هر صبح چشم میگشایم، در آسمان آبی خیالم پرندهها میرقصند، و ابرها آرزوهای مرا با زیبایی بیحدشان به تصویر میکشند. هر صبح چشم میگشایم، و پروانههای خوشبختی روی گُلهای اُمید مینشینند، و شاپرکها گرداگرد جوانههای اشتیاق پرواز میکنند. هر صبح آسمان مرا به آغوش خود میخواند، و آفتاب با پنجههای طلائیاش گونههای مرا مینوازد. من باور دارم که معجزهها در فراسوی باورهای من آمادهاند برای رخ دادن، پس دل میسپارم به شادیهای در راه مانده، و روزهای خوبتر. من این روزها آرامم، از همیشه آرامتر، امیدوارتر …
Show more ...