داستان واقعی
✅ من میترا هستم، 22 سالمه ... 2 سال پیش با امید ازدواج کردم ولی زندگیمون خیلی سرد و بی روح و کسل کننده بود 😔 تا جایی که تصمیم به جدایی گرفتیم 😭
چند هفته بعد رفته بودیم دادگاه ..
#قاضی مردی مُسن و خوش رو بود ازم یه چیز عجیب خواست. گوشیمو گرفت و بعد ۲دقیقه بهم پس داد. گفتم چی شد جناب؟
گفت مدتی فقط شب ها به توصیه های این استاد گوش کن..گفتم کدوم استاد؟ گفت من شما رو عضو کانالی کردم که تاکنون زندگی هزاران دختر و پسر رو نجات داده. اگر جواب نداد برگرد و من حکم
#طلاق شمارو مینویسم..
این داستان واقعیه و الان شوهرم جوری
#دلبسته ی من شده که حتی
#ملکه های بهشتی هم نمیتونن توجهشو جلب کنن و زندگی مون بهشت شده 😍 ... اینم لینک کانال استاد جاودانی 👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD8R64UQH67TEFMNOQKo'proq ko'rsatish ...