مدرنیته،در نگرشی باز و انتقادی،تلاشی است برای هستی دادن به یک موقعیت اجتماعی و فرهنگی؛آن سان که یک فرد،و یا یک جامعه بتواند -این عصر- و -این زمانه- را خانه و آشیانه ی خود سازد. هم تجربه تاریخی اروپائیان و هم تجربه بسیار پرتنش و معاصر ما ایرانیان،مقصودی جز دنبال کردن این هدف نداشت.داستان تحقق مدرنیته،در اروپای غربی،البته داستانی چندان بی حادثه نبود.پدید آمدن این بنای جدید،در آن دیار هم چندین قرن به دارازا کشید و گاه،آمیخته به حوادثی پراضطراب،خونبار و تشویش زا شد.کلیسا و نهاد پادشاهی،تنها وقتی که جوامع اروپایی را به آستانه ی فروپاشی رساندند،با الزامات دنیای جدید کنار آمدند و خود را در جایگاه فعلی نشاندند...
داستان مدرنیته ایرانی نیز بیان امید و اضطرابی است که زیستن در جهان معاصر،در ما پدید آورده است.تحقق مدرنیته در ایران،بدون یک شجاعت ذهنی و آمادگی برای یک -خانه تکانی- فرهنگی و دل کندن از بسیاری از تعلقات به ارث رسیده،بعید است که عملی شود.با این وجود،مدرنیته آن قدر جذاب است،و آن قدر امید برای سعادتمندی و نیل به آسایش زندگی،در دلها می افروزد که نمیتوان از آن به سادگی گذشت.در چنین موقعیتی مساله ما ایرانیان،رسیدن به نوعی تعادل روحی و فرهنگی میان هویت یگانه تاریخی مان و ارزشها و ساختارهای جهان جدید است.اما رسیدن به چنین تعادل فرهنگی و اجتماعی ای،خود داستانی پرماجرا و بغرنج است.مدرنیته ی ایرانی،در واقع تاریخ تلاش برای رسیدن به این تعادل فرهنگی است.
#علی_میرسپاسی
ترجمه:
#جلال_توکلیان
کتاب:تاملی در مدرنیته ایرانی
نشر:طرح نو
هیچیسم
https://telegram.me/jj63mKo'proq ko'rsatish ...