هذه الخدمة مُتوفّرة أيضًا بلغتك. لتغيير اللغة، اضغطEnglish
Best analytics service

Add your telegram channel for

  • get advanced analytics
  • get more advertisers
  • find out the gender of subscriber
الفئة
لغة وموقع القناة

audience statistics سید مهدی موسوی

اشعار، ترانه‌ها، داستان‌ها و... مرا فقط از این کانال و همچنین اینستاگرام، فیس‌بوک و کانال یوتیوب شخصی‌ام دنبال کنید 
25 689+8
~4 372
~46
16.49%
تقييم تيليجرام العام
عالميًا
32 579المكان
من 78 777
5 500المكان
من 13 357
في الفئة
375المكان
من 857

جنس المشتركين

تعرف على عدد كل من المُشتركين الذّكور والإناث على القناة.
?%
?%

لغة الجمهور

معرفة توزيع المشتركين في القناة حسب اللغة
الروسية?%الإنجليزية?%العربيّة?%
نمو القناة
رسم توضيحيجدول
ي
أ
ش
س
help

جار تحميل البيانات

فترة تواجد المستخدم على القناة

اعرف كم من الوقت قضى المُشتركون على القناة.
حتى أسبوع?%المؤقتات القديمة?%حتى شهر?%
الزيادة في المُشتركين
رسم توضيحيجدول
ي
أ
ش
س
help

جار تحميل البيانات

Hourly Audience Growth

جار تحميل البيانات

Time
Growth
Total
Events
Reposts
Mentions
Posts
Since the beginning of the war, more than 2000 civilians have been killed by Russian missiles, according to official data. Help us protect Ukrainians from missiles - provide max military assisstance to Ukraine #Ukraine. #StandWithUkraine
آن چشم‌ها که آخر بدمستی من است آن چشم‌ها که هی همه‌ی هستی من است در تاکسی نشسته به من فکر می‌کنند همراه دختری که بغلدستی من است! آن چشم‌های خیره‌شده توی دفترم که گریه می‌کنند به شب‌هات در سرم هر بار می‌نویسمشان، می‌نویسم و... هر بار در مقابلشان کم می‌آورم این غم میان سرخوشیِ گیجِ آبجو از من شروع می‌شود و چشم‌های تو از من شروع می‌شود و آن دو چشمِ تر که عاشق منند و من از هرچه بیشتر! از بوسه‌ی نداده‌ی تو، توی خانه‌ام از چشم‌هات، از قفس عاشقانه‌ام از تو که نیستی و من انگار مرده‌ام از من که سال‌هاست به بن‌بست خورده‌ام از من: در ابتدای خودش انتها شده از من که پاک عاشق آن چشم‌ها شده از من که در میان عطش گریه می‌کند شب‌ها کنار بی‌کسی‌اش گریه می‌کند شب‌های دوست دارمت و روزهای بد شب‌های من که مال تو هستند تا ابد شب‌های چشم‌های تو و بی‌قراری‌ام شب‌های دوست دارمت و دوست داری‌ام! از التماس گریه که هی عاشقم بشو از من شروع می‌شود و چشم‌های تو از چشم‌های شبزده‌ی در مقابلم که جیغ می‌زنند تو را در تهِ دلم آن چشم‌های مسئله‌دارِ همیشه‌خواب مثل سؤال‌های من از عشق، بی‌جواب از آن دو چشم مستِ به آتش کشیده‌ام از من که خواب بوده‌ام و خواب دیده‌ام «خواب دو تا ستاره‌ی قرمز» که نیستیم بیدار می‌شدیم و فقط می‌گریستیم بیدار/ می‌شدیم دو تا استکان پُر از... بیدار/ می‌شدیم دو تا چشمِ دلخور از... از چی؟ کجا؟ چگونه؟ چرا؟ از کدام؟ کِی؟ بیدار می‌شدیم دقیقاً چهارِ «دی» بیدار می‌شدیم در « آذر» که سوختم بیدار می‌شدیم و مرا می‌فروختم به چی؟! به آن دو چشم که باران گرفته بود که حسّ‌و‌حال چندم «آبان» گرفته بود چندم؟! سؤال مسخره‌ای که تو نیستی چندم؟! که در تمامی آبان گریستی چندم؟! که فکر می‌شدم از من به هیچ‌چیز بس کن! نپرس!! خسته‌ام و خسته‌تر عزیز... خسته شبیه درصدی از احتمال‌ها بس کن! نپرس!! خسته‌ام از این سؤال‌ها مثل تویی که چندم آبان ادامه داشت که می‌گریست در من و باران ادامه داشت مثل تویی که این‌همه در تاکسی، منی! هی با خودت کنار خودت حرف می‌زنی هی با خودت که از خود من ناامیدتر بدجور عاشقی و من از تو شدیدتر! مثل دو چشم خسته که در من نشسته است مثل دو چشم خسته که بدجور خسته است یک جفت چشمِ خیسِ بغلدستی شما یک تاکسی به مقصدِ یک‌مشت هیچ‌جا دستان دور ما و تماسی بدون حس یک عمر استرس، همه‌ی عمر استرس دستان دور ما و دو تا چشم آشنا یک جفت چشم، مثل دقیقاً خود شما! یک جفت چشم، حاصل یک‌عمر خستگی من این‌طرف، نتیجه‌ی یک دل‌نبستگی! من این‌طرف، صدای غم‌انگیز باد که... تو آن‌طرف، همان زن بی‌اعتماد که... که با تنش به پوچی من حرف می‌زند که حرف می‌زند، از زن حرف می‌زند! که مثل اشتباه من از عشق، تازه است مانند خواب‌های خودت بی‌اجازه است که فکر می‌کند به من و عمق دردها زل می‌زند به آلت جنسی مردها! زل می‌زند به این‌همه تکرارِ پشتِ‌هم زل می‌زند به غم، همه‌ی زندگیش، غم! حس می‌کند که آخر این راه بسته است که خسته است، مثل خود مرگ خسته است که خسته است مثل زنی توی بسترت که خسته است خسته‌تر از دردِ در سرت... مثل دو چشم که ته بدمستی تو است مثل دو چشم که همه‌ی هستی تو است مثل تویی که در ته درّه هنوز هم... همراه دختری که بغلدستی تو است سید مهدی موسوی
عرض المزيد ...
980
51
شیدا عشق را کمال دیوانگی می‌داند. اینکه کسی را آن‌قدر دوست داشته باشی که اگر احساس کنی سردش شده، بدون یک لحظه مکث، بنزین را بریزی روی خودت و آتش بزنی! شیدا به وجود چنین عشقی باور دارد حتی اگر در جهان، نمونه‌ای برای آن وجود نداشته باشد. او برای ایمان به وجود چیزی، به عینیت نیاز ندارد. هزار و چند شب 📚
1 628
37
#سهراب_سپهری در ویژه‌برنامه‌ی با اجرای با ۱۵ موزیک‌ویدئو از زیباترین اشعار سهراب و حرف‌هایی پیرامون اشعار او اگر پخش زنده‌ی برنامه را ندیده‌اید تکرار آن را در اینجا ببینید:
سهراب سپهری در برنامه بامداد با اجرای مهدی موسوی
@MehdiMousavi برنامه بامداد، برنامه‌ای مخصوص شعر و موسیقی هر جمعه عصر از شبکه ماهواره‌ای چنل وان با اجرای سید مهدی موسوی برای شعرخوانی در زمان اجرای برنامه تماس بگیرید یا دکلمه‌هایتان را به واتساپ مجله ادبی بامداد بفرستید. Mehdi Moosavi
2 050
8
بامداد تا دقایقی دیگر...
499
0
به‌علت تغییر ساعت در آمریکا و اروپا برنامه‌ی بامداد در بهار و تابستان پنج‌شنبه‌ها یک ساعت زودتر و در ساعت ۱۸ به‌وقت تهران پخش خواهد شد. (۱۶:۳۰ به وقت اروپای مرکزی) شعر و موسیقی و ترانه با واتساپ برنامه تماس بگیرید و شعر بخوانید: 4740572356 اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید می‌توانید برنامه را زنده از اینجا ببینید: یا مهدی موسوی
2 312
2
مگر می‌شود آدم از خوشبختی پشیمان بشود؟... :)
2 214
13
شهریور است و شهر ما عمری‌ست پاییز است چیزی نمی‌گویم که می‌دانی دلم چیز است این روزها... این روزها بدجور بی‌رحمند این هیچ‌کس‌هایی که دردت را نمی‌فهمند
2 185
36
شهریور است و شهر ما عمری‌ست پاییز است چیزی نمی‌گویم که می‌دانی دلم چیز است مهدی موسوی
2 432
42

4_695743491740859334.mp3

3 686
70
از یاد بردم خاطراتی که ندارم رو روزای خوبم رو، قشنگی بهارم رو بوی خوش موهات، تنها یادگارم رو! آدم توو غربت ذرّه ذرّه ذرّه می‌پوسه
4 595
60
دوستان عزیزم ظاهرا محدودیتی برای اکانت توانا ایجاد شده که قادر به آغاز لایو و مصاحبه نیستم. من در تلاشم برای شروع گفتگو و اگر حل نشد، گفتگو با مهمان عزیز برنامه به جمعه‌ی بعد موکول خواهد شد. از صبر و مهربانی شما سپاسگزارم 💚❤️
4 802
0
تقدیم به پرنده ی ناباورم غزل تقدیم به همیشه ی غم: دخترم غزل... سید مهدی موسوی
5 337
15
برنامه‌ی این هفته با موضوع جنگ و و هنرمندان پاچه‌خار!! اگر بامداد را به‌طور زنده از ماهواره ندیده‌اید تکرارش را در اینجا ببینید:
برنامه زنده بامداد ویژه جنگ ایران و اسرائیل با اجرای مهدی موسوی
@MehdiMousavi برنامه بامداد، برنامه‌ای مخصوص شعر و موسیقی هر جمعه عصر از شبکه ماهواره‌ای چنل وان با اجرای سید مهدی موسوی برای شعرخوانی در زمان اجرای برنامه تماس بگیرید یا دکلمه‌هایتان را به واتساپ مجله ادبی بامداد بفرستید. Mehdi Moosavi
4 500
1
تا دقایقی دیگر با برنامه‌ی بامداد ویژه‌ی هنر و جنگ ایران و اسرائیل!
446
1

Zarin-Bonbast.mp3

4 064
47
به‌علت تغییر ساعت در آمریکا و اروپا برنامه‌ی بامداد در بهار و تابستان پنج‌شنبه‌ها یک ساعت زودتر و در ساعت ۱۸ به‌وقت تهران پخش خواهد شد. (۱۶:۳۰ به وقت اروپای مرکزی) شعر و موسیقی و ترانه با واتساپ برنامه تماس بگیرید و شعر بخوانید: 4740572356 اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید می‌توانید برنامه را زنده از اینجا ببینید: یا مهدی موسوی
Kanal Yek Live Stream
Kanal Yek on Parsa TV, Free Live TV Channels HD Quality
4 953
4
تا دقایقی دیگر در کلاب‌هاوس در اینجا خواهم بود:
برای«یه زندگی معمولی»؛«حق مسلم» افراد «ضد ولایت فقیه» کجاست؟ - Clubhouse
*مهمانان: رعنا سلیمانی (نویسنده‌ی چند رمان و داستان کوتاه در ستایش زندگی)، رضا نجفی (مترجم، نویسنده و منتقد ادبی)، مهدی موسوی (شاعر و نویسنده) و شمای صاحب‌نظر
4 260
7
ای لحظه‌ی عزیمت من، از من! ای شانزده دقیقه‌ی طوفانی ای «آخرین صدای صداهایم» ای مکث روی نقطه‌ی پایانی پیدای از تمام جهان، پنهان! ای دوزخِ فرشته‌تر از انسان ای حسّ خلسه‌آور اطمینان در گرمی لباس زمستانی ای «ساعتِ چهارِ» هماغوشی ای حرف‌های موقع خاموشی ای غیرممکن است فراموشی! مانند بوسه در شب بارانی ای خارج از تصّور و محدوده ای کشوری که مال خودم بوده! ای انتهای آن‌همه بیهوده ای «ابتدای این‌همه ویرانی» ای انتظارِ پستچیِ در راه دلتنگیِ عجیب‌ترِ هر ماه ای لحظه‌ی فریب‌تر از روباه ای حسّ خوبِ قبل پشیمانی! هر صید توی دام، پر از ترس است دنیای بی‌دوام پر از ترس است خرگوش چشم‌هام پر از ترس است باید مرا به سینه بچسبانی «ای یار!» ای رهاشده از بسیار! ایمان مطلقی وسط انکار! تردید یک پیامبری انگار بعد از نزول آیه‌ی شیطانی ای آخرین رسیده به دادِ من بی‌عقلی همیشه زیاد من این پیک را بنوش به یاد من پس زنده باد مستی و نادانی! آواز می‌کنی نفسِ خود را آزادیِ پُر از هوسِ خود را! ترجیح می‌دهی قفس خود را مانند یک پرنده‌ی زندانی در چشم تو غمی‌ست که می‌دانم باران نم‌نمی‌ست که می‌دانم در تو جهنمی‌ست که می‌دانم در من جهنمی‌ست که می‌دانی ای بوسه‌هات شربت خواب‌آور با من بمان در این شبِ ناباور! یک شانزده دقیقه‌ی بی‌آخر یک شانزده دقیقه‌ی طولانی... مهدی موسوی
عرض المزيد ...
9 425
252
 بی‌رمق… ناامید… بی‌صیاد! طعمه‌ی نیم‌مرده‌ای بودم هرچه خود را حساب می‌کردم چک برگشت‌خورده‌ای بودم مثل یک دستبند طولانی ترک زندان به مقصد زندان پشت یک‌عمر جاده پیدا شد شهر کابوس‌های من: تهران… سعی کردم که گریه‌ات نکنم مثل یک مرد کاملاً عادی در دلم از تو انقلابی بود نرسیدم ولی به آزادی مهدی موسوی
5 838
139
بغل گرفته مرا سفت بدون هیچ سؤالی به او چگونه بگویم که دوستی‌ست خیالی؟! رفیقِ تا به همیشه بدون آشتی و قهر به او که کودکی‌ام را نجات داد از این شهر که ایستاده کنارم هر آن کجا که نیاز است به او که شانه‌ی گریه به او که محرمِ راز است کسی که سنگ صبور است همیشه خنده به غم کرد اگر که ترس بَرَم داشت تمام شب بغلم کرد مرا که تنها بودم به خانواده‌‌ی خود برد به خاطر من از آنها هزار دفعه کتک خورد مهم نبود چه می‌شد همیشه بود کنارم برای من که به جز او نداشتم... و ندارم! کسی که منتظرم بود میان خانه‌ی خالی به او چگونه بگویم که دوستی‌ست خیالی؟! که ما بزرگ شدیم و نیازمان به رهایی‌ست که ما بزرگ شدیم و زمان، زمان جدایی‌ست کنار بسته‌ای از قرص نشسته توی اتاقش شبیه گربه‌ی تنها میان حلقه‌ی آتش برادرش می‌گوید بس است این‌همه بازی که تا کجا می‌خواهی خیال تازه بسازی؟! زنش به او می‌گوید که من وجود ندارم که من وجود ندارم که من وجود ندارم... از این‌همه می‌ترسم درون مغزم انگار پرنده‌ای می‌میرد - «نه! واقعیّت دارم!...» مرا بغل می‌گیرد زنش نشسته کنارش میان لرزشِ دامن شبیه یک تهدید است که جای اوست... و یا من! و گریه می‌کند آرام برای لحظه‌ی رفتن از این‌همه می‌فهمم که جای اوست... و یا من! نگاه می‌کنم از خود به عکس‌های به دیوار نه! من وجود ندارم! برای حتّی یک بار کنار او می‌خوابم نگاه سردش خالی‌ست مردّدم که بگویم منم! کسی که خیالی‌ست تنِ تب‌آلودش را میان خود می‌گیرم زمان، زمان جدایی‌ست بگو بمیر! بمیرم! نه بسته‌ی قرصش را... نه گریه‌های زنش را... نه حرف‌های برادر نه هر تصوّر دیگر اثر نداشت به رویش کنار پنجره رفتیم مرا گرفت در آغوش و خواست تا که نترسم که واقعیّت دارم! و هرچه جز من و او هست توهّم است و خیال است گرفت دست مرا و میان ابر پریدیم... مهدی موسوی
عرض المزيد ...
6 617
119
در دریا احساس عطش سخت‌تر است بودن با مُشتی تنِ‌لش سخت‌تر است دنیا سخت است... کار دنیا سخت است... اما دوری از همه‌اش سخت‌تر است مهدی موسوی
8 287
99
اگر برنامه‌ی بامداد را این هفته از ماهواره ندیده‌اید تکرار آن را می‌توانید در این لینک تماشا کنید تنها برنامه‌ی زنده‌ی ادبی در شبکه‌های فارسی‌زبان:
شعر و موسیقی در برنامه بامداد با اجرای مهدی موسوی از کانال وان
@MehdiMousavi برنامه بامداد، برنامه‌ای مخصوص شعر و موسیقی هر جمعه عصر از شبکه ماهواره‌ای چنل وان با اجرای سید مهدی موسوی برای شعرخوانی در زمان اجرای برنامه تماس بگیرید یا دکلمه‌هایتان را به واتساپ مجله ادبی بامداد بفرستید. Mehdi Moosavi
7 723
5
به‌علت تغییر ساعت در آمریکا و اروپا برنامه‌ی بامداد در بهار و تابستان پنج‌شنبه‌ها یک ساعت زودتر و در ساعت ۱۸ به‌وقت تهران پخش خواهد شد. (۱۶:۳۰ به وقت اروپای مرکزی) شعر و موسیقی و ترانه با واتساپ برنامه تماس بگیرید و شعر بخوانید: 4740572356 اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید می‌توانید برنامه را زنده از اینجا ببینید: یا مهدی موسوی
6 187
1
صدات، پیچش موهات، گرمی دستت نبوغ له‌شده‌ی غیرقابل‌ادراک تمام خستگی‌ات، ناامیدی‌ات، رنجت خلاصه توی کفن شد... و دفن شد در خاک صدات نیست از اینجای قصه تا به ابد هنوز شوک‌زده‌ام پای گوشی تلفن خبر بد است... دروغ است... دست‌های تو گرفته است مرا در بغل که گریه نکن صدات نیست از اینجای قصه تا به ابد صدای بوق شب و اگزوز موتورها بود تو در کنار من و گریه‌کردنم بودی جنازه‌ات وسط جشن لاشخورها بود صدات نیست از اینجای قصه تا به ابد صدات نیست که با غسل خون، خوشی نکنم! رهام کردی و رفتی، رها شدن سخت است! به من دلیل بده تا که خودکشی نکنم صدات نیست از اینجای قصه تا به ابد چه مانده است، به‌جز بغض و زخم‌های عمیق؟! چگونه بعد تو؟! اصلا چرا؟! چه جور؟! چقدر؟! نمی‌توانم دیگر... مرا ببخش رفیق! صدات نیست از اینجای قصه تا به ابد ولی نخواه که این درد را سکوت کنم «کدام قله؟! کدام اوج؟!»... نیستی و فقط از این به بعد قرار است که سقوط کنم چه بود جرم من و تو، به غیر عشق و جنون؟! که خوب ماندی و ماندم در این زمانه‌ی بد من و تو ریل قطاریم، ماه و خورشیدیم نمی‌رسیم به هم، تا همیشه، تا به ابد مهدی موسوی
عرض المزيد ...
7 239
105
اگر تمایل به پخش شعرهایتان در برنامه‌ی زنده‌ی «بامداد» از «کانال وان» دارید. شعرهایتان را به‌صورت فایل صوتی یا ویس ضبط کنید و به واتساپ برنامه بفرستید: 4740572356 یا پنج‌شنبه‌ها در هنگام پخش برنامه با این شماره در واتساپ تماس بگیرید و شعر بخوانید. «بامداد» می‌خواهد صدای شما و ادبیات فارسی باشد ❤️
5 819
20
پیچیده است عشق، هیولایی گاهی شبیه خودکشیِ «تختی»ست گاهی تفاوتی‌ست عذاب‌آور تصویرهای راحتی از سختی‌ست گاهی تلاشِ یافتنِ یک مو روی لباسِ بر سرِ جارختی‌ست! اما برای ما که جنون داریم هر چیز هست، معنی خوشبختی‌ست!
6 325
58
می‌گه بزن بریم از شب دوباره بسته ساکش رو امید ترسناکش رو ولی تو این اتاق سرد به‌جز یه اسب چوبی نیست می‌گه برقص دیوونه! بذار بخنده این خونه می‌گه برقص و می‌دونه میون این‌همه تابوت که جای پایکوبی نیست دو تا درخت غمگینیم با یه نگاه افسرده دو شاخه‌ی گره‌خورده تو جشن ارّه‌برقی‌ها صدای دارکوبی نیست می‌گه من و تو خوشبختیم با سختیا که تو راهه با زندگی که کوتاهه تو افقی که ما هستیم منظره‌ی غروبی نیست می‌گه با اینکه غمگینیم با اینکه خونه تاریکه روزای خوب نزدیکه ولی چشاش پر از اشکه دروغگوی خوبی نیست! ورمی‌دارم از اون خونه یه دونه اسب چوبی رو دو چشم غرق خوبی رو یه ساک غرق امّیدو یه انتظار خورشیدو می‌گم بزن بریم از شب... مهدی موسوی
عرض المزيد ...
6 993
84
شیدا می‌گوید که کوآلاها به‌ خاطر خنک بودن تنه‌ی درختان، آن‌ها را بغل می‌کنند. می‌گوید که کوآلاها فقط برگ اکالیپتوس می‌خورند اما به درخت اقاقیا می‌چسبند چون تنه‌ی خنک‌تری دارد و آب کمتری از دست می‌دهند. همین حقیقت‌های علمی که صبح تا شب، بی‌قاعده از دهان شیدا درمی‌آید، مرا می‌ترساند. من اگر برگ اکالیپتوس می‌خوردم، حتما درخت اکالیپتوس را هم بغل می‌کردم. حتماً هزاران سال قبل، کوآلاهایی بوده‌اند که درخت اکالیپتوس را بغل می‌کرده‌اند اما انتخاب طبیعی بی‌رحم است و آن موجودات خیانتکاری باقی مانده‌اند که به اقاقیاها چسبیده‌اند و آب کمتری در روز از دست داده‌اند... 📚هزار و چند شب مهدی موسوی
عرض المزيد ...
6 448
68
اشعار و زندگی او به همراهی شعرخوانی و موسیقی در برنامه‌ی زنده‌ی با اجرای اگر برنامه‌ی این هفته را از دست داده‌اید می‌توانید تکرارش را در اینجا ببینید:
اقبال لاهوری در برنامه زنده بامداد و شعر و موسیقی با اجرای مهدی موسوی Mehdi Moosavi
@MehdiMousavi برنامه بامداد، برنامه‌ای مخصوص شعر و موسیقی هر جمعه عصر از شبکه ماهواره‌ای چنل وان با اجرای سید مهدی موسوی برای شعرخوانی در زمان اجرای برنامه تماس بگیرید یا دکلمه‌هایتان را به واتساپ مجله ادبی بامداد بفرستید. Mehdi Moosavi
5 847
4
به‌علت تغییر ساعت در آمریکا و اروپا برنامه‌ی بامداد در بهار و تابستان پنج‌شنبه‌ها یک ساعت زودتر و در ساعت ۱۸ به‌وقت تهران پخش خواهد شد. (۱۶:۳۰ به وقت اروپای مرکزی) شعر و موسیقی و ترانه با واتساپ برنامه تماس بگیرید و شعر بخوانید: 4740572356 اگر به ماهواره و «کانال وان» دسترسی ندارید می‌توانید برنامه را زنده از اینجا ببینید: یا مهدی موسوی
4 150
7
آخر تحديث بتاريخ: ١١.٠٧.٢٣
سياسة الخصوصية Telemetrio