چندثانیه بیشترنگذشت که داغیه
#لباشو روی
#لبام حس کردم
دستمو دور
#گردنش قفل کردم و پر#حرارت ترازخودش مشغول لباش شدم
دستشو روی کمرم گذاشتو بیشتربه خودش فشردم
ازلبام جداشدو منوتوی
#بغلش نشوند
تکیه داد به لبه قایق
همه جاتاریک بودو فقط لامپای کمی باعث میشدن صورت
کریسوچشای
#خمارشو ببینم
دستمو روی
#سینش کشیدم و نفسمو توی گردنش رها
کردم
سرانگشتامو روی پوست گردنش کشیدم ودکمهای
لباسشویکی یکی باز کردم
پیرهنشو بیرون اوردم
همه چیو حدس میزدم جزاینکه
روی یه قایق وسط دریاچه مشغول
#عشق بازی باشیم
لبموروی چونه و گردنش کشیدم و بالاتربردم
لباشو شکارکردم
دستای کریس روی پام نشستو بالاتررفتن
جایی که نشسته بودم اثار#تحریک شدنشو به خوبی حس میکردم
#تمایلات_جنسی_متفاوت #ممنوعه
اگه میخوای فایل کامل این رمان رو بخونی بیااینجا👇🏻
https://t.me/mynovelsell/652Show more ...