audience statistics 💖💧قطره بارانی💧💖

Since the beginning of the war, more than 2000 civilians have been killed by Russian missiles, according to official data. Help us protect Ukrainians from missiles - provide max military assisstance to Ukraine #Ukraine. #StandWithUkraine

داستان واقعی تجاوز به یک دختر ایرانی 😡 بیست و یک سال از آن روز داغ تابستانی می گذرد که پسرخاله ی مادرش که آن روزها در تهران سرباز بود آن روز ظهر بچه ها در اتاق بالا خواب بودند و زن ها اتاق پایین گل می گفتند و گل می شنیدند. بچه ها را به پسرخاله سپرده بودند تا ببرد و سرشان را گرم کند دایی هم برای آنها قصه گفته بود، شکلک درآورده بود، لالایی برایشان گفته بود، آنقدر که دیگر او هم که از همه ی بچه ها بازیگوش تر بود چشم هایش گرم شده بود و خوابش گرفته بود که ..... 👈ادامه داستان درد آور😰 .

🔴اگه اسفند میدونستی دلار از ۴۸ هزارتومن تا ۷۰ هزارتومن هم میره، چقدر ازش میخریدی؟! باورش سخته ولی این کانال تنها کسی بود که ماه پیش که دلار به ۷۰ رسید گفته بود این ماه میاد زیر ۶۰! الان هم داره از دلار زیر ۵۵ حرف میزنه!!⬇️ ( @TAHLIL-DOLAR )

🔴اسمم محسن؛ ٢٨ ساله و شغلم بنایی و چون ٢ساله ازدواج کردم و مستأجر هستم و اينکه تو شهرم کمبود کار بود به تهران رفتم و شدم کارگر ساده،چون دوست نداشتم خانومم اول زندگی با فقر روبه رو بشه👌يه روز سر کار!پسرايی که کنارم کار ميکردنداز برنامه‌ای به اسم لاين می‌حرفيدن ! دوستم اصرار کرد که تو هم لاينتو وصل کن توش پره دختره ولی ياد زنم افتادم و بي‌خيال شدم! ولی باز با اصرار دوستام لاينو واسەم نصب کردن ! منم که ديدم اونا ميگن و می‌خندن، نگاهی به لاين انداختم و تا باز شد تصوير فرجامی ديدم! عکس زنم...‌👇👇 ادامه ی داستان بخونید (کانالش سنجاق شده)

💢گیاهان ساده برای تقویت شدید قوای جنسی ➡️

هیچ‌وقت نمی‌توانی چیزی را که قرار است از دست بدهی، نگه داری.🌸 تو فقط قادر هستی چیزی را که داری، قبل از آنکه از دستت برود، عاشقانه دوست داشته باشی...🌸 @ghatrebarani❤️‍🔥

💘⛔️خلخالی با آذر اسب شاه چه کرد؟ ⚠️خلخالی با این روش حیوان زبان بسته را زجرکش کرد⬇️ 😈واقعا هیچکس مانند خلخالی نبود و نیست ⬅️ اینجا بخوانید حقیقت دارد

معما ❓ محمد در یک جا زندانی شده است در مقابل او دو درب وجود دارد. درب اول به یک اتاقی میرسد که در آن گاز سمی وجود دارد و بعد از باز کردن بلافاصله خفه خواهد شد. در درب دوم لوله ای  شیشه ای قرار دارد که نور خورشید را چند برابر می کند و از شدت داغی محمد خواهد سوخت. روی سقف زندان یک سوراخ با با شعاع ۱۵ سانتی متر وجود دارد. یکی از در ها به ازادی می رسد. باید وارد کدام شود؟ نمایش جواب ➡️

‍الـــــهی دریــــای زنـــدگـیتـون پــراز امواج زیبای سلامتی آسمون دلتون خالی از ابرای غم و ناراحتی و ساحل عمرتون پراز ماسه های برکت باشه #شــبتون_بخیر 💫💫 @ghatrebarani❤️‍🔥

وسیع باش! دلتنگ که شدی منتظر نباش کسی دل گرفته ات را باز کند بلند شو و قدمی بردار... دل کسی را شاد کن دلت خود به خود باز می شود. صبور باش! زمان خیلی چیزها را حل خواهد کرد. @ghatrebarani❤️‍🔥

گفتم مرو رفتی و بد بیراه رفتی بس تند میرانی نگه کن تا نیفتی بوی بهاران بود و ذوق میگساران یادش بخیر آنگه که چون گل می شکفتی هنگام بیداریست ای گم کرده دیدار چون چشم بخت من عجب بیگاه خفتی خود را ز چشم خویشتن نتوان نهان کرد گیرم خدا را نیز از خود می نهفتی شعر خوانی #هوشنگ_ابتهاج @ghatrebarani❤️‍🔥

تو که رفتی...♥️ @ghatrebarani❤️‍🔥

#عابر_بی_سایه_144 دانه هاي اشك با سرعت نور صورتم را میشوید و با خون دهانم مخلوط میشود سيلي دوم را سمت دیگر صورتم میزند. _باید تنبیه شي بعد ببخشمت. چشمانم را میبندم و فقط تصویر آراز جلوي چشمم خانه میکند زیر لب ناله میکنم: _ آرااااز . سرم را به شدت به دیوار میکوبد چند بار پياپي و این آخرین چيزي بود که قبل از باختن هوشم از آن روز لعنتي به خاطر دارم. خنکی و خيسي قطرات آب روي صورتم مرا از دنياي مردگان جدا میکند توانايي گشودن چشم هایم را ندارم به سختي از میان شیار چشمم نور را میبینم به محض قدري هوشياري درد وحشتناکي در کاسه سرم بیداد میکند و ناتوان ناله میکنم صداي زني سعي بر آرامي ام دارد. _ خانوم خانوم؟ صداي منو میشنوین؟ نمیتوانم جواب کامل بدهم و فقط سرم را به نشانه مثبت تکان میدهم و دوباره صدایش در فضا میپیچد. _ آقا همسرتون به هوش اومدن خطري نیست خدا روشکر . همه توانم را خرج گشودن چشم هایم میکنم بیشتر از همه دردهایم دوباره دیدن شارو است خون جلوي چشمانم میدود میخواهم جیغ بزنم اما کمي که به خودم مي آیم متوجه میشوم در بیمارستانم به سرمم چشم میدوزد و میگوید. _ اون رواني قصد جونت رو داشت واقعا معذرت میخوام باید بیشتر مواظبت میبودم. از یادآوري آنچه بر سرم گذشت ناله میکنم دستش را به نشانه سکوت جلوي بيني اش میگیرد. _ هیش نباید اینجا جلب توجه كني فقط آخرین حرفهاي منو خوب گوش کن یه سري فیلم و مدارك داخل کیفت گذاشتم که ثابت میکنه سوشا تو این مدت چه نقشه بی نقص و ماهرانه اي واسه عذاب و کشتن داییش طراحي کرده خوب بهشون دقت کن من مانعش شدم فعلا بدون اینکه بدونه اسیره منه با خیال اینکه میخوام تو عملي شدن نقشه هاش بهش كمك کنم . دردمندانه نالیدم. _ از من چي ميخواي؟ خندید و گفت: _چیز زيادي نیست در ازاي مهار سوشا و نجات زندگیتون چيزي نمیخوام فقط قول بده به اون شوهر بت منت چيزي از اتفاقهاي امروز نگي وگرنه من دیگه نمیتونم سوشا رو کنترل کنم. _ باید بدونه زنده است کمکش میکنه. _ من بهترین روانپزشك ها رو استخدام کردم مدارك پزشکي وفیلم هاي مشاوره اش هست متوجه ميشي که واقعا حالش بده من سعي میکنم این مدت به بهبودش كمك کنم به شرطي که توهم به من كمك كني نزار آراز با فردین بازیاش جون خودش و خوشبختیتونو به خطر بندازه. کمي دور شد و گفت: _تا خونه گفتم برسوننت باهات تماس میگیرم و قبل هر تصميمي خوب فکر کن روز به خیر. اتاق را ترك کرد ولي بلافاصله برگشت و سرش را در اتاق کرد و گفت: _راستي یه زنگ به شوهرت بزن تو این ۳ ساعت هزار بار گوشیت زنگ خورد . انگار خون به مغزم نمیرسد نمیدانم راه درست چیست تنها چيزي که مدام در سرم میپیچد این است "آن چه چشمان من امروز شاهدش بود آراز را قطعا به خود جنون میرساند" جرات جواب دادن به تلفنم را نداشتم به خانه پدري ام رفتم مادر با دیدن زخم هاي صورتم و باند دور سرم وحشت کرد پدرم خانه نبود حتي نمیخواستم حرف بزنم به اتاقم پناه بردم هرچه مادر اصرار کرد فقط جواب دادم تصادف کرده ام بار چندمي بود که آراز تماس میگرفت باید جواب میدادم. _الو؟ در صدایش هراس و نگراني موج میزد. _ آرام كجايي ؟ چرا جواب نميدي؟ آب دهانم را قورت دادم. _ خونه مامانم . _مگه شیفت شیفتت نبود؟ _ نرفتم. _چرا؟ چي شده؟ _حال مامانم خوب نیست اومدم پیشش. _ اي بابا براي چي؟ بمون اونجا منم کارم رو زود تموم میکنم میام سر میزنم باهم برمیگردیم. هول شدم و سریع گفتم: _نه نه نیا. با تعجب پرسید: _چرا؟! _یکم حال و وضعیتش مناسب نیست خجالت میکشه منم باید امشب اینجا بمونم باشه؟ مکث کرد و بعد چند ثانیه گفت: _ خوبي آرام؟ درد داشتم خوب نبودم کاش میتوانستم بگویم و دردم را با او درمان کنم دلم بي تاب نوازش هایش بود . _ خوبم عزیزم برو پیش شاینا و شروین امشب تنها نمون. _ ميترسي این یه شب از راه به درشم بدون زنم؟ جانم فداي خنده هایت بخند! اجازه نمیدهم هیچ چیز در دنیا قاتل خنده هایت شود. تمام مدت مثل يك مجسمه بي جان روي تخت دراز کشیدم و به سقف سفید اتاقم خیره شدم همه چیز انگار روي پرده سینما به اکران در آمده بود در سلف دانشگاه نشسته بودم صنم به پهلویم زد"" دل آرام این پسر چشمهاش خيلي خوشرنگه مدامم زل میزنه به تو"" بر میگردم و نگاهم در نگاهش گره میخورد در پارك بعد از دویدن نفس نفس زدن به يك آبخوري میرسیم دستش را زیر شیر آب میگیرد تا از دستش آب بنوشم نگاهم میکند باز نگاهش در نگاهم خانه میکند روي دستمال كاغذي که از ته کلاس دست به دست به من میرسد نوشته است "" آی دختره تا ابد فقط مال خودمی" بر میگردم و باز نگاهش تسلیمم میکند روز تولدم سنجاق طلا به سرم مي آوزید روز عروسي براي خداحافظي آمده است میرود و باز نگاهم میکند . ادامه دارد... @ghatrebarani❤️‍🔥

#عابر_بی_سایه_143 اگه تا ۲۰ دقیقه دیگه با دوستم تماس نگیرم و جمله رمز بین خودمون رو نگم با كلي پلیس اینجا رو روي سرت خراب میکنه. با صداي بلند خندید. _ توفکر ميكني من براي دزدیدن تو این قدر نقشه لازم بود بکشم؟ اهداف من بزرگتر از این حرفاست . نگاهم را بر گرفتم و با خشم از کنارش رد شدم و داخل رفتم مشخص بود ساختمان مدت هاست خالی از سکنه است مرا سمت يك اتاق در اواسط يك راهرو هدایت کرد جلوي درب اتاق گفت: _ تو حرف منو باور نكردي هنوز؟ سرم را به نشانه منفي تکان دادم. _ شاید هم دوست داري باور نكني ؟ تلخه درسته؟ _بیشتر محاله . _هیچ چیز توي این دنیا محال نیست برو داخل و منتظر بمون لطفا فقط سعي کن اگه قراره غش كني قبل اون ۲۰ دقیقه بهوش بياي تا برنامه هامون به هم نخوره. داخل که رفتم با دیدن وسایل اتاق متوجه شدم يك شخص بیمار در این اتاق سکونت دارد باند و دارو و آمپول و سرم و ملحفه هايي با ردي از خون آبه با اینکه با توجه به شغلم برایم عادي بود ولي در دلم هراس را بیشتر کرد نمیتوانستم جايي بنشینم سمت پنجره رفتم و گشودمش کمي هواي تازه در ریه هایم ممکن بود آرامم کند همین که خواستم نفس بکشم صدایی از پشت در نفسم را در میان قفسه سینه ام محبوس کرد. _ شارو معلومه تو چته؟ من میخواستم تو باغ قدم بزنم الانم به دارو نیاز ندارم اون پرستار لعنتي کار شو بلد نیست زودتر زنگ بزن یه پرستار بهتر بفرستن. خدای من! محال بود کاش گوش هایم کر شود کاش دیگر نشنوم کاش صداي جیغ لولاي در را نشنوم در جایم میخکوب شده ام توان و جرات برگشتن و نگاه کردن به صاحب صدا را ندارم حضورش را در اتاق حس میکنم شارو از پشت در میگوید: _سوشا! بابت پرستار جدیدت باید ازم قدر داني كني. سوشا! من بیدارم؟ اصلا زنده ام؟ شاید اینجا برزخ است از حفره چشم ها و گوشهایم حرارت بیرون مي آید صداي قدم هایش ... چند قدم و بعد صدايي نمي آید توقف کرده است! خدایا هنوز امیدوارم که دروغ باشد! بازي باشد هست! زنده بودن سوشا محال است با همین باور برمیگردم يك مرد با يك جفت چشم قهوه اي روشن صورتش با سوشايي که من میشناختم خيلي فرق دارد اما چشم هایش ... با همان قدم هاي لنگ کمي نزدیکم میشود عقب عقب میروم و به چهار چوب پنجره میخورم بن بست است؟ کاش از پنجره بیرون بپرم ! کاش خودم را همینجا تمام کنم. _ دل آرام؟! همین تن صدا كافي است تا باور کنم این مرد همان سوشاي ديروزهاي من است لاغرتر، تکیده تر صورت دردمند و متورم اما خودش است رعشه به اندام نحیفم هجوم آورده است حالت تهوع دارم دلم میخواهد زندگي را یکجا همینجا بالا بیاورم حال او هم دست کمي از من ندارد خیره نگاهم میکند اشك در چشمانش میرقصد دست باند پيچي اش را سمتم دراز میکند و بار دیگر صدایم میکند . _دلی؟! دست خودم نیست! کار ساده اي نیست مواجه شدن با كسي که روزگاري عزیزترینت بود و به خاك تسلیمش کرده بودي از جیغ من وحشت میکند و عقب میرود ولي طولي نمیکشد که جلو مي آید با يك حرکت دستم را میگیرد و میپیچاند طوري که میچرخم و از پشت در آغوشش قفل میشوم مقاومت بي فایده است دندان هایش را روي هم میفشرد و میخرد . _ دیگه بوي خودتو نميدي تنت بوي اون بي ناموس رو گرفته بوي گند اونو ميدي. به شدت میلرزم فشارش را بیشتر میکند و با نفرت میگوید. _ به خاطر تو آواره شدم به خاطر تو بود حاضر شدم بسوزوننم ولي تو زنده بموني تو امانت بودي اون رسم امانت داري بلد نبود تو که راه خودکشي بلد بودي! درد کشیدم ميدوني ۱ ماه درد کشیدن يعني چي؟ حرف بزن لعنتي حرف بزن بگو با اون چه طوري میگذشت. که با من نمیگذشت؟ بگو چي ديدي ازش که منو انکار کردي. همه توانم را جمع کردم . _ت..تو تو ممم.. مرده ببببودي. همین يك جمله ناقص كافي است تا خشمش دو برابر شود و روي زمین پرتم کند همان طور در حالت نشسته گوشه دیوار میخزم میخواهم فریاد بکشم اما انگار صدایم را بریده اند درست شبیه کابوس كودکي هایم روي زانو دقیقا روبه رویم مینشیند موهایم را از پشت دور دستش میپیچد درد وحشتناکي در سرم میپیچد يك سيلي محکم روي صورتم مینوازد. _ پشيموني مگه نه؟ پشيموني دختر بدي بودي؟ دانه هاي اشك با سرعت نور صورتم را میشوید و با خون دهانم مخلوط میشود سيلي دوم را سمت دیگر صورتم میزند. ادامه دارد... @ghatrebarani❤️‍🔥

#عابر_بی_سایه_142 _ آراز خواهش میکنم درکم کن من الان آماده بچه دار شدن نیستم تو هم که هیچ وقت رعایت نميكني. _کی به من اینو گفتی؟ الان یه هفته دردت اینه؟ نگراني باردار باشي؟ واقعا ‏مسخره ست دروغ گفتي به من که فرصت چه كاري داشته باشي هان؟ _خوب نگراني نداره؟ پوزخند تلخي زد و گفت: _چرا خيلي داره چه طوره با هم خودکشي کنیم؟! _ من کارم تازه داره پا میگیره نمیخوام محدود بچه داري شم. تلخ تر خندید. _ آزمایش بده همین فردا . _باشه . _ اگه مثبت بود حق نداري یه لحظه به نبودنش فکر كني. _سعي میکنم. فریاد زد . _سعی نه!!! حتما . _تو چرا این مدلي شدي. _ چون توهم مدلت عوض شده همه و هر كاري واست از من و حتي بچه ات مهمتر شده يك هفته عزا گرفتي چون ممکنه بچه من تو شکمت باشه. _ کو بچه؟! حالا که هيچي معلوم نیست! يك نگاه تلخ حواله صورتم کرد از جایش که بلند شد و سمت کت و سوییچش رفت قلبم ایستاد. _ کجا؟! _میرم بیرون سیگار بکشم بچه ام خيلي واسم مهمه ميدوني که دود سیگار هم چه قدر مضره؟! متلك انداخت و خانه را ترلك کرد. **** "بغض هایم را به آسمان سپردم خدا به خیر کند باران امشب را" دستم را که میفشرد یکهو میلرزم و این را میفهمد اما سعي میکند رل نفهمیدن را بازي کند بهانه اي براي رو برگرداندن و ستیز این بار ندارم! روزهاي طولاني است که آرام است درها قفل نیست قرص هایش را میخورد کار میکند سخت کار میکند براي يك فنجان چاي از دست من چنان ذوق زده است که طي نوشیدن جرعه جرعه و با عشق مزه کردن دستم را رها نمیکند زبري و زخم هاي پوست کف دستش را حس میکنم به دستش چشم میدوزم این همان دستاني است که روزگاري با ساعت هاي چند میلیون توماني آذین بسته: میشد هنوز هم میتوانست...دستم را رها میکند مثل يك پسر بچه شرمزده سرخ میشود و سر پایین مي اندازد. _ دلي اين آخري رو تحویل بدم میتونیم این يك شنبه دخترمون رو ببریم ديزني لند . تلخ میخندم. _يك سال روي این ابوقراضه ها جون كندي که يك شبه واسه آرزوي یه بچه حرومش كني . اخم میکند سبك اخم کردنش خاص است و حانا تازگي ها از این نوع اخمش تقلید میکند . _حروم کردن چه حرفیه؟ من واسه شما دوتا جون میکنم تو که قابل نميدوني ازم چيزي بخواي بذار دل خوش باشم به این دردونه بابا. آه کشیدم . _واسه همون یه خواسته منه که الان وضع زندگیت اینه واسه من از همه چي گذشتي و امروز مجبوري از تفریح دوران قبل ازدواجمون واسه نون در آوردن استفاده کنی. بیشتر اخم میکند. _ من هميشه عاشق ماشین هاي قديمي بودم تو منو مجبور كردي به آرزوم برسم دلي خوشگله ي خودم . چندشم میشود و ترحمم اجازه اعتراض نمیدهد نمیدانم چرا دلم میخواد حسم به او تنفر باشد تا ترحم دلم میخواهد باز ديوانگي اش عود کند زیر مشت و لگدش باشم فحش ها و تحقیر هایش کمتر از ابراز علاقه اش عذابم میدهد. **** چند بار براي آخرین بار با خودم تکرار کردم " کامرانیه شمالي نبش خیابان لواساني" همینجا بود درست آمده بودم ماشین را پارك کردم و در پیاده رو منتظر ماندم هر عابري که از کنارم رد میشد وحشت در دلم تشدید میشد دختر جواني نزدیکم شد با يك لبخند نه چندان دلنشین گفت: _ خانوم ساعت شما مثل مال من خواب نمونده؟ جمله رمز تعیین شده توسط شارو خودش بود؟! قرار بود با این دختر براي اثبات ادعاي شارو بروم؟ دنبالش راه افتادم مسیر طولاني را پیاده طي کردیم رو به روي يك خانه باغ بزرگ ته يك کوچه بن بست ایستاد در حالي که آدامسش را باد میکرد باز هم لبخند زد چند ثانیه بعد در خود به خود باز شد و با اشاره اش داخل رفتم دستي تکان داد و گفت: _ ساختمون ته باغه همین راهو مستقیم برو بهش ميرسي. جواب ندادم و سعي کردم به قدم هاي لرزانم سرعت ببخشم به ساختمان که رسیدم توقف کردم انگار یکهو پشیمان شدم حماقت کرده بودم و ممکن بود هر اتفاق ناگواري در انتظارم باشد در ساختمان باز شد و هیبت اتو کشیده شارو مرا وادار به قرص ایستادن کرد. _ بفرما داخل بانو. با نفرت نگاهي خرجش کردم و گفتم: _ شارو آژان اینو بدون بي گدار به آب نزدم و اگه تا ۲۰ دقیقه دیگه با دوستم تماس نگیرم و جمله رمز بین خودمون رو نگم با كلي پلیس اینجا رو روي سرت خراب میکنه . ادامه دارد... @ghatrebarani❤️‍🔥

⛔️اخبار #ممنوعه جمهوری اسلامی ایران. پشت پرده بازار #ارز و طلا💰👇👇👇 https://t.me/+2TF5M0cE6lU3OWY8 https://t.me/+2TF5M0cE6lU3OWY8

قیمت لحظه‌ای دلار : 💲

⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ سه راه برای دوبرابر کردن درآمدت ۱.گوشی معمولی📱 ۲.داشتن اکانت تلگرام✈️ ۳.عضو شدن در کانال زیر 👇 تو کانال زیر آموزش رایگان وجود داره که میتونه درآمدت رو حداقل دو برابر کنه 👑 💸 @Daramad

⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ سه راه برای دوبرابر کردن درآمدت ۱.گوشی معمولی📱 ۲.داشتن اکانت تلگرام✈️ ۳.عضو شدن در کانال زیر 👇 تو کانال زیر آموزش رایگان وجود داره که میتونه درآمدت رو حداقل دو برابر کنه 👑 💸 @Daramad

🔴داستان واقعی تجاوز به یک دختر ایرانی 😡 بیست و یک سال از آن روز داغ تابستانی می گذرد که پسرخاله ی مادرش که آن روزها در تهران سرباز بود آن روز ظهر بچه ها در اتاق بالا خواب بودند و زن ها اتاق پایین گل می گفتند و گل می شنیدند. بچه ها را به پسرخاله سپرده بودند تا ببرد و سرشان را گرم کند دایی هم برای آنها قصه گفته بود، شکلک درآورده بود، لالایی برایشان گفته بود، آنقدر که دیگر او هم که از همه ی بچه ها بازیگوش تر بود چشم هایش گرم شده بود و خوابش گرفته بود که ..... ⬅️ادامه داستان درد آور😨 .

عجب چیزی بود نمیدونستما😅😍

🔴دیدین هنرپیشه ها چه شکم تخت و خوشگلی دارن😅 رازشون و میخوام بهتون بگم 😍 روزی یک لیوان آب بادمجون میخورن😱 حالا چطوری بیا اینجا بهت بگم 👇 Salamati

خیلی میخوامت♥️♥️ @ghatrebarani❤️‍🔥

تو احتیاجِ قلب کوچکِ منی...♥️ @ghatrebarani❤️‍🔥

@ghatrebarani❤️‍🔥 🌷به گمانم بزرگترین دارایی ِ زندگی ِ آدمیزاد، همین انسانهای اطرافش هستند همین کسانی که برایت پیغام می گذارند که اعلام می کنند حواس شان به تو هست 🌷همین کسانی که با دو سه خط پیغام نشان می دهند چقدر دل شان پی ِ تو، دل ِ تو و درد ِ توست... که چقدر خوب تو را می خوانند 🌷همین افرادی که پیگیرند...که نباشی دلگیرند... همین آدم هایی که دلتنگ ات می شوند و بی مقدمه برایت می نویسند وقت هایی دو سه خط شعر می فرستند که بدانی خودت... وجودت... خوب بودن حال و احوالت برای کسی مهم است... 🌷آدمیزاد چه دلخوش می شود گاهی، با همین دو سه خط نوشته...دو سه خط پیغام، از کسی حتی آن سر ِ دنیا... حس ِ شیرینی ست که بدانی بودن ات برای کسی اهمیت دارد، نبودن ات کسی را غمگین می کند... 🌷وقت هایی هست که می فهمی حتی اگر دلت پُر درد است، باید بخندی و شاد باشی، تا آدم هایی که دوستت دارند را، غمگین نکنی... 🌷خواستم بگویم که چقدر این دارایی های زندگی ام این انسانها، برایم پُر ارزش ند... که چقدر خوب است داریمشان @ghatrebarani❤️‍🔥

روانشناسی میگه؛ کسی که برای چیزهای کوچک، گریه می کند، بی گناه است و قلب پاکی دارد ... اگر کسی سر مسائل احمقانه و کوچک عصبانی می شود، به عشق نیاز دارد ... اگر شخصی بیش از اندازه می خندد از درون تنهاست ... اگر کسی زیاد میخوابد غمگین است ... اگر کسی کم و سریع حرف می زند رازی را پنهان می کند ... اگر کسی نتواند به موقع تصمیم گیری کند شخصیت ضعیفی دارد ... @ghatrebarani❤️‍🔥

#دسر_خوشمزه☕️🍮 کنار چای خیلی میچسبه😍😋 @ghatrebarani❤️‍🔥

بی هوا💞💞 #راغب @ghatrebarani❤️‍🔥

💎وضعیت شغلی تون چیــــــهههه❤️ 🔴بیکارم. 🟢شاغلم

⭕️⭕️کیا کار در منزل میخواستن⁉️ 🔴من میخواستم دمتگرم خیلی پولشو لازم دارم⭕️ 🔴من میخواستم ولی دفعه قبل نتم ضعیف بودنتونستم عضو بشم لطفا دوباره بزار⭕️