فرج سرکوهی یا مامور جمهوری اسلامی؟!
کسانی که سال ۶۰ و سالهای پس از آن را بیاد دارند همیشه با تردید به فرج یا امثالهم که این سالها سر از زیر لحاف اهدایی اروپا بیرون کشیدهاند نگاه کرده اند.
آن روزهای سال ۶۰ نوجوانان و جوانانی که فریب امثال فرج را خورده بودند و با یک اعلامیه در دست به جوخه تیرباران در زندانها سپرده شدند ، بهایی را پرداخت کردند که چک آن را فرج و هم مسلکان ایشان صادر کردند.
تمامی رهبران گروههای سیاسی از مجاهد تا فدایی و توده ای و ... در زندانها تواب شده و از بیم اعدام اسامی تمامی هسته های حتی مطالعاتی سازمان هایشان را در اختیار حاکمان شرع قرار دادند تا جان مفلوک خود را نجات دهند.
آقا فرج هم از این قاعده مستثنی نبود و در اوج اعدامها آزاد شد و تا سال ۶۷ دو بار دیگر نیز دستگیر و آزاد شد.
ایشان در آن سالهای خفقان حتی مجوز نشریه اخذ و با امثال شاملو و براهنی و همپالگیهای بی ارزش خود با فراغ بال و آرامش کامل به نگارش متون روشنفکرانه خود مشغول بودند.
در حالی که بچه های تحت تأثیر از افکار شوم این انگلهای جامعه، تیرباران میشدند.
پس از جنگ ایران و عراق، فرج خان دیگر سر در میان سرها در آورده و آزادانه تفسیر میکرد و در بزم شاملو در عظیمیه کرج منقل را باد میزد و وافور را گرم!
در دهه ۷۰ این فرج آن فرج سابق نبود و فراخ تر شده بود. حکومتی که تاب یک مخالف را ندارد فراخ فرج را تحسین میکرد و بابا اکبر هم هر نوع اعتباری را برای جماعت چپ تامین میکرد.
تا حال توجه کرده اید که چگونه تمامی چپها و توده ای ها از فرج و فرخ و احسان و ... اصلاح طلب شدند و حتی وقاحت را به جایی رساندند که همزمان با قتلهای زنجیره ای مدعی برنامه ترور توسط اتوبوس شدند؟!
این جماعت آدم فروش و خط امامی چه ضرری برای حاکمان اسلامی داشتند که فتوای قتلشان صادر شود؟!!!
سلاح دست گرفتند یا بر ضد رهبر و اسلام سخن گفتند؟ توجیهشان این بود که دگراندیش!!! بودند و حاکمیت برنمیتابد!!!
امروزه مشخص شده برخلاف تصور که انگلیس و آمریکا را بانی فتنه ۵۷ میدانستیم ردپای کرملین و دموکراتها و جماعت حقوق بشری پررنگتر و هویدا شده.
تهاجم همه جانبه این فسیلهای ۵۷ که همیشه برخلاف نظر مردم ایران قدم برداشته اند به خاندان پهلوی ، آن هم بصورت هماهنگ با عوامل صادراتی ج.ا فقط و فقط نشان دهنده این است که از جانب مردم داخل احساس خطر کرده اند.
با مرگ ج.ا تمامی پروژه های کاری، حقوق پنهانی، مصاحبه های پولی با شبکه ها و ... تعطیل شده و حتی اروپا دیگر حق پناهندگی های جعلیشان را نخواهد داد.
فرج قصه ما به معنای واقعی فراخ تر شده و گنداب متعفنش در اواخر عمر بیخاصیتش کشور آلمان را آلوده خواهد کرد.
از آن بدتر با توجه به گران شدن افیون ، دیگر باید سهمیه خود از سفارت ج.ا را فراموش و دست به دامان ساقیان کورد و تورک به به و چه چه گویان سابقش شود.
ایرانیان خارج از کشور میدانند که دولتهای اروپایی برای مهره های فنا شده و فراخ شده حتی یک سنت هم خرج نخواهند کرد پس :
آقا فرج دو راه در پیش دارد . یا مانند انسان زندگی کند و خاطرات دهه ۶۰ و ۷۰ را بازنویسی و واقعگرایانه ثبت کند و یا خیلی زودتر از آنچه فکر میکند به فرشته مرگ دست دهد تا جامعه ای از تعفن وجودش خلاصی یابد.
آقا فرج، افتخار تیرباران و مرگ پای دیوار الله اکبر در اوین شرف داشت به مرگ در کنار ویرانه های دیوار برلین!
پاینده ایران
جاوید پادشاه
مرگ بر سه فاسد ملا،چپی، مجاهد
سام
Show more ...