درد دل یـہ مرد متاهل :😐
آقا ما یـہ زن گرفتیم،
ینے شیرین ترین و فرحبخشترین لحظات عمرمونو در زندگے زناشویے تجربہ ڪردیم...
میرفتیم سر ڪار ، زنمون میگفت :
چرا انقد میرے سر ڪار؟
چرا بہ من نمیرسی؟
میموندیم تو خونہ میگفت:
چرا نمیرے سر ڪار؟
پس ڪے میخواد پول بیاره تو این خونه؟
میشستیم رو مبل میگفت:
من باید از صبح تا شب تو این خونہ جون بڪنم جنابعالے رو مبل لم بدی؟
پا میشدیم ڪمڪش ڪنیم میگفت:
اومدے خرابڪارے ڪنی؟
قیافہ مون ژولیده پولیده بود میگفت؛
تو اصلاٌ بخاطر من بہ خودت نمیرسی!
بہ خودمون میرسیدیم میگفت:
دارے خودتو برا ڪے خوشگل میڪنی؟
از دستپختش تعریف نمیڪردیم میگفت:
تو اصلاٌ قدرشناس زحمتاے من نیستی!
تعریف میڪردیم ، میگفت:
ها؟ چہ گندے زدے ڪه حالا با این حرفا میخواے وجدانتو راحت ڪنی؟...😮😮😇😇😂
Показати повністю ...