رمانی پر از صحنه های خشن و اسمات و هات!
برادر ناتنیش رو برده خودش میکنه و هر شب باهاش بازی میکنه و میخوابه تا جایی که بیهوش میشه و...💦🔥
#پوزخندی زدم و خیره به
#بتریه #الکل کنار
#تخت به سمتش رفتم...
خیره به حرکاتم بود که...
یهو
#کوبیدمش به دیوار و از وسط نصف شد
خواست به سمتم گام برداره که
#تیزی بتریه شکسته رو سمت
#گردنم بردم و چشام رو بستم و گفتم:
#جلو نیا...من تمومش میکنم و تو هم دیگه نمیتونی به
#عذاب دادنم ادامه بدی!
🔥🔥🔥🔞🔞🔞💥💥💥🌈🌈🌈
از برادر ناتنیش باردار میشه...😱👇❤️🔥
https://t.me/+qmMu0h3Uo3Q0YmY0
https://t.me/+qmMu0h3Uo3Q0YmY0ادامه مطلب ...