barcha postlar تاریخ فلسفه از صفر

«فیلسوفان شورهایی را که بر ما غلبه می‌کنند، مفسده‌هایی می‌دانند که انسان به واسطه قصور خویش در دام آن‌ها گرفتار می‌شود. پس این عادت فیلسوفان است که شورها را به سخره بگیرند، غرولند کنند، خوارشان بشمارند، یا اگر بخواهند غیورتر از بقیه به نظر برسند، از آن‌ها ابراز انزجار کنند. در نتیجه، این فیلسوفان گمان می‌کنند که در حال انجام رسالتی مقدس‌اند، و بر این باورند حالا که آموخته‌اند چگونه یک طبیعت انسانی به راستی ناموجود را غرق ستایش کنند و این طبیعت انسانی واقعاً موجود را به ناسزا بگیرند، به قله‌های خرد هم دست می‌یابند. واقعیت این است که آن‌ها انسان‌ها را نه آن طور که هستند بل آن طور که خودشان دوست دارند، می فهمند. در نتیجه، اغلب آن‌ها دست به نوشتن هجویه برده‌اند و نه اخلاق؛ و هرگز نظریه‌ای سیاسی را که بتواند واجد کاربردی عملی باشد از کار درنیاورده‌اند. نظریه‌شان صرفاً در مرزهای وهم مستقر می‌شود یا تنها می‌تواند به درد آرمان‌شهر یا دوران طلایی شاعران بخورد، آنجا که طبیعتاً هیچ نیازی به نظریه سیاسی حس نمی‌شود. اغلب می‌گویند که در تمام علوم عملی نظریه در مغایرت با عمل قرار دارد. این باور به طور خاص درباره نظریه سیاسی صادق است و هیچ کس به اندازه نظریه‌پردازان و فیلسوفان برای حکومت داری نامناسب و ناشایست نیست.» اسپینوزا، رساله‌ی سیاسی؛ ترجمه‌ی پیمان غلامی و ایمان گنجی

در‌ نزد اسپینوزا هستی چیست؟ #پرسش_و_پاسخ

▪️اسپینوزا از فلسفه چه می خواهد؟ ▪️روشن‌تر بگوییم: مراد او از تفلسف چیست؟ ▪️کدام فلسفه، بیهوده است و کدام ضروری؟ 👤 #ابوذر_شریعتی ▪️برشی از فصل اسپینوزا و فلاسفه ی عصر روشنگری 🆔 @aboozarshariati

«گذر از خلالِ» فلسفه‌ی #اسپینوزا بر همه واجب است، زیرا در فلسفه‌ی اوست که نسبتِ اساسی مابینِ فکر و امرِ مطلق بسط می‌یابد. فلسفه‌ی اسپینوزا چشم‌اندازی است بی‌نظیر که از خلالِ آن، واقعیتْ در تمامیتش آشکار می‌گردد، به طوری که در آن عقلْ چیزی بیرون از خود ندارد، و همه چیز را در درونِ خود حمل می‌کند. بدین‌ترتیب از رهگذرِ فلسفه‌ی اسپینوزا است که تمامِ فلسفه‌ها، و تمامیِ فلسفه، ممکن می‌گردند. 👤 #پی‌یر_ماشری 📘 در کتاب #هگل_یا_اسپینوزا ، p. 13

«ما با خواندن آثار اسپینوزا از احساسی آگاه می‌شویم نظیر آنچه که با دیدن طبیعت بزرگ در زنده‌مانندترین حالت آرامش‌اش ما را فرامی‌گیرد؛ ما به نظارۀ جنگلی از افکار آسمانی می‌نشینیم که بلندترین شاخه‌های پرشکوفه‌شان همچون امواج دریا این سو و آن سو می‌روند، در حالی که ساقه‌های بی‌حرکتشان در خاکی جاودانه ریشه دارند. رایحۀ خاص و وصف‌ناپذیری از نوشته‌های اسپینوزا به مشام می‌رسد. چنان می‌نماید که درآن‌ها هوای آینده را تنفس می‌کنیم.» هاینریش هاینه

اسپینوزا در جهان بسیار تنها بود؛ بدون خانواده، بدون عضویت در جامعه‌ی دینی، کسی که کتاب‌هایش حقیقت جهان را تغییر داد. او سیر سکولاریسم، شیوه‌ی حکومت لیبرال دموکرات و طلوع علوم طبیعی را سرعت بخشید و بدین ترتیب زمینه را برای عصر روشنگری هموار کرد. حقیقتِ طرد شدنش توسطِ یهودیان در بیست‌وچهار سالگی و سانسور شدنِ آثارش در بقیه‌ی عمر توسطِ مسیحیان همیشه مرا مسحور خود کرده بود، شاید دلیلش گرایش من به بت‌شکنی است. حسِ نزدیکیِ عجیب به اسپینوزا با دانستنِ اینکه اینشتین، یکی از اولین قهرمانان‌ام، اسپینوزایی بوده است تقویت شد. وقتی اینشتین از خدا حرف می‌زد، از خدای اسپینوزا حرف می‌زد؛ خدایی که کاملاً با طبیعت برابر است، خدایی که شاملِ همه چیز می‌شود و خدایی که «با کائنات تاس بازی نمی‌کند»؛ بدین ترتیب منظور او این است که هر اتفاقی، بدون استثنا، قوانین و نظمِ طبیعت را دنبال می‌کند. - اروین د یالوم مسئله‌ی #اسپینوزا، مقدمه

چرا حکومت های دینی در طول تاریخ همواره، تبدیل به دیکتاتوری و استبداد می شدند؟ تذکر یک نکته ی تکراری: دوستانی که برای مچ گیری تشریف میارید، لطفا قبل از ناسزا و نصیحت مبنی بر اینکه این ها دین ستیزی است و... لا اقل ویدئو را تا انتها ببینید و بعد فحش بدهید و ناسزا و نصیحت بگویید. هیچ گونه دین ستیزی ای صورت نگرفته، صرفا آنچه بیان شده توصیفی ست از تئولوژی و نه ذات و...

#لویناس و کلمات

این کلمات اند که جنایت می آفرینند... کلماتی که پیش‌فرض می شوند و پیش‌فرض‌هایی که تک تک رفتار و انتخاب های ما را تعیین می کنند...

وقتی کسی به دیگری اهانت می‌کند نشان می ‌دهد که در واقع هیچ حرف درست و واقعی ندارد که علیه او بیان کند ، وگرنه علت آن را بیان می ‌کرد و با خیال آسوده نتیجه ‌گیری را به شنوندگان وا می ‌داشت.اما برعکس ، نتیجه را عرضه می‌کند و از ارائهٔ مقدماتی که به آن نتیجه منجر شده است ، در می‌ ماند ، به این امید که مردم بپندارند به منظور کوتاهیِ سخن چنین کرده است ... #آرتور_شوپنهاور #در_باب_حکمت_زندگی

عزیزانی که تو پروژه‌ی D شرکت کردن، پروژه‌ی آموزش و خوانش فلسفه‌ی شوپنهاور، به آیدی زیر یک پیام بدن و یک جلد از آثار شوپنهاور رو انتخاب کنن تا براشون ارسال بشه. 👇👇👇 @akademiadmin

از همین الان تا ۴۸ ساعت آینده، عبارت شوپنهاور رو پی‌وی می‌تونید ارسال کنید: @abozar_shariati

▪️توضیح عبارت sein-khonen یا potentiality از هستی و زمان. ▪️آموزه‌ای به شدت آموزنده و موثر در جهان‌بینی و معنی بودنِ آدمی و زندگیِ او از مارتین #هایدگر درسهایی از تاریخ فلسفه

سلام دوستان. عزیزانی که تو پروژه‌ی D شرکت کردن، پروژه‌ی آموزش و خوانش فلسفه‌ی شوپنهاور، به آیدی زیر یک پیام بدن و یک جلد از آثار شوپنهاور رو انتخاب کنن تا براشون ارسال بشه. 👇👇👇 @akademiadmin

https://t.me/+SS9JvIViTnZjeHwm

تاملی پیرامون "ترسِ از دست دادن" 🆔 @abouzar_shariati

معمولا وقتی به ما توهین می شود، عصبانی می شویم. رواقیون معتقد بودند چون عصبانیت احساس منفی است که میتواند آرامشمان را به هم بزند، باید راهکارهایی پیدا کنیم تا نگذاریم توهین و تحقیر باعث عصبانیتمان بشود؛ راهکارهایی که زهر توهین را بگیرد و تسکینمان دهد. ‌ ‌ یکی از راهکارهای تسکین دهنده رواقیون این است که دمی درنگ کنیم و ببینیم حرفی که شخص توهین کننده میزند راست است یا نه.‌ ‌ ‌اگر حرف درستی زده باشد که جای ناراحت شدن ندارد. مثلا فرض کنید کچل باشید و کسی به خاطر کچل بودن شما را مسخره کند.‌ ‌ سنکا می پرسد: چرا شنیدن چیزی که عیان است، توهین به حساب بیاید؟ نویسنده : ویلیام اروین کتاب : فلسفه ای برای زندگی : رواقی زیستن دردنیای امروزی درس‌هایی از تاریخ فلسفه

‍ ▪️سقراط ▪️#سقراط هیچ‌گاه اندیشه‌هایش را به رشته‌ی تحریر درنیاورد. تقریباً هرآنچه امروزه از سقراط می‌دانیم، از طریق مشهورترین شاگردش، افلاطون به‌دست ما رسیده‌است. او در رساله‌های آپولوژی، کریتون و فایدون به شرح زندگی و محاکمهٔ استادش پرداخته‌است. در رساله‌های دیگر #افلاطون نیز، افکار سقراط تشریح شده‌اند؛ با این وجود تفکیک افکار سقراط از افکار افلاطون دشوار است. سقراط اولین کسی بود که صریحاً گفت tradition و authority هیچ‌یک موافق با اقتضای انسانیت نیست و از این نوع زندگی به زندگی ناآزموده تعبیر می‌کرد. سقراط می‌گفت تمام حرف‌های من در این دو شعار است: ۱: خود را بشناس ۲: زندگی ناآزموده ارزش زیستن ندارد. چرا؟ چون ما زندگی‌مان را خودمان نیازموده‌ایم؛ درست مثل بچه‌ای که به جای این‌که خودش دستش را بگذارد روی چراغ و بسوزد ، فقط دایماً "جیز جیز" شنیده و شنیده که می‌گویند دست روی شعله می‌سوزد. اگر چنین بچه‌ای از این ضابطه تبعیت کند ، زندگی‌اش نیازموده است... از این نظر بود که خود سقراط می‌گفت من در هر عقیده‌ای مطالبه‌ دلیل می‌کنم و می‌گفت من آن خرمگسی هستم که بر گرده همه می‌نشینم و دست برنمی‌دارم! .. تا بفهمید که وضع از چه قرار است! متفکران دوران روشنگری می‌گفتند ما باید برگردیم به مشی سقراط. از ویژگی‌های سقراط دو ویژگی قابل گفتن است: یکی تواضع عجیب او است. وی کسی بوده که هیچ‌کس در تواضع بر او غلبه نمی‌کرده است، هرکس با او مواجه می‌شد، در این باب به او بدهکار می‌شده‌است و نمی‌توانسته بیشتر از او خاکساری نشان دهد. ویژگی دیگر او نوعی حلم و زود به خشم نیامدن است- حلم به معنای دقیق اخلاق، به این معناست که عکس‌العمل را سریعاً نشان ندهیم، بلکه عکس‌العمل را در بهترین اوضاع و احوال نشان دهیم نه در نخستین فرصت. اما چیزی که سقراط را به تأمل واداشت و به زندگی به این صورت وادار کرد، وقوع واقعه‌ای است که گزارش کرده‌اند. همان‌طور که گذشت دین مردم یونان قدیم، ایزدان پرستی(اعتقاد به خدایان متعدد) بود. شهری در یونان قدیم به نام شهر «دلفی» وجود داشت که مهمترین معبد و پرستشگاه یونانیان نیز در این شهر بود. در این معبد رسم بر این بوده‌است که همه‌وقت کاهنه‌هایی در این معبد زندگی می‌کرده‌اند که زندگی‌شان صرف امور عبادی بوده‌است، در هر برهه‌ای از زمان باید یک کاهنی، در این معبد زندگی کند، این زن، در واقع، محطّ یک سلسله القائات از عالم غیب تلقی می‌شده‌است. اعتقاد بر این بوده‌است که به این زن بعد از حالت خلسه وجذبه، به تعبیر ما نوعی وحی و الهام می‌شده‌است و یکسری پیشگوئیها، توصیه ها و اخباراتی از غیب می‌کرده‌اند، و درواقع گویا آن‌ها حلقه‌ی رابط بین مردم و عالم ملکوت بوده‌اند. یک بار در زمان سقراط، مردم آتن سؤالی از کاهنه‌ی معبد دلفی می‌کنند، از او می‌پرسند که«تو از خدایان بپرس داناترین مردم یونان کیست؟» بعد از این سؤال، وقتی آن زن به جذبه فرو می‌رود و از حالت خلسه و جذبه بیرون می آید، ادعا می‌کند که خدایان گفته‌اند: داناترین مردم یونان«سقراط» است. این خبر به گوش خود سقراط می‌رسد، او خود می‌گوید: «وقتی این خبر را شنیدم که خدایان گفته‌اند داناترین مردم یونان سقراط است، پیش خودم گفتم من چه دانایی‌ای دارم که داناترین مردم یونانم. چیست که من می‌دانم و سایر مردم نمی‌دانند و به‌خاطر آن من از همه‌ی مردم یونان عالم‌تر شناخته شده‌ام. وی می‌گوید من هرچه در خودم تفحص کردم راهی پیدا نکردم، مگر این نکته که دیدم من و همه‌ی مردم یونان جاهلیم، ولی فرق من با همه یونانیان در این است که من به جهلم علم دارم و بقیه به این جهل هم جاهلند». به‌تعبیر امروزی، گویا جهلِ منِ سقراط بسیط است و جهل آن‌ها مرکب و به‌تعبیر دقیق‌تر، جهل مضاعف است. این علم به‌جهل سبب شد که دو ویژگی در من پدید آید؛ یک ویژگی این که حال که می‌دانم که نمی‌دانم، باید مثل کسانی نباشم که نمی‌دانند که نمی‌دانند. آن‌هایی که نمی‌دانند هیچ‌وقت به‌دنبال دانستن نمی‌روند چون نمی‌دانند که نمی‌دانند، پس من که این‌طور نیستم، باید دنبال دانستن بروم. نتیجه‌ی دوم این که باید به هر سخنی گوش کرد؛ هیچ سخنی نیست که ما از شنیدنش بی‌نیاز باشیم، چون وقتی می‌توان گفت من از سخن شما بی‌نیازم که از شما عالم‌تر باشم، ولی وقتی همه جاهل باشیم، پس سخن هرکسی از ما برای دیگری شنیدنی است. باید یک سینه‌ی گشاده و شرح صدری داشت برای این‌که هر سخنی را از هرکسی شنید، شاید در آن سخن حقیقتی نهفته باشد که من بدان عالم نباشم. وی می‌گوید من این دو ویژگی را تا آخر عمر حفظ می‌کنم؛ یکی این‌که در باب واقعیت‌ها و حقیقت‌ها بی‌تفاوت نباشم بلکه به دنبال کشف واقع بروم، و دیگر این‌که هرکس دهانش را برای سخن گفتن باز کرد احتمال بدهم که شاید در سخن او چیزی برای من فهم بشود.

ممنون دوستان مشکل رفع شد. مثل همیشه بهترین دوستان من هستید شک نکنید. ❤️❤️❤️😍 بوس به لپتون 😘

▪️مقولات دوازده گانه ی کانت ▪️فهم مقولات کانتی شاید برای برخی از عزیزان سخت ترین بخش نقد عقل محض باشد. ▪️من در این یک جلسه سعی کردم بخش فوق را با تکیه بر آراء کانت در دیگر آثارش من جمله تمهیدات توضیح دهم. #ابوذر_شریعتی

🔶 کارِ فیلسوف چیست؟ 🔶 اصلا آیا هیچ کاری از فیلسوف بر می آید؟ 👤#ابوذر_شریعتی 🆔 @aboozarshariati

"تجاوز به ذهن و ضمیرِ کودک" #ابوذر_شریعتی

با تشکر از همه‌ی عزیزان، مهلت ثبت‌نام پروژه D هم تمام شد. البته دوستانی که پیام دادن و پاسخ گرفتن میتونن شرکت کنن ولی دوستانی که از امروز پیام میدن دیگه نمیتونن با ما همراه باشن. ممنون از شکیبایی همه‌ی عزیزان.

لحظات آخر و پایانی طرح پروژه‌ی D اینجا لمس کنید: https://t.me/abouzar_shariati/18989

امشب تا ساعت ۱۱ این طرح رو تموم می‌کنیم‌ ممنونم از شکیبایی اعضای محترم آکادمی. دوستانی که علاقه دارن عبارت #شوپنهاور رو پی‌وی ارسال کنن: @abozar_shariati

بدون فهم دقیق کانت، فهم شوپنهاور غیر ممکن خواهد بود و خواننده حتی جملات قصاری که تو اینستاگرام و ... میخونه از اساس غلط فهم خواهد کرد. این سخن خود شوپنهاوره که میگه کسی که کانت نخوانده کودک است! حالا من قبل از هر چیزی مبانی اصلی فلسفه‌ و تفکر کانت رو برای علاقه‌مندان به آموزه‌ها و تاملات و فلسفه‌ی شوپنهاور، یک‌به‌یک آموزش دادم. جوری که اگر اصل سه متن اصلی کانت رو نخونید میتونید متوجه اصول اصلی فلسفه‌ی او بشید. همچنین برای فهم بهتر‌ کانت سراغ هیوم و دکارت رفتم اونا رو هم واو به واو آموزش دادم. حالا اگر به فهم دقیق و تخصصی فلسفه‌ی شوپنهاور علاقه‌مند هستید برای ثبت‌نام در این پروژه عبارت شوپنهاور به آیدی من ارسال کنید: @abozar_shariati

توی پروژه‌ی D (پروژه‌ی خوانش و آموزش آثار آرتور شوپنهاور) قبل از هرچیزی مسائل اساسی فلسفه‌ی ایمانوئل کانت رو آموزش دادم. چرا؟ چون کسی که کانت را نخوانده یا خوانده و نفهمیده. کودک است و هرگز نمی‌تواند شوپنهاور را بفهمد که بعد بتواند نیچه را فهمیده باشد! برای فهم کانت هم می‌بایست دکارت و هیوم را فهمید چون کانت می‌گفت این هیوم بود که مرا از خواب جرم‌گرایی بیدار کرد و به همین‌ دلیل اصلا بخش نخست نقد عقل محض یا سنجش خرد ناب نگاشته می‌شود و به همین دلیل کانت ده سال سکوت می‌کند و در سکوت به مسائل طرح شده‌ی هیوم فکر می‌کند. برای درک هرچه بهتر مساله سراغ دکارت هم رفته‌ایم. بنابراین اینکه برخی گمان می‌کنند شوپنهاور صرفا چهار تا جمله‌ی هیجانی یا ضد زن در فضای مجازی است، سخت در اشتباه‌اند! شوپنهاور فیلسوف است آن هم از نوع کانتی‌اش پس برای فهم او و فلسفه و آثارش باید جدی گرفته شود باید با حوصله خوانده شود نه اینکه صرفا به جملات تکراری منتشر شده در اینستاگرام اکتفا شود! اگر همچنان علاقه‌مند بودید در ابن پروژه همراه ما باشید به آیدی من عبارت شوپنهاور را ارسال کنید. این طرح تخفیف ده برابری تا روز آینده تمام خواهد شد: @abozar_shariati

دوستان من پیامهای ارسالی نوبت نخست رو کلا پاسخ دادم. اگر شما هم تمایل دارید در این دوره‌ همراه ما باشید عبارت شوپنهاور رو به آیدی من ارسال کنید: @abozar_shariati توضیحات بیشتر هم اینجا 👇 https://t.me/abouzar_shariati/18981

#اطلاعیه: اولین و آخرین مهلت و فرصت آموزش و فهم دقیق فلسفه و تاملات و آموزه‌های ارزشمندِ نابغه‌ی تکرار ناپذیر آلمانی (آموزه‌هایی که درس اصالت و تشخص وجودی و تفکر انتقادی و ژرف و عمیق و دقیق بودن و شهامت داشتن و با هر بادی چون بیدی به خود نلرزیدن و جسارت به خرج دادن و خود بودن و استقلال روح داشتن و وابسته نبودن و ... می‌دهند.) Roz: درود استاد بدون پیش زمینه  میشه در این دو ره (شوپنهاور)شرکت کرد؟ Abozar shariati: بله عزیز چون پس‌زمینه یعنی بررسی مولفات اصلی فلسفه قدیم و جدید و از همه مهم‌تر بیکن، دکارت، کانت، که بدون اونها اصلا نمیشه شوپنهاور خوند و فهم کرد علی الخصوص جملات بریده شده و منتشر شده‌ش رو. پس پاسخ مثبته چون توی خود این دوره‌ی آموزشی، من یک‌به‌یک مولفات اصلی فلسفه‌ی قدیم و جدید و آراء دکارت، هیوم، کانت رو بررسی و تدریس کردم جوری‌‌که‌اگر به هر دلیلی نمی‌تونید اصل آثار این متفکرین رو بخونید، هیچی از‌دست ندید. عبارت شوپنهاور رو به آیدی من ارسال کنید، توضیحات رو می‌فرستم اگر تمایل داشتید می‌تونید با در راه سیر و کشف و فهمِ فلسفه، تأملات و آموزه‌های #آرتور_شوپنهاور آموزگار بزرگِ نیچه همراه باشید: @abozar_shariati

دوستان من پیامهای ارسالی نوبت نخست رو کلا پاسخ دادم. اگر شما هم تمایل دارید در این دوره‌ همراه ما باشید عبارت شوپنهاور رو به آیدی من ارسال کنید: @abozar_shariati توضیحات بیشتر هم اینجا 👇 https://t.me/abouzar_shariati/18981

#اطلاعیه آخرین فرصت و مهلت حضور در دوره‌ی فهم فلسفه‌ی شوپنهاور در شهریور ماه: دوستانی که از این ساعت تا ساعت ۲ برای شرکت در دوره‌ی آموزش و خوانش فلسفه‌ی شوپنهاور پیام میدن، می‌تونن با هزینه‌ی ده برابر کمتر در این دوره‌ شرکت کنن. تو این دوره قبل از هر چیزی مبانی اصلی فلسفی کانت رو آموزش دادیم چرا؟ چون به گفته‌ی خود شوپنهاور کسی که کانت نخوانده کودک است و از درک فلسفه‌ی من عاجز! سپس سراغ رساله‌ی بررسی و آموزش دکترای او رفتیم سپس سراغ آموزش مبانی اصلی شاهکار او جهان همچون اراده و تصور و سپس خوانش آثاری همانند جهان و تاملات فیلسوف و ... پی‌نوشت: دوستانی که تو فصل فلسفه‌ی شوپنهاور شرکت میکنن، دوره‌ی آموزش فن ترجمه‌ رو هم به صورت هدیه و رایگان تقدیم‌شون می‌کنیم که بتونن کم‌کم با خود متون اصلی و اورجینال ارتباط برقرار کنن. جهت شرکت در این فصل عبارت شوپنهاور رو به آیدی من ارسال کنید: @abozar_shariati

واقعیتِ تلخ و گزندناکِ وضعیت پست‌مدرن این است که در دنیای جدید تبلیغات رسانه‌ها و پلتفرم‌ها و آن الگو و مدلی که به انسان تحمیل می‌شود، هیچ نوع‌ آرامشی را برای او باقی نگذاشته است چه آرامش جسمی چه آرامش روحی و روانی. انسانِ امروز که انسان شبکه و پلتفرم‌های غول‌پیکر است دیگر کارش از کتاب نخواندن و اهل هنر و شعر و ادبیات و گفت‌وگو نبودن گذشته است او امروزه حتی حوصله‌ی چند دقیقه در گوشه‌ای نشستن و اسکرول نکردن (به شکل افقی ویدئوهای چند ثانیه‌ای دیدن و ساعت‌ها غرق در آن شدن و مدام حسرت چیزهای دیده شده را خوردن از جمله داشتن گوشی برند و ماشین فلان مدل و اندام تراش خورده و فالوور میلیونی و شهرت آن‌چنانی و زندگی لاکچری و …) را ندارد! اسکرول کردن از او بگیرید تمام حیات و وجود و زندگی‌اش را سلب کرده‌اید! او به اسکرول کردن و تماشای ویدئوهای سی ثانیه‌ای وابسته است. قوام و دوام او در تماشای همین سی ثانیه‌ها است اساسا استراحت و ارامش را دیدن و تماشای همین چند ثانیه‌های کوتاه می‌داند! و به همین جهت اگر کسی مانعش شود فورا به زبان اعتراض فریادش بر می‌آید که چرا نمیگذارید به حال خودمان باشیم! او نقد وضعیت اسکرولیسم را در همان ابتدای کار با برچسب زدن و ترور شخصیتی کردن (با متلک‌هایی چون ادای روش‌عن‌فکری در نیار و تو خودت آدم نیستی و دو تا کتاب خوندی فکر کردی آدم شدی و شماها همان چپ‌های سابق هستید و …) بی اعتبار میکند تا با خیال راحت به اسکرول کردن بپردازد. وضعیت او به وضعیت یک فرد شیشه‌ای یا الکی می‌ماند که اگر یک وعده از مصرف خود باز بماند زمین و زمان را به هم خواهد زد و در راه رسیدن به مصرف خود از هیچ فعلی ولو ترور شخصیتی دیگری باشد هیچ ابایی نخواهد داشت! اعتیاد به اسکرول بدتر و وحشتناک‌تر از به اعیتاد به مواد مخدر است. اسکرولیسم هیچ حوصله و تامل و تمرکزی برای انسان جدید باقی نگذاشته است. در گذشته کلیسا و مذاهب خرافه قدرت و تجزیه و تحلیل را از آدمی سلب می‌کردند و امروزه اسکرولیسم و پلتفرم‌ها و رسانه‌های غول و تبلیغات و ماشین پروپاگاندای فوق قدرت‌مندنشان چنین می‌کنند! #ابوذر_شریعتی #اسکرولیسم

Πυρια: این دردی هست که خیلیامون بهش دچار شدیم. عصر تکنولوژی که از لحظه‌ای که بیدار میشیم دست میبریم گوشی‌مون پیدا کنیم تا چک‌اش کنیم در معرض حمله‌ی دیتاها قرار میگیریم جهانی که با شتاب در حال تغییره و مردمی که هر کی سرش مشغول کاریه نه امکان تمرکزی برات مونده نه یک گفت‌وگو که همه کار داریم! من وقتی بخام متنی رو عمیق بخونم به آرامش نیاز دارم هم از درون خودم آرام باشم و هم محیط اطرافم آرام باشه رسیدن به این هر دو خیلی سخت شده. این همه سروصدا که مدام تو رو آزار میده تلویزیون گوشی لپ تاپ هر وسیله‌ای به نوعی داره صدایی تولید میکنه دیوانه کننده است فکر نکنم هیچ زمانی اینقدر آلودگی صوتی وجود داشته عملن امکان تمرکز از ما گرفته شده! #شما_نوشتید

▪️تفاوتِ دیالکتیکِ مفهومی و اگزیستانسیال (افلاطون) ▪️تفاوتِ معرفتِ توصیفی و تجربی (راسل) ▪️تفاوتِ آگاهیِ درونی و بیرونی (لوکاچ) ▪️برشی کوتاه از فصل آموزش فلسفه‌ومنطق از صفر #ابوذر_شریعتی

همین الان تو گروه عقلانیت انتقادی دارم اصرار میکنم آقا جان مادرتون لا اقل یک دقیقه از سخن سیوران رو بشنوید بعد اونو متهم کنید که از خودکشی طرفداری کرده! یاور خودش تو همون چند ثانیه اول میگه من میخوام ایده‌ای بدم که سمت خودکشی نرید ولی چون حاضر نیستن حتی چند ثانیه از سخنانش رو بشنون، دچار این برداشت خطا شدن که بله ایشون طرفدار خودکشیه! یعنی به وضعیتی رسیدیم که حتی همون ۵ ثانیه رو هم نمیتونیم تحمل کنیم که ببینیم بخونیم یا بشنویم! یا للعجب! پ‌ن: اصل سخن و ایده‌ی سیوران در این باره: 👇 https://t.me/abouzar_shariati/17710

چرا با خودکشی خودمان را از این تسلی محروم کنیم که سرانجام روزی می‌میریم؟ نگاهی به اندیشه و آثار امیل چیوران (سیوران)

دقت کردید چه شد؟ همه چیز برگشت به سرعت! آن هم سرعتی در ساحت سرگرمی و ابتذال! هرچه‌قدر که بتوانید بیشتر و بهتر در عرض ۵ الی ۳۰ ثانیه مخاطب را سرگرم کنید و طوری عمل کنید که وادار به واکنش شود و در برابر کلیپ‌های چندثانیه‌ای، کامنتی بگذارد ولو شده فحش و ناسزا و ... شما برنده و پیروز شده‌اید و نه کسی که ناسزا می‌گوید چراکه اگر دقت کرده باشید فحش و ناسزای ناسزا دهنده هم به نفع و سود شما تمام خواهد شد! و نهایتا با همین ناسزاها شما دیده خواهید شد و صاحب شبکه و فالوور و مرید می‌شوید! و وقتی صاحب شبکه شدید صاحب بازدید می‌شوید و این بازدید برای شما سفارش تبلیغ را به همراه خواهد داشت و بدین‌ترتیب هم ثروت را خواهید داشت هم شهرت را و هم لذت را! این مسیر و طریقی‌ست که برای انسان امروز (انسان پلتفرمی) طراحی و تبعیه شده است و انسان جدید هم گله‌خصلتانه در تمنای به دست آوردن آن به سمتش حرکت می‌کند! اصلا به همین دلیل و بخاطر تحمیل همین راه سعادت کذایی و دروغین است که افراد در شبکه‌های اجتماعی، متوسل به گدایی مدرن می‌شوند. گدایی مدرن یعنی گدایی لایک و کامنت و ... به قیمت ابتذال و ترویج اراجیف و خرافه و ... به جان خریدن فحش و ناسزا و درگیری و لجن‌مالی و به لجن کشیدن همه چیز حتی ارزش و کرامت انسانی!

#تاملات_شبانه درباره‌ی وضعیت جدیدِ انسان پلتفرمی و لذت مطالعه: از من می‌شنوید آرام آرام و بدون عجله بخوانید. در روند مطالعه و خواندن سر سوزنی عجله به خرج ندهید چراکه این عجله موجبات نابودی جان سخن را فراهم می‌کند و باعث از بین اصل مطلب و صدای متن می‌شود. شوربختانه در دنیای امروز، انسان جدید هر چیز و هر پدیده و شی و عین و حتی ارزشی را با سرعت می‌سنجد! این میزان و ملاکی که انسان جدید برای سنجش چیزها و امور برگزیده است به تقلید از تبلیغات رسانه‌ها و ماشین پروپاگاندای پلتفرم‌ها است. اگر دقت کرده باشید مدام در رسانه‌ها از تندتند خواندن و تندتند نوشتن و تندتند تولید کردن و تندتند مصرف کردن و... سخن گفته می‌شود. سرعت بخشیدن به امور و تندتند دیدن و با عجله خواندن (تند‌خوانی) و با سرعت هرچه بیشتر کار کردن و تولید کردن و صحبت کردن و نوشتن و ... خود، به تنهایی یک ارزش شده است و همه چیز هم با همین ملاک و معیار یعنی تندتند و با سرعت و شتاب انجام دادن سنجیده و ارزش‌گذاری می‌شود! وضعیت و موقعیت انسانِ پلتفرمی به جایی رسیده که انسان جدید حتی حوصله خواندن رمان و داستان و اساسا ادبیات را هم ندارد! چه می‌گویم رمان چیست! حتی حوصله‌ی سینما و تئاتر و هنر را هم ندارد. او فقط و فقط می‌تواند کلیپ‌های ۵ الی ۳۰ ثانیه‌ای را تماشا کند! به همین جهت است که شومن‌های موفقیت، در سمینارهای خود کلیشه‌ی تکراریِ "قلاب پنج‌ثانیه‌ای موثر برای کلیپ‌هایت بساز" را تکرار می‌کنند! مقصودشان این است که اگر توانستید در عرض ۵ ثانیه مخاطب را سرگرم کنید که موفق می‌شوید و به شهروت و ثروت می‌رسید اما اگر بنا به هر دلیلی نخواستید یا نتوانستید دیگر هیچ جای و جایگاه و شانی نخواهید داشت و این یعنی شکست! ادامه 👇👇👇

سیستم امروز، انسان جدید رو بی‌شرف و سطحی‌نگر و پوچ و بی‌خاصیت کرده است. اما چرا و چطور؟ اینجا بخوانید 👇 https://t.me/abouzar_shariati/17281

▪️تفکر فلسفی از کی و از کجا آغاز می شود؟ 👤 #ابوذر_شریعتی کانال تخصصی تاریخ فلسفه از صفر

▪️توهمِ بزرگ معرفت شناسی چیست؟ ▪️دیالکتیک اگزیستانسیال کدام است؟ ▪️آیا شناخت ما صرفا ذهنی ست؟

ارگاسم حقیقی برای من (البته مراد ارگاسم جنسی نیست بلکه چیزی فراتر از مسائل مبتذل جنسی است) از ساعت دوازده به بعد تا چهار یا پنج در کنار کتاب و خودکار و سر رسید یا دفتر یادداشت شکل میگیره. اینکه بتونم تو بطن و متن شب تو اون سکوت خاصش، غرق در مطالعه‌ی‌ یک شاهکار فلسفی به طور مثال هستی و زمان هایدگر یا پدیدارشناسی هوسرل و ... بشم و همینجور بخونم و خلاصه‌ش کنم و بنویسم... این حالت‌ِ مطالعه‌ی متن اصلی و متوجه شدنش و خلاصه کردنش یه لذتی داره که به قول فیلسوفی اگر پادشاهان میدونستن ماهیت اون لذت چیه بر روی همدیگر‌ شمشیر میکشیدن. یعنی تا این حد لذت بخش. البته فهمیدن کلا لذت بخشه ولی وقتی تو دل شب باشه در راه حقیقت باشه لذتش هزار برابر میشه

چرا شوپنهاور اصرار دارد که شکست و درد و رنج زندگی را می‌بایست پذیرفت؟ دلیل اصرار او بر این امر چیست؟

▪️سر انجام هرکس تنهاست... ▪️برشی کوتاه از سلسله‌لایوهای خوانش در باب حکمت زندگی ▪️اینجا می‌تونید تمامی جلسات بررسی، تفسیر و خوانش کتاب در باب حکمت زندگی شوپنهاور رو بشنوید و یا تماشا کنید 👇 https://t.me/abouzar_shariati/18818?single

چرا برات انقد سخته که به خدا ایمان بیاری؟

دو نکته: یک اینکه؛ وقتی می‌بینم مطالب حقیر برای شما دوستان جان تا چه جد مفید بوده و تونسته سر سوزنی از رنجتون رو بواسطه‌ی آشنایی با سپهر فلسفه، اندیشه، ادبیات و هنر کم کنه و افق جدیدی از تفکر رو براتون ایجاد کنه، همین میشه معنی زندگیم. بله میدونم خیلی‌ها میگن برامون مهم نیست ما گنده‌تر از این حرفا هستیم که خوندن مطالب و مباحث ما توسط دیگران، برامون مهم باشه و ... ولی برعکس، چنین چیزی برای من بی‌نهایت ارزشمنده و چنانکه قبل‌تر هم گفتم دست خودمم نیست (کسی هم که میگه نه برام مهم نیست پس نباید از بیخ و بن مطالبش رو منتشر کنه! خب اگر مهم نیست منتشر نکن دیگه‌!) به هر حال این مساله برای هرکسی مهم نباشه برای من تا حد معنا و انگیزه‌ی زندگی برای من ارزشمنده چون دیگری شرط وجود و حیات منه و من نمی‌تونم نسبت به درد و رنج و شادیش بی‌تفاوت باشم نکته‌ی دیگر هم اینکه: یه مدت هست دست تنها هستم اگر پیامی دادید و کمی با تاخیر جواب دادم بر من ببخشید. بزودی زود کمتر از سه روز همه چی به روال سابق برخواهد شد و تمام پیام‌ها رو پاسخ خواهم داد. ارادتمند شما دوستان جان (تنها دوستان حقیقی من) #ابوذر_شریعتی

بهترین راه برای رسیدن به یک زندگی پر از بدبختی این است که به سخنانی که مردم در مورد شما می‌گویند توجه کنید. از صفحه تویتر #پائولو_کوئیلو

سلام بر دوستان شب‌زنده‌دار عزیز خودم. دوستان برای بروزرسانی دوره‌ی آموزشی اگزیستانسیالیسم متن انگلیسی کتاب اگزیستانسیالیسم سارتر رو به صورت پی‌دی‌اف لازم دارم تا برای اعضا بفرستم که هنگام قرائت متن داشته باشنش. اگر کسی از عزیزان میتونه لطف کنه این کتاب رو به صورت پی دی اف برام بفرسته یا راهنمایی کنه که از کجا میتونم برای بچه‌ها بخرم ممنون میشم. دقت کنید متن فرانسه رو نمیخوام اونو دارم متن انگلیسی مد نظرم است. ممنون ❤️

I found a great app to cut video and convert video to MP3. It's Video to MP3 Converter. It is completely free!Download it on Google Play:https://goo.gl/dtTVhs

ممنون از صبوری و همراهی اعضای محترم آکادمی فلسفه. این هم از طرح امشب. بابت کوتاه بودن تایم ثبت نام هم باز عذر خواهم.

تا ۵ دقیقه دیگه دوستان مهلت دارن اینجا لمس کنید اگر در جریان نیستید 👇 https://t.me/abouzar_shariati/18951

سلام مجدد خدمت دوستان شب‌زنده‌دار نازنین از این ساعت به مدت ۳۰ دقیقه عزیزانی که به سپهر فلسفه علاقه‌مند هستند می‌تونن در #طرحِ‌از‌صفر شرکت کنند. (طرح از صفر شامل ۲۰ دوره‌ی آموزش از صفر که می‌تونید اینجا در این لینک مشاهده کنید) جهت شرکت در این طرح عبارت از صفر رو به آیدی من ارسال کنید: @abozar_shariati

راس ساعت دو به مدت نیم ساعت طرح مخصوص شب‌زنده‌داران رو خواهیم داشت. ❤️😊☘ از ساعت ۲ تا ۲:۳۰ دقیقه دوستان فرصت دارن که پیام بدن. علتشم اینه که فعلا به شدت دست‌تنها هستم و بیشتر از این نمیتونم جواب بدم.

دوستان سوال: آیا ازدواج سفید، یک امر غیر اخلاقی و ضد انسانی است؟ به طور مثال همانند نژادپرستی یا نسل‌کشی و غیره است که این دوستمان، چنین به آن می‌تازند؟

کامنت پسن فوق 👆 از سمت مخاطب حسین: آقای کیانی.مقلطه میکنی آبرو چه ربطی به ازدواج سفید که شما غیر مستقیم داری تبلیغ میکنی داره.اونازاون طرف افتاند شما از طرف دیگه...حیفه این کانال که از تیره فکرانی مثل شما استفاده میکنه.

‍ 🌀پرسش و پاسخ: رهایی به کجا؟ (رهایی در سیاقِ بحث طلاق و ...)

‍ 🌀پرسش و پاسخ: رهایی به کجا؟ (رهایی در سیاقِ بحث طلاق و ...)

💬تضادِ ایمان و وحی با فلسفیدن از نظرِ هایدگر Anyone for whom the Bible is divine revelation and truth already has the answer to the question "Why are there beings at all instead of nothing?" before it is even asked: beings, with the exception of God Himself, are created by Him. God Himself "is" as the uncreated Creator. One who holds on to such faith as a basis can, perhaps, emulate and participate in the asking of our question in a certain way, but he cannot authentically question without giving himself up as a believer, with all the consequences of this step. He can act only "as if"—. On the other hand, if such faith does not continually expose itself to the possibility of unfaith, it is not faith but a convenienc. -Introduction to Metaphysics, Martin Heidegger, translated by Gregory Fried, Richard Polt, Yale University Press, 2000, p. 7 "هر کسی که نزدِ او کتاب مقدس، وحی و حقیقتِ الهی است، پاسخِ این پرسش که "چرا موجودات هستند به جایِ هیچ چیز؟" را از قبل دارد: هستنده‌ها، به استثنایِ خود خدا، همه آفریده‌یِ او هستند. فقط خدا هست که خالقِ نامخلوق "است". کسی که بر چنین ایمانی به عنوانِ مبنا تکیه کرده ‏شاید بتواند به نحوی پرسیدنِ پرسشِ ما را تقلید کند ولی نمی‌تواند این پرسش را به شیوه‌‌ای اصیل طرح کند مگر اینکه از مؤمن بودن دست بردارد و به همه‌یِ عواقبِ این اقدام تن در دهد. او فقط می‌تواند "انگار" این کار را انجام بدهد. از سویی دیگر، اگر چنین ایمان‌ای خودش را پيوسته در معرضِ بی‌ایمانی قرار ندهد، آنوقت دیگر ایمان نیست، بلکه آسایش است." It becomes an agreement with oneself to adhere in the future to a doctrine as something that has somehow been handed down. This is neither having faith nor questioning, but indifference—which can then, perhaps even with keen interest, busy itself with everything, with faith as well as with questioning. -Introduction to Metaphysics, Martin Heidegger, translated by Gregory Fried, Richard Polt, Yale University Press, 2000, p. 8 "این اقدام تبدیل می‌شود به یک قرارداد با خود برایِ در آینده پیروی کردن از یک آموزه به منزله‌یِ چیزی که به‌نحوی به دستِ ما رسیده است. این نه ایمان داشتن می‌باشد نه به پرسش کشیدنِ آن است، بلکه بی‌تفاوتی است-- که آنوقت می‌تواند، حتی شاید با علاقه‌ای شدید، خودش را با هر چیزی مشغول سازد، هم با ایمان و هم با به پرسش کشیدن." -درآمدی به متافیزیک، مارتین #هایدگر

خب دوستان من به عزیزانی که تو یک ساعت اول پیام داده بودن توضیحات کامل رو دادم. از الان مجدد عزیزانی که بیدار هستن و البته علاقه‌مند (این علاقه‌مندی خیلی مهمه) میتونن به آیدی خودم پیام بدن. اگر هم دوستانی هستن که همین الان این پست رو می‌بینن و نمیدونن جریان چیه، خدمتشون عرض کنم که ما یه طرح شبانه‌ی از صفر داریم که صرفا و فقط از ساعت ۲ تا ۵ صبح ارائه میشه. امتیاز ویژه‌ش هم اینه که علاقه‌مندان میتونن با ده برابر کمتر از‌ هزینه اصلی شرکت کنن. این هم آیدی من خدمت شما عزیزان؛ @abozar_shariati این هم لیست دوره‌های آموزشی: https://t.me/abouzar_shariati/15777

دوستان‌ تعداد پیام ها به شدت بالا رفت به همین دلیل پست معرفی طرح رو پاک کردم که شرمنده شما عزیزان نشم. چون وقتی با تاخیر پاسخ میدم عزیزان به شدت دلخور نیشن و حق هم دارن که دلخور بشن من‌ گله‌ای ندارم اما خب یکی از عوارض دست‌تنهایی همینه.

#اطلاعیه #طرحِ‌از‌صفر این طرح مخصوص دوستان شب‌زنده‌دار علاقه‌مند به سپهر فلسفه و اندیشه‌ست. و صرفا از ساعت ۲ بامداد تا ۵ صبح اعتبار داره و راس ساعت ۵ هم حذف میشه، جوری که انگار اصلا از بیخ و بن نبوده. 😅❤️🙏🏻 مخصوص شب‌زنده‌داران علاقه‌مند به سپهر فلسفه و اندیشه‌ست دیگه. 😊☘❤️ هر کدوم دوستان علاقه‌مند، تمایلی به آشنایی با #طرحِ‌از‌صفر دارن با آیدی خودم در تماس باشن. عبارت از صفر رو بفرستید کافیه؛ @abouzar_shariati

چند دقیقه دیگه طرح از صفرِ شبانه مخصوص شب‌زنده‌داران عزیز ارائه خواهد شد. این طرح‌ صرفا از ساعت ۲ بامداد تا ۵ صبح اعتبار داره و راس ساعت ۵ هم حذف میشه، جوری که انگار اصلا از بیخ و بن نبوده. 😅❤️🙏🏻 مخصوص شب‌زنده‌داران علاقه‌مند به سپهر فلسفه و اندیشه‌ست دیگه. 😊☘❤️

برای شب زنده‌داران از ساعت ۲ تا ۵ یه سری طرح گذاشتم که دارن کیفشو میبرن 😁 حتی برخی شون وارد حوزه ترجمه‌ی متون فلسفی شدن. 😅 چون ما دوره‌ی آموزش فن ترجمه‌ی متون فلسفی هم داریم 😎😇😎

دوستان کسی مصاحبه‌های برایان مگی به زبان اصلی و بدون دوبله‌ش رو داره؟ ممنون میشم راهنمایی کنید برای یکی از کلاسها نیاز فوری دارم به متن اصلی و ترجمه نشده‌ی این مصاحبه‌ها

👇👇👇

با عرض پوزش از دوستان قدیمی، برخی ویدئوهای قدیمی برای دوستان علاقه‌مند جدیدمون ارسال میشن که اخیرا در همین کانال و سایر کانال‌های آکادمی بهمون اضافه شدن. ❤️☘ سلسله لایوهای جدید از فرداشب مجدد آغاز خواهد شد. اگر موضوعی برای ارائه ند نظرتون هست می‌تونید زیر همین پست پیشنهاد بدید.

به تعبیر الکساندر کوژو: «تنها کسی که آغاز الحادیِ تفکر را بر عهده گرفت، هایدگر بود» پ ن؛ چرا؟ چون تفکر بالذات الحادی است. #هایدگرشناسی #تفکر

«بت‌ها در جهان، از واقعیت‌ها بیشتر-اند: بد-چشمیِ من از بهرِ این جهان از همین است، همچنان که بد-گوشیِ من... اینجا یک‌باره با پُتک پرسشی پیش کشیدن و در پاسخ چه‌بسا آن بانگِ میان‌تُهیِ آشنا را شنیدن که از اندرونه‌ی آماسیده زبان می‌گشاید ــــ چه مایه‌ی شادی است برای آن کس که پسِ پشتِ گوش‌هایش گوش‌هایی دیگر دارد. #نیچه #غروب_بت‌ها، دیباچه

را برداشتن و لوح‌های ارزش‌ها و باید و نبایدهای پوچ و پوک و پوسیدهرا در هم کوبیدن. اشتباه نکیند مبارزه‌ی نیچه فقط با دین نیست بلکه با هر‌ نوع پوچ‌انگاری‌ای است که هیچ ندایی جز چس‌ناله کردن ندارد و چس‌ناله و افسردگی و بدبختی و فقر و فلاکت و انزوا را مصداق بارز تفکر و متفکر می‌داند!

سلسله جلسات #نیچه و #نهیلیسم با محوریت خوانش #اراده‌ی‌قدرت یا #خواست_قدرت ارائه: #ابوذرشریعتی

در این بخش به مساله‌ی احساسِ گناه و علیه‌پشیمانی از متن کتاب اراده‌ی قدرت پرداخته‌ایم که برای دوستانی که دچار چنین حالاتی هستند شاید خالی از لطف نباشد. پ ن: این جلسات همچنان ادامه خواهد داشت. اینجا در‌ کانال تخصصی آموزش فلسفه از صفر ادامه جلسات را دنبال کنید: 👇 https://t.me/abouzar_shariati/11998

و نکته‌ی دیگر اینکه: شوپنهاور به شدت مطلق‌بین بود. درباره‌ی جهان به شر مطلق قائل بود اما نیچه در نیمه دوم فکریش می‌گفت در تمامی قضایا با شوپنهاور مخالف است (برخلاف دوره‌ی نخستش) چراکه این مطلق‌گرایی در اصل تفاوتی با مطلق‌گرایی، مسیحیت نمی‌کند! جهان مطلقا مساوی درد نیست حتی اگر هم بود باز مطلقا درد نبود چراکه درد در ماهیت خود، گاه لذت‌بخش هم میشه! حالا بگذریم از اینکه اساسا درد و رنج تلقی ما انسان‌هاست و اگر همین تلقی نبود اساسا نقطه‌ی مقابل یعنی لذت هم وجود نمی‌داشت. شما با کدوم بیشتر همدلی دارید؟ نیچه یا شوپنهاور؟ من خودم اینجا تو این مساله با نیچه همدلم.

این میشه لذت در درد یا همون ژوئیسانس لکانی. مثل خاروندن زخمی که تقریبا خوب شده اما با خاروندن زخم رو بدتر میکنیم خونی می‌کنیم جلوی بهبودی رو می‌گیریم یا عقب میندازیم ما می‌دونیم که داریم درد می‌کشیم اما انگار لذتی که از‌ این درد می‌بریم اجازه نمیده دست بکشیم و زخم رو خونی نکنیم. بسیار خب؛ آیا باوجود این، میشه گفت در ذاتِ درد، لذت هم نهفته است؟ و اگر آری این شبیه آفهبونگ هگلی نیست؟

من وقتی دندون درد می‌گیرم بعد میرم که درستش کنم پزشک یه آمپولی میزنه. این آمپول معمولا درد داره ولی جالبه بدونید من عاشق این دردشم 😅 یعنی وقتی به شدت دندون درد دارم وقتی آمپول بهش زده میشه با اینکه اون آمپول درد داره ولی انقد لذت می‌برم از همون لحظه که زده میشه و درد رو ایجاد میکنه که نگم براتون. صرفا جهت تقریب ذهن بگم شبیه یه ارگاسم واقعی می‌مونه 🆗 البته پزشک عزیزمون جزو مخاطبین کانالمون هستن و لطف دارن در حق من و کلی ملاحظه میکنن ولی من اون درد رو دوست دارم و ازش لذت میبرم. حالا به نطرتون‌اینجا درد واقعا و صرفا درده؟ یا نه یه درده لذت‌بخشه؟ اگه دردِ لذت‌بخشه پس یعنی ما در ذات درد، لذت هم داریم؟ و اگر در‌ ذات درد و رنج، لذت داریم، آیا این یک امر خودمتناقض یا پارادوکسیکال نیست؟ (رسیدیم به ژوئیسانس)

دوستان یه سوال

سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه. این چند روز یه دندون درد شدید داشتم که مانع از این شد که لایوهای فلسفه‌ی درد رو ادامه بدیم. اگر دقت کرده باشید توی لایو گفتیم که درد وقتی شدت پیدا میکنه، میتونه تمام وجود انسان رو تقلیل بده به یه ابژه‌ی لشی که دیگه هیچ مفهوم و جهان‌بینی و قاموس‌فکری و حتی عقیدتی و ایمانی‌ و اخلاقی‌ای نداره. توی این چند روز چیزی شبیه به همینو تجربه کردم البته عینا همون رو ولی چیزی شبیه به همون رو. تنها چیزی که تونست کمی تسلی بده بهم هوسرل و هایدگر بود. ❤️ این دو تا تو هر‌ موقعیتی باعث آرامشم میشن. لامصبا یه لطافت خاص زنانه‌ای هم دارن که فقط باید تجربه‌‌ش کرد، کلمه قدرت انتقالش رو نداره. 😁❤️☘🙏🏻 خلاصه که دلم باهاتون هست دوستان بابت تاخیر در پاسخ واقعا شرمنده هستم ولی بزودی جبران خواهم کرد. ❤️❤️

اگر نیستی و نبودنی در کار نباشد؛ آن‌گاه هستی و بودنی نیز در کار نخواهد بود. نیستی، اُسُّ و اساسِ هستی است. آیا تا به‌حال به این امر دقت کرده‌اید که اگر نیستی نبود زندگی چگونه می‌شد؟ یک آن تصورش را بکنید که چیزی به‌نام نیستی و نبودن نباشد. زندگی به‌شدت ملال‌آور و کسل‌کننده خواهد بود. چون نبودن و نیستی در کار است انسان می‌توان انگیزه‌ای و غایتی داشته باشد. اشتباه نکنید نمی‌خواهم بحث را به ساحت روانشناختی تقلیل دهم، مرادم آن است که نیستی حتی در انضمامی‌ترین ساحات زندگی‌مان نیز نقشی اساسی دارد. درباره‌ی نفسِ بودن و هستی یا وجود sein/being نیز چنین است. اگر‌ نیستی را لحاظ نکنیم آنگاه هستی نیز پوچ و بی‌معنی خواهد شد‌. این نیستی است که هستنِ هستی را ضمانت می‌کند. شرط استعلاییِ هستی، نیستی است. پس آیا این سخن بدین معناست که نیستی، هست؟ آیا گفتن چنین عبارتی صحیح است؟ اگر صحیح باشد "در این صورت چگونه ممکن است که چیزی نباشد؟ آیا گفتنِ نیستی نیست، ممکن است؟ در این صورت چگونه می‌توان از نیستی سخن‌ گفت؟ براستی چرا در این موقعیت گرفتار تناقض می‌شویم؟ هایدگر می‌گوید کاری که نیستی می‌کند این است که "نیست بودگی می‌کند" و این یگانه راهی‌ست که بتوانیم از نیستی حرف بزنیم. نیستی؛ نیست‌بودگی می‌کند. اگر نیستی نباشد هستی هم مطرح نخواهد بود، نیستی هستی را در جایگاه هستی قرار می‌دهد. وجود انسانی از این جهت به هستن مرتبط می‌شود که خود را بیرون نیستی قرار می‌دهد. ما ناچاریم که به نیستی بیندیشیم. آیا اینکه نمی‌توانیم طبق منطقِ مسی چون کارناپ به آن فکر کنیم دلیل کافی‌ای است که دیگر به آن فکر نکنیم؟ اما چگونه می‌توان گفت که چیزی وجود ندارد و گرفتار ناسازه‌ای نشد؟ زیرا با طرح این که چیزی وجود ندارد، وجودش را پیش کشیده‌ایم. اگر من بگویم 《اسب شاخ‌دار وجود ندارد》شما چگونه حرف مرا می‌فهمید اگر تصوری از هستند‌ه‌ای چون اسبی شاخ‌دار در سر نداشته باشید؟ این جانور در دنیای واقعی و عینی نیست اما در ذهن من و شما هست. فکر کردنِ من به امری که ناموجود است به‌هرحال از امر موجود آغاز می‌شود. چیزی نیست یعنی چیزی به‌عنوانِ فلان چیز نیست. اما همین که می‌گوییم《چیزی》یعنی از امری موجود آغاز می‌کنیم. با یاد کردن از 《چیزی》فراشدی آغاز می‌شود که ادامه‌ی عبارت یعنی 《نیست》آن را متوقف نمی‌کند. ادامه دارد... #نیستی متن داخل گیومه به‌نقل از بحث گوهر، بنیاد و نیستی؛ تاریخ هستی. بابک احمدی.

اینجا تماشا کنید اینجا هم بخونید

در ادامه‌ی‌ نقل قولی که از نیچه در سلسله لایوهای پدیدارشناسی درد آوردم که می‌گفت برای کسانی که دوستشان دارم آرزوی رنج و درد و آزردگی می‌کنم، عبارت زیر را بخوانید: (این متن نیز از نیچه است) "به زندگی بهترین و بارورترین انسان‌ها و ملت‌ها نگاه کنید و از خود بپرسید آیا درختی که می‌خواهد سرفراز و پابرجا باشد می‌تواند با هوای بد و طوفانها مواجه نشود؟ آیا دشمنی های بیرونی مقاومت‌های خارجی، تمام انواع نفرت، حسد، لجاجت، بدگمانی، سرسختی، حرص و خشونت جزو موارد مساعدی به حساب نمی‌آیند که بدون آنها هیچ چیز حتی تقوی و فضیلت هم نمی‌تواند رشد زیادی داشته باشد؟ سمی که موجودات ضعیف را هلاک می‌کند برای موجودات قوی تقویت کننده است؛ ... و در نتیجه آن را سم نمی‌نامند." نیچه حکمت شادان

همیشه یه مساله مکرر تو ذهنم خطور می‌کنه و اونم اینکه ما انسان‌ها واقعا موجودات تباهی هستیم. میلیون‌ها سال بوده و ما نبودیم، میلیون‌ها سال هم خواهد بود که باز نخواهیم بود. حالا این وسط یه فرصت کوتاهی به‌نام زندگی، اونم بدون انتخاب خودمون و صرفا از روی جبر بهمون داده شده که تازه خود همین فرصت کوتاه هم معلوم نیست دقیقا کِی و چه‌جور و به چه شکل تموم میشه. سی سال دیگه؟ چهل سال دیگه؟ هشتاد سال دیگه؟ معلوم نیست. با بیماری تموم میشه؟ یا با تصادف و درگیری و جنگ ودعوا؟ یا به مرگ طبیعی؟ اونم معلوم نیست. بعد سریع ذهنم میره به این سمت که خدایا چه‌قدر آدم می‌تونه بدبخت و بی‌فکر باشه که تو چنین فرصت کوتاهی بخواد خون‌شویی کنه ماله‌کشی کنه، تملق بگه، خایه‌مال و آدم‌فروش بشه، در توجیه جنایتی قلم بزنه یا حتی دلی رو بشکنه و باج‌گیری عاطفی کنه و... کلا برای لذت شکم و زیر شکم و حفظ پُست و مقام و... ریاکاری داشته باشه و با دروغ و دغل و تقلب کاراشو پیش ببره و برای منافع موقت خودش دیگران رو قربانی کنه. دقت می‌کنید اونایی که تن به چنین رذائلی میدن تا چه‌حد بدبخت و حقیر و بی‌مخ و تباهن؟ انگار نه انگار که این زندگی موقته و تو همین موقت بودنش هم هیچ قطعیتی در کار نیست! (دست خودشون نیست الیئینه‌ شدن. برای خودشون هویت‌های نمادین کاذب تراشیدن و تو چاه مستراحی افتادن که هیچ راهی به بیرون نداره) گاهی باید یه گوشه نشست و به‌حال این افرادی که انقدر بی‌مایه و نادان و ابلهن که تن به هر کثافتی میدن تا به موقعیتی برسن یا موقعیتی رو حفظ کنن افسوس خورد. پ‌ن: حالا بدبخت‌تر از همه‌ی اینا جماعتی هستن که گمان می‌کنن حقیقت مطلق تو جیبشونه و هرکسی هم‌فکر یا هم‌عقیده‌ی اون‌ها نیست یا گمراهه یا احمق و عقب‌مونده! #ابوذر_شریعتی پ‌ن: دیدم چند نفر به اصطلاح نویسنده و رورنامه‌نگار و تحلیل‌گر اومدن داستان زن‌کُشی اخیر در ایلام رو ماله کشیدن، یاد این مطلب افتادم. پ‌ن:۲ خون، ماله‌کشی بر نمی‌داره دوست ماله‌کش عزیز. هر چه‌قدر هم از غرب مثال بیاری که اونجا هم چنین چیزی میشه و عادیه، ما دست از سر شماها بر‌نمی‌داریم و نهایتا یه سر داستان رو متصل به شما می‌دونیم. شک نکنید تاریخ نیز چنین خواهد‌ کرد.

شب‌زنده‌دارهای عزیز و دوست‌داشتنی خوشحالم که خوشحال شدید. 😊☘❤️ یادتون نره هرجا لازم شد با آیدی خودم در‌ تماس باشید. شاید به دلیل بالا بودن حجم پیام‌ها با تاخیر جواب بدم ولی وقتی به آیدی شما برسم باهمدیگه شخم خواهیم زد. ❤️☘

سلام بر دوستان نازنین شب‌زنده‌دار دوستان این پستی که مشاهده میکنید تا ساعت ۵ صبح یعنی تا سه ساعت دیگه اعتبار داره و مختص شما شب‌زنده‌دارانه عزیزه پس اگر شب زنده‌دار هستید و علاقه‌مند به فلسفه، روی لیستی که ریپلی کردم لمس کنید و دورت‌ی آموزشی خودتون رو انتخاب کنید و به آیدی من پیام بدید تا با پنج برابر کمتر از هزینه‌ی‌اصلی در تمامی دوره‌های آموزشی شرکت کنید. ❤️❤️❤️ دقت‌کنید این پست فقط تا پنج صبح معتبره و بعد حذف خواهد شد.

کانال تاملاتِ شبانه 👇👇 https://www.instagram.com/channel/AbY042HK-IZcMYDf/

نمونه‌ی بارز تاثیر پیشفرض‌ها و کلماتی که بار جنسی و ارزشی خاصی دارند و به همین جهت زندگی‌تباه‌کن هم هستند قتل رومینا اشرفی یا همین جنایت اخیر (کشته شدن دختری به دست پدرش در ایلام) بود. مورد قتل ناموسی بهترین گواه برای پیشفرضها و نقش و اهمیتشون در زندگی هست. افرادی که دست به چنین قتلهایی میزنن عموما تصورشون اینه که آبرمون رفته مثلا موردی که در اهواز رخ داد و برادری سر خواهرش رو برید و در کوچه و محله‌ی خودشون چرخوند، معتقد بود که خواهرش اونها رو بی آبرو کرده. حالا اگر شما ازش می‌پرسیدین که آبرو چیست؟ هاج و واج نگاتون میکرد و یک کلمه هم نمیتونست توضیح بده. چون هیچ نسبتی با تفکر و پرسش و پرسشگری و اندیشه نداشته و تمام قاموس فکری و عقیدتیش کلیشه‌ای بوده یعنی بر اساس کلیشه‌ها فکر میکرده زندگی میکرده رفتار میکرده و تمام زندگیش رو پیش میبرده. به همین دلیل وقتی ازش میپرسین که آبرو چیست سکوت میکنه. وقتی ازش می‌پرسین که این آبرو چیه که باعث میشه سر خواهرت رو هم براش از تنش جدا کنی، آیا خوردنیه؟ آیا یه موجود فیزیکیه؟ دست و پا داره؟ بین ما زندگی می‌کنه؟ اگه زندگی میکنه مرئيه یا نامرئيه؟ وقتی میره چطور میره؟ مثلا شال و کلاه میکنه میره مسافرت خارج از کشور یا قهر میکنه کلا از زمین و زمان محو میشه و بعد با ریختن خون دیگری دوباره بلیت میگیره بر میگرده؟ خب چیه این لامصب که بخاطرش دارین آدم میکشین؟ نمیدونن! تقصیری هم ندارن آموزش ندیدن. به قول راسل انسان‌ها احمق به دنیا نمیان احمق بودن نیاز به آموزش دارد. انسان‌ها به مرور احمق میشن. بر اساس محیط و موقعیت و جغرافیا و کلیشه‌های سنتی و فرهنگی و تاریخی‌ای که بهشون حقنه میشه تبدیل میشن به یه سری موجودات تکراری که همه شون کپی همه‌ن یعنی مو نمیزنن یکی مثل هزاران. همه شبیه هم مثل کله‌قندی که تو کارخونه تولید میشه و همه شبیه هم هستن و از روی یه قالب ساخته و پرداخته میشن. قتل ناموسی پیشفرضها و کلیشه‌ها

I found a great app to cut video and convert video to MP3. It's Video to MP3 Converter. It is completely free!Download it on Google Play:https://goo.gl/dtTVhs

چرا جنایت برای یکی، عین لذت است و فضیلت و برای دیگری عین خباثت و خیانت؟ بررسی پدیدارشناسانه‌ی فهم و تفسیر آدمی و مساله‌ی قتل‌های ناموسی برشی کوتاه از سلسله لایوهای شبانه (شب‌ها راس ساعت ۲۴)

چرا قت.ل ناموسی برای عموم افراد ساده‌تر و سهل‌تر می‌شود؟ چه عاملی مردم را به قت.ل ناموسی تشویق یا تحریک می‌کند؟

چه چیزی یک چیز رو برای الف به شدت لذت‌بخش و خوش‌آیند میکنه و در عین حال برای ب و جیم و ... به شدت دردناک و آزاردهنده؟ چه اصلی چه ملاکی؟