زنشو توی مستی پیشکش رفیقش میکنه🥺😱
با
#بغض بهش نگاه کردم که داشت
#قهقه میزد ، اشکی که از خنده ی زیاد ، گوشه ی چشمش جمع شده بود و پاک کرد و با لحن
#تحقیر کننده ای گفت :
_ چی با خودت فکرکردی
#خونبس؟؟؟؟ هومم ؟؟
هوا برت داشته ؟؟؟ فکرکردی چون باهات خوابیدم
#عاشق و شیدات شدم ؟؟؟
رو به دوستش با لحن پر از تمسخری گفت :
_ میبینی تیام ؟؟ اینم برا من ادم شده !!!
شاتی که توی دستش بود و به ضرب بالا رفت و ادامه داد
_ بردار ببرش ، دیگه واسم لذتی نداره
با شنیدن این حرفش دلم از
#غصه ترکید ، با
#هق_هق و
#جیغ فریاد زدم
_ بی غیرت من هنوز زنتم !!! بچه ات هنوز توی شکمم منه !!!
چطور میتونی منو پیشکش رفیقت کنی ؟؟؟ بی ناموس عوضی ...
با چشمهای پر
#خون نگاهم کرد و با
#نفرت غرید
_ بی ناموس ؟؟؟
دامن ناموس منو داداش کثافتت لکه دار کرد ، الان شدم دقیقا مثل خودتون ...
پوزخندی زد
_ آدم که از خودش بدش نمیاد نه ؟؟؟ میاد ؟؟؟
تموم جونم از
#حرص میلرزید ، دیگه حتی بچه ای که به جونم وصل بود هم برام مهم نبود
نگاهم روی
#چاقوی روی میز گره خورد ، رفیقش با دیدن مسیر نگاهم ترسیده بلند شد
_ هی هی ،
#مسته نمیفهمه چی میگه !!!
به این فکر کن ، مگه من میتونم به تو به چشم دیگه ای نگاه کنم دیوونه ؟؟؟
شاهرخ به خودت بیا عوضی ...
چاقو رو برداشتم و رو به شاهرخی که داشت با وحشت نگاهم میکرد با تنفر لب زدم
_ کاری میکنم که شب و روزت یکی بشه و وقتی یادم میوفتی از عذاب وجدان بمیری !!! و بقیه تف هم توی روت نندازن !!!
چاقو رو روبروی شکمم گرفتم و ....
https://t.me/+Xl9Wxzsjk3E1YTM0
https://t.me/+Xl9Wxzsjk3E1YTM0
https://t.me/+Xl9Wxzsjk3E1YTM0
https://t.me/+Xl9Wxzsjk3E1YTM0
❌
پارت اصلی رمان ❌
کپی ممنوع ❌
💦🔥
بیش از 220 پارت بلند و طولانی 🤤💦
Mostrar más ...