چالشهای الهیاتیِ روایات کیهانشناختی قسمت۲
(در حاشیۀ یادداشت آقای ترکاشوند با عنوان کیهانشناسی مردود در روایات منسوب به امامان ۱)
جعفر نکونام ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
این یادداشت به بیان چالشهایی اختصاص دارد که به روایت کیهانشناختیِ مورد بحث و نظایر آن مرتبط است.
احتمالات چالشی روایت کیهانشناختی
در خصوص آن روایت کیهانشناختی که در قسمت۱ ["اینجا"] ذکر شد، دو احتمال متصور است:
یک احتمال این است که چنین روایتی مجعول باشد یعنی از حضرت محمد (ص) صادر نشده و راویان دروغگویی چنین روایتی را به آن حضرت منسوب ساختند.
احتمال دیگر این است که چنین روایتی اصیل باشد یعنی چنین روایتی از آن حضرت صادر شده باشد.
آقای ترکاشوند در یادداشت خود به این دو احتمال چنین اشاره کرده است:
《قطعا برخی از این روایات ساختگی است ولی با فرض صدور اگر پرسیده شود چرا امام این اطلاعات را داده، پاسخ همان است که تلویحا در کلام خودِ امام (انتهای بند ۶) ذکر شد:
اتکای امام به گفتههای دانشمندان آن زمان بود ( فعلى أي شیئ الثرى فقال هیهات، عند ذلك ضل علم العلماء)》
با فرض این که روایت مورد بحث و امثال آن از حضرت محمد (ص) یا ائمه (ع) صادر شده باشند، باز دو احتمال قابل طرح است:
یک احتمال این است که مقصود این روایات همان معنایی باشد که از ظاهر آنها فهمیده میشود.
احتمال دیگر این است که مقصود این روایات معنایی خلاف ظاهر این روایات باشد.
بنابراین در مجموع سه احتمال دربارۀ این روایات مطرح است که در ادامه به بیان آنها و چالشهای مترتب بر آنها پرداخته میشود.
چالشهای مبتنی بر جعلی بودن روایت کیهانشناختی
یک احتمال این است که چنین روایتی جعلی باشد یعنی صحابه یا طبقات بعدی مسلمانان آن را به نام حضرت محمد (ص) جعل کرده باشند بدون این که چنین روایتی از آن حضرت صادر شده باشد.
اگر فرض بر این باشد که چنین روایتی را صحابه یا تابعان و یا نسلهای بعدی به نام آن حضرت جعل کرده باشند، چالشهای چندی را بر خواهد انگیخت:
اولاً کدام صحابی یا تابعی یا دیگری چنان روایتی را به نام حضرت محمد(ص) جعل کرده است و چرا هیچیک از علمای چهارده قرن گذشته او را نام نبردند؟
ثانیاً آن شخص جاعل، چه انگیزهای برای جعل چنین روایتی به نام حضرت محمد(ص) داشته و چه منفعتی از این جعل می برده است؟
ثالثاً چگونه در حالی که حضرت محمد (ص) شخصیت بسیار مقدسی بوده، کسی در میان مسلمانان جرئت و جسارتی پیدا کرده است که بر او افترا بزند و چنان روایتی را به نام ایشان جعل کند؟
رابعاً چرا هیچ کسی نه از طبقۀ خود جاعل یا طبقات بعد به جعلی بودن آن روایت توجه پیدا نکرده و از آن خبر نداده و در مقام رد آن روایت بر نیامده است؟
چالشهای الهیاتی مربوط به فرضِ فهم اشتباه روایات کیهانشناختی
اگر فرض بر این باشد که معنای اصلی چنین روایتی را تمام مسلمانان اعم از صحابه و تابعان و محدثان و مفسران طی چهارده قرن به درستی درک نکرده باشند و معنای اصلی آن خلاف آن چیزی باشد که طی چهارده قرن گذشته فهمیده شده، سؤالات چندی قابل طرح است:
اولاً چه عاملی باعث این کجفهمی شده است؟
ثانیاً چه دلیلی وجود دارد که چنین کجفهمی در روایات دیگر و یا حتی آیات قرآن رخ نداده باشد؟
ثالثاً با فرض رخ دادن کجفهمی گستردهای در میان مسلمانان طی چهارده قرن در خصوص چنین روایتی، چه اعتمادی به فهم صحیح سایر روایات و یا آیات وجود دارد؟
رابعاً چه اعتمادی هست که فهم جدیدی که مسلمانان در عصر حاضر از آیات و روایات پیدا میکنند، درست باشد و روزی نیاید که باز دوباره فهمیده شود، آنچه که اخیراً از معنای آیات و روایات فهمیده شده، اشتباه بوده است؟
چالشهای الهیاتی مربوط به فرض اصیل بودن روایات کیهان شناختی
اگر فرض بر این باشد که مسلمانان نه چنین روایتی را جعل کرده باشند و نه آنچه را که مسلمانان طی چهارده قرن گذشته از این روایت فهمیدند، اشتباه بوده باشد، سؤالات دیگری نظیر موارد ذیل جای طرح دارد:
اولاً با فرض صدور چنین روایتی از حضرت محمد (ص)، آن حضرت چه امتیازی با سایر مردم معاصر خود داشته است که موافق مضمون چنین روایتی بودهاند؟
ثانیاً با فرض این که دانش حضرت محمد (ص) از قبیل دانش معاصران خود بوده، چه اعتباری برای معارف الهیاتی مندرج در روایات نظیر خدا و آخرالزمان باقی خواهد ماند؟
ثالثاً با فرض این که فهم جدید بشر معیار صحت و سقم روایات منقول از حضرت محمد (ص) باشد و یک روایتی را علیرغم مقبولیت چهارده قرنیاش میان تمام مسلمانان، فاقد اعتبار اعلان کند، دیگر چه اعتباری برای اصل دین باقی خواهد ماند؟
البته پنهان نماند که برخی از روشنفکران دینی علیرغم تأیید صحت صدور چنین روایاتی از حضرت محمد(ص) یا ائمه(ع) نظریاتی را در توجیه آنها بیان کردهاند که در قسمت۳ به آنها پرداخته خواهد شد
کانال بازنگری (ترکاشوند)
T.me/baznegari/1395
منبع، کانال دین عقلانی "
اینجا"
Show more ...