El servicio también está disponible en su idioma. Para cambiar el idioma, presione Española
Best analytics service

Add your telegram channel for

  • get advanced analytics
  • get more advertisers
  • find out the gender of subscriber
الفئة
لغة وموقع القناة

audience statistics مهدی رستم‌پور

instagram.com/rostampour.mehdi 
74 382-31
~74 486
~0
99.63%
تقييم تيليجرام العام
عالميًا
14 632المكان
من 78 777
2 234المكان
من 13 357
في الفئة
259المكان
من 1 121

جنس المشتركين

تعرف على عدد كل من المُشتركين الذّكور والإناث على القناة.
?%
?%

لغة الجمهور

معرفة توزيع المشتركين في القناة حسب اللغة
الروسية?%الإنجليزية?%العربيّة?%
نمو القناة
رسم توضيحيجدول
ي
أ
ش
س
help

جار تحميل البيانات

فترة تواجد المستخدم على القناة

اعرف كم من الوقت قضى المُشتركون على القناة.
حتى أسبوع?%المؤقتات القديمة?%حتى شهر?%
الزيادة في المُشتركين
رسم توضيحيجدول
ي
أ
ش
س
help

جار تحميل البيانات

Hourly Audience Growth

جار تحميل البيانات

Time
Growth
Total
Events
Reposts
Mentions
Posts
Since the beginning of the war, more than 2000 civilians have been killed by Russian missiles, according to official data. Help us protect Ukrainians from missiles - provide max military assisstance to Ukraine #Ukraine. #StandWithUkraine
داغدار ۱۴۰۱م، نه ۱۴۰۰ سال پیش

IMG_2147.MP4

70 300
2 330
چگونه از یک عُمر ایجاد مزاحمت خیابانی برای دختران اکباتان، و ضبط کلیپ خالتور «پری عروس بندر» برای شبکه‌های لس‌آنجلسی، ناگهان بشویم مدیرعامل ذوب آهن {از مهم‌ترین و متمول‌ترین باشگاه‌های ایران}

nokyesa.MOV

78 849
2 299
⚽️ «تفاوت یوونتوس با شمس آذر قزوین» فدراسیون فوتبال، شمس‌آذر را به دلیل ''سند مجعول، تزویر و فریب فدراسیون'' برای استفاده از بازیکن غیر قانونی در ۹ مسابقه از لیگ دسته اول، به سه امتیاز جریمه در لیگ برتر محکوم کرده. این پرونده فساد، فقط به زور و نفوذ سایپا باز شد. اما برق‌آسا، سر و تهش را یکی کردند. در خصوص هشت بازی دیگر، چون حریفان شکایت نکرده‌اند، چپاولگران فدراسیون با ختم صلوات، روی پرونده تیمی که با تقلب به لیگ برتر صعود کرده خاک ریختند! باشگاه‌های بزرگ ایتالیا از یوونتوس تا لاتزیو، میلان و فیورنتیتا، برای تخلفاتی که در فوتبال ما جرم نیست، نقره ‌داغ شدند: خلع قهرمانی. مجازات زندان. محکومیت‌های گزاف مالی. محرومیت‌های طولانی و حتی مادام‌العمر مدیران. لغو حضور در لیگ‌های اروپایی. سقوط به سری C و B. همچنین کسر امتیاز تا منفی ۳۰. آنیلی با آن عظمتش در ثروت‌سازی برای صنایع ایتالیا، مردی که اگر هزاران تاج و ماجدی را روی هم بچینی، در حد جاروکش دفترِ دربانِ کوچکترین کارخانه‌اش هم نیستند، از هر فعالیتی در فوتبال محروم می‌شود. فوتبال ایران برعکس است. اگر فاسد نباشی یا چشمت را به روی فساد نبندی، حذفت می‌کنند. پرونده جعل هویت بازیکن گابنی گل‌گهر که گزارش پلیس فتا هم ضمیمه‌اش بود، بجای بازنشستگی اجباری قلعه‌نویی، باعث ارتقای او شد تا با نردبان نهادها و ارگان‌ها به سرمربیگری تیم ملی برسد. سران فدراسیون برای چند دلار پورسانت از مدیران تبهکار و تحت تعقیب شرکت غیر قانونی شرط‌بندی 1Xbet، تیم ملی را در جام قلابی قماربازان, به مصاف افغانستان و قرقیزستان فرستادند. در فوتبالی که سرانش سراپا غارتگرند، امید به فسادستیزی، خواب و خیال مغزهای معیوب است.
عرض المزيد ...
83 694
665
📝 «درباره حسین قربانزاده» سه ماه پیش رئیس سازمان خصوصی در مناظره با حاج فتل، از دزدی‌های او گفت. حقایقی که همه می‌دانستند اما شنیدنش از صداوسیما دلچسب است. خشنودی بینندگان باعث شد ایشان با تکبر و توهم سایر محصلین حوزه-دانشگاه امام صادق، گمان کند نسخه جادویی و شفابخش فوتبال حکومتی، در جیب اوست. از این رو، جدولی طنزآمیز مرتکب شده. مدیران فوتبال را رده‌بندی کرده و همان ورق پاره را به مثابه دستورالعمل متقن، سند حقانیت خودش دانسته! کوتاه بیا عمو جان. کدام خصوصی‌سازی؟ در این «اقتصاد غارتی»، هر نهادی به فراخور زور و نفوذش سهم و غنائم خود را برمی‌چیند. از خصوصی‌سازی فقط سازمانش را داریم که تو را هم از خبرگزاری قرآنی ایکنا آوردند آنجا تا نقش دکور را ایفا کنی. فوتبالی که برای پست و استوری همدلانه با مردم، حق تمدید با اسطوره‌اش را ندارد، فوتبالی که تماشاگرش در امتداد فصل ممکن است میلگرد از لای بلوک‌های پوسیده خشتکش را پاره کند، فوتبالی که حق پخشش را می‌دزدند، از وزیر تا فدراسیون و قربانزاده، لفاظی‌هایتان برای دوستدارانش ناسزاست. فوتبالی که میلیون‌ها هوادار حتی با پیش‌خرید ، به اندازه انتخاب دربان باشگاه اختیار ندارند. فوتبالی که سردبیر دلال سایت رانتخوار، به واسطه بده‌بستان با میز ورزش اطلاعات سپاه، آزادانه تیم ملی و باشگاه‌ها را می‌دوشد. فوتبال‌مان به غده‌ای چرکین مبتلاست که علاجش فقط پایان جمهوری اسلامی است، نه نمره‌بندی ناشیانه شما. با سطح‌بندی و نمرات کیلویی در جدول کتره‌ای جنابعالی، فقط حسن کچل می‌رود و کچل حسن می‌آید که در بی لیاقتی و ناآگاهی یکسانند. کاری هم از پیش نمی‌برید جز جابجایی مهره‌های سوخته و نیمسوزتان. احتراماً عُق. وقتی بروید، آزادی بیاید و ایران نفسی تازه کند، و اموال چپاول‌ شده‌شان را پس می‌گیرند و مردم عهده‌دار اداره باشگاه محبوب‌شان می‌شوند. خواهید دید که مانند الهلال و الاتحاد بازیکن می‌گیرند.
عرض المزيد ...
84 460
373
مدیران همه تیم‌ها بازیکن گرفتند، مدیر استقلال ملّا ‌آورد! حجت کریمی نه در تمدیدها موفق بود نه در جذب بازیکن جدید. تیمش با مشکل دروازه‌بان، دفاع وسط، و ... مواجه است. به جای همه این‌ها پیش از رفتنش، حجت‌الاسلام مالک را معاون فرهنگی کرد. ۱۸ سال پیش، نماز میت یکی از بستگان کاظم اولیایی مدیرعامل وقت استقلال، توسط فرهاد مالک اقامه شد. ملّای زبل از همان گورستان، خودش را با تمام مضراتش وارد فوتبال کرد و دیگر خارج نشد. آخوند سرِ قبر، ترقی کرد و شد مشاور فرهنگی استقلال. کانال زد به فدراسیون فوتبال و تیم‌های ملی. ملّای مراسم بدرقه. آخوند ناظر بر جام جهانی ۲۰۱۸. همچنین پیشنماز فدراسیون فاسد فوتبال.
عرض المزيد ...
64 991
779
هواپیمای تیم ملی برزیل در جام جهانی فوتبال زنان، مزین به چهره ایراندخت، مهسا امینی🖤🕯🥀 سمت دیگرش هم فوتبالیست دربند، امیر نصرآزادانی. روی بدنه هواپیما نوشته: «هیچ زنی نباید وادار به پوشاندن اجباری سرش شود. و هیچ مردی نباید برای بیان این موضوع اعدام شود.»

IMG_1802.MP4

97 950
2 304
🔵 «قمه‌کش‌ها در باشگاه فرهنگی ورزشی» حجت کریمی با سرعت یوسین بولت، رکورد تازه‌ای در فرار رو به جلو بجا گذاشت. خودش اراذل را به اردوگاه زنده‌یاد حجازی آورد تا سکوها را سرکوب کنند. بنری هم آویخت که زیر عکسش نوشته بود جان نثار استقلال🤦🏻‍♂️ جناب جان نثار، صندلی را {که به غلط خود را هانی کرده نامیده} نزدیک خود نشاند تا مراقبش باشد. با چه رویی همان شب علیهش بیانیه می‌دهد :)) وقتی سپاهان، گل گهر و تراکتور با دریای ثروت‌شان در نقل و انتقالات شناورند، باید نادان باشی که وقتت را به جلسه با اوباش ضعیف‌کشی مانند هانی خمانه‌دار، علی تشتکی، پیام نظری و بگذرانی. موذی‌تر از همه، شارلاتان عباس نقدی‌زاده (یادگار قلعه‌نویی). نکونام چرا اجازه داد اشرار و اراذل که آخرین بار زمان محمود فکری در تمرینات می‌لولیدند، باز آفتابی شده و لب خط بنشینند؟ چگونه بازیکنان و مربیان بخاطر استوری همدلانه با مردم، حق حضور در تیم‌های محبو‌ب‌شان را ندارند اما «اراذل چند منظوره‌» همچون خرمگس معرکه، از اخاذی، مواد مخدر، شرخری، قمه‌کشی، سوریه و باشگاه استقلال، همه جا آزادانه در فعالیتند؟ بدبختی اینجاست که هوادار از شر حاج فتل رها می‌شود، گیر حجت کریمی می‌افتد. جان‌نثار هم رفتنی است اما عتیقه‌هایی مانند افتخاری و مددی و امثالهم سر بر می‌آورند.
عرض المزيد ...
79 812
476
📖 «صنعت زندان»، فصل اول از بخش نخست مجمع‌الجزایر گولاگ، چنان مشابهتی با جو اختناق، بگیر و ببندها، دانشجو ربایی‌ها و ناپدیدسازی‌‌ها در کشورمان دارد که حیفم آمد با هم نشنویم. نام‌ها و رویدادهای کتاب، واقعی است. گردآوری شده از مستندات رسمی، یادداشت‌ها یا خاطرات قربانیان استالین و تبعیدشدگان به اردوگاه‌های «کشتار با کار» در حکومت شوراها. 🎙۲۵ صفحه‌ای که می‌شنوید، در اصفهان برای انجمن نابینایان ضبط شده. با ترجمه زنده‌یاد عبدالله توکل، چاپ ۱۳۶۶، نشر سروش. الکساندر سولژنیتسین در تقدیمنامچه نوشته: به آنانکه زنده نماندند تا این حکایات را بازگویند باشد که از سر تقصیر من که همه چیز را ندیدم همه چیز را به خاطر نسپردم همه را به فراست درنیافتم، درگذرند
عرض المزيد ...

صنعت زندان - سولژنیتسین.mp3

78 820
684
بخش ۱ ⚽️بخش پایانی:‌ «چرا اینقدر دوستت دارند؟» به نعلچگر سپردم تا رسیدی زنگ بزن خیالم راحت شود که مشکلی برایت پیش نیامده. دو هفته گذشت زنگ نزد. بهناز گفت این‌ها همینند. یادشان می‌رود کی کارشان را درست کرده، مطمئن باش نه به فکرت هستند و نه زنگ می‌زنند. بهناز اصرار کرد خودم با باشگاه تماس بگیرم، گفت مگر پشت تلفن کسی تو را می‌بیند که خجالت می‌کشی؟ بالاخره زنگ زدم. کسی که در باشگاه محمدان گوشی را برداشت، گفت چرا نمی‌آیی؟ خیلی وقت است منتظرتیم! پرسیدم کجا بیایم؟ گفت ۱۰ بار به نعلچگر گفتیم خبر بدهد! روزگار اینطوری است. خودم کار نعلچگرو برهان‌زاده را درست کردم. اما آنها یک تلفن هم به من نزدند که پیغام باشگاه را برسانند! امیکو آمد پشت خط: ناصر کجایی؟ من با نعلچگر و برهان‌زاده در هتلیم. این‌ها به تو زنگ نزده‌اند؟ گفتم: نه، عجب [...هایی] هستند. امیکو گفت ویزا آماده است. زود پرواز کن که باشگاه‌های آسیا بازی داریم. اولین تمرین، ایستادم توی دروازه تا مربی هندی آزمایشم کند. هر چه زد گرفتم. در ایران هم آنطور شیرجه نمی‌زدم اما اولین جلسه خیلی مهم بود. به آب و آتش زدم. بعد از تمرین، رئیس باشگاه گفت شما سرمربی باشید و او هم کمک‌تان کند. همان روز اول، شدم سرمربی و دروازه‌بان محمدان بنگلادش. پس از تمرینات، رئیس باشگاه می‌آمد دنبالم و مرا تا هتل می‌رساند. نعلچگر و برهان‌زاده گفتند هر روز با ماشین دنبالت می‌آیند و ما را تحویل نمی‌گیرند. گفتم شما بازیکن هستید و من مربی. ناراحتید که می‌آیند دنبالم؟ بهشان گفتم می‌روم ایران مهاجم بیاورم. گفتند نه آقا، خودمان سه نفر کافی هستیم. گفتم اگر قهرمان نشویم، دیگر ما را نمی‌خواهند. امیکو که مهاجم خارجی بود گفت برو بازیکن بیاور. ولی نعلچگر و برهان‌زاده دل‌شان نمی‌خواست بازیکن ایرانی بیاید. می‌ترسیدند هموطنشان جایشان را بگیرد. برگشتم تهران. مرتضی یکه [مهاجم شاهین] گفت آقا من وضعم خراب است. خواهش می‌کنم با نصرالله عبداللهی صحبت کن رضایتنامه‌ام را بدهد. یکه را بردم محمدان. هر بازی گل می‌زد. رسیدیم به آخرین بازی با آباهانی. به باشگاه گفته بودم در ایران بدون بازی خداحافظی بیرونم گذاشتند. آنها هم گفتند فینال درون دروازه بایست تا بازی خداحافظی‌ات باشد. ۷۰ هزار نفر آمده بودند. دو یک عقب بودیم. دروازه‌بان‌مان مصدوم شد. رفتم توی دروازه. کاپیتان تیم ملی عراق در آباهانی بود. ۳-۲ بردیم. دو سه توپ عالی هم گرفتم. مردم ریختند داخل زمین. روی شانه‌های جمعیت، از استادیوم به خیابان‌... در هتل هیلتون بنگلادش گفتم ۲۵ هزار دلار نقد می‌خواهم. به پول خودمان می‌شد سه میلیون تومان. برای همسرم فرستادم و یک آپارتمان دیگر خرید. تا حدودی خیالم راحت شد که وضع‌مان خوب شده. در آسیا با پرسپولیس همگروه شدیم. روز بازی، رئیس باشگاه گفت می‌آیم رختکن به بچه‌ها بگویم کمتر گل بخورند آبرویمان نرود. گفتم لازم نیست. پرسپولیس با گل کرمانی‌مقدم جلو افتاد. نیمه دوم بیژن طاهری گل زد. باز فشار می‌آوردیم. دقیقه ۸۵ بازیکن سرعتی‌مان از زیر دست بهروز سلطانی گل زد. ۲-۱ تمام شد. چه جشنی گرفتند. تا آن موقع بهترین نتیجه در تاریخ فوتبال بنگلادش بود. پرسپولیس را بردیم و شدیم جزو ۸ تیم برتر آسیا. مقابل السد با ابراهیم قاسمپور ۲-۲ شدیم. با افتخار حذف شدیم. ۱۰ هزار نفر آمدند استقبال. فصل ۱۹۹۱ باز جزو ۸ باشگاه برتر آسیا بودیم و با استقلال ۱-۱ شدیم. محمدان تا دقیقه ۶۵ جلو بود که نعلچگر گل تساوی را [به تیم سابق خودش] زد. بدون باخت حذف شدیم. استقلال قوی‌ترین تیم تاریخش را داشت و به قهرمانی رسید. دو نوجوان را از خیابان آوردم که ستاره تیمم شدند. بشیر و زکی. الان بالای نامه‌شان برایم می‌نویسند: «به کسی که ما را از فقر بیرون آورد» سال آخرم با محمدان، سرمربی تیم ملی بنگلادش هم بودم. جشنی گرفته بودند با حضور شهردار داکا و وزیر خارجه. موقع صحبت‌شان مردم هو می‌کردند و شعار می‌دادند حجازی ...حجازی! پیش شهردار نشسته بودم. می‌پرسید چرا این قدر دوستت دارند؟
عرض المزيد ...
81 696
1 329
بخش ۱ ⚽️بخش ۲:‌ «بی پولی، سرگردانی، نارفیقی» صبح‌ها با موتورهای مسافرکش دنبال تیم می‌گشتیم. مدارک و عکس‌های جام جهانی را هم برده بودم تا به مسئولان تیم‌ها نشان دهم. به شرکت اتوبوس‌سازی تاتا در ۴۰ کیلومتری بمبئی رفتیم. به دربان گفتیم دنبال تیم هستیم. ما را پیش مدیر باشگاه بردند. گفت می‌توانیم ماهیانه ۶ هزار روپیه بدهیم که خب کفاف زندگی‌مان را نمی‌داد. رفتیم کلکته. بلیت رفت و برگشتش ۱۲۰ دلار بود و پولم ناچیز. ۵۰۰ دلار بیشتر نیاورده بودم. با شبی ۹ دلار در اتاق کوچک و کثیفی می‌خوابیدیم که جز من و برهان‌زاده دو نفر دیگر هم بودند. هیچکس در باشگاه کلکته نبود. ساعت‌ها منتظر ماندیم تا یک نفر آمد و گفت الان بقیه می‌آیند. یکی به محض اینکه مرا دید پرسید تو دروازه‌بان ایران نیستی؟ من شبیر علی مهاجم هندوستانم که در سنگاپور مقابلت بازی کردم. ما را پیش علی مولا رئیس باشگاه کلکته برد. گفت اینجا بازیکن ایرانی هم داریم. اگر مجید بشکار تو را ببینند می‌شناسد؟ گفتم مگر می‌شود نشناسند. پرسید چقدر می‌خواهی؟ گفتم خودم ۱۰ هزار دلار می‌خواهم و دوستم ۸ هزار. تمرینات را شروع کردیم. صبحانه فقط یک بیسکویت می‌خوردم با چای شیرین. تیم‌مان در شهرها و روستاها بازی می‌کرد و پول می‌گرفت. هر بازی به بچه‌ها نفری ۵۰۰ روپیه می‌دادند ولی به من صد روپیه. مجبور بودم سکوت کنم. غریب بودم و اگر معترض می‌شدم بیرونم می‌کردند. طرفداران باشگاه گفتند اینها به تو دروغ می‌گویند. اگر نقد نگیری، دیگر از پول خبری نیست. تصمیم گرفتم برگردم ایران اما برهان‌زاده ماند. رئیس باشگاه گفت اگر خواستی، وقتی لیگ شروع ‌شد برگرد. پس از چند هفته همسرم(بهناز شفیعی) گفت زنگ بزن به رئیس باشگاه بگو چکار کنم؟ اما تماس نمی‌گرفتم. بالاخره همسرم خودش زنگ زد. رئیس باشگاه گفت به حجازی بگو سریع خودش را برساند کلکته. دوباره با بدبختی ویزا گرفتم و برای بار دوم راهی شدم. در شوفاژخانه با وضعیت بدی زندگی می‌کردم. خودم بودم و یک تخت چوبی. پول نداشتم مواد غذایی بخرم و با همان تغذیه کثیف باشگاه می‌ساختم. غذای سیاه و بدبو را چشم‌ بسته می‌خوردم تا حالا که این همه سختی کشیده‌ام، از گرسنگی نمیرم و بتوانم تمرین کنم. باشگاه کلکته بازیکن نیجریه‌ای به نام امیکو داشت که دانشجو بود. [Emeka Ezeugo بازیکن نیجریه در جام جهانی ۱۹۹۴] رئیس باشگاه محمدان بنگلادش آمد دنبال امیکو. از طبقه دهم که برمی‌گشت، مقابل زیرزمینی که جای خوابم بود، امیکو گفت این آقا دروازه‌بان تیم ملی ایران بوده. پرسید چقدر می‌خواهی تا در بنگلادش بازی کنی؟ گفتم یک فصل ۱۰ هزار دلار. اگر ممکن است دوستم برهان‌زاده را هم جذب کنید. گفت می‌روم با هیئت مدیره صحبت کنم و برگردم. ۱۱ روز گذشت و نیامد. شد دو هفته. پولم تمام شده بود. ناامید بودم. گفتم برمی‌گردم تهران. فقط یک بلیت برگشت داشتم با حدود ۱۰۰ روپیه. آتیلا و آتوسا زنگ می‌زدند می‌گفتند بابا چرا نمی‌آیی؟ گریه‌ام می‌گرفت. می‌گفتم اینجا کار می‌کنم تا زندگی شما را تامین کنم. خواهرم از لندن زنگ زده بود به همسرم پرسیده بود ناصر کجاست؟ از همسرم شماره کلکته را گرفت. وقتی زنگ زد گفتم خیلی وضعم خراب است و پولم دارد تمام می‌شود. اگر ممکن است یک مقدار به من قرض بده. اما حتی خواهرم گفت نمی‌توانم. به چند نفر دیگر زنگ زدم، همگی گفتند پول نداریم. هر روز کارم شده بود گریه. نمی‌دانستم بی پول در کشور غریب، دست به دامن کی بشوم. تصمیم گرفتم به بمبئی بروم و از آنجا برگردم تهران. اما برهان‌زاده که مجرد بود، ماند. پول بلیت هواپیما نداشتم. از کلکته تا بمبئی با قطار یک روز و نیم طول کشید. با سر و وضعی آشفته سوار شدم. لاغر و ضعیف. ریشم هم بلند شده بود. فقط موز می‌خوردم که بسیار ارزان بود. شب در بمبئی رفتم جای ارزانی که تعدادی ایرانی هم بودند. خیلی جا خوردند. گفتند چرا اینجور شدی؟ تو را به خدا با این وضع بیرون نیا. قرار بود فردا برگردم تهران. ناگهان دیدم برهان‌زاده شیک و شاد وارد شد. پرسیدم اینجا چه می‌کنی؟ تو که کلکته بودی، چطور خودت را به این سرعت رساندی؟ پاسخ داد: دو ساعت بعد از اینکه رفتی، رئیس باشگاه محمدان بنگلادش آمد کلکته. به من گفت تو را می‌خواهیم ولی حجازی را نه! گفتم کسی که بلیت هواپیما داده یک روزه بیایی بمبئی بیایی و برگردی، برای بازی هم پول خوبی می‌دهد. برهان‌زاده گفت خواهش می‌کنم وقتی برگشتی، کار رضا نعلچگر را درست کن تا به محمدان بنگلادش بیاید. دارایی رضایتنامه‌ نعلچگر را نمی‌داد. برایش رضایتنامه تقلبی درست کردیم. قرار بود به نعلچگر به پول خودمان ۸۰۰ هزار تومن بدهند. در ایران بهترین بازیکن فقط ۶۰ هزار تومن می‌گرفت.
عرض المزيد ...
54 905
1 302
سال ۱۳۷۹ آوای ساوه، ویژه‌نامه‌ای برای ناصر حجازی منتشر کرد. مهم‌ترین بخش، ماجراهای بنگلادش است که برای اولین و آخرین بار به زبان آورد. پرتوی از ستاره‌ستیزیِ دهه اول انقلاب، همچنین جنگ که پولی برای ورزش نمی‌گذاشت. دغدغده‌های معیشتی، حجازی را که پس از شهرآورد خرداد ۶۵ از تیم محبوبش کنار گذاشته شد، در آستانه ۳۸ سالگی مستاصل کرده بود. برای بهبود وضعیت، اهل تظاهر و ابراز وفاداری به رژیم نبود. می‌گوید به خودم آمدم دیدم در زندگی چیزی ندارم. خانه هم نداشتم اگر به شهباز نپیوسته بودم. گزیده‌ای از وقایع تلخ و شیرین سفرهای هندوستان و بنگلادش حجازی را می‌خوانید. از ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۱ سرمربی محمدان بود تا پرافتخارترین دوران تاریخ‌شان را رقم بزند. به سرمربیگری تیم ملی بنگلادش هم رسید. بقیه گزارش را در دو قسمت بعدی از زبان خودش بخوانید. دروازه‌بان پا به سن گذاشته‌ای که سال ۱۳۶۵ به اتفاق دوست مهاجمش غلامرضا برهان‌زاده، در هندوستان دنبال تیم می‌گردند.
عرض المزيد ...
56 570
1 381
امیر نصرآزادانی که بازداشت شد، حبیب خبیری را به یادم آورد. آیا پس از چهار دهه، وقتش نرسیده بدانیم چرا رژیمی که هنوز و همیشه سرگرم کشتن است، مدافع راست ۲۹ ساله تیم ملی را در اوین به رگبار بست؟ چرا برخلاف الگوی ثابت اعدام‌ اشخاص مشهور، اسم و عکس خبیری (پیشنماز تیم ملی) را بر جلد مرگنامه‌های کیهان و اطلاعات نیاویخت؟ پسر سرسخت سنگلج را کشتند و خبرش را درز گرفتند. تنها ملی‌پوشی که در اوج گردنکشی "خدای سال ۶۰"، با عکس دجال به زمین نمی‌آمد تا دست‌هایش را برای نماز شب، پاکیزه نگه دارد. کاپیتان وفادار هما که پول‌های شهباز را نخواست و به مسافرکشی با رنو ادامه داد، در سلاخ‌خانه لاجوردی چه بر سرش آمد؟ برای غبارروبی از سنگ شکستۀ حبیب در قطعه متروکۀ ۹۳ جهنم زهرا، ضمن شخم زدن آرشیو، با برخی وابستگان زنده‌یاد، همچنین مو نقره‌ای‌های فوتبال و رسانه همکلام شدم. در گزارشم از چند پیشکسوت به نیکی یاد نشده. چنانچه معترض باشند، مشتاقانه شنونده‌ام تا منعکس کنم. هر سند تازه‌ای، بر شفافیت این تراژدی می‌افزاید و هم اینکه از اشتباهات احتمالی تحقیقاتم می‌کاهد. این پرونده را در بخوانید.
عرض المزيد ...
95 754
1 118
⚽️ کادری که اولویتش خشنودی حکومت است سالی که نکوست از بهارش پیداست. قلعه‌نویی در همین اردوی اول، "فنی و مهم‌تر از آن اخلاقی" باخت. قصد بی احترامی ندارم؛ فقط حقیقت را می‌نویسم. رفتار ایشان و فدراسیون فوتبال با رحمان رضایی ناجوانمردانه بود. حتی جرات عذرخواهی یا دلجویی در نشست خبری را هم نداشت. مگر مردم برای همین نعلین‌لیسی از کی‌روش متنفر نشدند؟ ژنرال کسی است که جانش را برای زیرمجموعه‌اش بدهد. وگرنه درجه‌اش همان گروهبان قندلی است که مایلی‌کهن گفت. چه غم‌انگیز است تملق گزارشگران و خبرنگاران وابسته به قلعه‌نویی در داخل و خارج که هر کدام به نحوی وامدار قلعه‌نویی هستند. همچنین حقارت و ذلت توتونچی‌ها در صداوسیما. و تماشاگرنماهایی که اغلب پس از مراسم سلام فرمانده، دومین بار بود که به استادیوم می‌آمدند. امثال مطهری هم ناگزیرند مجیز قلعه‌نویی را بگویند. چون برای ماندن در نساجی، نیازمند لابی قلعه‌نویی با حدادیان است. در این بین، تنها خبرنگاری که سوال انتقادی پرسید، با پاسخ توهین آمیز «داروخانه و میخ» مواجه شد. اگر از جانش بیمناک نبود، می‌توانست در پاسخ بگوید: «میخ را داروخانۀ فدراسیون به نیمکت تیم ملی فرو کوفته» ایشان گشت ارشاد هم راه انداخته. امین حزباوی را فقط برای تراشیدن سرش به اردو آورد. بلا تشبیه، ملانصرالدین موهای خودش را رنگ می‌کند، زلف دستیارش نیز دُم اسبی است. اما به جوان اولِ پاک و بی حاشیه فوتبال ایران زور می‌گوید. کنیایی‌ها که پس از ۵۰۰ روز محرومیت دور هم جمع شده بودند، تیم ملی را تا مرز شکست پیش بردند. با اینکه از دقیقه ۶۰، توان قدم زدن هم نداشتند، اگر رامین نمی‌آمد، با برد برمی‌گشتند نایروبی. جالب است هیچ رسانه‌ای، به توییتر رسمی تیم ملی کنیا و اتهام گسترده کاربران کنیایی‌ به Match fixing دروازه‌بان‌شان برای هر دو گلی که خورد اشاره نکرده. تنها زحمت قلعه‌نویی در اردوی نوروزی، به هم ریختن نظم سالیان اخیر تیم ملی بود. تعطیلی مرکز زمین شبیه سیاهچاله بود. چرا نوراللهی سکونشین شد؟ به جای زوج جوان و موفق فولادی‌ها، سهرابیان را به قلب دفاع فرستاد که تا آستانه فروپاشی دروازه حسینی پیش رفت! پیش از اردو در اینستاگرام نوشتم دعوت مهدی حسینی، محمدحسین اسلامی و رضا شکاری، فقط ادای دین قلعه‌نویی به تیم‌های صنعتی است. مغانلو کاری انجام نداد، بلکه موثرتر از مدافعان روسیه و کنیا، بازی طارمی را به هم می‌ریخت! کیست که نداند حذف کریم انصاری‌فرد، با فشار میرشاد ماجدی صورت گرفته. او دلیل رئیس نشدنش در انتخابات فدراسیون را عدم حمایت بزرگان تیم ملی می‌داند. باند اختلاسگر هیئت رئیسه فعلاً برای عقده‌گشایی، زورشان فقط به کریم رسیده. در دوست نداشتنی‌ترین تیم ملی تاریخ، سکان افتاده دست سیامک قلیچ‌خانی و سعید الهویی. دست‌های چپ و راست قلعه‌نویی که وقتی فهرست را می‌نوشتند، چون فهمی از فوتبال خارج از کشور ندارند، اسم صیادمنش (ستاره ۲۱ ساله و فیکس هال سیتی) یادشان رفت. چه خبر از تیکدری که فصل قبل، فقط بابت رضایت‌نامه‌اش ۱۱ میلیارد پرداختید؟ چگونه اعوان و انصار گل گهر با بازیکنان‌شان آمده‌اند تیم ملی، در حالیکه پس از سال‌ها ریخت و پاش، یک سهمیه آسیا هم نگرفته‌اند؟ حضور امیری و ترابی و سرلک در این اردو، برای جلب رضایت هواداران پرسپولیس بود. متقابلاً تعویض بی معنای دروازه‌بان‌ها، دلیلی نداشت جز جلب رضایت هواداران استقلال. شگفتا! سرمربی حکومتی برای تصرف این پست، به همه نهادها متوسل شده. اما همان اردوی اول، شرط می‌گذارد برای واگذاری پست سرمربیگری🤦🏻‍♂️ می‌فرماید هرکس قول قهرمانی می‌دهد بیاید. قهرمانی نخواستیم. خودت قول فینال می‌دهی؟ قول صعود به نیمه نهایی چطور؟ البته کمتر کسی روی قول شما حساب می‌کند. چون پای حرفت نمی‌ایستی، وگرنه پس از استعفای کذایی برنمی‌گشتی.
عرض المزيد ...
115 218
711
⚽️ «سرمربی بیت و سپاه در تیم ملی» کلیشه‌ای از مربیان را در فوتبال دنیا، ذیل Old School Coaching می‌گذارند. مکتب کهنه {و منسوخ} شامل مربیان بی حوصله، کم استعداد در آموزش پذیری، فاقد غنای علمی - تاکتیکی، ناتوان در شیوه‌های مدرن ارتقای مشارکتی تیم و تبادل اطلاعات با بازیکنان. آنها تداشته‌های خود را با رختکن پادگانی، تحقیر و تنبیهات مداوم، ایجاد فضای ترس و نارضایتی همیشگی از بازیکنان، جبران می‌کنند. مربیان اولد اسکول در ایران با سیستم علی‌اصغری و بکش زیرش مشهورند و موفقیت‌های بسیاری هم به دست آوردند. برجسته‌ترین‌شان علی پروین بود که از قضا تحت حمایتش، قلعه‌نویی در ۳۰ سالگی اولین بازی رسمی ملی را انجام داد. البته مزیت سلطان به ژنرال، کاریزمای خیره‌کننده‌اش بود و اینکه جزو برترین بازیکنان تاریخ فوتبال‌مان است. باشگاه‌های بزرگ ایران، دیگر نیمکت‌شان را به چنین مربیانی نمی‌سپارند. قلعه‌نویی از سپاهان اخراج شد. گزینه استقلال هم نبود. مکتب کهنه در گل گهر هم جواب نداد و ثروتمندترین باشگاه کشور به رغم ریخت و پاش سرسام آور، خریدهای نجومی و سفره پهن برای رسانه‌های خاص، افتخاری با قلعه‌نویی به دست نیاورد. حتی سهمیه آسیا نگرفت. او در آستانه ۶۰ سالگی به تیمی برگشته که ۱۶ سال قبل، ناکام ترکش کرده. تیمی پرستاره اما از هم گسیخته که حتی ترکیبش را نشناخت. آنهم در بی کیفیت‌ترین جام ملت‌های تاریخ که عراق (در اوج جنگ داخلی و خارجی) با مربی معمولی که تنها افتخارش را طی ۵ دهه مربیگری کسب کرد، بدون بازیکن در اروپا! در حالیکه ستارگانی از بایرن مونیخ، آینتراخت فرانکفورت، هانوفر، اوساسونا، لیورنو، بولتون، و ... در اختیار قلعه‌نویی بودند. توان برقراری ارتباط با آن ستاره‌ها را نداشت. ندارد. نخواهد داشت. او با صداقت بیگانه است. مگر در اینستاگرام ننوشت: «با توجه به شرایط موجود، سرمربیگری تیم ملی را به دیگر دوستان واگذار می‌کنم و انصراف می‌دهم» چرا سرمربی شد؟ چرا برخلاف همدلی اکثر اعضای خانواده فوتبال، اعتراضات سراسری را ندید؟ آخرین انتقاد قلعه‌نویی مرداد پارسال بود که وقتی چهارمین بار به فرهاد مجیدی باخت، گفت ۴۰ سال ظلم شده. فردای همان روز حرفش را پس گرفت. او در طول دهه ۹۰، از بسیاری به دادگاه شکایت کرد. مثلاً . یا جواد نکونام که گفته بود چرا با ، بازیکن را در ترکیب می‌گذاری؟ گاهی هم به متوسل می‌شد تا خبرنگاران سمج را ادب کند! ایران ورزشی نوشت قلعه‌نویی برای زدن زیراب رولاند کخ آلمانی، لیدرها را از این رستوران به آن قهوه‌خانه می‌برد. روابط گسترده با مقامات امنیتی و سیاسی از مشخصه‌های قلعه‌نویی است. از سپاه تا دفتر خامنه‌ای. همه جا آشنا دارد و از همه جا برایش زنگ زدند تا سرمربی تیم ملی شود. مسئولین فدراسیون بارها به خبرنگاران نزدیک‌شان گفتند انتخاب سرمربی از دست ما خارج است و از بالا گفته‌اند قلعه‌نویی. غلتیدن در مناسبات سیاسی - امنیتی را اواخر دوران فوتبالش آغاز کرد. وقتی محمدجواد ایروانی به استقلال آمد و پای اردشیر را به باز کرد. پاتوق ماموران امنیتی مرتبط با قتل‌های زنجیره‌ای دهه ۷۰. کاپ قهرمانی آبی پوشان در جام باشگاه‌های آسیا در ویترین آن سونا بود! ایروانی مسئول حسابرسی دفتر خامنه‌ای است و عضو مجمع تشخیص مصلحت. قلعه‌نویی برای رشد آسانسوری، چنین مسیری را برگزید. اما بسیاری جذب روابط مناسبتی نشدند. مانند ناصر حجازی و منصور پورحیدری که آشکارا به منش و رفتار قلعه‌نویی، معترض بودند. رسانه‌ها بارها او را در برخی عناوینش به متهم کردند. مایلی کهن گفت هم نیستی چه رسد به ژنرال! حتی واعظ آشتیانی مدیرعامل اسبق استقلال با تقبیح لمپنیسم و فوتبال ناپاک، به گفت: «سومی استقلال در فصلی که من بودم به تمام جام‌های استقلال می‌ارزید. چرا می‌خواهید ادبیات چاله میدانی برخی فرصت‌طلبان را به ما بچسبانید» حالا کسانی که در جام جهانی، ملی‌پوشان را مزدور نامیدند، برای قلعه‌نویی ماله می‌کشند! حتی نمونه‌های داخلی‌شان {میثاقی، توتونچی، محمدرضا احمدی و مهدی هاشمی} حیرتزده‌اند که پس چه شد ژست نقد حکومتی‌ها؟ البته وقتی کسی برای مجوز وزارت اطلاعات با فعالیتش در ایران از نفوذ قلعه‌نویی بهره‌مند شده، طبیعی است حق رفاقت را به جا بیاورد. جالب است تاج برای سرمربی خارجی پول نداشت اما برای سه دستیار خارجی دارد! او با چه زبانی با خارجی‌ها همکلام خواهد شد؟ معیار موفقیت در جام ملت‌ها، صعود به فینال است. موفقیت فوتبال اگر برای رژیم مهم بود، قلعه‌نویی را برنمی‌گزید.
عرض المزيد ...
121 539
1 757
در میزبانی مجلل اما فاسد قطر که بوی نشت گاز می‌داد، زیباترین فینال تاریخ جام جهانی برگزار شد مسی علاوه بر دیوار بلند یاوه‌ها، رکوردها را خرد و خمیر کرد. یگانه بازیکن تاریخ جام جهانی که در تمام مراحل گل زده. گروهی، یک هشتم، یک چهارم، نیمه نهایی، فینال و پنالتی‌ها. فقط اوست که در دو جام جهانی توپ طلا گرفته. خلقت لیونل، بداقبالی امباپه و فرانسه در تکرار قهرمانی‌ بود. همچنین امیلیانو مارتینز که اوبالدو فیلول، نری پمپیدو و سرجیو گوی گوچه‌آ دروازه‌بانان خاطره‌ساز کشورش را جا گذاشت. مسی ضمن گذر از حدنصاب‌های مارادونا و باتیستوتا، در گلزنی و گلسازی رکورد میروسلاو کلوزه را شکست. همچنین تعداد بازی که در اختیار لوتار ماتیوس بود. رکورد دقایق را هم از پائولو مالدینی قاپید. او جام جهانی را بالای سر برده. دیگر انقراض فوتبال هم خبر تکان دهنده‌ای نیست.
عرض المزيد ...

IMG_6126.MP4

76 264
1 170
جمهوری اعدام، همزمان با فینال جام جهانی کشتی‌آزاد به میزبانی آمریکا، یک کشتی‌گیر را در مشهد به دار آویخت. مجیدرضا رهنورد با دادگاهی فرمایشی، محاکمه‌ای نمایشی و شتابزده، بدون وکیل و بی آنکه از فرصت دفاع قانونی برخوردار باشد، در حالیکه طی مدت بازداشت شکنجه شده و دستش را شکسته بودند، اعدام شد. او را کشتند چون نگذاشته بود بسیجی‌ها او را بکشند.

IMG_5912.MP4

IMG_5913.MP4

100 751
761
اگر رسانه‌های بین‌المللی پوشش دهند، رسوایی بزرگی دامنگیر رافائل سانتونخا Rafael Santonja رئیس ذلیل فدراسیون جهانی پرورش اندام و دبیر فدراسیون جهانی می‌شود که در این شب‌های خونین، به جمهوری اسلامی میزبانی داده‌اند و همراه با خودشان، ۱۰ کشور را برای فیتنس چلنج به ایران آورده‌اند. آنهم در شرایطی که رژیم میزبان، به تازگی تعدادی از قهرمانان همین رشته از جمله عرفان نظری، محمد امین تکلی و احمد شکراللهی را به رگبار بسته. به سر و صورت مهدی عالی (دارنده نشان نقره جهانی) شلیک کرده و از شرایط فعلی‌اش بی اطلاعیم. خالد پیرزاده هم با مرگ می‌جنگد. وقتی سانتونخای اسپانیایی را سر قبر "شهید گمنام" بردند، سهند نورمحمدزاده که می‌توانست در همین مسابقات بدرخشد را با اعدام مصنوعی شکنجه می‌دادند. سهند در یک قدمی طناب دار است. محمدرضا الفتی و جمعی دیگر از قهرمانان پرورش اندام نیز بازداشت شده‌اند. اما رئیس شنگول فدراسیون جهانی، بی اعتنا به مرگ و شکنجه ورزشکاران این رشته، در ضیافت جمهوری اسلامی سرگرم سورچرانی است.
عرض المزيد ...

10000000_744688727145805_1201468137213681504_n.mp4

IMG_5735.MOV

7t-HlvzdlUJv-7lX.mp4

J0KsYB4RpMYQ6N-K.mp4

laglfq3o.mp4

87 018
626
مهدی عالی ۳۹ ساله، ، مربی و داور بین‌المللی، متخصص کامپیوتر و مدیر باشگاه پارسیان اراک است. جمعه یازدهم آذر، اراذل سرکوبگر در اراک قصد ربودن دختری را داشتند که مهدی مانند نام خانوادگی‌اش، «عالی» به مصاف‌شان رفت. خودش زخمی شد اما نجاتش داد. اوباش ناکام، خشمگین از اینکه آن دختر از چنگال‌شان گریخته، پس از تجدید قوا، با افراد بیشتر و مسلحانه، چنانکه می‌بینید، وحشیانه‌تر از گردنه‌بندان و حرامیان سده‌های پیشین، یورش می‎برند به خانه و باشگاه قهرمان مردمی. زنی که گویا مادر مهدی است، شجاعانه در برابرشان می‌ایستد اما شبه‌نظامیان متجاوز، پس از شلیک اشک‌آور، در و پنجره‌ها را به رگبار می‌بندند. متجاوزان، مهدی عالی را که سر و صورتش خونین بود، بیهوش در بیمارستان ولیعصر اراک رها می‌کنند. خوشبختانه مهدی زنده است.
عرض المزيد ...

OoR843bI4-woCjOY.mp4 tag=14

129 172
1 573
فالو کردن هر کدام از صفحات پرتعداد ناامینِ ناامن، غیر اخلاقی است. دو سه میلیون ایرانی، در اینستاگرام و یوتوب و تلگرام، نادانسته یاریگر این نکبت در ترویج بیشرمی و بیشرفی شده‌اند. بسیاری آگهی هم می‌دهند. سه دقیقه‌ای که می‌بینید، چکیده‌ای از محصولِ مهوع ۱۸ دقیقه‌ای است که با عنوان رذیلانه «افشای پشت پرده مشکوک بازداشت توماج صالحی. آیا او طعمه اطلاعاتی برای شناسایی لیدرهای اعتراضی بوده؟» در یوتوب گذاشته.

IMG_5486.MP4

118 149
2 074
گزارش CNN از نیمه‌شب شگفت‌انگیز شهرهای گوناگون ایران در شادمانی از پیروزی تیم ملی فوتبال آمریکا ترجمه و زیرنویس:

R91b9O4z6ZSPQEiN.mp4

137 535
2 414
پناه پناهی کارگردان فیلم درخشان «جاده خاکی» با توجه به ممانعت رژیم از اکران فیلم، با «پخش رایگان و بدون سانسور» اثرش موافقت کرده. برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره لندن که همین دیروز، اولین جایزه «آندره بازن» از مجله دوران‌ساز «کایه دو سینما» را هم نصیب خود ساخت. جاده خاکی با عنوان بین‌المللی Hit the Road تحسین جمعی از مهم‎ترین منتقدان فیلم جهان را برانگیخته و چنانچه به عنوان نماینده سینمای ایران روانه اسکار می‌شد، بخت بلندی برای بردن اسکار خارجی داشت. مهم‌تر از آفرینش هنری، انسانیت پدر و پسری است که پدر را به زندان افکنده‌اند، پسر هم فیلمش توقیف شده و خودش خالصانه {و نه رفعِ کُتی} بسان پدر، کنار مردم ایستاده.
عرض المزيد ...

Jaddeh.Khaki.mkv

152 377
9 791
📻 درباره کی‌روش، اسکوچیچ، تاج، ماجدی، کامرانی‌فر، استیلی فروغی، میثاقی، عادل، ... درباره تیم ملی ایران و همه ابهامات و پرسش‌هایی که مطرح کردید و وظیفه دارم پاسخگو باشم.

کی‌روش-اسکوچیچ.mp3

62 986
1 752
آخر تحديث بتاريخ: ١١.٠٧.٢٣
سياسة الخصوصية Telemetrio