ترسیده از اومدن چکاد تو شلوارم جیش کردم و یهگوشه قایم شدم!
_نبات کوچولوم؟ پشت مبل چیکار میکنی قربونت برم؟
اشک توی چشمام جمع شد و کمی عقب رفتم.
_جلو... نیا.
کمی مکث کرد.
_چیشده چرا داری گریه میکنی کوچولوی من؟
آروم هق زدم: تو داداشمی چرا منو دزدیدی چکاد
؟
اخم ترسناکی روی پیشونیش نشست.
_بهت نگفتم دیگه این مزخرفات رو به زبون نیار؟ تو مال منی نبات...!
دستم رو روی دهنم گذاشتم و هق زدم.
_بذار برم، ازت متنفرم!
قدمی به سمتم برداشت و با چشم هایی جدی و سخت نگاهم کرد.
_نفهمیدم چه غلطی کردی؟ مگه نمی...
با دیدن بدن لرزون و شلوار خیسم بهت زده سرجاش ایستاد.
_تو...
می دونست من مریضم و زود از همه چیز میترسم اینجوری آزارم میداد.
_شلوارت چرا خیسه. ها؟
هردو دستم رو از خجالت روی صورتم گذاشتم و اشکام شدت گرفت.
_تو شلوارم جیش کردم!
با صدای چرخیدن کلید حیاط با وحشت نگاهش کردم حتما دوستش فرهاد بود!
با قدم های بلند و کلافه به سمتم اومد، سریع دستش رو دور پاها و کمرم انداخت و بغلم کرد.
_ببین با آدم چیکار میکنی فسقلی!
چشمام گرد شد چکاد یه آدم فوق وسواسی بود آخه چجوری...
قبل از این که پای فرهاد به خونه برسه با قدم های بلند به سمت حموم رفت و بعد گذاشتنم روی وان و در رو قفل کرد.
_در بیار شلوارتو!
چشمام گرد شد.
_چی؟ نه تو چکاد...
یه قدم به سمتم برداشت و سریع شلوار راحتیم رو پایین کشید با خجالت دستمو جلوم گرفتم تا قلبای صورتی روی شورتم مشخص نشه!
چشمش که به شورتم افتاد لبخندی روی لبش نشست خواست چیزی بگه که ضربه ای به در خورد.
_کجابی چکاد؟
شیر آب گرم رو باز کرد و لب هاش رو به هم فشار داد.
_تو حمومم دیگه چه مرگته؟
صداش متعجب شد.
_پس نبات کجاست؟
بعد از گرم شدن آب شلنگو آروم روی پاهام گرفتش و شروع به تمیز کردن بین پاهام کرد، خجالت زده پاهامو به هم فشار دادم.
_اونم با من تو حمومه... باز کن پاهاتو دختر!
هینی کشیدم و چشمام گرد شد.
صدای خنده هاش از پشت در بلند شد، دلم میخواست بمیرم.
_باشه داداش پس ما مزاحم کارتون نمیشیم... ولی یواش تر زشته!
چکاد مکثی کرد و با اخم از بین پاهام بلند شد.
_فرهاد گمشو تا نیومدم ترتیب تورو هم ندادم!
خون با شدت به گونه هجوم آورد.
به محض بسته شدن در به سمتم برگشت.
چشم هاش داغ بود و حسابی برق میزد دستشو و لای پاهام کشید و گفت:
_خب حالا شورتتو در بیار بذار لای پاتو بشورم نبات کوچولو!
https://t.me/+Mk0lsX43SY5mN2E0
https://t.me/+Mk0lsX43SY5mN2E0
https://t.me/+Mk0lsX43SY5mN2E0
https://t.me/+Mk0lsX43SY5mN2E0
https://t.me/+Mk0lsX43SY5mN2E0
من چکادم...!🔥
مرد کله گندهی سگی که تموم دل خوشیم خواهر خوندمه... اون کسیه که تو بغل خودم بزرگ شد ولی قرار نبود دل اون دختر کوچولو واسم بره و با دلبریاش اغوام کنه...!💦
یه روز با اومدنش به خونم کنترلمو از دست دادم و زندونیش کردم تا هرشب...🔥Mostrar más ...