Сервіс доступний і на вашій мові. Для перекладу натиснітьУкраїнська
Best analytics service

Add your telegram channel for

  • get advanced analytics
  • get more advertisers
  • find out the gender of subscriber
دسته بندی
زبان جغرافیایی و کانال

all posts - تَش🔥

درحال تایپ رمان جدید تَش♨️ ( رپتایل) نویسنده: آرگ آیدی چنلام :  @gogolaim  رمانای تکمیل شده :  @Argnashens  -روند پارت گذاری : هر روز یه پارت . 
29 585-231
~7 139
~10
26.78%
رتبه کلی تلگرام
در جهان
32 451جایی
از 78 777
در کشور, ایران 
5 468جایی
از 13 357
دسته بندی
2 456جایی
از 5 475
همه انتشارات
تریسام ناپدری جذاب با شوگرمامی سک.سی ودختر هاتش💦🔥 دامنُ شورت مامی رو از پاش در آوردو پاهاشو از هم باز کرد سمتم اومد که وحشت زده قدمی به عقب برگشتم که یهو موهامو دور دستش پیچوندو کشوندم سمت مامی -حالت داگی وایسا +چشم ددی... موهامو کشیدو سرمُ به ک.ص مامی نزدیک تر کردو از پشت اسپنک محکمی به باسنم زد -ک.صشو لیس بزن توله سگ زبونمو روی ک.ص سفیدو بی موی مامی به حرکت در آوردم که آهی از لباش خارج شدم  و دیاکو از پشت شورتمو پایین کشیدو.... دخترِ هاتی که برده ی پدره ناتنیش‌ میشه و اون هرشب با آل*ته کلفتش🤤💦
ادامه مطلب ...

вававав.mp4

254
2
با لذت ک*صمو به ک*ص مامانم مالیدم و هومی کشیدم که چکی رو باسنم خورد _پاشین حالت بگیرین توله سگا میخوام بک*نمتون‌ داگ استایل که شدیم از پشت رو کو*نم سوار شد و همزمان دستشم رو ک*ص مامانم کشید _میبینی عزیزم با ازدواج با من هم ک*ص خودتو سیر کردی همم دخترتو هرشب مثله یه حیوون میدین تا منو راضی کنید مردی که زنش و دختره زنشو‌ هر شب لنگاشونو‌ میده بالا و....🤤💦💦
•𝐒.𝐄.𝐗.𝐘 𝐋𝐀𝐃𝐘•
خمار شدن چشماش وقتی زبونت رو چـ.وچـولش میرقصه👅💦 •ژانر:بزرگسال،ممنوعه🔞 •زمان پارتگذاری:شنبه تا پنجشنبه❌ •P1: https://t.me/c/1408638663/68
1 299
13

sticker.webp

4 111
1
چنل ناشناس و چت : رمانای تکمیل شده :
3 962
1

Arianfar - Maloome Ke Na Mix 3.mp3

3 974
26
Love 🔥🔞
4 012
24
#پارت_106 آتیش باورم نمیشه یه فسقل بچه بتونه اینقدر غذا بخوره! تاحالا دو بشقاب خورده بود و بازم میخواست .. _ شکمت درد میگیره بچه + میخواااااااااام بکششش گشنمههه _ همش یه ذره ای جا نداری دیگه + جاااااااااا دارم تروخدا اذیتم نکن میخوام قابلمه هارو جلوش گذاشتم _ بیا خودت بکش ، من میرم بیرون از اینجا دیگه + چشم خودم ظرفارو می‌شورم _نمیخواد ، دست پا چلفتی هستی میشکنیشون + نه بخدا حواسم هست یه سر تکون دادم و رفتم رو مبل نشستم که ماهلینم کنارم نشست ، گوشیم زنگ خورد نگهبان جلو در بود! _ بله ؟ خب کیه ؟ با من کار داره؟ راش بده داخل الان خودم میام تو حیاط . + چی شده آتش؟ _ نگهبان ها میگن یه انسان ناشناس اومده اینجا و میخواد با شما راجب یه مسئله خیلی مهم صحبت کنه . + بریم ببینیم کیه + کجااا منم میام باهاتون انگشت اشارم به سمت اون بچه شکمو گرفتم _ غذات بخور، بعدشم ظرفارو بشور .. ما الان میایم به بقیه غراش گوش ندادم و رفتم تو حیاط که یه دختر خیلی دراز ولی لاغر منتظرم وایستاده بود . _ بیا جلو ببینم کی هستی با قدماش بهمون نزدیک شد و آروم سلام کرد _ چی میخوای ؟ + میخوام راجب لیتلت یه رازی بهت بگم _ راجب دختر من؟ چی میخوای بگی!! اخم کردم و بهش منتظر خیره شدم ماهلین کنار گوشم زمزمه کرد آروم باش و خودت کنترل کن تا بتونه حرفش راحت بزنه. _ چه رازی میخوای بگی ؟ + اون یه انسان نیست . _ یعنی چی؟ + مواظبش باش ، خیلیا اون بیرون دنبالشن. _ چرا دنبالشن ؟ مگه اون کیه؟ اصلا تو کی هستی؟ + مهم نیست من کیم من هیچکی نیستم ، اما اون خیلی مهمه . _ واضح حرف بزن ، تو کی هستی !؟ چی میخوای؟ این حرفا چیه . + اون خیلی مهمه .... _ حرفات ثابت کن ، چرند نگو + امشب بذارش جلو آیینه _ خب ؟ + هیچ تصویری تو آیینه نداره. _ چی ...... :ممنوع
ادامه مطلب ...
4 026
27

sticker.webp

11 231
4

1|1 - Angel - Lenna (320).mp3

10 379
40
Love 🥛❤️
10 220
29
#پارت_105 دفتر یادداشتم برداشتم تا یه چیزی براش درست کنم، چون میدونستم از وقتی که اینجا اومده غذای خونگی و انسانی و درست حسابی نخورده و چند کیلو لاغر شده . طبق دستورات که تو دفتر یادداشتم بود شروع کردم به دراوردن مواد لازم و انجام کارای لازم .. از طرفیم زیر چشم به حرکاتش نگاه میکردم . _ ببین یه جوجه چجوری وقت مارو داره تلف میکنه.. با خودم گفتم اگه براش غذا درست کنم ممکن گستاخ شه! بذار درست نکنم ولش کن .. دستش روی شکمش گذاشت و آب گلوش قورت داد و به آشپزخونه نگاه کرد ، زیر لب زمزمه کردم _ گشنته؟ آروم گفتم ولی اون شنید . + اهوم خیلی سرم تکون دادم و شروع کردم به تند تند درست کردن ، با اینکه اولین بارم بود ولی ناممکن و سخت نبود! اما امیدوار بودم نتیجه خوبی هم داشته باشه . + آتش چیکار میکنی ؟ کمک میخوای ؟ _ یه نیم ساعت دیگه غذا آماده ست ، نه ماهلین + غذا؟؟؟؟؟؟ تو غذا درست کردی؟ بهش اشاره کردم که زیاد تعجب نکنه و معمولی باشه ، به خودش اومد و گفت + خیلیم عالی ، چه غدایی درست کردی حالاا؟ گشنمون شد مگه نه هناو . هناو داشت به فیلم نگاه میکرد و حواسش نبود + هناو ؟؟ + جان آره آره خیلی گشنمه نیشخندی زدم و سرم تکون دادم ، قرمه سبزی ! تا حالا این غذا ایرانی نخورده بودیم کلا . اما میدونستم دوست داره و ماهم ازش خوشمون میاد . هناو بوی قرمه سبزی کل خونه برداشته بود ، سلیقه خوبی داشت .. خیلی گشنم بود و از ته قلبم خوشحال بودم که قرار بعد ماه ها یه غذای خوب بخورم . شروع کرد به چیدن بشقاب و دیس غذا و .. بعد چند دقیقه هم مارو صدا زد . + بیاین سر میز ببینم ماهلین سریع روی فیلم استپ زد و باهم به سمت میز رفتیم .. نگاه های ماهلین به آتش عجیب بود . + گشنته برنج و خورشت زیاد بکش _ چشم ، ممنونم . از برنج و خورشت کشیدم و آروم گفتم _ خیلی بوی خوبی میده . بعدشم شروع کردم به خوردن و بلافاصله بعد خوردن اولین قاشق چشمام بستم .. + چیزی شد!؟ + خوشمزه ترین غذایی که تو عمرم خوردم .. نمیدونستم اینقدر آشپز خوبیم هستی . تند تند قاشق میذاشتم تو دهنم و پر دهنم کردم _ باشه ، آروم بخور ! میپره گلوت . + این مدت هیچی نخوردمم ، خیلی گشنمممه دست خودم نیست نیشخندی زد و سرش پایین انداخت که ماهلین کنار گوشش خیلی آروم زمزمه کرد + هنوزم باورم نمیشه بخاطر اون آشپزی کردی ، تو توی عمرت حتی یبارم غذا درست نکردی . + هیش ماهلین! میشنوه. با اینکه که حرفاشون شنیدم اما سعی کردم خودم به نشنیده بزنم و بعدشم به طرف آتش برگشتم _ خیلی ازت ممنونم ارباب . :ممنوع
ادامه مطلب ...
9 531
29

sticker.webp

8 755
0
چنل ناشناس و چت : رمانای تکمیل شده :
9 181
4

Ma Yademoon Nemire.mp3

9 136
26
7 804
25
#پارت_104 آتش با ماهلین راجب یه سریال حرف میزدن و منم از زیر چشم بهش نگاه میکردم ، ناخودآگاه لبخند محوی زدم .. خیلی کوچولو و تخص بود . بلند شدم به طرف آشپزخونه رفتم ولی همچنان حواسم بهش بود .. نمیدونم چرا اما احساس میکردم طلسم شدم ، چون زیادی از حد حواسم پرت کرده بود . + مااااهلین فیلم نذار من برم آب بخورم میامم نذاری نذاری + باشههه زود باش با سرعت به طرف آشپزخونه اومد که زیر لب زمزمه کردم _ آروم میوفتی . همینجوری که میدوید گفت + چیزی گفتین ؟ متوجه نشدم . _ میگم آروم .. حرفم تموم نشده بود که لیز خورد و منم به سرعت سرش گرفتم تا نخوره به جایی _ اگه سرت به جایی میخورد میمردی بچه ی احمق + خب بذار بمیرم _ تو چرا اینقدر بی‌ادب و زبون درازی؟ حواست جمع کن ببینم + حوواسم جمع خودش جمع و جور کرد و به طرف یخچال رفت و لیوانش پر آب کرد ، از گوشه چشم بهش نگاه میکردم که لیوان از دستش افتاد ! _ ای احمق .. سریع بلندش کردم و گرفتمش تو بغلم که پاهاش دور کمرم حلقه کرد . _ همین یکم پیش بهت گفتم حواست جمع کن ، مگه کوری بچه؟ + نخیر من کور نیستم . _ هیش ببینم ! زبون دراز بی ادب . داری عصبیم میکنی سرش رو شونم گذاشت و سکوت کرد . _ وقتی یه کار اشتباه میکنی عذر خواهی کن و توجیح نکن . فهمیدی ؟ +بله فهمیدم . وقتیم بهت میگم مواظب باش یعنی باید حواست جمع کنی ! فهمیدی ؟ + بله بازم فهمیدم ، حالا میشه بذارینم زمین میخوام برم فیلم ببینمم با ماهلین .. _ اینجا لیوان شکسته ، پر شیشه ست الان میبرمت اونور تر + پاهای خودتون زخم میشه . جوابش ندادم که کنار گوشم به آروم زمزمه کرد + مامانی عاشقم شدی؟ آخه خیلی فداکار شدین. _ خفه شو بچه تخص ، وگرنه شب به حسابت میرسم . + نه نه ، من دیگه ساکت میشم .. نیشخندی زدم و یکم اونور تر از آشپزخونه گذاشتمش رو زمین + مررسی ، برام بوس فرستاد و به طرف ماهلین رفت . _ بچه ی رو مخ . :ممنوع
ادامه مطلب ...
8 592
24

sticker.webp

11 500
1
چنل ناشناس و چت : رمانای تکمیل شده :
10 973
4

Sogand, Zakhmi - Talkh.mp3

10 985
55
تو برای من یه دختر کوچولویی.
10 273
29
#پارت_103 هناو _ ددی بریز تووووم ، داغیش توم حس کنم آه ... + آخخ سریع ک.یرش از تو کصم دراورد و رو باسنم و لای باسنم ریخت و بعد چندتا سیلی روی باسنم زد + جوووون توله سگ من _ گفتممممم توووم .... + هیش ، نمیشه ! دختر خوبی باش _ من میخوااام خالیش کنی تومم + حرف گوش کن باش و غر نزن با ناراحتی به طرفش برگشتم ، لباسام تنم کردم که ناگهان من تو بغلش گرفت و شروع کرد به نوازش کردنم .. ترجیح دادیم هردومون سکوت کنیم و فقط صدای نفس های نامنظممون شنیده میشد .. کمرم با یه دستش محکم گرفته بود و با دست دیگش تن و موهام ناز میکرد . _ من برای شما چیم ؟ + تو برای من یه دختر کوچولویی ازش یکم فاصله گرفتم و به چشماش خیره شدم _ کاش یه قاتل نبودی . موهایی که تو صورتم بود و کنار زد + موهات قشنگه _ به حرفی که زدم ، تا حالا فکر کردی ؟ + هیچوقت نمیذارم موهات کوتاه کنی . آروم روی سرم بوسید و بو کرد .. و کلا جواب سوال های من نداد . _ تو ذاتا بد نیستی آتش ، لطفا بد نباش .. نگاهش سرد و فکش منقبض شد . + خیلی کوچولویی برای نصیحت کردن من. _ شما بزرگی ؟ + معلوم که بزرگم ، ۸۰۰ سالمه تو هنوز ۲۰ سالت هم نشده بچه پستونک از جیبش درآورد و گذاشت تو دهنم + بجای نصیحت کردن من ، پستونکت بمک کوچولو .. هروقت بزرگ شدی میتونی حرف بزنی . خواستم پستونک پرت کنم که تو دهنم فشارش داد . + پستونکت بخور! حرف اضافیم نزن بچه . مچ دستم گرفت و دوباره به طرف عمارت رفتیم :ممنوع
ادامه مطلب ...
10 363
36

sticker.webm

9 529
10

sticker.webp

9 325
1
چنل ناشناس و چت : رمانای تکمیل شده :
9 431
0
”چي میشه بعدت !“

Kiyarash - Chi Mishe Badet.mp3

9 950
41
8 037
49
#پارت_102 آتش به رپتایل تبدیل شدم و ک.یرم بین چاک باسنش کشیدم که باسنش از پشت واسم لرزوند ... _ بین درخت ها ، همینجا ک.ونت میذارم بچه + اهههه میخوام خیلی ..خیسم کلاهک ک.یرم تو سوراخ ک.ونش فشار دادم آروم آروم و کمرشم گرفتم + اااااااایییییی درد دارههههه خیلی .. + بار اولت که نیست توله سگ ! هیش تو سوراخ ک.ونش عقب جلو میکردم + ددددی میبینن آه ... _ جووون بذار ببینن اصلا و شروع کردم به تلمبه زدن و خودم از پشت بهش میکوبیدم. _ چرا نبینن ؟ مال منی ، سهم منی . از جلو ممه های نرمش گرفتم تو چنگم و محکم مالیدمشون و فشارشون دادم . _ خیلی نرمن میمی هات جنده کوچولو + بزرگ شدن نه؟ _ آره اینقدر خوردمشون و مالیدمشون بزرگ شدن + مثل یه زن شدمم ددی؟ یا هنوزم کوچولوام ک.یرم از تو ک.ونش درآوردم و توی سوراخ ک.صش فشارش دادم _ باید بیشتر سرویس بدی چندتا ضربه محکم روی باسنش زدم + اااااههه چقدر بیشتررر آخهه ای . _ باید هر روز چندبار بدی اون وقت ظاهرت مثل زنا میشه الان مثل یه دختر بچه ی کوچیکی. + میخوااااام من میخوااام زودتر بزرگ شم من تا ته بگااایین ، من نمیخواام بچه باشممم آروم نیشخندی زدم و زیر لب زمزمه کردم _ ای توله سگ تخص الان مثل سگ میکنمت موهاش دور مچم گرفتم و تا ته تو ک.صش میکردم ودرمیاوردم و دوباره تلمبه میزدم پشت سرهم .. + اهههه دددی کاش اینقدر جنده نباشمم... _ تو جنده کوچولو منی ، هرچقدرم سعی کنی خوب باشی بازم یه جنده میشی واسه خودم به سمت خودم برش گردوندم و لنگاش از هم باز کردم و تو سوراخاش تلمبه میزدم دستای کوچیکشم از بالا قفل زدم و کنار گوشش زمزمه کردم . _ دختر کوچولوی هورنی من :ممنوع
ادامه مطلب ...
8 663
42

sticker.webp

9 954
0
چنل ناشناس و چت : رمانای تکمیل شده :
9 774
1

Arta-Erade-Kon-(Ft-Koorosh-Khashayar-SR)-320.mp3

10 143
46
9 716
48
#پارت_101 هناو با دیدن اخمش ، با ترس بلند شدم ولی به زور راه میرفتم .. +آفرین، حالا برو تو حیاط منم پشت سرت میام زانو و رونام میلرزید ، با بدبختی قدم برمیداشتم. _ آآاه صدای خنده هاش میشنیدم + چقدر تو دختر خوبی هستی آفرین _ کاااافیه دیگهه باشه ؟ اوووم دستش ازپشت به ک.ونم مالید + نه کافی نیست ، برو به اون سمتی حیاط.. کسیم نیست _ ارباب اونجا دوووره نمیتونم راه برم آه ، یه چیزی تومه ... + چی توته کوچولو ؟ و چندتا ضربه دیگ زد رو ک.ونم _ امروز همش خیسسس بودم همزمان که ک.ون و ممه هام از رو لباس می‌مالید زمزمه کرد + خب اعتراضی داری بچه !؟ _ نههه ارباب اما کل آب بدنم داره میره ...دیگه نمیتونم + خیلی ضعیفی توله سگ ، اما این مشکل خودته ! خودت تقویت کن . _ خیلی بدین.. خیلی زورگویین چندتا دیگ ضربه محکم رو با.سنم زد + زود باش تندتر راه برو دیگه ، کاری نکن با چوب بزنم رو ک.ونت ! کبودت کنم .. میدونستم که این کار میکنه و اینقدر بی رحم پس قدمام تند تر کردم _ آخه من دارین کجااا می‌برین ، بین این درختااااااا + خیلی غر میزنی ! هیش. سکوت کردم، میدونستم تو این موقعیت ها نباید باهاش لج کنم چون بدتر میکرد .. خودم به اونجایی که اشاره کرده بود رسوندم ، بین چندتا درخت بزرگ بود و هیچکسیم مارو نمیدید . + جووون تنها شدیم دامنمو پایین کشید و من به دیوار چسبوند و از پشت شروع کرد به اسپنک کردنم + ای دختر بد الان کبود و سیاهت میکنم ، صدتا ضربه تنبیهت ! _ ااااهه و ناخودگاه باسنم براش لرززوندم + خیلی جنده ای ، خوشم میاد همزمان انگشت فاکش فرو کرد تو سوراخ با.سنم و تا ته فشارش داد _ هردو سوراخمم پر کردین اییی اوم + نه که تو دوست نداری اصلا بچه! همه جارو استخر کردی اینقدر آب ازت اومد _ آه نمیدونم چمممه انگشتش درآورد و دوباره کرد توم + هیچیت نیست ، فقط زیادی خوشت اومده توله :ممنوع
ادامه مطلب ...
9 450
45
پروف چنل تش عوض شد ، گممون نکنین 🔥
10 073
0

sticker.webp

10 937
1
#مثلا لیتلی ک گردنش بوی کرم بچه بده.
11 316
10
دیگه شدی مال من ..

Majid Razavi - Setareh.mp3

9 741
78

Majid Razavi - Setareh.mp3

8
0
Hi , Baby.
8 815
36
. بلند شدم و کنار گوشش زمزمه کردم _ عجب عسل خوشمزه ای بود .. صورتش قرمز شد و سرش پایین انداخت _ پاشو ای دختر خجالتی ، نیشخندی زدم پاشد و مقابلم وایستاد .. دورش چرخیدم و تا اینکه کامل پشتش قرار گرفتم . + بازم ... _ کسی نمیبینه ، نترس + اگه ببینه ؟ _ هیچکس نمیبینه دختر کوچولو ، قلمبه کن ببینم دامنش دادم بالا که باسنش قلمبه کرد .. چندتا ضربه رو ک.ون سفیدش زدم که سریع قرمز شد _ جوون سریع ک.ونت قرمز شد که! شروع کردم به محکم تر اسپنک کردنش .. که آه بلندی گفت و صدام زد _ هیش ، صدات درنیاد توله سگ لای ک.ونش باز کردم با دستام و تف کردم رو سوراخاش _ کو.نت بلرزون ببینم دختر خوب خم تر شد و شروع کرد به لرزوندن خودش .. _ آفرین ، حالا قراره این شورت ویبره دار پات کنم .. و از جیبم یه شورت درآوردم . + آآههه نههه تا شب میمیرررم _ ریموتشم دست خودمه. همین که اومد اعتراض کنه ، سریع مجبورش کردم تا شورت بپوشه. _ اعتراض وارد نیست بچه! و دکمه ی ریموت زدم که زانوهاش سست شد و دستاش بین پاهاش برد + آاااااه نهههه دیوونه کنندس ای بازم دکمه رو زدم که روی زمین افتاد و با دستاش ک.صش فشار میداد _ زیادش نکردم هنوز که اینجوری میکنی! خمار خمار شده بود و از بین پاهاش آب میچکید... + خی خیلی خیس شدم ارباب ... دستم به سمتش گرفتم _ دستم بگیر و پاشو بچه ی قوی . + ممنون اربابم . دستم گرفت و همین که خواست بلند شه دوباره دکمه رو زدم ولی اینبار پرفشار تر ! بازم روی زمین افتاد و با دستاش ک.صش فشار میداد _ اااااااااااههههه ک.صصصم خیلی خیس شددم بازم دکمه پر فشار تر زدم که دیگه چشماش بسته شد و پشت سرهم ناله میکرد و به خودش میپیچید . + اربا ا اب تمومش کنید .. _ جوون تازه اولشه جنده کوچولو ، پاشو ببینم! :ممنوع
ادامه مطلب ...
9 096
45
#پارت_99 آتش محکم بغلش کردم و کنار گوشش زمزمه کردم _ الان چرا داری گریه میکنی هوم؟ + عسل دوست ندارم آخه من .. _ عسل مقویه دختر کوچولوی من . + پس چرا خودتون نمی‌خورین؟ دوباره هق زد _ باشه منم میخورم + جدی ؟؟ _ آره بچه جون . نگاهی به اطرافم انداختم ، خوشبختانه کسی خونه نبود و همه رفته بودن زیر زمین چون امروز یه جلسه مهمی داشتیم .. + چرا اطرافتون نگاه میکنین؟ یه قاشق عسل برداشتم و رفتم پایین ، مقابلش زانو زدم .. + چرا زانو زدین.. _ میخوام طبیعی ترین عسل دنیا بخورم. دامنش یکم بالا زدم و سرم بردم زیر دامنش . + آه ارباب اینجوری نه ..... قاشق عسل روی ک.ص بی مو و تپلش ریختم و شروع کردم به مک زدن + آآییی نهههه ، عسللمم میخورم دیگ بهونه نمی‌گیرم بخداا اهه روی چو.چولوش که با عسل شیرین شده بود عمیق مک زدم و رونای نرمش با دستام لمس میکردم .. + با زبووون شما الاااان آبم میاد ... زبونم بین ک.صش از پایین تا تا بالا کشیدم و شروع کردم به تند و عمیق لیس زدن ک.وص شیرینش . + کسیییییی میبینه اااااه صدای ملچ و مولچ مک زدن و لیس زدنای من کل خونه برداشته بود و اون توله سگ هم صدای ناله هاش بیشتر و بیشتر میشد .. یکم فاصله گرفتم و غریدم _ جلوی اون دهنت بگیر تا کسی نشنیده !!! اگه خودم بیام بالا، خفت میکنم فهمیدی ؟؟ دختر خوبی باش و بذار عسلتو بخورم . + چشم ارباب .. _پس جلوی دهنت بگیر با دستات ،دیگه تذکر نمیدم! دوباره سرم زیر دامنش بردم و لنگاش از هم باز کردم و نوک زبونم از بالا تا پایین و پایین تا بالا و روی چوچو.لش میکشیدم و همینجوری براش تند تند میخوردم .. با دستم سوراخش باز کردم و اینبار پشت سرهم چندبار نوک زبونم تو سوراخ ک.صش فرو کردم که روناش بهم چسبوند و سرم لای پاهاش موند _ ای توله سگ. .. با زور روناش دوباره از هم باز کردم، اینبار همزمان هم براش ک.صش میخوردم و هم انگشت فاکم تا ته تو سوراخش فرو کردم و تند تند انگشتش میکردم ... که در عرض چند ثانیه به طرز وحشتناکی لرزید و با فشار زیادی جیش کرد .. _ جووووون جنده کوچولو شاشوو.. :ممنوع
ادامه مطلب ...
7 752
50
#پارت_98 هناو نزدیک ظهر بود که دستم گرفت + خواب بسه دیگه ، بریم یچیزی بخوریم ضعف کردی دختر کوچولو _ گشنم نیست فعلا ، این چند روز ماهلین همش به زور غذا بهم میداد + آفرین به ماهلین و نیشخندی زد _ بذاار بخوابم دیشب نذاشتی اصلا بخوابمم + ساکت باش ببینم دختره غرغرو! سکوت کردم که دستم کشید و من برد به سمت آشپزخونه . _ باید قوی شی ، بعد یه راند بیهوش میشی ! اینقدر که ضعیفی بچه + من ضعیف نیستم . یه لیوان شیر برام ریخت و دستم داد . _ یه قطره هم ازش نمونه! یک نفس بخور با اخم لیوان شیر کامل خوردم که شروع کرد به لقمه گرفتن با عسل و کره ... _ از عسل خوشم نمیاد . + عسل مقویه! لقمه رو سریع تو دهنم گذاشت. لقمه رو خوردم که دومی هم جلو دهنم گرفت ، دهنم بستم و با چشمام اشاره کردم که نمیخورم .. + آآآآ دهنت باز کن سرم به معنی نه بالا بردم که چونم گرفت و فشارش داد . + باید حتما زور بالا سرت باشه؟ باز کن دهنت میگم با اینکه ترسیده بودم ولی بازم باز نکردم که با یه حرکت خیلی راحت دهنم از هم باز کرد و لقمه تو حلقم کرد . + اینجوری با نفرت و کینه به من نگاه نکن بچه ، خیلی لوس شدی! _ خب من میگم عسل دوست ندارم .. + منم میگم باید دوست داشته باشی! _ چرا همیشه باید بهم زور بگی + الان چرا اینقدر با من سر یه عسل بحث میکنی !؟ مغزم .. زبونم براش درآوردم _ مغزززم دارین مگه شما یه سیلی محکم تو دهنم زد که سریع بغض کردم و چشمام پر اشک شد . + این زدم تا ادب شی و با مامانت اینجوری حرف نزنی ! معذرت خواهی کن سریع _ بله ، ببخشید . سرم پایین انداختم که موهام نوازش کرد + چه زودم گریش میگیره .. همین که گفت زدم زیر گریه و شروع کرد به هق هق زدن _ هیش ، گریه نکن دختر کوچولو آرووم .. چته :ممنوع
ادامه مطلب ...
7 739
25

sticker.webp

8 693
2
چنل ناشناس و چت : رمانای تکمیل شده :
8 555
0

Khafe Khon.mp3

8 634
35
Oh,daddy .... F.uck me.🔞
3 809
24
#پارت_97 آتش هی داشت خودش تکون میداد و سعی میکرد ازم فاصله بگیره ولی میدونستم خودش خیس کرده و دلش میخواد .. _ من که میدونم تو چی میخوای ، چرا ناز می‌کنی هوم!؟ + خوااااااااابم میاد _ جووون خب تو بخواب من کارم میکنم انگشت فاکم لای باسنش کشیدم و تو ک.ونش فرو کردم که آه بلندی کشید و بعدش شروع کرد به ناله کرد + وحشییییی خشک نه _ وقتی تو رو میبینم روانی میشم پیشی ، دست خودم نیست انگشتم بیشتر فرو کردم و بهم چسبیده بودیم + آه خششششک نه میییگم ای دردمم گرفت _ دختر کوچولو ک.ونی من ، ک.ونت درد گرفت پیشی ؟ سریع برش گردوندم و تف کردم کف دستم ، دستم لای پاهاش کشیدم و مالیدمش ... _ ببین چقدر خودت خیس کردی ، بعد میگه خشک نه؟ + لطفااا اول برام بخور آههه چاک ک.ونش باز کردم و سرم بین لپه های باسنش بردم ، زبونم روی سوراخش کشیدم + آآاااههه ااااارباب _ جووون روز به روز داری س.کسی تر میشی و ک.ص و ک.ونت تپل تر میشه هووم تند تند شروع کردم به لیس زدن و مک زدن سوراخ ک.ونش و بعد لپه های ک.ونش بیشتر باز کردم و زبونم بین لابیا های ک.صشم بردم و شروع کردم به لیس زدن و خوردن ک.ص و ک.ونش که بلافاصله لرزید و شروع کرد به ناله کردن + آآههه ددی ، مامی ارهههه بخورش برام لطفا زبونم رو چو.چولشم کشیدم _ بزرگ شده اندام های جنسیت آفرین ! سرم بیرون کشیدم و با دستام بیشتر کو.نش از هم وا کردم _ الان دیگه آماده دادنی نه؟ + اررررره الان بکن من ، بکننش تووووم _ جنده کوچولو من کیه؟ + منم مننن _ سگ من کیه؟ + هاااااپ هاپپپپپ و شروع کرد به لرزوندش خودش از پشت از پشت بهش چسبیدم و کلاهک ک.یرم روی سوراخ ک.ونش گذاشتم _ اول از سوراخ پشت بکنم بعد جلو کوچولو؟ + آره فقط من بکننن و بیشتر ک.ونش برام لرزوند که ک.یرم تو سوراخ تنگش جا کردم و فشارش دادم + آهههههههههه - چته دخترکوچولو ک.ونی من ؟ جوون آروم باش حیوون . + خیلی میخواام چرا من اینقدر ک.ونی شدم اااای تا ته فشارش دادم تو ک.ونش و شروع کردم به تلمبه زدن و محکم عقب و جلو میکردم و خودم بهش از پشت میکوبیدم .. _ کم کم داری یه زن میشی دیگه ، زن خوشگل و جنده ی خودم + ارهههه من دارم یه زن میشم دیگه ببین ممه هام ، ک.ونم ، ک.صم همه چیم چقدر بزرگ شدههه ارباب محکم تر تلمبه زدم که آآه بلندی تر گفت و شروع کرد به جیغ زدن :ممنوع
ادامه مطلب ...
9 488
50
چجوری براش میخوره😈🔞🔥
881
2
ریشای زمختش به ک.صم میخورد و زبونش روی چوچولم میرقصید -آهههه آیییی بابایی تند تر بخور خیلی حال میدهه اوممم با سرعت بیشتری ک.صمو لیس میزد که حس کردم داره جیشم میاد -بابایی بسه ، دارم جیش میکنم.. اما بی توجه تند تر ک.صمو میلیسید ناگهان با لرزش شدیدی جیشم.. تو دهم شوگر ددیش ارضا میشه فکر میکنه جیش کرده🙈💦🔞
890
3
دختر کوچولو خودش حراج پول میکنه چجوری میکنتش 😈🔞 اووم
652
0
بابا لنگ دراز سکسی🔞🫦 -آخ بابایی تلمبه بزن آهههه ک.صم خیلی خیسم اومممم توی دفتر کارگاه با شوگر ددیم سکس میکردیم و ک.صم ک.یر کلفتش رو قورت داده بود.. هرکی از کنار دفتر رد میشد از شیشه ها مارو تو اون وضعیت میدید و از ترس پا به فرار میذاشت. سینه هامو تو دستش گرفت و غرید: -هزار بار بکنمت باز تنگی ؛ جنده کوجولوی بابا . ناله کن . ناله کن تا ک صتو پاره نکردم محکم خودش رو بهم کوبید که از درد جیغی زدم و....💦🔞
1 114
7
-بابایی منم مثل زنت بکن.. با انگشتاش خیسی چوچ.ولمو کمی مالید و گفت: -وقتی انقدر کلوچه لا پاهات آب انداخته که باید بکنمت ، اما نه مثل زنم! با لجبازی خودمو به ک.یرش مالوندم و گفتم: -میخواممم ، خودم دیدم تو تپلیش تند تند تلمبه میزدی ابش میومد..منم اونجوری خشن بکن ابم بیاااد با حرفی که زدم دوتا از انگشتاشو با فشار تو ک.صم کرد و..
1 434
4

sticker.webp

8 278
1
چنل ناشناس و چت :
8 183
0

Haamim-Khoonamoon-128.mp3

8 416
48
تو دختر کوچولوی تخص منی ،
5 149
11
#پارت_96 هناو آتش لباساش درآورد، کنارم دراز کشید و پشت بهم خوابید . به عضله های پشتش نگاه کردم و لبام گاز گرفتم ، بدنش اینقدر داغ بود که با اون فاصله بازم گرماش بهم میرسید و منم گرمم شده بود . توی دلم زمزمه کردم _ ولی نباید اینقدر هات باشی روانی . انگشتام نزدیک تر بردم و دلم میخواست روی عضلات پشتش بکشم.. اما انگشتم عقب کشیدم و لبام با زبونم خیس کردم . ناخودآگاه شلوارشم درآورد که جلوی چشمام گرفتم ، ولی نتونستم تحمل کنم و از گوشه های چشم بهش نگاه کردم حتی باسنشم عضله داشت .. + خوشت اومده؟ _ نه یعنی آره ، نهه یعنی نه ! چی میگی اصلا + چه هول شدی آروم باش کوچولو. _ نمیفهمم چی میگی ، بیدارم نکن من خوابم. + اگه خوابی پس چرا داری هیز بازی درمیاری؟. _ توهم میزنی ؟! اصلا تو پشتت به من از کجا میبینی + صدای ضربان قلبت و آب گلو قورت دادن هات شنیدم و حتی نبض وا.ژنت _ نمیدونم داری راجب چی حرف میزنی ، بخواب + بدنت چرا داغ شده؟ نکنه اینم نمیدونی _ بدن من داغ نیست ، اذیتم نکن دیگه یهو برگشت به طرفم، مچ دستم گرفت و بعد ساعد و بازوم لمس کرد .. + دیدی چقدر داغی ، نکنه مریضی ؟ _ نه من خوبم به بدن لختش نگاه میکردم و نمیتونستم چشم بردارم تا به چشماش خیره شم . + دوست داری توهم دست بزنی ؟ _ چرا اینقدر عضله و رگ داری .. + عضله و رگ دوست داری؟ _ نه . هولش دادم که سریع کمرم گرفت و من به خودش چسبوند _ اهه چقدر داغی .. + تو که داغ تری بچه . _ بسه دیگه + چرا ماه من؟ چرا بسه؟ زبونش روی گردنم کشید و شروع کرد به عمیق مک زدن _ ااااه ازت بدمم میاد + منم همینطور توله سگ ناخودآگاه دستام دورش حلقه کردم و روی پشت و باسنش کشیدم .. _ خیلی سفتی ، مثل سنگی.. با دستاش ک.ونم از پشت گرفت تو مشتش + اوفف دختر تو هم چقدر نرمی .. _ به من دست نزن!!! + پس چرا تو دست زدی بهم بچه ؟ _ نمیدونمممم هیچی نمیدونم نیشخندی زد و لبای داغش روی لبای داغم گذاشت ، یکم فاصله گرفت و آروم زمزمه کرد + بیا توی تخت باهم بجنگیم بچه کوچولو .
ادامه مطلب ...
8 543
38
چنل تکست، عکس ، گیفای Sm🔥🔞 بیاین که لینکش یکم دیگه پاک میکنم 😈( ف.یلترمیشیم)
643
1
.
1
0
1
0

sticker.webp

9 987
2

Ashvan - Vaghteshe Beri.mp3

9 822
50
زیبایی یعنی رد دستای ددی رو تنم💖
7 083
45
#پارت_95 آتش بعد سه روز دووم نیاوردم و دوباره به همین عمارت نحس برگشتم ، شاید دلم یکی میخواست . با چندتا نفس عمیق وارد عمارت شدم ، حدودا هم ساعتای ۶ صبح بود و کسی هم بیدار نبود.. به سمت اتاقی که اون بچه داخلش زندانی کرده بودم رفتم ، همین که خواستم در باز کنم صدای گریه های آرومی از تو اتاق شنیدم و جمله های گله مندش ... + مامانم میخوام ، خدایا من همون زندگی تو روستا میخوام ، من میخوام از این جهنم نجات پیدا کنم ، من میخوام از اون روانی دور شم ، من اینجا میترسم ، من حالم خوب نیست ، من خیلی تنهام ... سرم پایین انداختم و با خودم گفتم + متاسفم برای همه چی دختر کوچولو ، حتی برای حضورم توی زندگیت .. کاش هیچوقت درگیر من نمیشدی . چندتا نفس عمیق کشیدم + اما الان که درگیر من شدی ، راه فراری نیست . در اتاق باز کردم و آروم صداش زدم _ بیداری دختر کوچولو ؟ سکوت کرد و خودش سریع به خواب زد . _ ولی حس میکنم بیداری ؟ من داری گول میزنی . بهش نزدیک شدم و از پشت گوشش زمزمه کردم _ تو بیداری میدونم ، به طرفم برگرد . + بیدارم اما ترجیح میدم خواب باشم .. به طرفم برگشت که آروم از رو تخت بلندش کردم و مثل یه نوزاد توی بغلم گذاشتمش . _ بهم بگو چرا بیداری ؟ کسی اذیتت کرده؟ میکشمش . چند ثانیه همینجوری بهم خیره شد و آروم زمزمه کرد + نه کسی اذیتم نکرده ، فقط داشتم فکر میکردم . _ به هرچیزی که فکر میکردی دیگه فکر نکن. + چرا ؟ _ به من فقط فکر کن ، به زندگی با من . + زندانیم کردی ، نمیتونم خوب فکر کنم _ آزادت میکنم از این اتاق ,اما به شرطی که دختر خوبی باشی . باشه؟ + و اگه دختر خوبی نباشم؟ چیکارم میکنی آروم روی پیشانیش بوسیدم _ گوش میکنی و منم دیگه بهت آسیب نمیزنم! + تو هم میتونی رپتایل خوبی باشی؟ _ رپتایل خوب ، رپتایل مرده ست اما من برای تو تغییر میکنم ، دارم تلاشم میکنم . بعد چند ثانیه مکث سعی کرد بحث عوض کنه + خسته ای ، بخوابیم . دوباره آروم روی تخت گذاشتمش و خودمم کنارش دراز کشیدم و سرش روی سینم گذاشتم . _ بدون من آرامش داشتی ؟ + آره ، بهتر بودم _ خیلی رک و تخصی توله سگ و نیشخندی زدم . :ممنوع
ادامه مطلب ...
10 238
30

sticker.webp

9 713
0

Hip_Hop_Archive.mp3

9 418
41
رمانای تکمیل شده :
9 899
2
روز به روز برام ترسناک تر میشی ..
9 712
26
#پارت_94 هناو داشتم غذام می‌خوردم و ماهلین هم از زیر چشم بهم نگاه میکرد _ شما احیانا جاسوس آتشی؟ + آره تا قاشق آخر بخور و خندید سرم با تاسف تکون دادم _ ماهلین آتش کجا رفت؟ تا چند روز میتونم نفس راحت بکشم ؟ + معمولا دو سه روزی میره خارج از شهر _ چیکار میکنه ؟ + با خودش حرف میزنه و به زندگیش فکر میکنه . سرم دوباره تکون دادم که بیرون از اتاق صدای آه و ناله ها شروع شد _ دارن چیکار میکنن؟ + هیچی س.کس دسته جمعی ، گروپ _ میشه دزدکی نگاه کنیم؟ + نهه هناو _ ترووووخدا کنجکاوم + هناو .. _ تروخدا فقط یکم ماهلین .. + باشه بیا ، ولی حواست باشه صدات درنیاد وگرنه مچمون میگیرن. از اتاق خارج شدیم و پشت یه ستون بزرگ خودمون قایم کردیم و از گوشه چشم به هویدا و یوشیتا نگاه میکردیم . _ تری سام میزنن؟ دارن دونفری میکننش؟ + هیشش آروم حرف بزن میشنون ، آره دونفری به جونش افتادن . هویدا موهای دختره کشید و کی.رش محکم تر فشار داد تو با.سنش و با قدرت تلمبه میزد ، یوشیتا هم از پایین با ک.یرش تو سوراخ وا.ژن دختره تلمبه میزد . ماهلین سریع دستم کشید و من دوباره برگردوند به اتاقم . _ دلم برای اون دختره میسوزه .. بیا کمکش کنیم . + اگه نتونه راضیشون کنه خیلی راحت میکشنش ، ما نمی‌تونیم اینجا به کسی کمک کنیم . بغضم قورت دادم و لبام گاز گرفتم _ رپتایل ها فقط خون و حشر میبینن ، آره ؟ + آره ، زندگی برای ماها هیچ معنی نداره. _ منم مثل این برده بازیچه ی دست آتش شدم . + تو از وقتی اومدی تو زندگیش به زندگیش معنی دادی ، خودت با بقیه برده های اینجا مقایسه نکن هناو . _ چرا اینقدر از آتش طرفداری میکنی ؟ میدونی با من چه کارایی کرده ؟ + آتش تو رو به کسی میفروشه؟ تو رو با کسی تقسیم کرده؟ _ نه ، مگه از این کارا هم میکنین؟ + آره این عمارت پر برده های جنسی که هم بهشون تجاوز میشه و هم معامله میشن و خرید و فروش میکنن باهاشون . _ روز به روز اینجا داره برام ترسناک تر میشه .. :ممنوع
ادامه مطلب ...
8 693
28
#part2 -- برین اون سگا رو بیارین اگه نذاشت ختنه اش کنن بدین همونجا ک*ص و کو*نشو پاره کنن بفهمه نباید از دست ارباب فرار کنه! وحشت زده عقب‌ عقب رفتم که به پای بادیگاردای ارباب خوردم. زیر دست و پام رو گرفتن و کشون کشون تا وسط حیاط عمارت ارباب بردن. وقتی دوتا سگ بزرگ و سیاه ارباب رو اونجا دیدم، دیگه جیغ و گریه هام هیچ فایده ای داشت! - ارباب... ارباب توروخدا غلط کردم..! سگ نه..لطفا سگ نه! جرر میخورم ارباب لطفا!! -- خفه شو دختره خیره سر! همون ۹سالگی باید ختنه میشدی که هرز نپری، اما تا ۱۷سالگی فرار کردی حالا یا میذاری ختنت کنن یا سگام اینقدر بگا میدنت تا جون بدی! با سوتی که زد دوتا سگ بزرگ و زشتش به سمتم حمله کردن و هرکدوم....🙈🔞 دختره از رسم قدیمی ختنه کردن ارباب روستا فرار میکنه و حالا مجبوره ک*ص و کونش زیر سگای ارباب جرررر بخوره😱🫦💦
ادامه مطلب ...
❤ لذت زنانه ❤
به زور جا کردن تو دختری که تنگه یکی از لذت بخش ترین کارای دنیاست🔞🔥 چنل اصلی لذت زنانه داستان ختنه دختران😰
335
2
-آه چو.چولمو بمکش شاهو! سرش رو به تپلم فشار دادم و شاهو همون طور که انگشت فاکش رو توی ک.صم فرستاد با ملچ و ملوچ شروع به خوردن چو.چولم کرد -اووووم ک.صت خوشمزس توله زبونش رو لول کرد و توی سوراخم فرستاد که آه بلندی کشیدم و توی دهنش پر فشار ارضا شدم -حالا وقتشه سوراخ تنگت با ک.یر کلفت ددی پاره شه کلاهکش رو روی سوراخم تنظیم کرد و با اولین ضربه......🔞🍓🙈
208
0
آخ چجوری دستمالیش می‌کنه 😈🥵
802
0
#پارت271 شورتش پایین کشیدم و با دیدن ک*ص خیسش لبخندم پررنگ تر شد.انگشتم لای جاک ک*صش کشیدم و پرسیدم : کژال این آب از چیه...؟؟ ساکت شد و با اون چشمای عروسکی ش بهم خیره شد ‌اروم انگشتم لای چاک ک*ص خیسش بالا و پایین کردم _ یعنی خانوم کوچولوم بد بی تاب شده و ک*صش میخاره شلوارم پایین کشیدم و ک.یرم روش تنظیم کردم. برای اینکه از دردش کم کنم همزمان با انگشتم چو.چولش رو مالیدم..
1 160
5
بیبی جیش میکنه و خرابکاری میکنه🙊😈
1 050
0
دستمو گذاشتم لای پاش رو بهش*تش پاهاشو جفت کردو سعی کرد دستمو پس بزنه و گفت: نکن...اینجوری#جیشم میگیره...💦💦 خنده ی موزیانه ایی کردم و گفتم: جیشت میگیره یا خانم *ری میشه خیس میشه لا پاش؟🔥💦🔞 و با تخسی گفت: و منم لجوجانه دستمو لای *شتش بحرکت درآوردم و گفتم: اوکی جیشت چرا حالت لزج داره به خودش گرفته؟ زیر دستم داره دل دل میزنه چرا🔞😈👅💦
1 065
2
#ددی_لیتل_گرل🎀🧸 مانتوش مدرسه اش رو بالا زدمو دست بردم سمت کمر شلوارش. شلوارو شورتشو باهم آوردم پایین تا زیر کو*نش... _چی تو کو*نته کژال؟ _آ..آخ.. انگشتتون...🔞 🩸

file

1 963
7

sticker.webp

8 938
0
چنل ناشناس و چت :
9 905
0

Ali-Ardavan-Octave-Exame-128.mp3

10 071
48
بچه ی رو مخ .
10 052
25

Ali-Ardavan-Octave-Exame-128.mp3

1
0
#پارت_93 هناو ماهلین دوباره اومد تو اتاق و گوشی به طرفم گرفت ، + باباییت کارت داره و آروم خندید اداش درآوردم و گوشی ازش گرفتم _ چیه ؟؟؟ + میخوای بیا بزن من از پشت گوشی ! _ اون یکی چشمم کور میکنی + توله سگ توهم من کور کردی ، چته دیگه ؟ غذات چرا نمیخوری _ نمیخورم + تو چرا لج میکنی ؟ این بهم بگو _ ن م ی خ و رم + ببین کاری نکن برگردم اونجا و به زور بکنمش تو حلقت و پارت کنم _ غذا خوردنم به خودم مربوطه ، زنگم نزن دیگه خداحافظ + وایسا وایسا ! وایسا میگم _ بلههه + غذات بخور برات جایزه میگیرم ، خوبه؟ _ گولم میزنی ؟ + نه چی دوست داری واست بگیرم ؟ _ همش اینجا زندانیم میکنی ، خسته شدم .. یه گربه برام بگیر . + گربه هم واست میگیرم ، حالا غذات میخوری ؟ آمارت از ماهلین میگیرم . _ بهش فکر میکنم + توله سگ! حرص من درنیار میخوری یا نه؟ _ باااشه میخورم ولی قول دادی واسم پیشی بخری + تو خودت یه حیوونی .. حالا یکی دیگه هم مثل خودت میخوای ؟ _ نمی‌خورم ها .. + باشه خفه شو بچه رو مخ ، واست میگیرم _ کار دیگه ای نداری قطع کنم؟عالیجناب + چرا دارم ، باید بالای ده تا قاشق بخوری اگه کمتر باشه از گربه اینا خبری نیست وقتیم برگردم بدتر تنبیهت میکنم! _ باشه میخورم ، من تهدید نکن .. قطع کرد که نفس عمیقی کشیدم و گوشی دادم به ماهلین ماهلین خندید + خیلی عاشقته اما هیچی بلد نیست _ فقط تهدید و زور بلده + بهت جایزه داد ها ، این یعنی پیشرفت خوبی داشته. _ مرده شور خودش و پیشرفت هاش ... ماهلین با صدای بلندتری خندید + جلوی خودشم جرعت داشتی اینجوری حرف بزنی ؟ _ نخند ماهلین ، ولی نه خودم خیس میکردم واقعا .. :ممنوع
ادامه مطلب ...
8 700
27
#پارت_92 آتش با ده تا ک.یر که تو دستم بود خودم سوار ماشینی که میخواستن شدم ، چشمام ریز کردم و به مردی که به طرفم برگشت خیره شدم . + تو کی هستی؟ چی میخوای ؟ + اومدم دنبال دخترم _ دخترت کیه!؟ + هناو . _ اون دختر منه ، دختر تو نیست ده تا ک.یر انداختم تو بغلش ، رنگش پرید .. + ببین میدونم که نمیشه چیزی به زور ازت گرفت ، میخوام باهات به توافق برسم _ توافق؟ + از ما چی میخوای بابت برگردوندش؟ دندونام تیز کردم و غریدم _ میخوام که این اطرافا پیداتون نشه، چون دفعه ی بعدی خودتم میکشم . + بیا درستش کنیم ، داریم حرف میزنیم . _ درست نمیشه ، فکر هم نمیکنم دلتنگش شده باشی ، اون واست یه منفعتی داره ! + برو فکرات کن ، هرچیزی از ما بخوای بابتش بهت میدیم . سنش به ۶۰.۵۰ ساله ها میخورد اما مثل پولدار ها به نظر میرسید و انگار از مردم اون روستا نبود! _ اون جز مال و اموال منه ، کسیم بخواد بهش نزدیک بشه ... میکشمش . دستم روی شونش گذاشتم _ دیگه نمیخوام اینجاها ببینمت ، اگه بازم ببینمتون هم خودتون هم روستاتون به آتیش میکشم . با عصبانیت از ماشین پیاده شدم و در محکم بهم کوبیدم و بعد به سمت ماشین خودم رفتم . _ زمین و زمان و حتی خودشم مخالفه از اینکه کنار منه ، نمیدونم این بچه ی احمق تاوان کدوم کارمه.. گوشیم زنگ خورد میدونستم ماهلین پس جوابش دادم _ بله ماهلین چیه باز ، چیشده + کلافه به نظر میرسی ، چیزی شده؟ _ الان حوصله ندارم ، حرفت بزن باید قطع کنم .. نکنه اون توله بازم دردسر درست کرده؟ + آره لج کرده غذاش نمیخوره ، ضعف هم کرده خیلی رنگش پریده . _ به درک ، من دیگه اعصابم این دختر بچه نمیکشه + دختر کوچولو داشتن هم این چیزارو داره دیگه _ یبار چشم مارو میزنه کور میکنه یا کلا لجبازی میکنه یا میخواد فرار کنه یا ایل و طایفه ش میان دنبالش ، ماهلین این بچه تاوان کدوم کار منه؟ + همه کارات آتش : ممنوع
ادامه مطلب ...
7 799
22
چه خوب ک.صش میخوره 🔥😈
215
0
-عمو ک.صمو با زبونت میخارونی؟ لای ک.صمو باز کرد و لیسی به چو.چ ولم زد -میخاری خوشگلم؟ گوشه لبمو گاز گرفتم و گفتم: -اههه سه ماهه برام نخوردی عمووو تو چشمام زل زد و با زبونش چ.وچ.ولمو به بازی گرفت. -اوممم آههه انگشتتم فرو کن توش عموو با فرو رفتن ناگهانی سه تا از انگشتاش تو سوراخ تنگم...🙈💦🔞
1 245
0
این رمان ممنوعه خوندین؟😈🔞🔥
1 027
0
دختر کوچولوی خیانتکاری که ک.ص تپل و صورتیش با ک.یر عمو و پسر عموش پر میشه🥵🔞 -آهییی آیییی امیرعلی ک.یرت خیلی کلفته نمیتونمم تند تند ک.یر کلفتشو تو ک.ص خیسم تکون میداد و عمو سینه های کوچیمو میخورد امیرعلی محکم روی باسنم کوبید و غرید: -خیانت میکنی آره؟! با دوتا دوتا میپری؟! با حرفش ناگهان ک.یر کلفت عمو وارد سوراخ ک.ون تنگم شد که از درد جیغی زدم -اییییی عمووو ک.ونممم اهههه دارم زیرتون جر میخورممم غلط کردمممم با حرفام بیشتر تحریک میشدن و تند تر میکردنم که در باز شد و...💦
ادامه مطلب ...
2 121
6
-عمو ک.صمو با زبونت میخارونی؟ لای ک.صمو باز کرد و لیسی به چو.چ ولم زد -میخاری خوشگلم؟ گوشه لبمو گاز گرفتم و گفتم: -اههه سه ماهه برام نخوردی عمووو تو چشمام زل زد و با زبونش چ.وچ.ولمو به بازی گرفت. -اوممم آههه انگشتتم فرو کن توش عموو با فرو رفتن ناگهانی سه تا از انگشتاش تو سوراخ تنگم...🙈💦🔞
420
0
-دوتایی زبونتونو بکشید رو و.اژنم میخوام خوب ارضا بشم.. عمو ناتنی و پسر عموم لای پاهامو از هم باز کردن و با ملچ ملوچ شروع به خوردن سفید و صورتی آبدار لای پاهام کردن آهی کشیدم و به تخت چنگ زدم تو خونه خالی داشتم زیر عمو و پسر عموم حال میکردم که...
388
1
اومدین ؟! پاک کمم
393
0
این رمان بزرگسال ج.نسی خوندین؟🔞🔥😈 خیلی خیلی صحنه داره
410
0
دیگه طاقت نیاوردم و گفتم: آه...تند تر.... خندید. - جوون...خوشت اومده. - لاشی...عجب ک.یری داشتی و رو نمی کردی، اگه میدونستم جای دادن به کل پسرای دانشگاه فقط به تو میدادم. - تو که تا یه دقیقه پیش به سالار می گفتی دول موشی. - اوه اسمش سالاره...من می میرم براش.. آه بیشتر... بکن تا ته... چه میدونستم همچین چیزی لای پاهات قایم کردی...أه... با خنده ضرباتش رو بیشتر کرد طوری که صدای شالاپ شلوپ برخورد پوست مونم بلند شد. ازم کشید بیرون که معترض گفتم: آه...چرا کشیدی عقب تازه داشتم حال میکردم. - برگرد میخوام از جلو ب.گامت. با ذوق برگشتم و پاهام رو وا کردم براش... - تو که نمی‌خواستی بدون کاندوم بکنی. - حالا که ک.ص مجانی گیرم اومده حیفه از این فرصت استفاده نکنم. پسر بسیجی دانشگاه‌ سر مچ شون رو موقع سک.س گرفته حالا میگه اگه میخوای به کسی نگم باید منم با دختره س.کس کنم دختره هم مسخره اش کرد گفت تو بلند نیستی بکنی که با دیدن ک.یر کلفتش برگاش ریخت و...💦🔞🫣🔥
ادامه مطلب ...
• 𝐇𝐨𝐫𝐧𝐲 𝐫𝐞𝐥𝐢𝐠𝐢𝐨𝐮𝐬 •
دستاتو ببندم بدنتو لیس بزنم و تو خمار به خودت بپیچی🔞💦 •ژانر:بزرگسال،ممنوعه🔞 •زمان پارتگذاری:شنبه تا پنجشنبه❌ ‌•P1: https://t.me/c/2192447390/3
694
0
دیگه طاقت نیاوردم و گفتم: آه...تند تر.... خندید. - جوون...خوشت اومده. - لاشی...عجب ک.یری داشتی و رو نمی کردی، اگه میدونستم جای دادن به کل پسرای دانشگاه فقط به تو میدادم. - تو که تا یه دقیقه پیش به سالار می گفتی دول موشی. - اوه اسمش سالاره...من می میرم براش.. آه بیشتر... بکن تا ته... چه میدونستم همچین چیزی لای پاهات قایم کردی...أه... با خنده ضرباتش رو بیشتر کرد طوری که صدای شالاپ شلوپ برخورد پوست مونم بلند شد. ازم کشید بیرون که معترض گفتم: آه...چرا کشیدی عقب تازه داشتم حال میکردم. - برگرد میخوام از جلو ب.گامت. با ذوق برگشتم و پاهام رو وا کردم براش... - تو که نمی‌خواستی بدون کاندوم بکنی. - حالا که ک.ص مجانی گیرم اومده حیفه از این فرصت استفاده نکنم. پسر بسیجی دانشگاه‌ سر مچ شون رو موقع سک.س گرفته حالا میگه اگه میخوای به کسی نگم باید منم با دختره س.کس کنم دختره هم مسخره اش کرد گفت تو بلند نیستی بکنی که با دیدن ک.یر کلفتش برگاش ریخت و...💦🔞🫣🔥
ادامه مطلب ...
1
0
تند تند انگشتامو توی بهشتِ تنگم عقب جلو میکردم که یهو در کلاس باز شد و مذهبیِ کلاس اومد و ...💦🔥
1 581
3
-بخور بمال تند تر.. ناله ای کردم و دستم رو توی موهاش فرو کردم. -داری حال میکنی زیر زبونم خانوم کوچولو؟ +اومم خیلی خوب میخوری سرش رو عقب برد و شلوارم رو بالا کشید. -پاشو ، اینجا وسط دانشگاه جای مناسبی نیست خانومی! دستش رو چسبیدم و با التماس.. دختر هات هورنی که وسط دانشگاه از پسر مذهبی هات میخواد باهاش س.ک.س کنه🔞💦
1 912
4

sticker.webp

12 942
1
چنل ناشناس و چت :
12 435
0

The Don - Mikham Bargardam (Ft Sijal).mp3

12 715
65
عشق اون روانی نمیخوام.
12 161
16
#پارت_91 یکیشون به حرف اومد و گفت + نمیخوایم باهات درگیر شیم ، خودت با پاهای خودت بیا سوار ماشینمون شو _ جدی ؟ فکر خوبیه ، آروم خندیدم و سرم تکون دادم + سعی میکنیم باهات آروم برخورد کنیم فقط بخاطر اینکه یه زنی. _ آروم برخورد نکنی چی میشه؟! بلندتر خندیدم به سمتشون قدم برداشتم و چشمای رپتایلیم بهشون نشون دادم و زیر لب زمزمه کردم _ من از آروم برخورد کردن خوشم نمیاد ، بهم میگین کی هستین و چی میخواین؟ یا جور دیگه ای .. حرفم ادامه ندادم و بازم خندیدم درحالی که از حالت چشمام ترسیده بودن ، این دفعه اونا به عقب قدم برداشتن و رنگ از صورتشون پرید . + تو چی هستی؟؟ چشمات .. انسان نیستی _ برای بار آخر میپرسم ، چی میخواین؟ قدمام بیشتر برداشتم که چندتاشون فرار کردن _ اوه ، یعنی میخواین از من فرار کنین؟ زبون رپتایلیمم درآوردم + تو انسان نیستی قسم میخوریم که انسان نیستی _ خب شاید نباشم ؟! قدمای بیشتری به سمتشون برداشتم که داد کشیدن. + جلووووتر نیا میگییم ، همین الان میگیم .. لبام با زبونم خیس کردم + خب ؟ جالب شد. _ ما اومدیم دنبال هناو ،همون دختری که از روستای ما تونست فرار کنه یعنی با کمک تو .. _دارین راجب زن من حرف میزنین؟ دنبال زن منین؟ دوتا عربده کشیدم و چاقوم درآوردم _ الان ک.یراتون میبرم هناو ماهلین در اتاق باز کرد و یه سینی برام گذاشت _ ممنون ، نمیتونم بیام بیرون ؟ + نه تنبیه ت کرده، اگه عاشقت نبود قطعا الان مرده بودی . _ عشق اون روانی نمیخوام + هناو؟ آتش برای تو خیلی مهربونه. _ من از یه موجود قاتل خوشم نمیاد و نمیخوام عاشقم باشه . + هناو انگار خیلی لج کردی نه؟ چی راجب آتش شنیدی و دیدی . _ ماهلین میخوای اون زیر زمین که قتلگاه انسان هاست ، توجیه کنی؟ + هناو .. این زندگی ماست . _ ماهلین من از شما و زندگیتون متنفرم ، میخوام فرار کنم . + اگه آتش این دفعه بخشید و ازت گذشت، دفعه ی بعدی ... _ دفعه ی بعدی چیکارم میکنه؟ + نمیخوام و نمیتونم بگم . :ممنوع
ادامه مطلب ...
11 617
33

sticker.webp

10 009
0
Last updated: ۱۱.۰۷.۲۳
Privacy Policy Telemetrio