audience statistics Bioshike | بیوشیک

Since the beginning of the war, more than 2000 civilians have been killed by Russian missiles, according to official data. Help us protect Ukrainians from missiles - provide max military assisstance to Ukraine #Ukraine. #StandWithUkraine

باید از گربه های له شده کف خیابون پرسید ، اون طرف خیابون چی داشت که این ور نداشت ... خطاب به همه گربه صفتا 🖕

آرام باش ماهِ من؛ درست می‌ شود.نه هیچ شبی و نه هیچ زمستانی دائمی نیست.آفتاب می‌ تابد، شاخه‌ها جوانه می‌زنند و تمام شکوفه‌های درانتظار، متولد خواهند شد.هیچ ابری تا همیشه در مقابلِ مهتاب نمی‌ ایستد و هیچ ماهی تا همیشه در حصار نمی‌ ماند.که حصارجای ماه،آسمان، جای سیاهی و باغ بسترِ شاخه‌ های خشک و سرمازده نیست.نور، سپاه سیاهی را می‌درد حتی اگر به قدرِ روزنه‌ای باشد‌ و بهار، هزارهزار زمستان را سبز می‌کند. روز های سخت‌رو به پایان است ماه‌ من. آرام باش.

چون برگی از شاخه‌ها آزاد، چون گیسویی در آغوش باد، چون ابری در دل آسمان، میخواهم رها باشم، بدوم تا بی‌نهایت آزادی، و قدم بزنم در دشت‌های آرامش. از چشمه‌های مهربانی آب بنوشم، و با عطر گل‌های نرگس و آلاله مست باشم. میخواهم رها باشم از بن‌بست‌ها، از سقف‌ها، از دیوارها. شبیه کودکی بیخیال و سر به هوا، روی بلندای کوهی در مسیر باد بایستم، چشم‌هایم را ببندم، و غرق در رويای پرنده شدن، اوج بگیرم. بدور از تمام غم‌ها و رنج‌ها …

شاید لازم باشه بازم بهتون یادآوری کنم که هیچی مطلقاً به اندازه ی پیشرفت شما، دهن اون آدمایی رو سرویس نمیکنه که یه روزی شمارو نادیده گرفتن! پس خوب کار کنید، پس انداز کنید، لباس خوب بپوشید، غذای سالم بخورید، درس بخونید باشگاه برید، به خودتون برسید و کتاب بخونید و موفق بشید!

:)🖤🎶

با همه پریدن که افتخاری نداره ، تازه نشون میده چقد دمِ دستی هستی ... ِخِر بی صاحاب ُ که همه سوار میشن . تعهد میدونی یعنی چی ؟ یعنی پای تصمیمی که وقتی حالت خوب بودِ گرفتی ، وقتی حالت م بدهِ بمونی ... میای یه همیشگی رو از سر هوس پس میزنی ، بعد تا آخر عمرت مجبور میشی با همین دم دستیا سر کنیا. از خوبا خاطره میمونه ، از نامردا تجربه " ما نصف ساندوچمون رو میدیم به یه سگ تا آخر مسیرو باهامون میاد ... از سگ کمتری اگه یکی قلبشو بهت بده وسط راه ولش کنی...

و پیوسته چنین بوده است، که عشق از ژرفای خود آگاه نیست، تا هنگامی که روز جدایی فرا رسد …

از همه دنیا من فقط دلخوش تو بودم ولی🥲💔

کسی را دارم، چون چراغی روشن، بر قلب خویش. کسی را دارم در گوشه‌ا‌ی از دلم، و دیگر از تاریکی‌ها نمی‌ترسم. کسی را دارم، که بجز آبی نگاهش، آسمانی نمی‌شناسم …

یه‌بار میبخشه، دوبار فراموش میکنه، سه‌بار نادیده میگیره و میگه دوسش دارم ولش کن، بعدش دیگه دلش پُر میشه، حرفای تلخت و همه اون اتفاقای بد، مرور میشه تو‌ ذهنش، میخواد بمونه پیشت، ولی دیگه نمیتونه:)

‏همه چیز در آدمی خلاصه می‌شود، که در نیمه‌های شب به یاد می‌آوری. قلب تو آنجاست. کنار او …

نگاهت چه کرد که اینگونه ویران شده‌ام؟

تو چسب روی زانو های زخمی منی. تو نور توی زندگی تاریک منی. تو امید بین همه ی حسای بدمی. تو آرامش موقع مشکلاتمی. تو مخفیگاه و پناهگاه منی. تو خورشید و ماه و ابر و ستاره توی آسمون زشت زندگیمی.

دلخوش باش، به باریکه‌‌ی نوری که از بین چین‌های پرده روی تخت تابیده، به کتاب نیمه‌کاره‌ی روی میز، به خنکی لیوانت در هوای گرم. دلخوش باش، به دو صندلی که هنوز روبروی هم‌اند‌، به تنظیم کردن زنگ ساعت برای صبح فردا‌، به ترانه‌ای که دوستش داری، به دفترچه‌ی کوچکی که رویاهایت را نگه‌ میدارد، که معنای همین چیزهای خیلی ساده شاید، «زندگی ادامه دارد» باشد …

یه دیالوگی بود میگفت : سال هاست که قطار روی ریل ها قدم میزند و خاطرات خود را دود میکند کسی چه میداند قطار هم روزی عاشق بوده است :)

🤍

از یه سنی به بعد تنها چیزی که کنارِ آدما نگهت میداره ؛ " اعتماد و آرامشِ " چون دیگه گوشات از حرفای قشنگ پُره....

هیچ اتفاقی فراموش نمیشه، بالاخره یه روز، تو یه خیابون، یا وسط یه آهنگ، یا موقع خوندن یه کتاب، یا دیدن یه فیلم، یهو همه چیز یادت میاد...

‌ دلم میخواد داشته باشمت، باهم وسایلمونو جمع کنیم با ماشین بزنیم به جاده، بریم یه جای دور، یه جای سرسبز و یه رودخونه و یه هوای خنک؛ باهم سیب زمینی سرخ کنیم بخوریم، با اسپیکر اهنگ گوش بدیم، یه مدت اونجا زندگی کنیم دور از اینجا، ادم خسته میشه از این اوضاع تکراری؛"