پام رو دو طرف مردونگیش گذاشتم و آروم سرشو توی سوراخم کردم، ولی با همون یه ذره هم تمام تنم از
#دردش لرزید و کمی خودمو بالاتر کشیدم.
میثم دستشو روی شونم گذاشت و محکم منو روی
#مردونگیش کشید.
_هیش! زود باش بکن داخلت داره از درد میترکه، زود باش تا نگاییدمت...
به زور
#مردونگیش رو تا آخر توم فرو کرد که نالهای از درد کردم و
#سینهش رو چنگ انداختم.
_میثم نمیتونم، دارم پاره میشم!
کمی کمرش رو بالا و پایین کرد که جیغی کشیدم و میثم سیلی روی
#سینم کوبید:«
_خوبه، چون در هر حالت قراره امشب پاره شی.
مثل سگ قراره امشب بکنمت...💦🔞🍓
https://t.me/+toZs-GEudZNlNmQxПоказати повністю ...