auditoriya statistikasi شاهان

Since the beginning of the war, more than 2000 civilians have been killed by Russian missiles, according to official data. Help us protect Ukrainians from missiles - provide max military assisstance to Ukraine #Ukraine. #StandWithUkraine

اخرین تخفیف برای شما دوستانی که میخوایید VIP شیلان رو تهیه کنید.😍 هزینه کانال فقط 32000 تومان 24000 تومان میباشد.💃🏻

کسانی که کد تخفیف دارند فقط تا فردا مهلت خرید VIP شیلان رو دارند. پیام کد تخفیف بالای بنر هست.

دختره چند سال منتظر بوده تا بزرگ بشه بتونه با پسره بخوابه😱💦🔞

⁠ -میخودم برام لباس علوس بخری، سفید و پف پفی باشه. -برات لباس عروس پف پفی هم میخرم. سرش رو روی سینه ی برهنه ام گذاشت و گفت: کی علوست میشم؟ -وقتی یه دختر بزرگ شدی، مثلا وقتی بیست سالت شد. سرش رو از روی سینم بالا آورد و خیره به صورتم گفت: یعنی لباس علوس میپوشم؟ موهاش رو نوازش کردم و گفتم: آره عروسک. -اونوقت منو مثل عمو مانی که خاله صنمو بوس کرد میبوسی؟ با ابرو های بالا رفته گفتم: من همیشه تو رو میبوسم خوشگلم! -نه، تو لپمو بوس میکنی، ولی دیدم عمو مانی لبای خاله صنمو بوس کرد! شیلان رو روی تخت گذاشتم و با اخم گفتم: دیگه از این حرفا نمیزنی، تو هنوز کوچیکی و اجازه نداری از این حرفا بزنی! -من کوچولو نیستم، میخوام علوس تو بشم، باید لبامم بوس کنی. شیطون تخس، خنده ام رو فرو خوردم و گفتم: اگر قول بدی دختر خوبی باشی وقتی هجده سالت شد اونوقت لباتو میبوسم، خوبه؟ -یعنی الان بوسم نمیکنی؟ دختر سه ساله ببین چه حرفایی میزنه😱😜🍓 https://t.me/+gYvHlhmPef44ZDZk https://t.me/+gYvHlhmPef44ZDZk ادامه اشو👇🏻😳 با جیغ بلند و پرت شدن جسم سنگینی روی بدنم از خواب پریدم. شیلان با جیغ روی شکمم نست و گفت: پاشــــو، پاشو آریاراد امشب وقتشه. چشمام رو مالیدم و طبق عادت دستم رو روی پاهای شیلان کشیدم که متوجه لخت بودن پاهاش شدم، خواب از سرم پری. با حیرت به شیلان کوچولوم خیره شدم که توی لباس خواب سفید چه دلبر شده، لباس توری بدون هیچ مرزی بدنش رو نشون میداد. با ناز خودش رو روی بدنم کشید و صورتش رو نزدیک صورتم آورد و گفت: الان دقیقا ۳ دقیقه است که وارد هجده سالگیم شدم. با دهنی آب افتاده تنها زمزمه کردم: خب... آروم انگشتش رو روی لبم کشید و گفت: یادت رفته آریا؟ خودت بهم قول دادی هر وقت هجده سالم شد لبمو میبوسی و منو عروس خودت میکنی! شوکه به سینه های برجسته اش که روی سینه ی برهنم بود خیره شدم و گفتم: یعنی... یعنی الان... باید ببوسمت؟ لباش رو مماس لبهام کرد و گفت: لازم نکرده عشقم، میخوام اولین بوسه امون رو خودم ازت بگیرم. لباش رو چفت لبام کرد و... بقیه اش رو بیا تو کانال بخون.😈👇🏻 https://t.me/+gYvHlhmPef44ZDZk https://t.me/+gYvHlhmPef44ZDZk آریاراد گرگی که بعد از این همه سال نفرین شده و هیچ جفتی نداره، با پیدا شدن کودک سه ساله ای به نام شیلان متوجه میشه که جفتش یک دختر کوچولوی خردساله که با شیطنت هاش... #گرگینه 🐺 #بزرگسالان 🔥 #صحنه_دار 🔞 #فانتزی 🤤 https://t.me/+gYvHlhmPef44ZDZk https://t.me/+gYvHlhmPef44ZDZk

کانال جدید سپیده شهریور👇🏻 از این پیام اسکرین شات بگیرید، این کد تخفیف شما خواهد بود.😘❤️ https://t.me/+gYvHlhmPef44ZDZk

پاک کنم لینکو؟

درصورتی که عضو کانال شدید از این پیام اسکرین شات بگیرید. کد تخفیف شما خواهد بود.😘👆🏻

سلام به همه دوستان عزیز❤️ به کسانی که از این ساعت عضو چنل دوم نویسنده بشن، به قید قرعه یک فایل از رمان های نویسنده به شما تعلق میگیره😍👇🏻 https://t.me/+gYvHlhmPef44ZDZk

سلام به همه دوستان عزیز❤️ به کسانی که از این ساعت عضو چنل دوم نویسنده بشن، به قید قرعه یک فایل از رمان های نویسنده به شما تعلق میگیره😍👇🏻 https://t.me/+gYvHlhmPef44ZDZk

⁠ -دختر مگه تو تا حالا پریود نشدی که نمیدونی باید این دستمال رو چجوری تو شورتت جا بدی؟ با خجالت گفتم: ار... ارباب... من... اولین بارمه که... که پریود میشم! ابرویی بالا انداخت و گفت: یعنی میگی دختری که زنم شده و باهاش سکس داشتم تا حالا پریود نشده بود؟ با یادآوری شب گذشته و مردونگی بزرگش لبی گزیدم و سری به نشونه منفی تکون دادم، اخمی کرد و دستوری گفت: دامنت رو دربیار یادت بدم. از خجالت دستام میلرزید و حتی نمیتونستم دستم رو تکون بدم، بهت و ترس رو که تو من دید عصبی دستش رو به بند کش دامنم گرفت و یهو پایین کشید که هینی کشیدم. خواستم دستش رو بگیرم که دیتم رو پس زد و گفت: بکش کنار دستت رو دختر جون! یادت نرفته که من شوهرتم. آروم زیر گوشم پچ زد: همین دیشب تا صبح سرم اون وسط بود و بلند بلند آه میکشیدی و جیغ میزدی، صدات تا وسط روستا رفته بود و همه صدای ناله های زن ارباب رو شنیده بودن، نکنه یادت رفته؟ صورتم سرخ شد و نگاهم رو به زمین دوختم، خنده ای کرد و شورتم رو تا زانوهام پایین کشید، دستمال پارچه ای رو تا کرد و وسط شوترم گذاشتم و گفت: اینو میزاری اینجا تا اگر خون اومد لباست کثیف نشه، باید حواست هم باشه پارچه رو دقیق بزاری وسط پاهات و عقب جلو نباشه. دستش رو روی کش شورتم گذاشت و خواست اون رو بالا بکشه اما منصرف شد، نگاهش رو به وسط پاهام دوخت و گفت: چرا ازت خون نیومده؟ با تته پته گفتم: آ... آخه... همین... همین الان از دستشویی اومدم. اخمی کرد و گفت: به من که دروع نمیگی، نکنه بخاطر اینکه با من نخوابی بهونه میاری؟ تند تند سری تکون دادم و مظلومانه گفتم: نه بخدا، خودم دیدم خون اومد ازم. دستش رو دراز کرد و به بدنم کشید و گفت: پس چرا الان تمیزه؟ بی هوا از برخورد دستش با تنم لرز کردم و آهی از بین لبام فرار کرد، با دیدن واکنشم ابرویی بالا انداخت و گفت: یه دختر شیطون اینجا هوس شیطونی کرده؟ آب دهنم رو قورت دادم و چشمام رو بستم، دستش رو دوباره جلو آورد با شیطنت حرکتش رو تکرار کرد، فوری دستم رو روی شونه هاش گذاشتم و کمی به جلو خم شدم، صدای دیگه دست خودم نبود. اما با دردی که زیر دلم پیچید آخی گفتم که صدای ارباب بلند شد: لعنتی گندش بزنن، تو واقعا پریود شدی؟ دستش رو بالا آورد که دیدم انگشت وسطش خونی شده و...🔞💦 بزن رو لینک زیر و ادامه اش رو بخون🤤👇🏻 https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0 https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0 آخه کی با دختر پریود اینکار رو میکنه؟ 😱🔞 اونم دختری که اولین بارشه پریود شده.🤦🏻‍♀💦

پارت اخر شاهان

برای خرید فایل به ایدی بالا پیام بدید😘👆🏻

📚رمان: #شاهان ✍️بقلم: سپیده شهریور 💰قیمت : 26 هزار تومان 📝 خلاصۀ رمان: ماهک زنی بیوه که در زندگی قبلی خود دچار ازار های زیادی از جانب همسرش شده، حالا مردی به اسم شاهان با دیدن ماهک در فاحشه خانه میخواد اون رو صیغه کنه که متوجه میشه ماهک دختر ساده ای هست و اون رو گول میزنه و به عقد خودش درمیاره اما... ♥️ژانر: #عاشقانه #درام #بزرگسالان #صحنه_دار 🔞 💳واریز به کارت: 6037697539303039 سپیده يوسف پور شهريور فیش واریزی خودتون رو به آیدی زیر بفرستید تا فایل برای شما ارسال بشه: @varizi_shahrivar اخطار‼️: این رمان شامل صحنه هایی هست که مناسب هر سنینی نمیباشد.

جوین شدید؟؟🤨😌 قبل اینکه این کانال پاک بشه جوین بشید که هم دیگه رو گم نکنیم.😘❤️

رمان جدید نویسنده 🤤🔞

⁠ -دختر مگه تو تا حالا پریود نشدی که نمیدونی باید این دستمال رو چجوری تو شورتت جا بدی؟ با خجالت گفتم: ار... ارباب... من... اولین بارمه که... که پریود میشم! ابرویی بالا انداخت و گفت: یعنی میگی دختری که زنم شده و باهاش سکس داشتم تا حالا پریود نشده بود؟ با یادآوری شب گذشته و مردونگی بزرگش لبی گزیدم و سری به نشونه منفی تکون دادم، اخمی کرد و دستوری گفت: دامنت رو دربیار یادت بدم. از خجالت دستام میلرزید و حتی نمیتونستم دستم رو تکون بدم، بهت و ترس رو که تو من دید عصبی دستش رو به بند کش دامنم گرفت و یهو پایین کشید که هینی کشیدم. خواستم دستش رو بگیرم که دیتم رو پس زد و گفت: بکش کنار دستت رو دختر جون! یادت نرفته که من شوهرتم. آروم زیر گوشم پچ زد: همین دیشب تا صبح سرم اون وسط بود و بلند بلند آه میکشیدی و جیغ میزدی، صدات تا وسط روستا رفته بود و همه صدای ناله های زن ارباب رو شنیده بودن، نکنه یادت رفته؟ صورتم سرخ شد و نگاهم رو به زمین دوختم، خنده ای کرد و شورتم رو تا زانوهام پایین کشید، دستمال پارچه ای رو تا کرد و وسط شوترم گذاشتم و گفت: اینو میزاری اینجا تا اگر خون اومد لباست کثیف نشه، باید حواست هم باشه پارچه رو دقیق بزاری وسط پاهات و عقب جلو نباشه. دستش رو روی کش شورتم گذاشت و خواست اون رو بالا بکشه اما منصرف شد، نگاهش رو به وسط پاهام دوخت و گفت: چرا ازت خون نیومده؟ با تته پته گفتم: آ... آخه... همین... همین الان از دستشویی اومدم. اخمی کرد و گفت: به من که دروع نمیگی، نکنه بخاطر اینکه با من نخوابی بهونه میاری؟ تند تند سری تکون دادم و مظلومانه گفتم: نه بخدا، خودم دیدم خون اومد ازم. دستش رو دراز کرد و به بدنم کشید و گفت: پس چرا الان تمیزه؟ بی هوا از برخورد دستش با تنم لرز کردم و آهی از بین لبام فرار کرد، با دیدن واکنشم ابرویی بالا انداخت و گفت: یه دختر شیطون اینجا هوس شیطونی کرده؟ آب دهنم رو قورت دادم و چشمام رو بستم، دستش رو دوباره جلو آورد با شیطنت حرکتش رو تکرار کرد، فوری دستم رو روی شونه هاش گذاشتم و کمی به جلو خم شدم، صدای دیگه دست خودم نبود. اما با دردی که زیر دلم پیچید آخی گفتم که صدای ارباب بلند شد: لعنتی گندش بزنن، تو واقعا پریود شدی؟ دستش رو بالا آورد که دیدم انگشت وسطش خونی شده و...🔞💦 بزن رو لینک زیر و ادامه اش رو بخون🤤👇🏻 https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0 https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0 آخه کی با دختر پریود اینکار رو میکنه؟ 😱🔞 اونم دختری که اولین بارشه پریود شده.🤦🏻‍♀💦

کانال انتقال پیدا کرد❌ https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0

کانال انتقال پیدا کرد❌ https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0

کانال انتقال پیدا کرد❌ https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0

کانال انتقال پیدا کرد❌ https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0

کانال انتقال پیدا کرد❌ https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0

کانال انتقال پیدا کرد❌ https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0

سانسوری شاهان درکانال زیر😜👇🏻🔞 https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0

کانال انتقال پیدا کرد❌ https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0

کانال انتقال پیدا کرد❌ https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0

کانال انتقال پیدا کرد❌ https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0

اینستاگرام نویسنده برای اینکه هم رو گم نکنیم👇🏻 https://www.instagram.com/sepidehshahrivar سانسوری ها هم در کانال زیر هست کافیه سرچ کنی #سانسوری_شاهان🔞 https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0

کانال انتقال پیدا کرد❌ https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0

کانال انتقال پیدا کرد❌ https://t.me/+tW4Cg90IWQowMTE0