статистика аудиторії "شایَد!

Since the beginning of the war, more than 2000 civilians have been killed by Russian missiles, according to official data. Help us protect Ukrainians from missiles - provide max military assisstance to Ukraine #Ukraine. #StandWithUkraine

رفقا اینجا حیفه، روزانه داره آمارش کمتر میشه قیمت توافقی با توجه به شرایطش باهم کنار میایم.

چنل فروشی. برای اطلاع از قیمت پیام بدید: https://telegram.me/BChatBot?start=sc-169879-wQ60vGs

از انحراف من وسط مستقیم‌ها از عشق جاودانه‌ی ما پشت سیم‌ها از گریه‌ی تمام شده بعد چند روز از بالشم که بوی تو را می‌دهد هنوز از آدمی که مثل تو از ماه آمده‌ست از این همه بپرس چرا حال من بد است؟! |سید مهدی موسوی|

کافر‌ عشقم‌ اگر غیر‌ تو‌ کس‌ باشد‌ مرا...

تو را ای عشق راهی می‌کنم با کاسه‌ی اشکی تو راهی می‌شوی و‌ پشت تو این جاده می‌گرید... |سجاد خیر آبادی|

[ أشهد بالعصافير ألتی تطير من عينيک إلی قلبی أشهد أننی احببتک مرّه و مازلت ] به گنجشکانی که از سمت چشمانت تا قلب من پرواز می‌کنند گواهی می‌دهم گواهی می‌دهم که یک بار عاشقت شدم و همچنان... |غادة السمان|

وای‌ بر‌ حال‌ نگاهی‌ که‌ پی‌ دل‌ برود...

من امیدی را در خود بارور ساخته‌ام تار و پودش را با عشق تو پرداخته‌ام... |فریدون مشیری|

‌غمگین مشو عزیز دلم مثل هوا کنار توام نه جای کسی را تنگ می‌کنم نه کسی مرا می‌بیند نه صدایم را می‌شنود دوری مکن تو نخواهی بود من اگر نباشم! |شمس لنگرودی|

ز جفای‌ تو‌ حزینم، جز‌ عشقت‌ نگزینم...

شهرى كه چشم به راهت بود ‏ويران شد ‏ديگر آمدن و نيامدنت ‏هيچ فرقى نمى‌كند... ‏|نورالله‌ گنچ|

سراغ من را از چشم‌هایت بگیر همه‌چیز زیر سر آنهاست بپرس چه دیدند در من که تو را تا بی نهایت خواستنی کرده‌اند برای دلم... |عادل دانتیسم|

روزی‌ که‌ به‌ سوی‌ تو‌ دویدم، تو‌ چه‌ کردی؟!

من از بعد از تو بر می‌گردم، اما رو به ویرانی! |علی‌اکبر‌ یاغی‌تبار|

دو قلب داشتم اى كاش در زمان نديدن يكى براى تو مى‌شد يكى براى تپيدن اراده‌ام به رمیدن اگر چه هست ولیکن نه مانده پای دویدن، نه هست بال پریدن بریدی از من غمگین، صد آفرین به تو زیبا ولی بدان که مرا نیست تاب از تو بریدن چه داغ‌ها که ندیدم، چه درد‌ها نکشیدم تو هم بگو چه کشیدی به غیر دست کشیدن عبور کردی و رفتی چنان که هیچ نبودی رسیدن است و جدایی، درود بر نرسیدن... |سید تقی سیدی|

ای‌ به‌ روی‌ چشم‌ من‌ گسترده‌ خویش...

‌گر مرا ترک کنی من ز غمت می‌سوزم آسمان را به زمين جان خودت می‌دوزم گر مرا ترک کنی ترک نفس خواهم کرد بی وجود تو بدان خانه قفس خواهم کرد... |شهریار|

وقتی دلیل خواستی از من برای عشق غیر از خود تو هیچ گواهی نیافتم گفتی کسی پناه به دشمن نمی‌برد آری، ولی به جز تو پناهی نیافتم... |فاضل نظری|

دست‌هایت را برای من بگذار و برو...

از آتش سودایت دارم من و دارد دل داغی که نمیبینی دردی که نمی‌دانی... |رهی معیری|

خیلی‌ وقت است که بوسه‌های تو از روی لب‌هایم فرار کرده‌اند برایم جز تو هیچ کس دوست داشتنی نیست دنبال عشق می‌‌روم و پشیمان بر می‌گردم چون عشق و لذت من از وجود توست و نمی‌توانم خودم را گول بزنم... |فروغ‌ فرخزاد|

که‌ مرا‌ نیست‌ به‌ غیر از‌ تو‌ به‌ کس‌ پروایی...

وقت بدحالی ما فاصله را حفظ بکن تا نگیرد به پرت آتش دلتنگی ما! |احسان دهقانی|

برگرد، گاهی برگرد و بغلم کن برگرد و تنگ بغلم کن وقتی حافظه‌ی تن بيدار می‌شود هوسی قديمی دوباره در خون می‌دود وقتی لب‌ها و پوست یادشان می‌آید و دست‌ها هوای لمس تو را دارند گاهی برگرد و بغلم کن وقتی لب‌ها و پوست يادشان می‌آيد مرا با خود ببر در شب... |کنستانتین کاوافی|

وجودم‌ از‌ تمنای‌ تو‌ سرشار‌ است...

دلم را آهنی کردم مبادا عاشقت گردد ندانستم تو ای ظالم دلی آهن ربا داری... |وحشی بافقی|

تو از همه‌جا شروع می‌شوی و من هربار بداهه می‌نوازمت از هر جای تنت سبز آبی کبود من لم بده رها کن خودت را آب شو در آغوشم مثل عطر یاس فراگیرم شو بگذار یادت بگیرم... |عباس معروفی|

لبانت را چون حسی گرم از هستی به نوازش‌های لب‌های عاشق من بسپار...

منم که گاه به ترک تو سخت مجبورم تویی که دوریِ تو، شیشه کرده خون‌ها را... |نجمه زارع|

حالا كه رفته‌ای، بيا بيا برويم بعد مرگت قدمی بزنيم ماه را بياوريم و پاهایمان را تا ماهيان رودخانه دراز كنيم بعد موهايت را از روی لب‌هايت بزنم كنار بعد موهايت را از روی لب‌هايت بزنم كنار بعد موهايت را از روی لب‌هايت... لعنتی دستم از خواب بيرون مانده است! |گروس عبدالملكيان|