❇️ به نظر شما ایران و ایرانیان برای زندگی به چه چیزی نیاز دارند؟
✅ ایران احتیاج به موازنهی فکری دارد؛ نه احساساتیِ سترون، و نه منطقِ خشکِ مادّی از نوعِ غربی. دنیای امروز اقتضاهای دیگری میطلبد که باید به راهنماییِ
خِرَد با آن روبرو شد؛
منظورم از خِرَد یعنی پند گرفتن از گذشتهها، از آموزهها، و با چشمِ باز به زمانه نگاه کردن.
یک گواهی از
تالستوی نویسندهی روس، ما چند سال پیش نوشتهای از تالستوی را تحت عنوان
«معنای زندگی چیست؟» در مجلّهی هستی انتشار دادیم، تالستوی همین سؤال را در مورد خود مطرح میکند، میگوید:
«به حدود پنجاه سالگی رسیده بودم که ناگاه بحرانی روحی بر من عارض شد؛ از خود میپرسیدم برای چه زندگی میکنم؟ معنا و حاصلِ این زندگی چیست؟ احساس میکردم پایم بر زمین محکم نیست. نویسنده بودم، معروف بودم، مورد احترامِ داخل و خارج بودم. درآمدِ سرشار داشتم، سلامت بودم و روزی ده ساعت کار میکردم. با این حال، احساس میکردم در زندگیام
هدف نیست، همه چیز بیهوده است،
علم را هم جوابگو به زندگی نمیدیدم، عشق به خانواده و نویسندگی هم مرا تسکین نمیداد. بدین گونه تا آستانهی خودکشی جلو رفتم. سرانجام به این نتیجه رسیدم که:
از طریقِ "دانشِ عقلانی" نمیتوان جوابی برای زندگی یافت و اگر معنایی برای آن بتوان جست، از طریقِ "ایمان" است، یعنی همان چیزی که عامّهی مردم دارند، میلیونها و میلیونها مردمِ زحمتکش که با ایمان، خود را به زندگی وابسته میدارند. و آن را تا آخر پی میگیرند. اینان آفریننده و نیروبخشِ زندگی هستند، و من نیز بر آن شدم که راهِ آنها را دنبال کنم. اگر بشر باور به هدفی نمیداشت، نمیتوانست به زیستِ خود ادامه دهد.» (ترجمهی دکتر علی اصغر توکّلی_ مجلّهی هستی، پاییز ۱۳۸۴).
این بود چکیدهی نظرِ تالستوی نویسندهی بزرگ روس،
البتّه او وقتی از ایمان حرف میزند، منظورش نوعی «ایمانِ عرفانی» است، نه «ایمانِ کلیسایی». میخواهد بگوید زندگی پهناورتر از آن است که تفکّرِ عقلانی پی به رازِ آن ببرد، باید مانند بارقهای بر ذهن بیفتد. این همان است که متفکّرانِ عرفانیِ ما گفتهاند.
..............................
🟢 منبع:
زندگی و بس، صص ۱۴۹_۱۵۰، کریم فیضی، تهران: انتشارات اطّلاعات، چاپ اوّل، ۱۳۸۸ (جلد اوّل، فصل مربوط به دکتر اسلامی نُدوشن)
..............................
💎 دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
#جامعه_مدنی👇
@jamey_e_madaniShow more ...