دیشب با بچه داشتیم تو آشپزخونه شام نومپنیر گوجه میخوردیم، خونه آروم و ساکت بود، فقط صدای سماور و بارون بود..باباش خواب بود داشتم براش لقمه میگرفتم، نگاهم کرد گفت تو بهترین مامان دنیایی
ذوب شدم آب شدم قشنگترین نگاه دنیا رو بهم کرد، آخ قلبم، اون صحنه هیچوقت از ذهنم پاک نمیشه
: از همیشه
@Ersalihatun