیم زندگی رو با غصه خوردن با حرص خوردن برای چیزایی که از دست دادیم! چون اصولاً ما صاحب هیچی نیستیم که بخوایم از دستش بدیم! ما فقط تَوَهُم مالكيت داریم، همین! دلت آروم رفیق (قلب) #علی_سلطانی @aliii_soltaniiii

إخفاء الاشتياق اختناق… کتمانِ دلتنگی بند آمدن نفس است…! #جبران_خليل_جبران

دُختر نیستی که بفهمی

00:00

تلفن را خاموش می‌کند و سیگار را روشن و بعد روی برگه می‌نویسد جمعه‌ی هفته بعد دیدار با مادر. دیروز هم روی برگه‌ی دیگری نوشته بود آخر اردیبهشت سفر. دیوار اتاقش پُر است از این برگه‌ها که زندگی‌اش را به تعویق انداخته. قبل از اینکه تلفن را بردارد و با مادرش حرف بزند تلفن رفته بود روی پیغام گیر و مادرش گفته بود: یه سال و نیم شد که ندیدمت... بعد گوشی را برداشته بود و ذوب شده بود رفته بود توی کابل‌های تلفن. با من هم چیزی نمی‌گوید، مدت‌هاست توی سکوت هم شریک هستیم. همیشه زندگی را ارزان فروخته تا رویاهایش را بخرد! رویاهایش هم همیشه گران‌تر از زندگی‌اش بوده‌اند و مدام توی این اختلاف که شبیه برزخ است زندگی کرده. عجله دارد هی از اتاق به حمام می‌رود و از حمام به آشپزخانه. زنگ خانه را می‌زنند. سارا پشت در است. با یک قابلمه زرشک پلو. مسعود عاشق این است که صبحانه پلو بخورد. اما قابلمه را از سارا می‌گیرد و می‌گذارد توی یخچال برای شام. وقت برای آشپزی ندارد. همچنین برای فیلم دیدن و کتاب خواندن. سارا نشسته است روی صندلی کنار پنجره اما احساس می‌کند با صندلی فرقی ندارد. مسعود نمی‌بیندش...! پا می‌شود برود. پای راستش لنگ می‌زند. مسعود می‌رود دنبالش. و راجع به پایاش می‌‌پرسد. سارا می‌گوید چند ماه است که آسیب دیده. مسعود می‌پرسد چرا من خبر ندارم؟ سارا همانطور که دارد در را می‌بندد که برود می‌گوید: چون خیلی وقته باهم قدم نزدیم... به فاصله یک ربع مسعود هم از خانه می‌زند بیرون. چهل دقیقه گذشته است که تلفن خانه زنگ می‌خورد. یک نفر آن طرف خط هراسان نسبتم با مسعود را می‌پرسد می‌گویم هم خانه‌ایم! وقتی می‌رسم بیمارستان پزشک می‌گوید تصادف خیلی سختی بود، متاسفم. صریح می‌گوید، سخت می‌شنوم، سخت می‌بینم. راه می‌روم. می‌نشینم. آب می‌خورم، سیگار می‌کشم. آب میخورم، سیگار میکشم. آب می‌کشم، سیگار می‌خورم! می‌رسم خانه پیغام گیر تلفن را روشن می‌کنم مادر مسعود پیغام گذاشته: فخری خانم با پسرش دارن میان تهران، منم همراهشون میام دلم طاقت نداره توام اینجوری از کارات نمی‌مونی. می‌لرزم... می‌روم توی اتاق مسعود. پنجره را باز می‌کنم. برگه هایی که به دیوار چسبانده، شبیه زنگلوله‌های غلافِ شمشیر هفت سامورایی در سکانس پایانی فیلم، سر قبر شروع می‌کنند تکان خوردن. تاریخِ روی برگه‌ها از تاریخی که در گواهی فوت ثبت شد جلوتر هستند. تکیه می‌دهم به دیوار و جذبِ زمین می‌شوم. نه قابلمه‌ی زرشک پلو به شام رسید نه لب‌هایش به دست و گونه‌ی مادر نه قدم‌هایش به قدم‌های سارا... زندگی‌اش هیچ وقت شروع نشد. #علی_سلطانی @aliii_soltaniiii

فکت: هیچ جایی جز تلگرام مناسب چت کردن نیست :)🫰🏻

+ خیلی ساکتی - ممنونم کنار تو راحت نیستم.

هرچی بیشتر دیده باشی کمتر نمایش میدی، و این جمله درمورد همه چیز صدق میکنه.

برایِ انرژیِ امروزت :) @aliii_soltaniiii

برای کنکوری‌ها قشنگ می‌تونم حس کنم چه شبِ سختی رو می‌گذرونید این حرف‌ها رو هم به عنوان یه رفیق میگم که کنکور همه‌ی زندگی نیست کنکور یه بخش خیلی کوچک از زندگیه شاید بی‌مفهوم ترینش هم باشه! نمی‌دونم پیش خودتون فکر می‌کنید اون طرف کنکور یا توی دانشگاه چی در انتظارتونه اما می‌خوام بگم فقط کسانی برای کنکور و دانشگاه باید بجنگن که عاشق درس و تحصيل باشن! بقیه چی؟ بقیه باید برن دنبال علاقه‌شون! مسیر همه‌ی آرزوها از دانشگاه نمی‌گذره رفیق! راهتو پیدا کن، اجازه نده یک سری ساختارهای غلطِ از پیش تعیین شده، دست و پای زندگی تو ببنده. خوب فكر كن ببين تهش چی هست که داری بخاطرش زمان چند سال زندگی‌ت رو در اختیارش می‌ذاری! توی این چهار سال میتونی خیلی کارای بزرگ انجام بدی می‌تونی توی چیزی که بهش علاقه داری به جایگاه خوبی برسی. بَدِ قضیه اینجاست که بعد از چهار سال عمرِ تلف شده و هزینه‌ی هدر رفته و علاقه‌ی فراموش شده برسی به همین نقطه‌ای که الان هستی، البته قطعاً پایین‌تر از این نقطه! اینارو نگفتم که سر درگم‌ت کنم. گفتم که دیدت رو وسیع‌تر کنی. این ساختار اشتباه بالاخره یک جایی باید تغییر کنه. اینو یه مهندس مکانیک که بیچارگی کشیده تا برسه به علاقه‌ش و راه نویسندگی رو پیش بگیره داره بهت میگه! البته حواست باشه استعداد و علاقه‌ت رو درست کشف کنی. دلت آروم عزیزِ من(قلب) #علی_سلطانی @aliii_soltaniiii

برای آرامشِ امشبت موسیقی با چشمانِ بسته... @aliii_soltaniiii

دُختر نیستی که بفهمی ...

00:00

چهار فصل ِ بلوار کشاورز :) @aliii_soltaniiii

من و رُخشید عاشق بلوار کشاورز بودیم و تقریباً نود درصد اوقات این بلوار را برای پیاده روی انتخاب می‌کردیم و هیچ‌وقت هم از آن خسته نمی‌شدیم؛ یعنی من و رُخشید کشف کرده بودیم پیاده‌روی می‌تواند دو نفر را که هیچ حرف مشترکی با هم ندارند به حرف بیاورد یا دست کم وادارشان کند به هم توجه کنند، چه برسد به دو نفری که عاشق هم اند یا یکدیگر را دوست دارند. پیاده‌روی موقعیت‌های زیادی برای من و رُخشید فراهم می‌کرد تا دوستت دارم را به شیوه‌های مختلف به هم بگوییم. مثل رد شدن از خیابان که حواس من به او بود و حواس او به من، یا مثل آن وقت‌هایی که کف دستمان عرق می‌کرد اما دست هم را رها نمی‌کردیم، یا مثل وقتی که قدم‌هایمان را هماهنگ با هم بر می‌داشتیم، مثل خیلی چیزهای کوچک دیگر که به چشم رُخشید می‌آمد اما بی‌پول و بی‌ماشین بودنم به چشمش نمی‌آمد. بلوار کشاورز تقریباً در تمام ساعات روز و شب قصه‌های خودش را داشت. هر صبح محلی بود برای کسانی که ورزش و پیاده‌روی می‌کردند. نزدیک ظهر مکانی بود برای دانشجوها یا همراهان مریض‌های آن بیمارستان که توی بلوار بود و عصر جایی برای پیاده‌روی عشاق و رهگذرهایی که بیشترشان ترجیح می‌دادند جای تاکسی از پیاده‌رویی که توی بلوار، بین دو خیابان تعبیه شده بود تردد کنند. شب‌ها هم پاتوق عده‌ای جوان بود که دور هم می‌نشستند و به درز لای سنگ‌فرش‌های بلوار می‌خندیدند و اغلب وقتی از کنارشان رد می‌شدی بوی یونجه‌ی سوخته مشامت را پُر میکرد که اصلاً بوی خوشایندی نبود... 📚رازِ رُخشید برملا شد/ #علی_سلطانی @aliii_soltaniiii

اسکار غمگین‌ترین دلواپسی هم میرسه به سوال چیزی شده جوابمو نمیدی؟؟

@aliii_soltaniiii

از یک دراز و نشست ورزش رو شروع کنید. با پرداخت یکی از بدهی هاتون بهبود وضعیت اقتصادی رو شروع کنید. با مطالعه یک صفحه کتاب خوندن رو آغاز کنید. با پاک کردن شماره یک نفر که مدام باعث آزار شماست اصلاح روابط رو شروع کنید. با یک دور راه رفتن پیاده روی رو شروع کنید. با نوشتن یک پاراگراف نویسندگی رو آغاز کنید. با کشیدن یک منظره نقاشی رو شروع کنید. ولی همین امروز شروع کنید و فردا همه این کارهارو تکرار کنید.

دقیقا همون لحظه که فکر میکنی آخرشه، نجاتت میده :)🌱

رفیق می‌خواستم بهت بگم این دنیای پُر از پیچیدگی و غافلگیری، در مقابل آدم‌هایی که بهش وابسته نیستن هیچ قدرتی نداره ! هیچی! همین. #علی_سلطانی موسیقی با چشمانِ بسته‌... @aliii_soltaniiii

نمیدونم میتونم خودمو ببخشم یا نه ... دُختر نیستی که بفهمی

00:00

«آدميزاد در پايانِ روزَش به خانه‌ای كوچك نياز دارد، كه وسعتش به قدر دو بازوست.»

وقتی ابتهاج بگه وُ همایون بخونه :) @aliii_soltaniiii

ببینید! وقتی یکی‌ به‌ هر دلیلی واقعا نمیخوادتون، نمیخوادتون. اصرار کردن نداره دیگه... تا حالا دیدید با اصرار کردن یکی برگرده و بمونه؟ من ندیدم، چون علاقه که دکمه نداره طرف بزنه پس عزت نفس خودتون رو له نکنید، حتی اگه از نظر روانی داغون شدید. افتادن به پای طرف فایده‌ای نداره ...

💌بسته‌ی تولد اردیبهشت کمتر از ۲۰ تا باقیمانده💌

@aliii_soltaniiii

حالا مثلاً قندو حذف کردی، با منِ اردیبهشتی که شیرینی زندگیتم می‌خوای چیکار کنی؟؟ 🫠😂

خرده نگیرید به هوای این روزهای بهار بوسه گرفتن از ابرهای اردیبهشت اینگونه روانی‌اش کرده است :) #علی_سلطانی @aliii_soltaniiii

ولی من هر وقت کم آوردم تو سرپا نگهم داشتی خُدا :)

ما از دلگیریِ روزهایمان، به "شب" پناه می‌بردیم، و از دلتنگیِ شب‌هایمان، به روز... و اینگونه بود که تمامِ جوانیِ‌مان؛ در ناتمامِ یک انتظار، "تمام" شد! موسیقی با چشمانِ بسته... @aliii_soltaniiii

دختر نیستی که بفهمی ...

00:00

جای خواب چیز خیلی مهمی است! پرسه‌های شبانه و این قرتی بازی‌ها وقتی قشنگ است که خانه‌ای باشد، که روز را در یک جایی گذرانده باشی، یا بعد از گشت شبانه جایی باشد برای برگشتن به آنجا وگرنه شب هیچ قشنگی و آرامشی ندارد! 📚 و تنها عشق چاره‌ساز است/ #علی_سلطانی http://ali-soltani.com

برایِ بارونِ اردیبهشت :)♥️ @aliii_soltaniiii

New Music @aliii_soltaniiii

نوشته بود اگر یه کتاب بنویسی راجع به کسی که عاشقش بودی و بهش نرسیدی، صفحه آخرش چی می‌نویسی؟ یه نفر نوشته بود: خیالِ بودنت به وسعتِ یک کتاب شد؛ اما اندوه نبودنت در یک جمله خلاصه می‌شود "تو متعلق به من نیستی..."

چند یادآوری به خودم؛ + من والد والدینم نیستم. + من درمانگر دوستانم نیستم. + من نجات دهنده روابط عاطفی عزیزانم نیستم. + من منبع مالی و مشاور اقتصادی آدم‌هایی که دوست‌شون دارم نیستم. 💬Dr.amani

@aliii_soltaniiii

آبراهام لينكلن پسر يک كفاش بود. وقتى نماينده‌‌اى هنگام سخنرانى‌اش با حالت تحقيرآميز به او گفت "فراموش نكن پسر كفاشى" جواب داد : "چه يادآورى خوبى، من زندگى و جايگاهم را مديون زحمات پدرم هستم"

اگه صبح‌ بیدار میشی وُ افکار منفی سراغت میاد؛ این ویدئو برای توعه 🤌🏻🌱

باهم گوش کنیم موسیقی با چشمانِ بسته... @aliii_soltaniiii

دُختر نیستی که بفهمی

00:00

+ چرا آدما قدر داشته‌هاشونو نمی‌دونن؟ - چون همش دنبالِ به دست آوردن نداشته‌هاشونن!

New @aliii_soltaniiii

باید همینجا بودی. باید این بادِ بازیگوش اردیبهشت ، آواره می‌شد بین موهات و گردن‌ات باید انگشتِ دستان بی‌قرار من، به چیدنِ بوی برگ‌های چنار، به پوستِ صورت‌ات یورش می‌برد... باید برات از قصه‌های سرگردان مغزم می‌گفتم و تو گوش می‌کردی‌ام... باید همینجا بودی ... باید تنها نبودم... این نسیم بازیگوش اردیبهشت ماه نبودنت را بدجور زبان درازی می‌کند ... #علی_سلطانی @aliii_soltaniiii

رابطه‌ی عاطفی یک‌طرفه چطوریه؟ ۱- شروع کننده بیشتر مکالمه‌ها تویی ۲- بیشتر تایمت رو با معذرت خواهی‌های بی‌دلیل از طرف مقابل می‌گذرونی ۳- از تلاش و زحماتت قدردانی نمیشه و برات جبران نمیکنه ۴- فقط تو برای صمیمی‌تر شدن رابطه عاطفیتون تلاش میکنی ۵- بیشتر وقت‌ها تویی که برای هماهنگ شدن با پارتنرت باید برنامه‌هاتو کنسل یا جایگزین کنی ۶- نیازهات براش اهمیتی نداره و تلاشی برای برطرف کردنشون نمیکنه

یه روز خواهی دید که خدا چرا منتظرت گذاشته؛ بهش اعتماد کن :)🤍🌱

برای کسایی که دوسِتون ندارن، دل‌تنگ نشین.

بسته‌ی تولد اردیبهشت ماه ♥️ کتاب حرف قبل از خواب با امضای : « تو اردیبهشتِ ماه‌های سالی 🤍🌱» به همراه کارت پستال « شعر مخصوص» برای سفارش بسته‌ی تولد به سایت مراجعه کنید. تعداد محدود / ۵۰ بسته بسته ali-soltani.com ali-soltani.com ثبت سفارش راحت و ارسال سریع ☝🏻♥️💌

میان ماه وُ باران وُ ستاره، برای بوسیدن‌‌ات جنگ است :) برسد به قلبِ اردیبهشتیا 🌱🤍

من بودنارو بودم الان وقته نبودنه :)

@aliii_soltaniiii

اردیبهشتیای عزیز اگه کسی ازتون پرسید متولد چه ماهی هستی ؟ نگو اردیبهشت بگو بهترین ماهِ سال شنونده بدون معطلی میگه اردیبهشت ؟ اگه نگفت به درد شما نمی‌خوره چون سواد و ذوقِ کافی رو نداره ... :))) بفرست برای اردیبهشتیا ❤️ @aliii_soltaniiii

ای آفتاب روشن وُ این سایه‌ی همای ما را نگاهی از تو تمام است اگر کنی… یکم اردیبهشت روز بزرگداشتِ سعدی❤️

تولدت مبارک اردیبهشت ماهیِ خوش‌قلب ♥️ @aliii_soltaniiii

برایِ آرامشِ امشب موسیقی با چشمانِ بسته... @aliii_soltaniiii

پنجره باز است صدای معاشقه‌ی باد اردیبهشت با شاخه‌های بیقرار چنار می‌آید میان غلظتِ شب کاش برگ بودم... کاش درخت بودم... کاش باد بودم... می‌پچیدم به شب چنگ می‌زدم به تاریکی به عمق راز آلودگی از این همه، آدم‌ام... اینسوی پنجره با چند کلمه... با چند واژه و خیالی رها که باد وُ شب وُ شاخه‌های آشفته را فالگوش ایستاده که این روح شوریده حال در کالبدم آرام نمی‌گیرد... #علی_سلطانی @aliii_soltaniiii

دُختر نیستی که بفهمی...

00:00

کسی که هیچوقت نمی‌تواند حرف‌هایش را با معشوق بزند، نگاهش پر از واژه می‌شود. هر کجا چشمانی دیدم که پر حرف بودند، ردِ پای یک نرسیدن را جستجو کردم ! از کتابِ 📚چیزهایی هست که نمی‌دانی #علی_سلطانی سفارش کتاب‌‌‌‌ از سایتِ زیر http://ali-soltani.com «تمامی کتاب‌ها با عشق به نامِ سفارش‌دهنده امضا می‌شوند»♥️

عمیق‌ترین قسمت رها کردن اونجاست که خونین و مالین زنده می‌مونی؛ برای آخرین بار نگاه می‌کنی و برای اولین بار می‌بینی چقدر نمی ‌ارزید، چقدر نالایق و ناچیز بود برای اون جنگ و تاوان خونین دادن.

New Music @aliii_soltaniiii

شهرام ناظری+شاملو برایِ جمعه @aliii_soltaniiii

گفتی که شاهکارِ شما در زمانه چیست؟ بِالله! که زنده بودنِ ما، شاهکار ماست! #فخرالدین_مزارعی

میچ آلبوم می‌گه: همه‌ی پایان‌ها، می‌توانند خود شروعی دوباره باشند، ما فقط این را به وقتش نمی‌فهمیم!

«جمعه ۳۱ فروردین » خدا مراقبِ آینده‌مون باشه…

ما رویا می‌بافیم و هیچکس نمی‌تواند رویا را در ما خاموش کند ... موسیقی با چشمانِ بسته... @aliii_soltaniiii

اونقدر دلم شکسته که... دُختر نیستی که بفهمی

00:00

من دیگه مغزم قبول کرده از این به بعد دلم مهم نیست :)

اگر کسی بیاید و بعد برود شاید فراموش کردنش ممکن باشد اما کسی که نیامده می‌رود کلی حرف در دلت می‌گذارد کلی حرف که تا عمر داری با خودت تکرار می‌کنی! کسی که نیامده می‌رود! فراموش کردنش غیر ممکن است از کتابِ 📚چیزهایی هست که نمیدانی/ #علی_سلطانی سفارش کتاب‌‌‌‌ از سایتِ زیر http://ali-soltani.com «تمامی کتاب‌ها با عشق به نامِ سفارش‌دهنده امضا می‌شوند»♥️

امیدوارم این جمله رو درک نکنی هیچوقت!

شاید اشتیاق فراوان من بود که تو را ترساند ! من در نامهربانی تو هم ، خود را مقصر می‌دانم...