این سرویس به زبان شما نیز موجود است. برای ترجمه ، مطبوعات را فشار دهیدفارسی
Best analytics service

Add your telegram channel for

  • get advanced analytics
  • get more advertisers
  • find out the gender of subscriber
Category
Channel location and language

all posts آرامش (چهلسالگي)...

🌿بفرمایید چن جرعه آرامش ! کانالی برای رسیدن به خودمون جایی برای شنیدن حرف دل، عاشقانه هایی که بر دل آویزونن کپی با ذکر منبع، نوش جان  @ghasemhalajian   @safar_chehelsalegi  : کانال سفرنامه های من  https://instagram.com/ghasem_hallajian?igshid=YmMyMTA  
Show more
25 944+13
~5 635
~17
20.08%
Telegram general rating
Globally
31 415place
of 78 777
5 243place
of 13 357
In category
340place
of 857
Posts archive
🪻فهمیدم فقط کافیه ذهنیت آدم عوض بشه! اولین بار، مرداد ماه سال ٩۴، همکار ژاپنی همسرم که داشت ما رو باماشین میبرد معبد مشهور ایسه، وسط راه نگهداشت و انواع نوشیدنی خرید از جمله از این آبهای سبزیجات!تا اومدم نی بذارم داخلش، همسرم آروم گفت گول نخوری یدفعه سربکشیا! اینا وحشتناکن! برای احترام همه مون نی گذاشتیم و جونمون دراومد یکی دوقطره بخوریم!طعم غالب، آب گوجه فرنگی بود با طعم پیاز و کرفس و فلفل. امروز بعد از کار؛ له و خسته و گشنه بودم و خوراکی نداشتم.یکیو باز کردم و سرکشیدم و لذت بردم! فهمیدم فقط کافیه ذهنیت آدم عوض بشه! وقتی تصورت از نوشیدنی فقط آب سیب و هلو و اناره، اره این زهرماره.ولی وقتی به عنوان یک نوشیدنی لازم برای سلامت و پراز ویتامین و املاح لازم میخوری و میدونی آب سبزیجات تازه اس، انتطار چیز شیرین نداری که تو ذوقت بخوره! زینب بهرامی؛ژاپن💎
Show more ...
988
12
🪻یه تمرین سه هفته ای برای شادی جسم و جان! ما البته بارها این موضوع ( مثبت اندیشی) رو شنیدیم اما بطور مداوم ؛ ازش بهره نبردیم .

file

2 308
126
🔺بیاییم قبول کنیم بعضی از آقایان رو باید با تموم وجود دوست داشت.❤️👌 |

IMG_8241.MP4

2 876
102
🪻عروسی عموم! احسان عبدی پور ؛ خیلی زیبا و کوتاه این قصه ی واقعی رو‌ نقل می‌کنه . خوندن اون چاوشی مثل یه پرچم سفید موسیقیایی بود......😔👏👏💎 کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻 @chehel_salegi ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌@safar_chehelsalegi

ع.mp3

2 807
60
*🪻 پیامک صبح شمبه* ! می بوسمت که فاصله مان مختصر شود می بوسمت که فکر کنی غم؛ زیاد نیست ناصر حامدی 💎 ................................. من خيلى خسته تر از اون چيزى‌ام كه بخوام جاى تو تصميم بگيرم، خودت بچين واسمون🙏 ارادتمند : حلاجیان 💎 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎
3 034
69
آیا نامِ معلم ِاول ابتدایی تان را به خاطر دارید؟
1 246
0
آیا موافقید به دنیای جذاب چهلسالگی سفر کنیم ؟
1
0
@chToolsBot
IWmZOaRHvgcvIRWMpLJ9CKQKiUEDbD
1
0
آیا نامِ معلم ِاول ابتدایی تان را به خاطر دارید؟
1
0
آیا نامِ معلم ِاول ابتدایی تان را به خاطر دارید؟
1
0
آیا نامِ معلم ِاول ابتدایی تان را به خاطر دارید؟
1
0
آیا نامِ معلم ِاول ابتدایی تان را به خاطر دارید؟
1
0
🟥◼️◽️▫️ ⚪️همراهان گرامی   با افتخار یکی از زیباترین و جذاب ترین کانال های تلگرامی را به شما معرفی می کنم. ➖ رقص ➖موسیقی ➖ شعر و ادبیات زنان ➖پادکست و حال ِ خوب ➖منتخبے از بهترین فیلم‌ها ➖دلنوشته های زیبا و احساسی ➖کلیپ های جذاب و کمتر دیده شده 🔻🔻🔻🔻 ❣تا فرصت هست عضو شوید...!!!

file

1 216
1
🪻همینقدر قشنگ ؛ متفاوت و ناب ! یه کشاورز بود که ذرّت‌های باکیفیتی پرورش میداد. جای تعجب بود که چجوری بین همه‌ کشاورزهایی که ذرت میکارن فقط اونه که هرسال جایزه‌ی بهترین ذرّت رو میبره؟ یه سال خبرنگار روزنامه باهاش مصاحبه میکنه و بین مصاحبه میفهمه که کشاورز هر سال بذر ذرت برنده‌ی خودشو با همسایه‌هاش تقسیم میکنه! چرا بذر محصول خودتو با بقیه‌ی همسایه‌ها تقسیم میکنی وقتی می‌دونی سال بعد همون آدما باهات رقابت میکنن؟ کشاورز جواب داد: البته که میدونم، ولی شما هم میدونی که باد گرده‌ی ذرت رسیده رو برمیداره و مزرعه به مزرعه میچرخونه؟ اگه همسایه‌م ذرت ضعیفی داشته باشه، ذرت منم ضعیف میشه و اگه قرار باشه ذرت خوبی پرورش بدم، باید به همسایه‌هام هم کمک کنم که محصول با کیفیتی داشته باشن. زندگی ما همینه. اگه بخوایم خوب و معنادار زندگی کنیم باید به پربار کردن زندگی اطرافیانمون کمک کنیم. چون ارزش هر فرد با تاثیر مثبتی که در زندگی دیگران میذاره سنجیده میشه. زندگی شاد در گرو کمک کردن به دیگرانه وگرنه شادی انفرادی لذتی نداره.
Show more ...
3 747
79
این کانال برای زنانی‌ست که زیبایی‌شان، به دل‌نشینی‌ و فهم‌شان است.. برای اهالی #شعر_و_سخن..👇 زیباترین دلنوشته ها از  "زن و زندگی" 👇

file

1 171
2
دیشب رفتیم برای پسرام و خانمم کفش خریدیم برگشتنی پسرم گفت بابا خودت نخریدی که گفتم من دارم اون یکی پسرم گفت بابا مرسی که اینقدر لارجی دنبال کفش ارزون نبودی برامون هر چی دلمون خواست خریدیم خستگی ۴۳ سال زندگی از تنم در رفت شما زحمت کشیدین و فرستادین👆 🙏
3 830
27
🪻ممنونم از خدا و همه لک‌لک‌هایی که این پسر را برای ما آوردن! بیست سال از روزی که تصمیم گرفتم کالسکه‌اش را توی بقالیِ نزدیکِ خانه جا بگذارم، گذشته است...این‌که بچه‌ها پاک و معصوم‌اند، مزخرف محض است.من نبودم. من تمام آن روز داشتم نقشه‌ آن شرارت را می‌کشیدم. خیالم این بود که ما -یعنی من و پدرومادرم- این بچه کوچک با موهای پرپرشت را لازم نداریم. ما چیزی کم‌وکسر نداشتیم و از خدا و لک‌لک‌ها، بچه‌ای نخواسته بودیم. فکر کردم حتما باید اشتباهی رخ داده باشد. شاید دعای یک خواهر دیگر با من قاطی‌پاتی شده یا چه می‌دانم... لک‌لک‌ها راه را اشتباه آمده‌اند!....من دلم می‌خواست تا آخرِ عمر عزیزدردانه پدرومادرم بمانم. دلم نمی‌خواست قصه‌های بابا به گوشِ بچه‌ دیگری برسد یا مامان برای کسی عروسک بافتنی، ببافد. من او را نمی‌خواستم؛ غافل از این‌که، نمی‌دانستم چشم باز می‌کنم و می‌بینم وقتی به این پسر فکر می‌کنم، قلبم به‌شکل مطلوبی می‌تپد. بیست سال از روزی که تصمیم گرفتم کالسکه برادرم را به‌بهانه بستنی‌خریدن توی بقالی جا بگذارم، گذشته است....آن روز نقشه‌ام را موبه‌مو، مرور کرده بودم: به مامان باید می‌گفتم که پول بدهد تا بروم بستنی بخرم. بعد باید پیشنهاد می‌دادم که می‌خواهم «داداش» را هم با خودم ببرم. نباید زیاد اصرار می‌کردم، چون ممکن بود مامان بو ببرد. مامان حق داشت اگر شک می‌کرد. من که حاضرم نبودم، قد چندلحظه با این بچه بازی کنم، حالا چرا دلم می‌خواست او را با خودم ببرم برای بستنی خریدن؟ مامان شک هم نکرد. در خیال مامان، دختر یازده‌ ساله‌ای که من باشم، آن‌قدر معصوم است که چنین شرارتی نکند. من اما این کار را کردم، ولی به خانه نرسیده، از شرارتم پشیمان شدم. جایی بین مغازه و خانه، قلبم تپیده بود برای آن پسرِ کوچکِ توی کالسکه قرضی!....حالا آن پسرِ کوچک توی کالسکه که فکر می‌کردم من و خانواده‌ام لازمش نداریم، در بیست‌ویک‌سالگی برای خودش در کشوری دیگر یک خانهٔ کوچک چشم‌نواز، یک شغل خوب دلخواه و یک دانشگاه حسابی دارد. پنج‌ماه از مهاجرتش گذشته است و اگر از من بپرسند غصه‌دارترین چیزی که در عمر سی‌ساله‌ات تجربه کردی، چه بود؛ بی‌معطلی می‌گویم رفتنِ برادرم و این دلتنگی لعنتی که حفرهٔ بزرگی توی دلم کاشته است....این روزها اما بیشتر از هر وقت دیگری جان و دلم حضورش را می‌خواهد تا مثل همهٔ وقت‌هایی که پشت‌سر گذاشتیم سیر تا پیاز همه‌چیز را برایش تعریف کنم یا از تصمیم‌هایم به او بگویم تا مثل همیشه تحسینم کند (هیچ‌کس مثل او توی این دنیا نیست که من را حتی بابت اشتباه‌هایی که مرتکب شدم، تحسین کند، چون گمانش این بود همهٔ این‌ها عمق بیشتری به زندگی‌ام دادند) یا به‌گاه تعجب‌کردن و به‌شوخی مثل همهٔ هم‌سن‌وسال‌هایش بگوید «وای! برگـام!». پسرِ کوچکِ توی کالسکه که نمره عالی زبان انگلیسی و آلمانی‌اش، موهای بلند و مشکی‌اش، کتاب‌خواندنش، طرح‌های گرافیکی‌اش، رتبه تک‌رقمی کنکورش و مهربانی و دیگرخواهی‌اش و... برای خواهرش آن‌قدر غبطه‌برانگیز بوده و هست، روز هفت دی‌ماه آن‌قدر قد کشیده بود که دیگر زمان بدرقه‌اش در فرودگاه امام توی آغوشم جا نمی‌شد. از خدا و همه لک‌لک‌هایی که این پسر را برای ما آوردند، ممنونم.کاش لک‌لک‌های بچه‌آور، می‌توانستند او را، درستْ، در همین‌ روزهایی که دلم می‌خواهد بیش از هر کس دیگری کنارم می‌بود، از آن سوی مرزها بیاورند. ولی بیایید قبول کنیم که تا دنیا دنیاست، هیچ خواهر و برادری نباید از هم جدا بیفتند. فاطمه بهروز فخر 💎 اینجا 👇باهم میریم سفر و گردش: @safar_chehelsalegi
Show more ...
3 558
56
🪻با نشخوار های ذهنم چه کنم؟ دیروز یه پادکست خیلی جالب گوش میدادم که حسابی تکونم داد ، میگفت: هر انسان در طول روز به طور متوسط ۶۰ تا ۱۲۰ هزار فکرمختلف داره که ۹۵درصد اونا تکراری و ۸۰ درصدشون بار منفی دارند... باورتون میشه؟😳 قسمت بد ماجرا اینه که افکار ما احساسات مون رو میسازه ، احساسات ما رفتارمون رو و رفتارمون نتیجه زندگیمون رو، حالا ما باید یاد بگیریم که به افکارمون فکر نکنیم و نذاریم ما رو درگیر خودش کنه ، اجازه بدیم افکار بیان و برن اما درگیرشون نشیم، نه موافقت نه مخالفت،فقط از کنارشون رد بشیم و از اون به بعده که ذهنمون میشه یه ماشین حساب که هروقت بهش نیاز داریم در میاریم بیرون و ازش استفاده میکنیم ، نه اینکه اون زندگیمون رو بگردونه بدون کنترل ما ! اکثر ما کنترل توجه دستمون نیست و نمیتونیم هجمه افکار رو کنترل کنیم، باید بدونیم هر چیزی که بهش توجه کنیم اون بخش رشد میکنه، توجه درست مثل ماهیچه ست و وقتی به کارش نمیگیری ضعیف میشه، ما هیچ وقت ماهیچه توجه مون رو تقویت نکردیم ، تمرین نکردیم در نتیجه نمیتونیم به افکار توجه نکنیم چون ماهیچه ذهنمون ضعیفه من که تصمیم گرفتم این ماهیچه رو به کار بگیرم و هروقت فکری اومد سراغم بگم الان وقت ندارم بهت فکر کنم بعدا اگه دوست داشتم میام سراغت،میگید سخته؟! میدونم، حتی سخت تر از چیزی که تصورمونه ، ولی خب رشد درد داره، البته که بهتون قول میدم دردش هم شیرینه تو چی حاضری از امروز با من شروع کنی و خودت کنترل افکارت رو دستت بگیری؟! ندا بالایی 💎
Show more ...
4 183
123
🪻بغل ؛ مغل ؛ بوغاله(۱۶۵) یک ) در آغوش کشیدمش و ماه درون سینه‌ام، طلوع کرد .. دو ) !!!💎 کانالی برای عاشقان طبیعتگردی و سفر 👇
4 107
40
جهت تلطیف فضا و گم شدن در نور و کلمات واقعا این روزهای ایران دیدن ندارد.....

Shadmehr Aghili - To Noore Cheshmi (320).mp3

3 996
172
«حالتی در به یاد آوردن خاطره‌های گذشته هست که بهش می‌گویند «باز زیستن خاطره». تمام ثانیه‌های کش‌دار آن خاطره بازسازی می‌شود و احساسات و هیجانات متصل به آن دوباره تجربه می‌شوند. اگر می‌شد یک خاطره را برای باز زیستن انتخاب کنم، آن خاطره را انتخاب می‌کردم که به یک اندازه لذت‌بخش و دردناک است، که پر است از بوی تخیّل، که می‌شود در آن هم گریه کرد و هم قهقهه زد، که پر از خطر کردن و تاب آوردن و رفتن، که در آغوش گرفته می‌شوی و بوسیده می‌شوی و رنجیده می‌شوی، که شک می‌کنی و به یقین بر می‌گردی. من آن خاطره را انتخاب میکنم که در کنار تو گریه می‌کنم، عشق‌بازی می‌کنم، دوباره عاشق می‌شوم و خودم را رها می‌کنم. آری؛ من حتما همین خاطره را دوباره و دوباره خواهم زیست و در باز زیستن هر کدام به تو فکر می‌کنم.»♥️ پ.ن: من، احتمال اینکه تو دوستم بداری را، دوست داشتم...
Show more ...

file

4 769
127
اگه میشد برگردم به سال ۸۳ حتما به خودم می‌گفتم بلد شو یه وقتایی سنگ باشی. خوب نیست اسفنج باشی و همه چی رو بکشی به خودت و ورم کنی. یاد بگیر بگی نه. همین حالا بگو نه برگشتن و با جشم ناظر نگاه کردن به کودکی و نوجوانی و سال‌های رفته یکی از تکنیک.های روانشناس‌هاست که احساسات عجیبی رو در آدم بیدار می‌کنه. مثل احساسی که من با دیدن این عکس دارم. انگار دخترم باشه و بخوام پشت الهام امروز قایمش کنم. نصیحتش کنم. مراقبش باشم. اصلا بیارم و تو کمد اتاقم قایمش کنم تا یه چیزایی نشه، یه چیزایی رو نبینه، نشنوه. اگه اتفاقی، تو کافه یا خیابون با نسخه خیلی جوانتر خودتون مواجه بشید، چی میگید بهش؟ براش چی کار می‌کنید؟ پ.ن امروز کمرم خم شد اونقدر فکر کردم و غم خوردم. ته نداره چرا؟ لعنت به اونها که اثر انگشت نوچ و چرب کوفتی‌شون تا قیامت روی قلب ما می‌مونه. الهام فلاح💎 عکس : ۹ سال پیش؛جشن تولدی که همکارانم گرفته بودن
Show more ...
4 554
35
🪻اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید و ببینید که بیست کیلو چاق شده‌اید نگران نمی‌شوید؟ البته که می‌شوید! سراسیمه به بیمارستان تلفن می‌زنید: الوو، اورژانس؟ کمک، کمک، من چاق شده‌ام‌!اما اگر همین اتفاق به تدریج رخ بدهد، یک کیلو این ماه، یک کیلو ماه آینده و…آیا باز هم همین عکس العمل را نشان می‌دهید؟ نـه! با بی‌خیالی از کنارش می‌گذرید. برای کسانی که ورشکسته می‌شوند، اضافه وزن می‌آورند یا طلاق می‌گیرند یا آخر ترم مشروط می‌شوند این حوادث دفعتاً اتفاق نمی‌افتد. یک ذره امروز، یک ذره فردا و سر انجام یک روز هم انفجار و سپس می‌پرسیم: چرا این اتفاق افتاد؟ زندگی ماهیّت انبار شوندگی دارد. هر اتفاقی به اتفاق دیگر افزوده می‌شود، مثل قطره‌های آب که صخره‌های سنگی را می‌فرساید.اصل قورباغه‌ای به ما هشدار می‌دهد که مراقب شرایطی که به آن عادت می‌کنید باشید! ما باید هر روز این پرسش را برای خود مطرح کنیم: به کجا دارم می‌روم؟ آیا من سالم‌تر، مناسب‌تر، شادتر و ثروتمندتر از سال گذشته‌ام هستم؟ و اگر پاسخ منفی است بی درنگ باید در کارهای خود تجدید نظر کنیم. آخرین راز شاد زیستن. آندرو ماتیوس💎 بیا بریم گردش👇 @safar_chehelsalegi
Show more ...
4 597
97
آیا نامِ معلمِ اولِ ابتدایی تان را به خاطر دارید؟
1 291
0
🟥◼️◽️▫️ ⚪️همراهان گرامی   با افتخار یکی از زیباترین و جذاب ترین کانال های تلگرامی را به شما معرفی می کنم. ➖ رقص ➖موسیقی ➖ شعر و ادبیات زنان ➖پادکست و حال ِ خوب ➖منتخبے از بهترین فیلم‌ها ➖دلنوشته های زیبا و احساسی ➖کلیپ های جذاب و کمتر دیده شده 🔻🔻🔻🔻 ❣تا فرصت هست عضو شوید...!!!

file

1 310
1
🪻بعضی از مهربان‌ها ؛ جهنم ساز هستن ! ما گاهی به جای آموزش بخشندگی ؛ اضطراب رو به بچه هامون یاد میدیم 😔 ما حق نداریم بخشی از وجودمون رو به دیگران ببخشیم تا دیگران ؛ راضی باشن ! جالبه ! گاهی گرفتن دو تا تخم مرغ از دیگران هم باعث استرس میشه چون باید دو برابرش رو بدیم بهشون !!

IMG_4401.MP4

4 740
67
‍ ‍ 🪻"او ترانه حالا چهل و یک سال دارد"! "او ترانه حالا چهل و یک سال دارد .گرچه هنوز رد همان چهره پانزده سالگی در صورتش پیداست.بازیگری که به گمانم از جسارت خود جوانه زد، رشد کرد و چنان در بازیگری بالید که در اوج جوانی به پختگی حرفه ای رسید .به خودشکوفایی بهنگام .ما همواره با شمایل بیرونی آدم های موفق مواجهه می شویم و شُکوه شکفتشان را می بینیم نه شِکوه و شکستن ها و دردهای این نبرد دشوار را امروز که خبر بیماری اش را خواندم(که هنوز نمی دانم چیست). به راهی که تا ترانه شدن آمده اندیشیدیم و یاد حرفی از حمید علیدوستی در مستند" سمفونی حمید" افتادم که گفته بود: " یک زمانی ترانه را به نام من می شناختند و به او می گفتند دختر حمید علیدوستی، اما حالا من را به نام او می شناسند و به من می گویند بابای ترانه" اعتبار هر نامی نه از پدر که از پدر درآمدن می آید. اعتباری که همیشه برآمده از کامیابی ها نیست، رنج و غم ناکامی ها هم به آن گره خورده . ترانه طی این سالها چند رنج بزرگ را تجربه کرد.مرگ برادرش در حادثه چهاشنبه سوری (درست زمانی که در حال بازی در فیلم چهارشنبه سوری بود) جدایی پدر و مادرش بعد از این اتفاق و جدایی خودش از همسرش. ابتلایش به کلاستروفوبیا حاد(تنگنا هراسی) و تحمل زندان، جراحت های کمی برای یک هنرمند نیست .به گمانم او با خودش هم جنگیده تا بدهکار خودش نباشد. به قول خودش در شهرزاد: "گاهی آدم تو جنگ با خودش باید اونقدر پیش بره که یه ویرونه بسازه از وجودش .اونوقت از دل اون ویرونه یه نوری، یه امیدی، یه جراتی جرقه میزنه" رضا صایمی 💎 کانالی برای عاشقان سفر 👇 @safar_chehelsalegi
Show more ...
image
6 939
206
درلحظه از جاپرید،ترسیدم، گفت نترس یادم رفته بود نباید در خودم فرو برم، وگرنه درونم داغ می کند بیاو درستش کن.. گفتم داغ؟گفت آره مادر بودن سخت ترین آزمون زندگیه مادر نباید مدت زیادی درخودش فرو بره، باید راه بره توخونه به همه چی برسه آب دادن گلها،غباررویی میزتلوزیون، پرکردن ظرف میان وعده و... گفتم ولی یکم وقت برای خودت باشه بد نیست. گفت مثلا..گفتم مثلا تودوس داری بنویسی در طول روز به خودت وقت نوشتن بده، رفت توفکر وگفت من آخرشبها می نویسم وقتی شماخوابید،گفتم نه در طول روز، هی حرف خودش زد گفت شبها بهتر مینویسم، گفتم پس روزها به خودت وقت بده برای کارهای که دوست داشتی انجام بدی ولی ندادی..؟بازم فکر کرد وگفت خیلی دوست داشتم کتاب فروغ همراهم ببرم موزیک بزارم تنهایی تویه کافه ی دنج بشینم وباگوش دادن به موزیک کتاب وبخونم کنارش یه قهوه بخورم وحس کنم هجده سالمه.. گفتم پس معطل نکن پاشو برو‌ گفت غذا رو گاز گفتم من هستم..اگرم نبودم خاموش می کنم گفت واقعا برم گفتم واقعابرو ذوق توچِشمهاش خیلی قشنگ بود وقتی رفت واقعا یه دخترهجده ساله بود... فرشته خالدیان 💎 عکس: مرتضی بنی مهد
Show more ...
5 199
63
🪻صبر بالغانه ؛ لذت داره . جایزه نداره که ! یه چیزی که تو فرهنگ ژاپن خیلی خیلی دوست دارم، اینکه فرهنگ مفت خواهی و چشم انتظاری ندارن! یعنی چی؟ یعنی از بچگی تا پیری، چیزی به عنوان جایزه مادی ندارن! بچه ها شاگردممتاز بشن مسابقات جهانی برنده شن یا هرچی، جایزه مادی درکار نیست!! افتخارش اونقدر براشون مهمه که براش بجنگن! البته سیستم طوری چیده شده موفقیت، یه جایی تو آینده خودشو نشون بده ولی جایزه فوری و رضایت درلحظه رو از سن خردسالی کنار گذاشتن! توی روانشناسی چیزی هست نزدیک مفهوم صبر بالغانه....مثلاً بارها از بچه هایی که باذوق از قهرمانی ها و .. شون برام تعریف کردن، پرسیدم جایزه‌ش چی بوده؟ مبهوت نگاهم کردن گفتن هیچی! لذتش خیلی زیاده خب! این رفتار در تمام بخشهای زندگی بزرگسالیشون هم دیده میشه.(تا نود و نه درصد اینطورن ولی خب ممکنه استثنا هم پیدا بشه). توقع جایزه و هدیه بزرگ و مفت ندارن و براش خیالپردازی نمیکنن. بخاطر همین ژاپن تنها کشوریه که گدا نداره!! نه توقع کمک مفت دارن، نه به کسی مفت کمک میکنن، اما مثلاً مثل همون فروشگاه اکسپو که گذاشتم، برای کارهای هدفمند که تعریف و مسیر روشنی دارن خیلی راحت کمک میکنن. حالا اینا رو چرا گفتم؟صبح یکی اومد درمورد پستی که مربوط به هدایای کویتیها برای مهدیه نوشته بودم، با طعنه گفت: همچین گفتین کویتی های پولدار که فکر کردم بهش آیفون هدیه دادن!!😒حرفش خیلی ذهنمو مشغول کرد، این حرف پس زمینه و ریشه فرهنگی عمیقی داره!مگه ما گدائیم که منتظر آیفون از کسی باشیم؟!....چرا باید یه غریبه آیفون هدیه بده؟! چون پولدارن باید هدایای عجیب غریب بدن؟! مگه تازه به دوران رسیده ان؟!این چشم انتظاری و توقع یعنی چی؟ نمیفهمم:)کسی که پولداره، به ما بدهکار نیست که! (مطمئنا این آدم، مثلاً پدر و مادر با محبت و واقعی و دلسوز رو کسانی میدونه که آیفون و ماشین و طلا بخرن برای بچه!!) گفتم این گروه کویتی پولدارن، چون این هتل بسیار گرونقیمته و بیش از نود درصد توریستهایی که میان ژاپن (و به صورت پیش فرض ثروتمندن که اومدن ژاپن) اصلا نمیتونن حتی بهش نزدیک هم بشن، و عمومأ از کشورهایی در سطح ثروتمندان اروپا و عربستان و کویت میان و چندین شب هم میمونن. به نظرم اگه بچه کوچیک دارین، توصیه خواهرانه دارم که عادتش بدین اصلا چشم انتظار پول مفت هدیه بزرگ جایزه شانس و .. اینا نباشه و نگاهش به دست مردم نباشه. اصلا برای چیزی بهش قول جایزه مادی ندین، بلکه بلحاظ روانی تشویقش کنید! گوشی سامسونگ ده سال پیش رو با عزت نفس داشتن، بهتر از گرفتن آیفون با قسط و بدبختی و رو انداختن به هرکس و ناکسیه. واقع بینی جلوی افسرده شدنش رو درآینده میگیره و یادمیگیره قدردان باشه (بخصوص نسبت به پدر و مادر) و بدونه هیچکس حتی به اندازه یک شکلات بهش بدهکار نیست و نباید منتظر باشه! .................. ببینید دوستان، اشتباه نشه، کار انجام دادن هرمدل و اندازه ای باشه، بااااید در ازای یه درآمد و پرداختی باشه!اینکه دانشجو بره مفت برای استاد کار کنه، بزرگمنشی نیست، پرتوقعی و مفت خواهی استاده!! هرکار درستی که انجام میدین، براش پول بخواین، نه مفت کار کنید نه مفت پول بگیرین! همین ژاپنیها با این قوانین سفت و سخت پرداخت حقوق، بالاترین میزان مشارکت کار داوطلبانه برای شهرداریها و امور اجتماعی رو دارن! یعنی جایی که ازش کار بخوان، حقوق میخواد، جایی که خودش دلش بخواد به جامعه اش کمک کنه، کاملا رایگان کار میکنه. زینب بهرامی ؛ ژاپن 💎 کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻 @chehel_salegi ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌@safar_chehelsalegi
Show more ...
4 761
108
یه پسر ۲۳ ساله خودش با آنالیز کشتی تیلور فهمیده که اون چجوری میبازه و همون کارو کرده و برده مدیران کشتی ما( عین خودمون و شکست های فردی مون ) بعد از ۵ بار باخت آقای یزدانی به تیلور نفهمیده بودن و هربار تقصیر رو مینداختن گردن دعای کم کیفیت مردم ؛ شانس بد یزدانی ؛ ضعف داور و خر زور بودن تیلور و کج بودن تشک و ....
4 954
42
🪻خودت چی پس () - تو حق داری حالت خوب نباشه و بخوای به خودت استراحت بدی. - تو اجازه داری زمانی رو به خودت اختصاص بدی و کارایی بکنی که حالتو خوب می‌کنن. - اشکالی نداره اگه نه بگی. - تو مسئول خوشبختی خودتی برای همین باید اولویت خودت باشی. - دیگران افکار خودشونو بازتاب می‌دن و هرچی که می‌گن تو نیستی پس اهمیت نده. - تو کافی، زیبا و متفاوتی. - آدمای هم فرکانست تورو پیدا می‌کنن پس از حذف کردن و از دست دادن آدمای سمی نترس. - به سلامتی روح و جسمت اهمیت بده. (کتاب، ورزش، مدیتیشن، رژیم سالم) یادت نشه. - وظیفه ی تو نیست که دیگران رو اصلاح کنی . - انتظار نداشتن آرامش محض برات میاره. - حد و مرزات شخصیت تورو شکل می‌دن. پس توی تعیین کردنشون سخت گیر باش. عکاس: محسن الطافی؛ بافق
Show more ...
5 499
99
🪻ایشالله « گربه » است ! همین امروز اتفاق افتاد:قطع حقوق یک دانشجو معلم برای داشتن حیوان خانگی😔 وزیر سابق آموزش و پرورش با انتقاد از سیستم گزینش ماجرای دانشجویی را تعریف می‌کند که غیرمنصفانه مردود شده. سیدمحمد بطحایی گفت: دو هفته پیش یکی از دانشجویانم که تعهد دبیری دارد و قرار است در آینده معلم شود به من مراجعه کرد و گفت که مشکل گزینشی پیدا کرده است و توضیحاتی داد. اتفاقا خانواده این دخترخانمِ دانشجو، خیلی مذهبی و مقید هستند، پرسیدم که چه مشکلی برایش پیش آمده و او گفت در گزینش از من سوالات متعددی پرسیدند یک سوالش این بود که من در خانه حیوان خانگی دارم یا نه؟ و این دانشجوی صادق گفته است بله دارم، مسئول گزینش هم گفته که چه حیوانی داری و او گفته گربه و توضیح داده که در جعبه‌ای در حیاط نگه‌داری می‌کنیم. این دانشجو گفته که در پرونده‌اش اشاره شده، چون حیوان خانگی دارد، حقوق‌اش را قطع کرده‌اند و مشکلات زیادی را برایش به وجود آورده‌اند.. کسی‌که چنین سوالی برایش معیار قضاوت قرار می‌گیرد دیگر به تخصص، علاقه، مهارت‌های آن فرد و شایستگی‌هایش نگاه نمی‌کند. چه بسا او از حیث صلاحیت‌ها، مهارت‌ها، توانایی‌ها و حتی اصول اعتقادی که باید یک معلم داشته باشد در بالاترین سطح باشد، اما، چون گفته من در حیاط خانه یک حیوان خانگی دارم، او را پس می‌زنند و رد می‌کنند.💎 کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻 @chehel_salegi ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌@safar_chehelsalegi
Show more ...
image
5 718
64
🪻 پیامک صبح شمبه ! (۳۹۱) وقتی؛ هر بوسه ی تو تشنه ترم میکند شاید علاج تشنگی من، تنها نوشیدن تمامی آن چشمه است که از دهان کوچک تو ؛ سر باز کرده است. 💎 ................................. ‏خدایا ! قلب من رو به چیزی که برای من نیست، وابسته نکن!🙏 ارادتمند : حلاجیان💎 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
5 579
88
وقتی یه آدم درست وارد زندگیت میشه

IMG_2683.MP4

5 649
141
🪻«مردها» چه چیزی یا چیزهایی ندارند؟ من فارغ از بحث‌های مبالغه‌آمیز متداول، تمام وقت به یک چیز فکر کردم. آنهم اینکه «مردها» چه چیزی یا چیزهایی ندارند؟ داستان از آنجایی شروع شد که به مناسبت روز پدر، زنگ زدم به مامان و پرسیدم: «بابا چی نداره؟» یا «چی لازم داره؟»مامان با مکث جواب داد: هیچی؛ یعنی راستشو بخوای نمی‌دونم! مکالمه‌ی بی‌سرانجاممان که تمام شد، تمام مدت حتی در طول خواب شب داشتم فکر میکردم مردها به چیزی یا چه چیزهایی نیاز دارند؟ توجه؟ محبت؟ عاطفه؟ بغل؟ غذای گرم؟ کسی که منتظر برگشتنش به خانه است؟ کسی که حقش را پایمال نمیکند و اگر نباشد سهمی برایش کنار می‌گذارد؟ جوراب؟ لباس زیر؟ پیراهن؟ ادکلن؟ کمربند؟ بوسه؟ کمی هنجارشکنی و بیرون زدن از مرزهای خوش‌گذرانی؟ دورهمی مجردی؟ همدلی؟ در مسیر تغییر لوکیشن کاری، جلوی همان فروشگاه همیشگی ترمز زدم و برای بابا یک بافتِ عنابی یقه سه سانت گرفتم. ولی متقاعد نشده بودم که همین کافیست. همین بافت عنابی هنجارشکنی که برایش صابونِ دیس‌لایک‌ مامان را به تنم مالیده‌ام. واقعا بابا چه چیزی لازم دارد؟ مردها چه می‌خواهند؟ دو دوتا چهارتا کردم دیدم بابا و همه مردهای دور و بر فقط یک چیز مشترک ندارند؛ آنهم «فضا»ست! جاکفشی را باز کنید و ببینید مردها جا برای چند جفت کفش اشغال کرده‌اند؟ چندتا جالباسی؟ چندتا کشو؟ چقدر وسیله شخصی؟ چرا توی یک خانه وقتی بین زن و مرد اختلاف می‌افتد این مردها هستند که در را باز می‌کنند و می‌روند؟ چرا اغلبشان را نمی‌شود در خانه پیدا کرد؟ چرا بعضی‌هایشان با کارشان ازدواج می‌کنند؟ چرا کوله‌پشتیِ سفرِ مردها سبک‌تر است؟ چرا در انتها رنگ لباس هایشان وابسته به نچ‌ونوچ مادر و خواهر و همسر یا پارنترشان است؟ چرا قهر که می‌کنند فقط بالشتشان را برمی‌دارند؟ مردها منزوی‌اند چون هنجار و عرف می‌گوید: مرد گریه نمی‌کند، درد دل نمی‌کند، کِرم نمی‌زند، به خودش ور نمی‌رود و بزک‌دوزک‌ کند، کم نمی‌آورد، نمی‌شکند، بغض نمی‌کند، وقتی ازدواج می‌کند فلان و فلان را کنار می‌گذارد. مرد که پدر می‌شود... مردها به فضاهای بیشتری نیاز دارند. هر نوع فضایی. فضا برای نشان دادن امیال و خود واقعیشان، فضا برای گفتگو فارغ از قضاوت و برچسب، فضایی که تهش اگر درک هم نشدن متهم هم نباشند، فضا برای خود واقعیشان.. نویسنده:؟💎
Show more ...
6 466
124
🪻بغل ؛ مغل ؛ بوغاله() اگر آدمای اطرافتون استرس و اضطراب دارن بهترین کار اینه که بغلشون کنید ۲۱۲ مطالعه رو در طی سالهای اخیر بررسی کردن تا بفهمند پررنگ‌ترین مزیت بغل کردن چیه؟ اگر از مزیت‌های که برای سلامتی بدن داره بگذریم، مهمترین مزیت بغل کردن کاهش استرس و اضطراب و کاهش درده. این موارد بیش از همه موارد بررسی و اثبات شدن. متاسفانه جوامع مختلف در سالهای اخیر از لمس کردن همدیگه فاصله گرفتن و جاش حرف زدن رو‌ به عنوان یک ابزار آرامش بخش انتخاب کردن که اصلا نمیتونه جای بغل و لمس و تماس پوست با پوست و بدن با بدن رو بگیره! در این حد این نتایج مورد تایید بوده که الان دارن تلاش می‌کنند ربات‌های اجتماعی براش بسازن. وظیفه اصلی این ربات‌ها بغل کردنه! حتی پوست این ربات‌ها هم جوری طراحی میشه که احساس لمس رو بهتر شبیه سازی کنه‌ این فرصت رو به رباتها ندیم!!!
Show more ...
6 200
66
🪻زندگی رسمِ خوشایندی است ! با خیلیا میشه زندگی کرد ولی یکی باید باشه که باهاش احساس زنده بودن کرد ...💎 () کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻 @chehel_salegi ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌@safar_chehelsalegi

file

5 819
111
با این ویدئو کلی اشک ریختم،نمی‌دونم تهیه کننده‌اش کیه! هر کی هست روح بلندی داره و ذهنی.. تا خودِ خدا سعادت دست بوسی وقدرشناسی ، برای اونهایی که پدرشون در قید حیات هست. کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻 @chehel_salegi ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌@safar_chehelsalegi

file

7 934
215
🪻یک جشن فارغ التحصیلی دیگه! ما هر چقدر از اینطرف سختگیری کنیم و فشار بیاریم ؛ از اونور هم همین اتفاقات میافته که اصلا رسم نبوده در جشنهای فارغ‌التحصیلی این قانون طبیعی در همه جا هست ولی ما در حال تکرارش هستیم 😔 . چرا باید انرژی هامون رو صرف توسعه فردی و کشورمون نکنیم ؟ 💎 کانالی برای عاشقان طبیعتگردی و سفر 👇 @safar_chehelsalegi

video_2024-04-16_14-54-25.mp4

5 944
55
📌با سلام ۱۷ سوال عمیق برای خود ارزیابی خودتون ۱.چه ویژگی های مثبتی رو در‌ روابط خودتون وارد میکنین؟ ۲.بزرگترین نقطه قوت و بزرگترین نقطه ضعف شما چی هست؟ ۳.چه مهارت هایی رو میخوان در پنج سال آینده یاد بگیرین؟ ۴.خودتون رو در یک جمله چگونه توصیف میکنین؟ ۵.چه فعالیت هایی باعث میشه احساس رضایت، انرژی و رضایت داشته باشین؟ ۶.استراتژی های شما برای بازگشت پس از شکست چیه؟ ۷.در حال حاضر چه تهدیدها و فرصت هایی در زندگی خود میبینین؟ ۸.به احتمال زیاد در مورد چه چیزی اشتباه میکنین؟ ۹.در مورد چه چیزی میتونین یک سخنرانی چند دقیقه ای بدون آمادگی داشته باشین؟ ۱۰.آیا شما اعتیاد دارید؟ اونها چی هستن؟ ۱۱.زمان زیادی رو صرف چه کاری می کنین؟ وقت کافی رو برای چه کاری صرف نمیکنین؟ ۱۲.چه چیزی رو در مورد خودتون دوست دارین؟ ۱۳.میتونین به دیگران نه بگین؟ ۱۴.چه باورهای محدود کننده ای در مورد خودتون دارین؟ ۱۵.وقتی تنها هستین به چه چیزی فکر میکنین؟ ۱۶.سه سوالی که دوست داشتین جواب قطعی برای اونها داشتین چیست؟ ۱۷. نظر دیگران در مورد شما چی هست؟ 📌نکته ی مهم اینکه رسالت، هدف و ارزش های خودتونو میشناسین؟ _میدونین برای چی آفریده شدین و چه مسیری رو باید طی کنین؟ _ و آیا میدونین در جای خودتون هستین یا دارین زندگی کس دیگه رو زندگی میکنین؟ علیرضا طایی💎
Show more ...
6 874
187
آیا نامِ معلمِ اولِ ابتدایی تان را به خاطر دارید؟
1 360
0
🟥◼️◽️▫️ ⚪️همراهان گرامی   با افتخار یکی از زیباترین و جذاب ترین کانال های تلگرامی را به شما معرفی می کنم. ➖ رقص ➖موسیقی ➖ شعر و ادبیات زنان ➖پادکست و حال ِ خوب ➖منتخبے از بهترین فیلم‌ها ➖دلنوشته های زیبا و احساسی ➖کلیپ های جذاب و کمتر دیده شده 🔻🔻🔻🔻 ❣تا فرصت هست عضو شوید...!!!

file

1 329
1
🪻من یه چیزی میگم ...تو سی سال درگیرش میشی! همه ی ما دچار نشخوار فکری شدیم و میشیم ! اما نحوه ی مدیریتش برای هر کدوم از ما متفاوت و بعضاً بسیار دشواره . مواردی رو سراغ دارم که سالها ( حتی بیست سال بعد از فوت گوینده ی حرفی که طرف رو درگیر کرده😬😬) همه ی جان و ذهن و روح آزار داده.
5 982
40
خانم مهرسا شرع الاسلام به عنوان يك مشاور كسب و كار (ماركتينگ و پرسونال برندينگ ) توي اين فايل از اشتباهات رايج مشتری هاش گفته . گوش دادن به این پیام صوتی باعث میشه تا ما اشتباهات و ترس‌های خودمون رو در کسب و کارها بهتر بشناسیم و باهاشون برخورد منطقی تری داشته باشیم . حلاجیان 💎

اشتباهات رایج کلاینت هام_mixdown.mp3

6 053
135
🪻«آدم ها کم کم شبیه کسی که دوسش دارن میشن» جديدا اين جمله رو بيشتر توى واقعيت حس مى كنم. اطرافيانم رو ميبينم كه ساليانه سال كنار هم زندگى كردن و يه جور عجيب چهره هاشون به هم شباهت داره حالا جدا از شباهت من ميگم اون دوتا انگار يه جور چِفت هم ديگه شدن، كنار هم خيلى قشنگ ترن. نميدونم ميتونم منظورمو برسونم يا نه ولى مثلا اگه يكيشونو تنها ببينی يه چيزى كمه انگار. دوست داشتن يعنی همين. يعنى تو همه جوره چِفت شريك عاطفه اى كه دارى باشی. نهال فولادی💎 کانالی برای دوستداران سفر 👇 @safar_chehelsalegi
6 477
72
زندگی، رهبری و مربیگری به سبک GOOGLE  MAP 🔴موجود غریبی است این گوگل مپ. حاضر به یراق است و فوری، تا راه گم می‌کنی و احضارش می‌کنی  مثل غول چراغ ظاهر می‌شود، بی بهانه، بی ادا و اطوار و تعارف! 🟢اول مسیر کلی را نشان می دهد، راه‌های متفاوت را با طول مدت احتمالی، بعد هم بهترین مسیر از لحاظ میزان ترافیک را پیشنهاد می‌دهد. 🟤هیچ اصراری ندارد، نمی گوید اگر از این مسیر نروی عاق‌ات می‌کنم. نمی گوید راه‌های دیگر بی‌راهه‌اند و به ضلالت ختم می‌شوند! بابت این راه‌نمایی و هدایت خودش را بالاتر و برتر نمی بیند و برای‌ات قیافه نمی گیرد و دنبال وجوهات نیست! 🟠هی ژست نمی‌گیرد و نمی‌گوید که مسیریابی یک شغل مقدس است و مپ بودن مثل شمعی‌است که با سوزاندن خود راه را نشان می‌دهد. کله‌ی کچل و عینک ندارد و کلمه‌های قلنبه سلنبه نمی‌گوید و مدام دنبال کارت به کارت و زیرمیزی نیست. 🟡اگر هم اشتباه کنی یا به مسیری که نشان داده نروی نمی‌گوید که حالا که اینطور کردی شیرم را حلالت نمی‌کنم. نمی‌گوید آنان که از مسیر گفته شده خارج شوند دچار عذاب و گمراهی می‌شوند. 🟣از نمره‌ات کم نمی‌کند. نمی‌گوید حالا که اینطور کردی و به حرفم گوش نکردی دیگر پیش من نیا، اصلا مگر من مسیریابم یا تو؟ ⚫نمی‌گوید این مردم حق‌شان است و تا وقتی فرهنگ اطاعت پذیری مثل ژاپنی‌ها نباشد و دچار هژمونی سنت‌های منحط باشیم همینی‌است که هست… نه… ⚪کمی سکوت می کند و خودش را آپدیت می کند و مسیر جایگزین را پیشنهاد می دهد… اگر خدای نکرده تصادف کنی نمی گوید که خوب شد دلم خنک شد، آدم که به حرف مسیریابش گوش ندهد همینطور می‌شود. 🔴نمی گوید که این نتیجه‌ی اعمال ضلالت بار است و گوشمالی مختصری است که بدانی جهان صاحبی دارد و هرکی هرکی نیست… سکوت می کند و منتظر می‌ماند تا قضیه را جمع و جور کنی… 🟢وقتی هم که به مقصد رسیدی برایت آرزوی موفقیت می کند و تا احضار بعدی می‌رود پی کارش…  نه منت می گذارد و می گوید و بالوِالدین احسانا… نه عینکش را جابجا می کند و شبیه بزغاله‌های صغیر می‌بیندت و نه شروع به تفسیر می کند که بله… این رسیدن حاصل تفکرات لاک و رولان بارت است. 🔵موجود غریبی‌است این گوگل مپ، خلقتی مطبوع… و الگویی قابل تقلید و تعمیم… 🟤گوگل مپ بودن یک رفتار نیست یک سبک زندگی، رهبری و مربیگری است! نویسنده:؟ کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻 @chehel_salegi ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌@safar_chehelsalegi
Show more ...
5 980
84

ب.mp3

5 937
167
وقتی در آینده نزدیک تک فرزندهای فعلی با هم ازدواج کنند و احیانا فرزندی به دنیا بیارن، فرزندشون نه عمو داره نه عمه نه دایی نه خاله! به فرزندشون حسودیم میشه که از داشتن فامیل مزخرف و فضول معافه 😅
6 546
72
احساس می‌کنم، تمام سازهای دنیا باهام قهرن , پس به تنبور پناه آوردم . عيدى من به شما 💝 💌

1620269312_سید خلیل عالی نژاد - صبوحی.mp3

6 395
123
🪻 پیامک صبح شمبه ! (۳۹۰) ‍ ما با بوسه درختان را بهار کردیم احمدرضا‌احمدی💎 ................................. واقعیت اینه که ما هیچ چیز نداریم، جز اینکه بگیم: خدایا! تو به خودت نگاه کردی و به ما دادی؛ حالا هم به خودت نگاه کن و ادامه بده!( مرحوم استاد علی صفایی)🙏 عکسی زیبا از مراسم عقد ساده در حین خورشید گرفتگی ارادتمند : حلاجیان💎 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
7 482
73
🪻 تا یک هفته صورتم را نشستم مبادا جای بوسه اش پاک شود! آخرین هفته ی مانده از سال 86 در یک عصر پنجشنبه پیام کوتاهی روی تلفن همراهم ظاهر شد که معلوم بود به اشتباه برای من فرستاده شده، یک خط شعر بود به این مضمون: آفتاب عمر ما در مطلع دیروز مُرد ای عموی مهربانم، مریم فیروز مُرد! فهمیدم که مریم فیروز درگذشته و امروز در مجله ی شهروند چند مقاله ای را که به مناسبت درگذشت او چاپ کرده بودند خواندم که خاطره ای از سال های دور را در من زنده کرد... سال پنجاه و نه یا شصت بود و دانشگاه ها به خاطر انقلاب فرهنگی تعطیل بودند و جوان ها بیشتر به سیاست فکر می کردند و گروه های سیاسی از چپ و راست فعالیت علنی داشتند. دوستان دوران کودکی و نوجوانی بعد از انقلاب هرکدام به سمت و سویی گرایش پیدا کرده بودند و همه تلاش می کردند تا برای ایدئولوژی خود یارگیری کنند. من اما از سیاست می ترسیدم و خواندن ادبیات را به کتاب های سیاسی ترجیح می دادم و مدتی بود شیفته ی صادق هدایت شده بودم؛ هدایت در آن زمان بین گروه های سیاسی، از راست و چپ، محبوب نبود و همه متفق القول بودند که خواندن کتاب های این خورده بورژوای غربزده باعث یأس و گمراهی جوانان می شود و آنان که افراطی تر بودند داستان های ابلهانه ای از رفتارهای صادق هدایت در خلوت خانه اش تعریف می کردند که به نظرم هیچ باورکردنی نبود. خلاصه در آن جَو نمی توانستم با آسودگی از علاقه ام به هدایت دفاع کنم تا این که دوستی کتابی از خاطرات مریم فیروز به دستم داد و گفت که فصلی از آن درباره صادق هدایت است. یک بار تمام کتاب و چند باری آن یک فصل را خواندم و از این که با احترام از هدایت یاد شده بود و چهره ی دیگری از او می دیدم که انسانی بود و با تبلیغات مرسوم تضادی آشکار داشت بسیار خوش حال بودم. روزی همان دوست از من خواست که خودم را آماده کنم تا چهارشنبه ی هفته ی بعد من را به یک جلسه ببرد و چون اکراه من را دید اطمینان داد که این جلسه ارتباطی با هیچ حزب و فعالیت سیاسی ندارد، فقط یک گرد همایی فرهنگی است که می توانم بعضی چهره های معروف ادبی را آنجا ببینم- البته دوست من تمام حقیقت را نگفته بود- روز موعود به ساختمانی رفتیم که تابلوی "دفتر جمعیت ایرانی هواداران صلح" بر بالای آن به چشم می خورد و داخل آپارتمانی شدیم که برای سخنرانی آماده شده بود. در بدو ورود و برای اولین بار "به آذین" را دیدم که به تازگی ترجمه اش از "ژان کریستف" را خوانده بودم و بعد گروهی دیگر، از نویسنده و شاعر، مثل ابتهاج و کسرایی و... دیگر به چشم های خودم باور نداشتم. سخنران اما مریم فیروز بود، همانی که خاطراتش را با هدایت چندین بار خوانده بودم. زن باشکوهی بود که اعتماد به نفس و سرزندگی در حرکاتش موج می زد. به یادم نمانده درباره چه چیزی حرف زد شاید حقوق زنان یا موضوعی مشابه آن اما به یاد دارم وقتی سخنرانی اش تمام شد و خواست از سالن بیرون برود جوانانی که علایق سیاسی اشان از چهره و آرایش مو و سبیل معلوم بود دوره اش کردند تا او به سؤالاتشان تک تک پاسخ بدهد من هم جایی نزدیک به در خروجی ایستاده بودم و به زنی نگاه می کردم که به جز آشنائیش با صادق هدایت، جذابیتی مبهم و غیرقابل توصیف داشت. آنقدر صبر کردم تا به نزدیک من رسید و چون چشم در چشم شدیم و حالت منتظر و دستپاچه ام را دید پرسید که چه می خواهم، با احترام گفتم که خواهشی شخصی دارم که هیچ ارتباطی با حزبش، سخنرانی اش یا هیچ مسئله ی سیاسی دیگر ندارد و اگر اجازه بدهد در ِ گوشش خواهم گفت! با حرکت تندی روسری را از روی گوش چپ کنار زد و سرش را نزدیک آورد و گفت بگو ببینم جوان! چون نمی دانستم بعد از شنیدن درخواستم چه عکس العملی نشان خواهد داد اندکی با ترس سرم را نزدیک بردم و آهسته گفتم: - اگر اجازه بدهید می خواهم شما را ببوسم وگرنه که هیچ! سرش را به تندی عقب کشید و با صدای بلند پرسید ماچ می خوای؟!! و دو بار محکم گونه های من را بوسید. تا یک هفته صورتم را نشستم مبادا جای بوسه اش پاک شود. مانا نیستانی💎 اینجا باهم میریم سفر 👇 @safar_chehelsalegi
Show more ...
image
6 672
93
برای اینکه ما توی این دنیا حضور داشته باشیم: ۱ پدر و مادر ۴ پدر بزرگ مادر بزرگ ۸ جد ۱۶ جد دوم ۳۲ جد سوم ۶۴ جد چهارم ۱۲۸ جد پنجم ۲۵۶ جد شیشم ۵۱۲ جد هفتم ۱۰۲۴ جد هشتم ۲۰۴۸ جد نهم لازم بود که وجود داشته باشن‌ پس وجود ما، توی ۴۰۰ سال اخیر؛ به این ۴۰۹۴ نفر وابسته بوده....حالا فکر کنیم این اجدامون چه تجاربی کسب کردن:جنگ و قحطی و عشق و لبخند و اشک و کینه و نفرت و مهربانی. همه‌ی این تجارب و خصلت ها تو تک تک و ذره به ذره ی DNA ما ثبت شده، ما ارزشمند هستیم چون حافظه‌ی تاریخ هستیم و قراره گذشته‌ی نسل آینده باشیم، به هر رفتار محیطی که عادت کنیم این رفتار وارد ژن نسل آیندمون میشه و میتونه سرنوشت آینده رو رقم بزنه یا باعث شادی آیندگان و روح گذشتگان ما بشه یا باعث ننگ و تلخی و تاریکی و نفرت ما هیچوقت محو نمیشیم بلکه میریم تو DNA آیندگان و با پیشرفت علم دانشمندان آینده از DNA نوادگان ما حتی متوجه میشن ما در سال ۱۴۰۳ چه علایقی داشتیم و شاید حتی تصاویر چشم های ما رو بازسازی کنن!... تو انسان ارزشمندی هستی، خودتو دست کم‌نگیر. نویسنده:؟💎 کانالی برای عاشقان سفر 👇 @safar_chehelsalegi
Show more ...
6 566
121
اگه زوجین ( حتی دو تا رفیق ؛ همکار ؛ همکلاسی و...) بدون توجه به نیازهای طرف مقابل ؛ بیشتر حد به سمت نیازها و خواسته‌های خودشون قدم بردارن ؛ تعادل رابطه به خطر میافته ....

file

7 153
92
. 🪻نسل هتل نشین!!! سی و اندی سال پیش، دخترهای خانه صبح ها زود بیدار میشدند تا قبل از مدرسه رفتن همه جای خانه را رفت و روب کرده باشند و بعد اجازه داشتند راهی مدرسه شوند و پسرها بايد يا صبح زود يا عصر نان و مايحتاج خانه را خريد می كردند و كارهای مردانه را  به كمك پدر خود انجام می دادند. حالا با نسلی مواجهیم صبح که بیدار می شوند انگار از هتل خانه شان خارج میشوند! چون که والدینش به عنوان مستخدمین "هتل خانه" همه جا را رفت وروب خواهند کرد و با يك تلفن همه چيز درب خانه مهياست. نسلی که در برابر اتاقی که در آن میخوابد و خانه ای که در آن زندگی میکند وظرفی که در آن غذا میخورد احساس مسئولیت ندارد آیا در آینده برای خانواده اش و یا در برابر سرزمینی که از  آب وخاک آن بهره مند است حس مسئولیت خواهد داشت!!! برای این نسل، سرزمین همچون هتلی است که میتوان خورد و خوابید و ریخت و پاشید؛ از مواهب طبیعی آن بهره‌مند شد و بعد اگر باب میل نبود آن را ترک کرد....سرزمین هم  مثل خانه برای این نسل، هتل است. بدون احساس مسئولیت نسبت به این آب و خاک و سرزمین اجدادی.....کمی به خود بیاییم و تکانی به خودمان واین نسل هتل نشین بدهیم. فردای این سرزمین نیازمند تک تک فرزندان ماست. نویسنده:؟💎
Show more ...
6 357
134
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را همزمان بافرا رسیدن عیدسعید فطر اولین موزیک ویدیو فیلم سینمایی «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی و تهیه کنندگی مهران برومند و حسن علیزاده با صدای علیرضا قربانی رونمایی شد. شهاب حسینی در نقش (شمس تبریزی)، پارسا پیروزفر در نقش (مولانا)، . آهنگساز : حسام ناصری لینک‌ سفرنامه ی خود به قونیه: متن سفرنامه ی مصور قاسم حلاجیان به قونیه 👇🏻

file

6 278
152
۱۹۶
1
0
🪻 رویاها کجا و چگونه می‌میرن؟ (۱) ما صبح برای چی از خواب بلند میشیم ؟ آیا برای زیان ندیدن بیدار میشیم یا برای لذت بردن؟ نحوه ی بیدار کردن ما در کودکی؛ روی سبک زندگی مون ؛ اثر خارق‌العاده ای داره . بشنویم و برای دوستان مون بفرستیم 🙏💎

IMG_3938.MP4

6 801
182
آیا نامِ معلمِ اولِ ابتدایی تان را به خاطر دارید؟
1 257
0
🟥◼️◽️▫️ ⚪️همراهان گرامی   با افتخار یکی از زیباترین و جذاب ترین کانال های تلگرامی را به شما معرفی می کنم. ➖ رقص ➖موسیقی ➖ شعر و ادبیات زنان ➖پادکست و حال ِ خوب ➖منتخبے از بهترین فیلم‌ها ➖دلنوشته های زیبا و احساسی ➖کلیپ های جذاب و کمتر دیده شده 🔻🔻🔻🔻 ❣تا فرصت هست عضو شوید...!!!

file

1 252
4
. 🪻یه متن عالی و درست و درمان ! درود به آنهایی که نه از سرِ عادت، بلکه به منظور تجربه‌‌ای در خلاف‌آمدِ عادت، روزه گرفتند. درود به آنهایی که روزه گرفتن سبب شد با خدا مأنوس‌تر و با خلق خدا نرم‌خوتر شوند. درود به آنهایی که روزه گرفتند اما آنانی را که روزه نگرفتند داوری نکردند. درود به آنهایی که در ماه رمضان بیشتر  بخشش داشتند و به اقشار کم‌توان، توجه بیشتر کردند. درود به آنهایی که روزه نگرفتند اما به روزه و روزه‌داران نخندیدند و تفاوت‌ها را محترم شمردند. درود به آنهایی که روزه نگرفتند اما با دیدن شادی همنوعان روزه‌دارشان در عید فطر، دلشاد می‌شوند. درود به آنهایی که به یکدیگر احترام می‌گذارند و اجازه نمی‌دهند دین میان‌شان فاصله بیندازد. درود به خدای بزرگم که مهربونه🙏 دلتون سرشار از آرامش💎
Show more ...
6 830
46
بعد خاتمه یابیِ هر رابطه ی عاطفی ای که به قصد اتمام ؛ شروعش نکردم، به احترام اوقات صرف شده و بطور کل، نفس هایی که شراکتا کشیده شدن، یک یادگار ازون رابطه رو، تا آخر عمر به خودم محروم میکنم. بطور مثال، من هیچوقت برای بار دوم حوالی اون کافه انقلابی دیده نمیشم. بطور مثال، من هیچوقت در غروبهای بهاری، در یک خیابان بخصوص قدم نخواهم زد. بطور مثال، من هیچوقت آمستردامِ فرجام رو گوش نمیکنم تا یادم نیاد همون شهر یه آدم رو از من گرفت. بطور مثال، من هیچوقتِ دیگه، کاوالوی شکلاتی نخواهم کشید. و غیره و غیره و غیره. مسئله ای هم نیست. این یه دِین خیلی کوچیک، به افرادیه که طعم قلبم، زیر دندوناشون فراموش شد. اما ترس بزرگی در من هست. میترسم ازینکه در انتهای رابطه ای مختوم، به احترام اتمام اون ماجراجویی، خودم رو از نفس کشیدن محروم کنم. اگه نفس کشیدن، یادگار اون رابطه ی منحل شده باشه چی؟ اگه اون اتمام، مصادف با ختم من باشه چی؟ نمیدونم. به قول معروف، دزد دریایی که از غرق شدن نمیترسه. عکس: علی آزاده
Show more ...
5 821
50
سلام؛ خدای عزیزم! یک ماه تمام مهیمانت بودیم یک روز به مهمانی این خانه بیا ........................................ ارادت خدمت شما خیرین ! عید فطر و پرداخت فطریه رو پیش رو داریم. با تبریک عید سعید ؛ این امکان وجود داره که پول فطریه رو به ایتام خیریه ای ببخشیم که شامل ۱۸ خانوار هستن. ممنونیم از محبت همیشگی شما🌹 ۵۰۴۱۷۲۱۰۷۶۶۷۰۰۵۹ بنام سمیه نصرالله زاده . بانک رسالت خوشحال میشیم دوستان و همکاران و اعضای فامیل رو هم مطلع بفرمایید🙏 حلاجیان 💎
6 960
10
آنهایی که کمتر تو را می‌شناسند همیشه می‌گویند خوش به حالت.فکر می‌کنند آرامش تو و شادی‌ات نتیجه‌ى بی‌ خیالی‌هاست. فکر می‌کنند تو بلدی دنیا را ندیده بگیری. به خیالشان می‌رسد بدی‌ها را حس نمی‌کنی. آنها فکر می‌کنند دیوارِ شادی تو به اندازه صدای خنده‌هایت بلند است. اما کسانی هستند که بیشتر می‌شناسندت. بیشتر در کنار تو بوده‌اند و یا عمیق‌تر تو را دیده‌اند. آنها می‌فهمند و می‌دانند که بدی‌های دنیا را خوب دیده‌ای.می‌بینند ناراحتی‌هایی را که روی دلت سنگینی می‌کند را بلدی با چند تا خنده‌ى بلند از سرزمین قلبت بیرون کنی.آنهایی که تو را بیشتر بشناسند حساب نفس‌های سنگین شده‌ات را دارند و می‌بینند گاهی با ته مانده‌ى امید، تاریِ چشم‌هایت را پاک می‌کنی. آنهایی که تو را بهتر می‌شناسند خوب می‌دانند همیشه قاعده‌ها بر عکس است. آدم‌هایی که زیاد می‌خندند، زیاد نمی‌خندند! آنهایی که دوست زیاد دارند، دوست‌های کمی پیدا می‌کنند و آنهایی که می‌خواهند غمگین به نظر برسند غم‌های کوچک‌تری دارند. قدر شادی را کسانی می‌دانند که قلب سنگین‌تری داشته باشند. بابک حمیدیان💎
Show more ...
6 163
93
🪻من از مهاجرت چه انتظاری داشتم؟ من با معلولیتِ خفیف مغزی به دنیا اومدم (CP) و با این‌که در یکی از بهترین دانشگاه‌های ایران درس خوندم، در زمانِ تحصیل هیچ‌وقت معلولیتم به رسمیت شناخته نشد و هیچ‌ خدمات و حمایتی نگرفتم. یادمه یه بار مسئول آموزش با تمسخر بهم گفت: خدا بد نده چرا میلَنگی؟ من محکم و جدی با صدای بلند طوری که همه بشنون بهش گفتم که: چیزِ خاصی نیست، یک معلولیتِ ساده است، جای نگرانی نیست. سرشو انداخت پایین و چیزی نگفت. این تازه یکی از هزاران هزار برخورد با من در جامعه، دانشگاه و سرِ کار بود و من دیگه عادت داشتم با همه‌ی سختی و تلخی که برای من داشت. فردا مرحله‌ی دوم مصاحبه‌ی من با یکی از موزه‌های بزرگ دنیاست، مدیر دپارتمان به من ایمیل زده که باران من متوجه تفاوت خفیف حرکتی تو شدم، ببخشید اگر محیط مناسب نبود، لطفا بگو برای مصاحبه‌ بعدی کجا برات مناسبه....اینا رو گفتم که بگم من از مهاجرت همین رو می‌خواستم: یک زندگی معمولی. باران 💎 جایی برای عاشقان سفر 👇 @safar_chehelsalegi
Show more ...
5 619
51
🪻وسط بحث و دعوا ؛ چطوری مدیریت کنیم ؟ زوج های موفق اسلحه سری دارن که شاید خودشونم خبر نداشته باشن که دارن . اونم اینه که قبل از شدید شدن بحث و بالا اومدن هیجان و زدن به تیپ و تاپ هم یکی با یه رفتاری جو رو کمی عوض می‌کنه و یه کم از دوز آدرنالین کم می‌کنه
5 811
64
در تهران میشد خوش گشت اما نمیشد عاشق شد، نمیشد عاشق ماند. در تهران تنها میشد غم تهران را داشت و پس نشست،چرا که هیچ‌چیز کامل نمیماند، همه چیز میشکست....گیتی سروش💎 خیلی از دوستان و اعضای فامیل بارها در منزلمون در تهران گفتن که : چه جوری توی دود و دم و ترافیک و .... دوام میآرین؟ ...تا حد زیادی هم درست میگن . بعنوان کسی که ۲۷ سال پیش با عطش زیاد ( کار و زندگی ) پا به تهران گذاشتم و چند سالی هست که به مهاجرت به شمال فکر میکنم ؛ میگم : اگه بلد باشیم « زندگی کردن» رو و بشناسیم قدر خودمون و زیبایی های تهران رو ؛ قطعا براحتی میشه اینجا عاشق شد؛ عاشقونه نفس کشید و حداقل یک تا دو دهه زندگی و کار و رشد کرد. ...حلاجیان 💎
Show more ...
5 572
30
و اگر عشق صدا داشت.

file

6 599
111
آیا نامِ معلمِ اولِ ابتدایی تان را به خاطر دارید؟
1 427
1
🟥◼️◽️▫️ ⚪️ نوشمان باد     نوای تمام نشدنی عشق و موسیقی : ➖ رقص ➖موسیقی ➖ شعر و ادبیات زنان ➖پادکست و حال ِ خوب ➖منتخبے از بهترین فیلم‌ها ➖دلنوشته های زیبا و احساسی ➖کلیپ های جذاب و کمتر دیده شده 🔻🔻🔻🔻 ❣تا فرصت هست عضو شوید...!!!

file

1 434
2
🪻بعد از ۶۰ سال زحمت ! بازماندگان این عزیز ِ تازه درگذشته ؛ همه ی مراسم ختم رو باهم گرفتن و خلاص! .... شاید خنده دار باشه . اما اینطور نیست !! ... اگه ایشون فقط کار کرده و زندگی نکرده باشن ؛ جای تأسف هست که برای خودشون ... بازماندگان هم به زندگی جاری برمی‌گردن و تمام ! حلاجیان 💎
6 596
91
🪻اگه اون زمان ؛جسارت و بلوغ الان راو داشتم! حدود ده سال پیش شبکه دو سیما برای ویژه برنامه‌ی شب قدرش مرا دعوت کرد.برنامه در روز ضبط می‌شد و شب پخش می‌شد و قرار بود یکی دوتا غزل بخوانم.وقتی رسیدم به استودیو،مدیر پخش(یا مسئول دیگری) به من هندوانه تعارف کرد و امتناع کردم. بعد گفت چای بیاورم یا آب؟ گفتم یعنی چی؟ گفت لبهایت خشک است باید یه چیزی بخوری که در صفحه شکل نازیبایی نداشته باشی! گفتم خانم! برنامه برای ماه رمضان و شب قدر تولید می‌کنید و از من می‌خواهید روزه ام را بخورم؟ امکان ندارد. اگر آن‌زمان جسارت و بلوغ الان را داشتم اجازه‌ی ضبط نمیدادم و ترک مجلس می‌کردم ولی با اصرار آنها راضی شدم که کمی آب به لب‌هایم بزنم تا از خشکی‌اش کاسته شود و شعرم را خواندم. القصه بزرگترین دلیلِ اینکه برنامه‌های دینیِ صدا و سیما روی مخاطب نه تنها اثر نمی‌گذارد بلکه تاثیر معکوس می‌گذارد همین است که برنامه ‌سازان خود به آنچه می‌سازند باوری ندارند: لم تقولون ما لا تفعلون؟ حسین نادری 💎 ............................... هدفم اصلا تخریب صداوسیما نیست . چون چیزی براش نمونده . قصدم فقط اون جمله ی« » بود که نسل ما خیلی دیر به این توانمندی میرسه که حرفشو همونجا بزنه .
Show more ...
5 889
56
کپشن از زبان خواهر زاده خانمِ عروس: ۵۳ سال پیش یه دختر آبادانی ۱۵ ساله که رفت در خونشون رو باز کنه اتفاقی یه پسر رو دید، خالم میگه همون موقعه بی دلیل در رو بستم و گریم گرفت. (عشق در نگاه اول همینه دیگه) از یه تاریخی به بعد پسر همسایه میومد خونه بابابزرگم به خالم و داییم درس یاد میداد و واقعا یه دوست داشتن یه طرفه نبود واقعا عاشق هم بودن! عشقشون بزرگ بود اما نشد و نذاشتن که بهم برسن. تمام این سالها خالم ازدواج نکرد! گذشت تا خالم دچار یه بیماری شد که سالها درگیرش بود که در نهایت مجبور به عمل میشه.  تو اتاق عمل به دکتر میگه کجایی هستی؟! میگه رامهرمزی خالم میگه من یه گم شده دارم رامهرمزیه 🥹دکتر اسم و نشونی هاشو میپرسه که دکتر میگه ایشون که دوست صمیمی منه! خلاصه فردا که دکتر میاد بالا سرش واسه چک آپ از دکتر خواهش میکنه که شمارش رو بده بهش…لحظه موعود میرسه و تماس میگیره خالم، واقعا روز خاص و لحظه نابی بود...خلاصه بعد یه مدت همو دیدن و بعد ۵۳ سال به هم رسیدن😍❤️ پ ن: خاله من مجرد موند بود و ازدواج نکرد هیچ وقت. آقا ازدواج كرد اما ٢٠ سال پيش از همسرشون جدا شدن. 🆔 💯
Show more ...

321876007_1448101519154198_7178102552822562754_n.mp4

6 240
210
🪻یه قصه ی تکراری با سه نکته ی ناب! سالها پیش استادم جمله ای گفتن که هنوز برام تازگی داره : محبت و عشق؛ مث زنجیرهای بهم متصل هست . مثلا ما نمیتونیم پدرمون رو دوست داشته باشیم از با عمه و عمو خوشمون نیاد! همسرمون رو بخوایم اما علیه مادرش حرف بزنیم ... جور درنمیاد این قطع زنجیر . فیلم کوتاه رو ببینیم و از تعابیر زیبای پدر این خانم ؛ لذت ببریم و برای دوستان و فامیل هم بفرستیم و عمل کنیم 🙏 حلاجیان 💎

file

5 820
157
🪻من نمانم ماندگار؛ ترجمه ام بماند یادگار من امروز این کتاب رو خریدم که یکی از معروف‌ترین عنوان‌های نشر نو هستش. اسمش هم مواجهه با مرگه. نشستم تو اتوبوس برگردم خونه. باز کردم صفحه تقدیم مترجم رو خوندم و یخ کردم حقیقتا. چاپ اول کتاب سال ۱۳۹۷ هست و بنده خدا چاپ اول کتابش رو هم ندیده... جواد جوادزاده 💎
6 053
42
🪻 پیامک صبح شمبه ! (۳۸۹) صاحبخونه پیام داد که : بزودی اجاره رو بالا میبرم .... هیچ میدونی چن وقته که ساکن قلب منی؟ با اضافه کردن *دو بوسه* در روز شروع میکنیم... قبوله؟ امین خسروشاهی 💎 ...................... آرزو می کنم از همین حالا از زمین و زمان برامون خوشبختی بباره و نیروی عـظیم عـشق ؛ همراهمون باشه تا همهٔ کارها بـه بهترین شکل پیش بره . 🙏 ارادتمند: حلاجیان 💎 کانالی برای عاشقان طبیعتگردی
5 968
59
خونه ؛ اسم ِ دیگه آغوش تو هست! عاشقانه تر از این تصویر نمیشه پیدا کرد از پشت تبلیغات دور زمین در حال تماشای قضاوت همسرش ( ریحانه آشوب ) در هفته 17 ام لیگ بانوان
5 700
34
من اگر می‌دانستم زندگی دایره‌ایست که باید در آن چرخید و رقصید و کامی از لذت‌هایش گرفت، هرگز نه می‌جنگیدم و نه کسی را از خود می‌رنجاندم و نه به هر اتفاق خوب، با تردید نگاه می‌کردم. و کمی به خودم و آدم‌های زندگی‌م فضا می‌دادم تا آزادانه دقیقه‌های بودن‌شان را آنطور که دل‌شان می‌خواهد زندگی کنند، نه آنطور که من می‌خواهم. من اگر میدانستم زندگی آفرینشِ فضایی سرخوشانه از بودن است، به تمام بایدها پشت می‌کردم و رها می‌شدم. رها و رها و رها... شیما سبحانی : من از چهل سالگی می‌ترسم
5 743
119

file

5 531
65
روی میز گزینه دوستت دارم هم بود من دستانت را برداشتم... سیدمحمد مرکبیان💎

file

5 483
60
🪻رها ؛ رها ؛ رها من ! (۲۰۰) علی پروین یه جمله داشت، حالا نمی دونم برا خودش بود یا چی. میگفت: من بچه ام بیفته زندان برا اینکه شب اول نمونه تو زندان یه میلیارد خرج می کنم،ولی اگه یه شب موند برا شب دوم یه میلیون هم خرج نمیکنم...دیشب دوست عزیزی زنگ زد که چیکار میکنی؟ گفتم هیچ. هیچِ هیچِ هیچ. وسط بیابان مشغول چار تا سگ و مرغ و خروس و درختم. گفت: مملکت چی میشه؟ اوضاع کجا میره؟ دلار کجا میره؟ گفتم: یه زمانی امثالِ من و تو به سهم خودمون گُلِ عمرمون رو دادیم و حرام کردیم که اوضاع به اینجا نرسه. الان که دیگه رسیده چه اهمیتی داره ادامه چی بشه و اوضاع تهش به کجا برسه؟ الان دیگه دغدغه همین باشه که شب روباه نیاد مرغ ببره کفایت می کنه. صب دیدم روباه اومده دو تا مرغ برده. مرتضی عباد💎
Show more ...
6 016
98
🪻چيزی رو كه گم كردی ديگه گم كردی! مرد حدوداً سی و يكی دو ساله‌یی، جلوی تاكسی نشسته بود و از پنجره بيرون را نگاه می‌كرد. راننده مسن بود و آهسته می‌راند. هوا خوب بود و همه چيز آرام و دلچسب بود... مزدای سفيدی كه خانم جوانی راننده آن بود از كنار تاكسی ما گذشت. مرد جوان سرش را از پنجره دور كرد و با دقت بيشتری به مزدا كه دور می‌شد نگاه كرد و داد زد: «آقا لطفاً اون ماشينو تعقيب كنيد»‌ ‌راننده گفت: «چی؟» مرد گفت: «هرچی بخوای بهت می‌دم برو دنبال اون ماشين» راننده خنديد و گفت: «اين حرف‌ها مال فيلماس... تعقيب چيه؟»‌ ‌مرد گفت: «می‌شه يه كم تندتر بريد؟» راننده گفت: «نه»‌ مرد گفت: «راننده اون ماشين عشق تموم زندگی من بود... رفتم خارج گمش كردم.» راننده گفت: «ای داد و بيداد» مرد گفت: «ای داد و بيداد يعنی چی؟... يه ذره گاز بدين» راننده گفت: «رفت... تموم شد.» مرد جوان گفت: «نمی‌ذارم... نمی‌ذارم تموم بشه» و از تاكسی پياده شد و شروع به دويدن كرد. راننده داد زد: «كيفت... كيفتو جا گذاشتی» ولی مرد جوان نشنيد و دور شد.‌ راننده گفت: «مرده شور اين زندگی رو ببرن، چيزی رو كه گم كردی ديگه گم كردی... نمی‌تونی پيداش كنی» دو، سه دقيقه بعد مرد جوان را ديديم كه از كنار خيابان به طرف ما می‌آمد. راننده بوق زد. مرد جوان به طرف تاكسی آمد. راننده پرسيد: «رسيدی بهش؟» مرد گفت «بله... معلومه» مرد كرايه‌اش را داد كيفش را گرفت و رفت.‌ راننده گفت: «انگار گاهی وقت ها هم می‌شه چيزی را كه گم كردی پيدا كنی... خداييش اين هم تند دويد.»‌ مردی كه عقب تاكسی كنار من نشسته بود گفت «نه بابا دروغ ميگفت‌ نرسيده بهش»‌ سروش صحت💎 لینک اینستام با کلی استوری طنز و متفاوت https://instagram.com/ghasem_hallajian?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Show more ...
5 592
21
سال ١۴٠٢ و در آستانه ۴٧ سالگی فهمیدم که خود زندگی زورکیه ولی شکل زندگی کردن با توجه به محتویات در دسترس؛ اختیاریه.‏انگار که در یخچال رو باز کنی و ببینی چی داری که باهاش بهترین چیز ممکن رو بپزی...‏خیلی ضرر مالی کردم امسال و خیلی کم‌کار بودم ولی یَک یَک پروژه‌هام رو دوست دارم. یه جایی به یکی گفتم امسال که تو آخرین سنگر منی و من دیگه بعد تو توان ادامه ندارم. خیلی زود اون رابطه تموم شد و آخرین سنگر فرو ریخت و من از هر سنگری رها شدم. آزادانه عاشق شدم و با تمام وجودم عشق رو بدون هیچ حصاری درک کردم. ‏درس دادم، فیلم ساختم. مشاوره دادم، بیکاری کشیدم، رفاقت‌ها رو آپدیت کردم، کشوها و کمدها رو مرتب کردم. سفر رفتم. سعی کردم دیگه بابای هیچ‌کدوم از عوامل تیمم نباشم. شُکرگذاری کردم وقتایی که بُردم و یاد گرفتم از باخت‌هام.‏زندگیه دیگه....هنوز جالبه و دنباله‌دار. ماکان مهرپویا...عکس: علی آزاده💎
Show more ...
5 308
60
🪻خیلی چیزا رو ما نمی‌دونیم 😔! هم مردها و هم زنها فاقد اطلاعات و مهارتهای لازم در برخورد با اطرافیان مون ( همسر ؛ مادر ؛ دختر و .... ) هستیم .‌.. واقعا توی مدرسه و دانشگاه ؛ موضوعات مهمی رو به ما یاد ندادن . این ۷۵ ثانیه ؛ مشتی نمونه ی خروار هست از بی اطلاعی یا کم آگاهی ماها که امیدوارم بزودی با کمک فضای مجازی رفع بشه . حلاجیان 💎 کانالی برای عاشقان سفر 👇 @safar_chehelsalegi

file

6 216
220
🪻داستان قشنگ ِکنکور محمد بحرانی! یه سری آدمها هر کاری میکنن به دل میشینه، مثلاً رضا عطاران یا محمد بحرانی. یعنی کیفیت نهایی کار به کنار ولی تو از دیدن و شنیدن اینا لذت میبری! خود ما هم توی فامیل یا رفقامون؛ داریم از این دست آدما که همه ی هستی و کاینات به کمکش میآن تا اون اتفاق زیبا براشون رقم بخوره .... البته زحمت هم می‌کشن اما همراهی عجیبی از طرف دنیا به اونا دیده میشه که دست خودشون نیست.... برای خود من هم چندین بار از این داستانها پیش اومده که اصلا باور کردنی نیست! حلاجیان 💎 کانالی برای عاشقان سفر 👇 @safar_chehelsalegi
Show more ...

file

6 801
186
🪻روز با شکوه! دوست ندارم جزو آدم‌هایی تلقی شوم که گذشته را بهتر از امروز می‌دانند. از آن دست آدم‌هایی که مدام از خوبی‌های گذشته تعریف می‌کنند و وضعیت حال حاضر را بد می‌دانند. با این حال جامعه ایران در گذشته‌ ویژگی‌های خاصی داشت که امروز احتمالا کمرنگ شده است. یکی از این ویژگی‌ها، کنار هم بودن در روزهای سخت است. قدیم‌ها در مواقع سختی، خانواده و دوستان و همکلاسی‌ها، بیشتر کنار هم بودند و معمولا آدم‌ها احساس تنهایی نمی‌کردند. روزهای آخر سال 1352 برای خانواده ما روزهای سختی بود. دقیقاً خاطرم هست که آن یک ماهِ اسفند، حال مادرم به شدت وخیم بود و پزشکان هم قطع امید کرده بودند. به مدرسه می‌رفتم و امتحانات ثلث دوم را هم داده بودم. بعدازظهرها و شب‌ها که به خانه می‌آمدم، همیشه دایی، خاله، مادربزرگ و پدربزرگ مادری یا بعضی از اقوام در خانه بودند و مرحوم پدرم به شدت بی‌قرار و ناراحتِ حال مادر بودند. تقریباً هر شب یک دعا در خانه ما خوانده می‌شد، یا دعای توسل یا شب‌های جمعه دعای کمیل یا زیارت عاشورا، و برای مادرم دعا می‌کردند. مادرم هنوز به‌هوش بود، ولی روی تخت در اتاق خودشان بستری بود، دکتر هم هر روز به ایشان سر می‌زد. تا به آغاز سال رسیدیم و تحویل سال. برای تحویل سال هم در همان اتاقی که مادرم بستری بود، سفره هفت‌سین مختصری پهن کردیم و دور سفره بودیم، ولی همه ناراحت و بسیار متأثر. سال که تحویل شد، بلند شدیم و دست و روی پدر و مادرم را بوسیدیم. آن سال کسی به من عیدی نداد و من هم دنبال عیدی نبودم. دیدن کسی هم نرفتیم و همه آمدند خانه ما. چون مادرم اصلاً نمی‌توانست از روی تخت بلند شود. سرطان همه بدن مادرم را گرفته بود و دیگر هیچ راهی برای درمان وجود نداشت، فقط مسکن‌هایی به مادرم می‌زدند که درد کمتری را احساس کند. صورت آرام مادرم را که آن روزها روی تخت بود و هرازگاهی چشم باز می‌کرد و نیم‎نگاهی می‌کرد و لبخند کمرنگی به صورت داشت را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم. متأسفانه مادرم صبح روز پانزدهم فروردین 1353 از دنیا رفتند. آن روز همه جمع شدند و تشییع جنازه باشکوهی برای ایشان برگزار کردند. من 11 سال بیشتر نداشتم و بسیار به مادرم وابسته بودم که با فوت ایشان ضربه بزرگی به من وارد شد. بعد از اینکه مادر را دفن کردیم، شب ما را به منزل یکی از آشنایان بردند و ما آنجا خوابیدیم. روزهای بسیار سختی بود و من شب‌ها دزدکی گریه می‌کردم که کسی متوجه نشود. یک هفته‌ای گذشت و مراسم ختم و هفت برگزار شد، در این یک هفته من به مدرسه نرفتم، هیچ‌کدام از ما به مدرسه نرفتیم و در خانه ما فقط ناراحتی و شیون بود. روز بعد از هفتم، صبح زود آقای مشارزاده مدیر مدرسه، آقای سعیدزاده معلم کلاس پنجم، آقای مساحی معاون و تعدادی از دانش‌آموزان و همکلاسی‌هایم با مینی‌بوس به منزل ما آمدند و تسلیت گفتند. اما فقط تسلیت نبود؛ من را هم سوار مینی‌بوس کردند و به مدرسه بردند. وقتی به مدرسه رفتم همه دانش‌آموزان با حالت خاصی ایستاده بودند و تسلیت می‌گفتند. رئیس و معاون مدرسه و معلمان هم در این مراسم حضور داشتند و فاتحه خواندند و ابراز همدردی کردند. هیچ‌وقت آن روز را از یاد نمی‌برم که همه دست به سینه ایستاده بودند و به هم‌مدرسه‌ای خود محبت می‌کردند و من با چشمان گریان از همه تشکر می‌کردم. این همدردی آن روز به پایان نرسید و تا مدت‌ها ادامه داشت. یعنی از اواخر فروردین تا اواخر خرداد که امتحانات نهایی کلاس پنجم برگزار می‌شد، همه مراقب من بودند و هیچ‌کس کوچک‌ترین تعرضی به من نکرد. به خصوص آقای سعیدزاده که برای من سنگ تمام گذاشتند و نگذاشتند غم بزرگ از دست دادن مادر، کمر دانش‌آموزشان را بشکند. به خاطر این همه محبت بود که وقتی امتحانات نهایی برگزار شد، باز هم معدل من 20 شد و در کلاس شاگرد اول شدم. بعدها که بزرگ شدم فهمیدم چقدر مهم است در شرایط سخت کنار دوستان و همکاران و خانواده باشیم و نگذاریم احساس تنهایی کنند. هنوز با خیلی از دوستان با معرفت مدرسه در ارتباط هستم. خیلی از معلمان با معرفت آن مدرسه، دار فانی را وداع گفته‌اند اما خیلی از همکلاسی‌های خوبم در قید حیات هستند که وقتی به دیدارشان می‌روم یا به دیدارم می‌آیند، یاد آن روز با شکوه می‌افتم که مثل آدم‌بزرگ‌ها دست به سینه ایستادم و از یکی یکی بچه‌ها به خاطر ابراز همدردی و عرض تسلیت تشکر کردم. محسن جلال پور💎 کانالی برای عاشقان سفر 👇 @safar_chehelsalegi
Show more ...
6 081
46
🪻خماری بعد از تعطیلات! افراد در سرتاسر دنیا بعد از تعطیلات ممکن است به سختی و شاید با کمی ناراحتی به سر کار برگردند. در واقع "خماری بعد از تعطیلات: (after vacation hangover)"، یک پدیده اثبات شده روانشناسی است. برای اینکه با روحیه و آمادگی کامل سر کارتان حاضر شوید چند نکته را رعایت کنید: 1️⃣ به تمام سال و اهدافی که بدنبال آن هستید، فکر کنید. استراحت در تعطیلات قرار است به شما کمک کند تا به بهتر از گذشته به اهداف خود برسید. 2️⃣ در روزهای اول بعد از تعطیلات، فشرده کار نکنید و زودتر به خانه بروید و از اضافه کاری پرهیز کنید. 3️⃣ برنامه تفریحی کوتاهی بعد از ساعات کاری داشته باشید مثلا قدم زدن در پارک و ... 4️⃣ با همکاران خود تجربیات سفر را به اشتراک بگذارید. این فرصت خوبی برای بهبود فضای ارتباطی و شناخت علایق در بین همکاران است. 5️⃣ سعی کنید حداقل یک عادت خوب را در سال جدید وارد محیط کارتان کنید. ( نکته آخر خیلی مهم است)💎 کانالی برای عاشقان سفر 👇 @safar_chehelsalegi
Show more ...

file

5 152
68
🪻از بهترین پیامهای شب قدر ! ۳۶۵ روز رو طوری زندگی کنیم که مجبور نشیم توی شبای قدر حلالیت بگیریم...حق الناس به هیچ وجه با قرآن به سر گرفتن پاک نمیشه... بدی کردی؛ جبران کن...قرض داری ادا کن.دل شکستی ؛ دوباره دلو بدست بیار... با گریه کردن فقط خودمون سبک میشیم‌....نه ترازوی اعمالمون...💎 ............................................. زیباترین و کوتاهترین مطالب مربوط به شب قدر توی کانال آرامش ِ چهلسالگی : بنده و خانواده ام رو هم از دعای خیرتون بهره مند بفرمایید🙏.... حلاجیان🌹
Show more ...
6 284
67
🪻یاد شیرین مرگ ! (۱۰۴) ما همه سوار قطار ۱۴۰۳ شدیم و هیچکدوم به ایستگاه ۱۵۰۳ نمی‌رسیم ... همه وسط راه یکی یکی پیاده میشیم :شریف باشیم لطفا 🙏 .................................... توی این هشت سالی که خدمت تون هستم ؛ بعضی از اعضای محترم کانال؛ایراد گرفتن که چرا اینقدر گیر دادم به ... چون خوب نیست این موضوع. با احترام عرض میکنم که اتفاقا باید یکی باشه که به ما یادآوری کنه این مطلب رو . حلاجیان 💎

file

6 482
107
🪻رسم وفا (۱۱۵) نمی‌خوام با توضیحاتم ؛ از قشنگی این فیلم ۱۱ ثانیه ای ؛ کاسته بشه . هنرمند آقا ؛ بعد ِ سالها ؛ در کنار عشقش ؛ قابی زیبا از تعهد و عشق رو به نمایش گذاشت . هر چند هنر این خانم هم ؛ بسیار موثر بود در نگهداری از عشق مشترکشون . حلاجیان 💎 لینک اینستام با کلی استوری طنز و متفاوت https://instagram.com/ghasem_hallajian?igshid=YmMyMTA2M2Y=

file

5 689
87
🪻گاهی اینطوری صدا بزن منو ! صداش بزنید: نور من... نور من، یعنی مهم نیست چقدر تاریکم ؛چقدر تنهام، چقدر ذهنم پر از فکرای منفیه؛ چقدر دلم گرفته و ناراحتم؛ همین که یادم بیاد تورو دارم، همه‌ی تاریکی‌های وجودم؛ پر از نور و امید میشه نویسنده:؟ 💎 کانالی برای عاشقان سفر 👇 @safar_chehelsalegi
5 816
91
🪻خیلی چیزا از یادمون میره اما یه چیزایی امکان نداره از خاطرمون فراموش بشه ! خیلی شفاف و کوتاه ؛ همه چی رو توضیح داده . بخونیم و عمل کنیم 💎
5 968
108
🪻آدما وقتی می‌رنجونن که خودشون از رنج لبریز شدن! دیروز با یک حال خیلی مریض رفتم نمایندگی سرویس دوره ای ماشینم رو انجام بدم. چون مریض بودم صورتم بهم ریخته بود، ماسک داشتم یه کلاه پشمی هم سرم بود که دقیقا عین کرکتر پسرخاله شده بودم! وقتی رفتم پذیرش کاراشو انجام بدم اون شخص متصدی هی با پوزخند می‌پرسید ماشین خودتونه؟ هر مرحله‌ای که گذر می‌کردیم با پوزخند سوال جواب می‌کرد و من اولش مونده بودم بخندم یا ناراحت شم، بعد یادم اومد آدما وقتی می‌رنجونن که خودشون از رنج لبریز شدن. اونجا بود که در ادامه سعی کردم بهش لبخند بزنم، سوال‌هاشو با شوخی جواب بدم و در آخر با یک خداحافظی گرم از نمایندگی بیام بیرون. دقت کردم دیدم خودمم همینم، وقت‌هایی که بی رویه و حساب نشده شوخی می‌کنم احتمالا برای فرار از غم‌هایی بوده که مقابلشون راه فراری نمی‌دیدم... 💎 کانالی برای عاشقان سفر 👇 @safar_chehelsalegi
Show more ...
6 289
74
جناب محسن چاووشی؛ ظهر پیام گذاشت تو کانالش که کمک کنید برای آزادی ۶۳ زندانی. من نیت کردم یه کمکی بکنم سرم شلوغ شد یادم رفت، نیم ساعت پیش نوشت هزینه تامین شد! آقای چاووشی چقدر زود تموم میشه🥺 الهی خدا بهت برکت بده که باید برای کمک کردن بهت مسابقه بذاریم زود کمک کنیم. تو خیلی مردی ❤️ بهترین ، زیباترین و کوتاهترین مطالب مربوط به شب قدر توی کانال آرامش ِ چهلسالگی👇💎
7 263
44
فرض کنید که نیمه شب در کویر نشستید و به آسمان پرستاره نگاه میکنید، هیچ صدایی نیست و سکوت عمیقی همه جا را فرار گرفته ناگهان تحت تاثیر قرار میگیرید و خطاب به همراهانتان میگویید:عجب سکوت زیبایی! به محض آنکه لب از لب وا کنید و این جمله را بگویید، دیگر سکوتی وجود ندارد! سکوت بی نیاز است، خودش را توصیف نمیکند، تظاهر نمیکند، فخر نمیفروشد، تلاشی برای اثبات خودش نمیکند، اما آن کس که آرام و بی‌هیاهوست و شهوت اثبات ندارد، سکوت را می‌شنود و درک می‌کند. حقیقت هم دقیقا اینگونه است؛ لطیف، شکننده، آرام و محجوب! ما قادر نیستیم به حقیقت اشاره کنیم و آن‌ را به کسی نشان دهیم، نمیتوانیم در موردش حرف بزنیم و مباحثه کنیم.به محض آنکه حس کنیم حقیقت را درک کرده‌ایم و بخواهیم ثابتش کنیم، دیگر حقیقتی وجود ندارد!اگر آرام باشیم و درون را از هیاهو، مجادله و مباحثه، از دلیل و برهان، از تلاش برای اثبات خالی کنیم، آنوقت حقیقت در درونمان خانه می‌کند: فروپوش، فروپوش نه بخروش، نه بفروش تویی باده مدهوشب به یک لحظه بپالا خموش باش، خموش باش در این مجمع اوباش مگو فاش، مگو فاش ز مولی و ز مولا «مولانا»
Show more ...
5 795
76
🪻چیکار کنم که حواسم به خودم باشه ؟ دیگه قطعا در هر سن و سالی که هستیم ؛ میدونیم که چرخه زندگی مون ؛ فقط به جسم و خوردن یا تحصیل خلاصه نمیشه. سعی کردم خلاصه و‌فشرده ای از مهمترین شاخص‌های « مراقبت از خود » رو در جدول بالا بیارم تا بیشتر در سال جدید ؛ به توسعه فردی و پایدار نزدیک شیم! حلاجیان 💎 کانالی برای عاشقان سفر 👇 @safar_chehelsalegi
6 584
186
🪻اگه تا آخر فیلم رو ندیدید؛ لطفا کپشن رو نخونین! آیا اینا در دفعه اولی که برای پرش اقدام کردن ، تموم توان خودشون رو استفاده نکرده بودن ؟... چون وقتی به هر کدوم از اونها نگاه میکنیم با تمام همت و تلاششون؛ پرش اول رو انجام میدن، اما وقتی نفر بعد ارتفاعی بلند تر رو ثبت میکنه به نظر میآد که فرد یکبار دیگه خودش رو آزمایش میکنه. انگار قدرتی رو در خودش کشف کرده که تا پیش از این به علت امتحان نکردنش؛ وجود نداشته! انسانها در زمان چالش و درگیری های جدی به توانهای درونی دسترسی پیدا میکنن که تا اون لحظه نه ازش باخبر بودن ونه در دسترسشون قرار داشته و حالا عبارت یونگ هم عمیق تر بر ما آشکار میشه : انسان موجودی هست که مدام برای خودش اتفاق میافته ! این عبارت برای من به شدت شعف برانگیز و دلهره آوره. چون این اتفاق افتادن میتونه تولد توانها وافقهای تازه باشه و همچنین میتونه ملاقات و بروز سیاهی و تباهی های عمیق رو رقم بزنه💎 کانالی برای عاشقان سفر 👇 @safar_chehelsalegi
Show more ...

IMG_1810.MP4

7 899
170
🪻 پیامک صبح شمبه ! یک ) کل رمضان از تو همین نذر مرا بس یک بوسه بجای سحری ؛ تا خود افطار دو ) چه تناقض قشنگیست بوسه: راه نفس ِ هم را می گیریم بیشتر زنده بمانیم! رسول ادهمی💎 ....................................... خدایا!من از آداب مهمانداریت چیزی نمیدانم ولی در شهر من رسم است می‌بوسند مهمان را ارادتمند : حلاجیان💎 کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
Show more ...

file

6 442
130
آیا نامِ معلمِ اولِ ابتدایی تان را به خاطر دارید؟
5 727
0
🟥◼️◽️▫️ ⚪️ نوشمان باد     نوای تمام نشدنی عشق و موسیقی : ➖ رقص ➖موسیقی ➖ شعر و ادبیات زنان ➖پادکست و حال ِ خوب ➖منتخبے از بهترین فیلم‌ها ➖دلنوشته های زیبا و احساسی ➖کلیپ های جذاب و کمتر دیده شده             هم اکنون به ما بپیوندید 🔻🔻🔻🔻 ❣تا فرصت هست عضو شوید...!!!

file

6 249
23
🪻صدای عشوه گریهای "جیرجیرک " ! بقول شاعر : شاید فقط داره " دوستت دارم " رو برای یارش ، تکرار میکنه! ❤️ ارسالی از روستای سماله اطراف شوشتر . ممنون از خانم مرعشی 💎 کانالی برای عاشقان سفر 👇 @safar_chehelsalegi

file

5 601
37
Last updated: 11.07.23
Privacy Policy Telemetrio