El servicio también está disponible en tu idioma. Para cambiar el idioma, pulseEnglish
Best analytics service

Add your telegram channel for

  • get advanced analytics
  • get more advertisers
  • find out the gender of subscriber
Ubicación del canal e idioma

audience statistics قدح‌های نهانی

من قدح‌ها می‌خورم پر خونِ خود  @AmirHAzad  
13 5250
~0
~0
0
Calificación general de Telegram
Globalmente
48 871lugar
de 78 777
8 917lugar
de 13 357
En categoría
1 616lugar
de 2 333

Género de suscriptores

Averigua cuántos suscriptores masculinos y femeninos tienes en el canal.
?%
?%

Idioma de la audiencia

Descubre la distribución de los suscriptores de canales por idioma
Ruso?%Inglés?%Árabe?%
Crecimiento del canal
GráficoTabla
D
W
M
Y
help

La carga de datos está en curso

Duración del usuario en el canal

Descubra cuánto tiempo permanecen los suscriptores en el canal.
Hasta una semana?%Viejos?%Hasta un mes?%
Ganancia de suscriptores
GráficoTabla
D
W
M
Y
help

La carga de datos está en curso

Hourly Audience Growth

    La carga de datos está en curso

    Time
    Growth
    Total
    Events
    Reposts
    Mentions
    Posts
    Since the beginning of the war, more than 2000 civilians have been killed by Russian missiles, according to official data. Help us protect Ukrainians from missiles - provide max military assisstance to Ukraine #Ukraine. #StandWithUkraine
    ضرب و آواز زورخانه‌ای از مرشد مرادی مدح حضرت علی بن موسی الرضا ‌
    2 104
    28
    ضرب و آواز مرشد مرادی مدح حضرت علی بنموسی الرضا
    قدح‌های نهانی
    ضرب و آواز مرشد مرادی مدح حضرت علی بن موسی الرضا
    2 305
    93
    سنگ آرامگاه علامه قزوینی در اتاق مرقد شیخ ابوالفتوح رازی در کنار امامزاده حمزه در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی که به سفارش انجمن آثار ملی نصب شد با اشعاری از استاد جلال الدین همایی در رثا و ماده تاریخ درگذشت علامه. این سنگ گویا تا حدود سی سال قبل و پیش از توسعه ی ویرانگر حرم و تبدیل آرامگاه ابوالفتوح به راهرو و رواق در جای خود باقی بود. گفتنی است پس از دفن علامه قزوینی در این مکان چند از استادان برجسته دانشگاه نیز در آنجا به خاک سپرده شدند به قرار زیر: عباس اقبال آشتیانی (م ۱۳۳۴ش) سیدمحمد فرزان بیرجندی (م ۱۳۴۹ش) سید محمد کاظم عصار(م ۱۳۵۳ش) توضیحات از
    Mostrar más ...
    2 438
    45
    نظر علامه قزوینی دربارۀ تدریس علامه محمد قزوینی کاملاً مستغرق در خواندن و نوشتن و یادداشت‌ برداشتن و تحقیق بود. تدریس و سخنرانی و شرکت در کنفرانس‌ها را دوست نداشت. «سروکلّه زدن با مردم» را دوست نداشت. معتقد بود این کارها و بخصوص تدریس او را از تحقیقات و کار کتاب دور می‌کند و وقتش ضایع می‌شود. عبارات زیر را قزوینی سال ۱۳۰۸ خورشیدی در نامه‌ای به دوستش ولادمیر مینورسکی نوشته است. مینورسکی از قزوینی دعوت کرده بود که برای دانشجویان ایرانی در اروپا، خطابه‌هایی بخواند. قزوینی آن ایام در پاریس می‌زیست و وضع مالی‌اش چندان خوب نبود. شاید هم در ذهن مینورسکی بود که کمکی به قزوینی کرده باشد. کار آبرومندی هم بود. با اینهمه قزوینی پیشنهاد مینورسکی را نپذیرفت تا به کار تاریخ جهانگشا برسد و تصحیح آن را تکمیل کند. این روحیۀ تمرکز بر تحقیق و کار کتاب را از روزهای جوانی که در تهران بود داشت... گاهی پیش خودم فکر می‌کنم سلوک علامه قزوینی می‌تواند قرینه و اماره‌ای باشد بر اینکه آنچه از زهد و ورع و همّت بلند مشایخ تذکرةالاولیا نقل شده بی چیزی نیست و ای بسا درست باشد. بخوانید: «ورقه‌ای را که در خصوص دستورالعمل برای طلاب ایرانی در اروپا ترتیب داده‌اید، با کمال لذت خواندم. شهدالله که بهتر از این دستورالعمل نمی‌شود. في‌الواقع سرکار خیلی حق به گردن ایرانی‌ها دارید. این ورقه را باید به طهران به وزارت علوم فرستاد و باید به چندین هزار نسخه آن را و ترجمۀ آن را به فارسی منتشر نمود تا همه کس آگاه شود. ولی یک خواهش اکید سریعی از سرکار دارم و آن این است که اسم بنده را (که بدیهی است از راه لطف و مرحمت در این ورقه مرقوم فرموده‌اید) قلم بزنید زیرا که این فقره به‌کلی اسباب تلف وقت عظیم برای بنده خواهد شد زیرا که اگر یک میلیون به من بدهند، بنده نه وقت و نه حوصله کنفرانس دادن یا نطق کردن یا تدریس نمودن برای شاگردها دارم؛ وانگهی این نوع کارها باعث این می‌شود که کارهای بسیار مهم‌تری مانند طبع جهانگشای و غیره زمین خواهد ماند. بنده را خداوند برای این خلق نکرده است که سروکله با مردم بتوانم بزنم. یاد دارم مرا در طهران در مدرسۀ افتتاحیه معلّم ادبیات فارسی نمودند. بنده روز سیّم ظهری استعفا دادم و آمدم به منزل و دیگر نرفتم و گفتم اگر مرا به دار بزنید، این کار کار من نیست؛ کسی دیگر را برای این کار پیدا کنید. این اطناب و تطویل را برای این می‌دهم که حقیقت حال خودم را برای سرکار شرح داده باشم که بدانید عذر نمی آورم و مانعی موقتی ندارم بلکه اصلاً و ابداً این نوع کارها از دست من ساخته نیست. پس مجدداً با اداء تشکرات صمیمیه، مستدعی هستم که در تمام نسخ این اوراق، اسم بنده را به‌کلّی قلم بزنید به طوری که هیچ خوانده نشود.» (۱) ظاهراً مینورسکی گمان کرد قزوینی با آن طبع ظریف و روح زودرنجش از پیشنهاد او رنجیده که چنین پاسخی داده است. این را گویا به قزوینی نوشت که او هم در نامۀ دیگری چنین پاسخ داد: «اصلاً و ابداً به‌هیچ‌ وجه‌من‌الوجوه رنجشی ندارم از فقره اسم برای بنده بلکه فقط یادآور حضرت‌عالی شدم که این نوع کارها بسیار باعث اتلاف وقت است و منافی با گوشه‌گیری و اشتغال به بحث و فحص امر کتاب است. این جور کارها را من خوش دارم، نه کارهای پر قیل و قال و نطق و کنفرانس و خطابه و امثال ذلک را». (۲) پانوشت ۱.دفتری برای ایران؛ نامه‌های فارسی به ولادمیر مینورسکی، به کوشش گودرز رشتیانی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، ص ۷۸. ۲. همان، ص ۷۹.
    Mostrar más ...
    نور سیاه
    یادداشت‌های ایرانشناسی میلاد عظیمی @MilaadAzimi
    1 500
    24
    خطابه سیدحسن تقی‌زاده در مجلس یادبود علامه قزوینی ‌

    خطابه_سیدحسن_تقی‌زاده_در_مجلس_یادبود.pdf

    1 092
    25
    در احوال و اخلاق مرحوم قزوینی، نوشته قاسم غنی به یاد علامه قزوینی ‌

    در احوال و اخلاق مرحوم قزوینی.pdf

    1 505
    20
    1 673
    10
    گفتار مجتبی مینوی در یادبود محمد قزوینی در رادیو BBC

    مینوی-قزوینی.pdf

    1 691
    16
    یادنامه قزوینی در فرهنگستان ایران مشتمل برخطابه ها و مقالات که بمناسبت فوت استاد فقید علامه محمدبن عبدالوهاب قزوینی ایراد و منتشر شده است. ‌

    یادنامه قزوینی.pdf

    1 117
    13
    یادنامه قزوینی در فرهنگستان ایران مشتمل برخطابه ها و مقالات که بمناسبت فوت استاد فقید علامه محمدبن عبدالوهاب قزوینی ایراد و منتشر شده است. ‌

    یادنامه قزوینی.pdf

    1 107
    19
    گرامی داشت علامه محمد قزوینی در برنامه فرزانگان فرهنگ - رادیو فرهنگ به کوشش محمدحسین باغسنگانی با اجرای بهروز رضوی

    قزوینی - فرزانگان فرهنگ.mp3

    1 819
    27
    نوشته مجتبی مینوی در رثای علامه محمد قزوینی ‌

    میرزا محمدخان قزوینی.pdf

    1 011
    20
    دستخط علامه محمد قزوینی از یکی از دفاتر یادداشت‌ او که اکنون در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگهداری می‌شود. قزوینی در این دو صفحه مطالبی درباره حیدرخان عمواوغلی به مناسبت کشته‌شدن او به دست جنگلی‌ها نوشته است. ‌
    1 111
    16
    بخشی از وصیت‌نامه علامه قزوینی اینجانب محمد قزوینی دارای شناسنامهٔ شمارهٔ ۱۲۶۷ صادره از قونسولگری ایران در پاریس ساکن طهران، خیابان فروردین، کوچهٔ دانش از جانب خود جناب آقای سید تقی‌زاده را وصیّ شرعی و نایب مناب مطلق خود نمودم که بعد از واقعهٔ اجل محتوم من که آخر کار هر کسی است جزئی ترکهٔ مرا که صورت آن در ذیل مذکور خواهد شد کمافرض‌الله و آنطور که خودشان به غبطهٔ ورثهٔ من مصلحت می‌دانند در مواردی که من ذیلاً معین می‌کنم برسانند. ترکهٔ من فعلاً عبارت است: اولاً از یک آپارتمان ملکی من در پاریس، کوچهٔ گازان(آرّندیسمان چهاردهم پاریس) که در همین ماه جاری مشتری برای آن پیدا شد به مبلغ چهارصد هزار فرانک که نفروختم، و قریب پنجاه هزار فرانک هم مبل و اثاثیه آنجا دارم. [...] سابعاً قریب سه هزار جلد کتاب نیز دارم از هر نوع چاپی و خطی و بزرگ و کوچک که به هیچ وجه من‌الوجوه فعلاً نمی‌توانم قیمت آنها را که در عرض چهل سال تمام متدرجاً خریده‌ام تعیین کنم و قیمت خرید غالب آنها در پشت آنها نوشته شده است. ولی آن قیمتها از سی چهل سال قبل تاکنون واضح است که اغلب تا ده مقابل هم ترقی کرده است و به همان نسبت هم پولهایی از فرانک و قران که در آن زمانها با آن پولها آن کتب خریداری شده پائین آمده است. تعیین قیمت تقریبی آن کتب جز به تقویم چند نفر آدم مطلع کتابشناس اهل خبره ممکن نیست. اما ورثهٔ من منحصر است به یک زن معقودهٔ شرعی موسومه سابقاً به رزا شیاوی و پس از ازدواج با من رزا قزوینی و یک دختر موسومه به ناهید سوزان قزوینی. چون این زن که فعلاً قریب بیست و هفت سال است که در حبالهٔ نکاح من است و در این مدت تمام زحمات مرا و دخترم را از هر قبیل متحمل شده و از پرتو زحمات و خدمات و دلسوزی اوست که من توانسته‌ام به کارهای طبع و نشر و تصحیح بعضی کتبی که نتیجهٔ عمر من است نایل گردم قصد من و اراده و عزم و تصمیم قطعی من این است که نصف تمام مایملک من از منقول و غیرمنقول بعد از مرگ من متعلق به او و ملک خاصّ خالص او باشد و نصف دیگر به دخترم سوزان مذکور در فوق، و می‌دانم که به نحو وصیّت انجام این امر در مذهب اسلام(شیعه) ممکن نیست. چه انسان در شرع اسلام و فقه مذهب جعفری یعنی شیعهٔ اثنی‌عشری به بیش از ثلث مال خود نمی‌تواند برای کسی وصیت نماید ولی آقای تقی‌زاده مدّ ظله‌العالی باید ان‌شاءالله مخرجی برای این کار ان‌شاءالله پیدا کنند، یا به این نحو که من در حیات خودم نصف مایملکم را به او هبه نمایم، یا به نحوی دیگر که فعلاً به نظرم نمی‌آید چه نحو. یک خواهر بیوه نیز دارم موسومه به مریم عبدالوهّابی که میل دارم وصیّ من قریب یک عشر ترکهٔ مرا یعنی یک عشر قیمت ترکهٔ مرا کمابیش نه عین آنها را به آن زن بدهند که بکلی فقیر است و هیچ ندارد، ولی این مبلغ را یعنی عشر ترکهٔ مرا یا قدری کمتر را یک مرتبه به او ندهند زیرا که چون او عقل معاش ندارد و یک دختر آپارتی طمّاع موسوم به نصرت دارد که فوراً تمام آن مبلغ را از چنگ او بیرون آورده خرج لباس خودش و دختر کوچکش عزّت خواهد کرد. علی هذا جناب آقای آقا سیدحسن تقی‌زاده آن مبلغ قریب عشر ترکهٔ مرا یا خودشان یا به توسط یک کاسبی یا تاجری از قرار ماهی فلان قدر مثلاً پنجاه تومان یا چهل تومان یا سی تومان به او به اقساط بپردازد که از گرسنگی تلف نشود و تا چند سالی بتواند با آنچه برادر من میرزا احمدخان وهّابی به آن خواهر می‌دهد به یک نوعی امرار حیات بسیار قانعانه‌ای بنماید. اما قروض من عبارت است: اولاً از ده هزار تومان به بانک رهنی که خانهٔ من نزد او گرو است در مقابل این مبلغ، و این قرض به ربح صدی دوازده است به موعد هفت ساله که از قرار ماهی ۱۷۷ تومان به اقساط ماهیانه از خرداد ۱۳۲۶ تا هفت سال تمام در ۸۴ قسط (هشتاد و چهار) هر ماه مبلغ مزبور را یعنی صد و هفتاد و هفت تومان اصل و فرع بطور استهلاک باید به بانک مزبور بپردازم و تا امروز (۴ آبان ۱۳۲۶) چهار قسط قرض مزبور را به بانک مذکور پرداخته‌ام [تکرار می‌کنم قرض مزبور را اصل و فرع که مجموعاً قریب پانزده هزار تومان می‌شود باید در ۸۴ قسط در مدت هفت سال از خرداد ۱۳۲۶ از قرار قسطی ۱۷۷ به نحو استهلاک بپردازم و تاکنون چهار قسط آن را پرداخته‌ام]. ثانیاً قریب دو هزار و پانصد تومان به آقای دکتر شایگان مقروضم و ثالثاً هزار تومان به آقای دکتر غنی مقروضم. دیگر الحمدلله به هیچ کس دیگر مقروض نیستم.طهران، خیابان فروردین، کوچهٔ دانش. محمد قزوینی/ ۴ آبان ۱۳۲۷ ‌‌
    Mostrar más ...
    1 209
    38
    مقاله قدیمی‌ترین شعر فارسی بعد از اسلام نوشته علامه قزوینی از کتاب بیست مقاله قزوینی به تصحیح عباس اقبال و ابراهیم پورداوود ‌

    قدیمی‌ترین_شعر_فارسی_بعد_از_اسلام.pdf

    1 094
    36
    تصویری از علامه قزوینی در کنار همسر و دخترش ‌
    1 031
    16
    وقتی که علامه محمد قزوینی بعداز عمری تحصیلات حوزوی در ایران و سال‌ها پژوهش در اروپا و حشر و نشر با بزرگ ترین خاورشناسان جهان و نشر آنهمه آثار تاریخی و ادبی فارسی و عربی و فراهم آوردن آن‌همه یادداشت ها به ایران بازگشت، ارادتمندان او، امثال سیدحسن تقی‌زاده و بدیع‌الزمان فروزانفر، خواستند برای او ممرّ معیشتی فراهم سازند که او پیرانه سر از گرسنگی نمیرد. مصلحت در آن دیدند که ایشان را به استادی دانشگاه تهران دعوت کنند. مجلسی برای همین امر در دانشگاه تهران تشکیل شد که در آن تقی زاده و فروزانفر و همه بزرگان عصر در آن جمع بودند. از علامه قزوینی نیز خواهش کرده بودند که به آن مجلس درآید. سرانجام مسأله استادی ایشان را مطرح کردند و قرار شد که شورای دانشگاه این موضوع را تصویب کند. هر یک از بزرگان دقایقی چند در فضایل علمی ایشان و جایگاه جهانی ایشان در حوزه پژوهش های ایرانی و اسلامی، سخن گفت و همگی به دانشگاه تهران تبریک گفتند که علامه قزوینی چنین افتخاری را به دانشگاه تهران داده و استادی آنجا را قبول کرده است. کار در آستانه تمام شدن بود که یکی از استادان دانشکده الاهیات که در معارف طلبگی مرد فاضلی بود، و معلم صرف و نحو عربی بود، پرسید: ایشان استاد چه رشته‌ای خواهند بود؟ پاسخ دادند که استاد تاریخ. آن استاد ساده لوح دانشکده الاهیات گفت: تاریخ را که بچه خودش می خواند، استاد لازم ندارد. مرحوم قزوینی با شنیدن این سخن برخاست و گفت: «آری تاریخ، استاد لازم ندارد». و مجلس را ترک گفت و برای همیشه دانشگاه تهران را از وجود بی‌مانند خویش محروم کرد. هرچه تقی‌زاده و فروزانفر و دیگر بزرگان عجز و لابه کردند، به هیچ روی حاضر نشد استادی دانشگاه تهران را قبول کند. از کتاب درویش ستیهنده، نوشته محمدرضا شفیعی کدکنی، ص ۱۰۳ ‌
    Mostrar más ...
    1 582
    52
    علامه قزوینی در تهران - ۱۳۱۹ شمسی عكس از عباس اقبال آشتیانی ‌
    989
    13
    ميرزا محمد قزوینی در سال ۱۲۵۶ شمسی در دروازه قزوين تهران متولد شد. پدرش ملاعبدالوهاب قزوينی که از مولفان چهارگانه "نامه دانشوران" بود در سال ۱۲۶۸ از دنيا رفت و خانواده او بی‌سرپرست ماند. ميرزا محمد، تحصيل خود را در همان مدرسه‌ای آغاز کرد که پدر در آن مدرس بود. پس از فراگيری علوم متداول آن زمان مثل صرف و نحو، فقه، کلام و حکمت، شوقی وافر در فراگيری ادبيات عرب در خود یافت. شیخ فضل الله نوری، شيخ هادی نجم آبادی، سيد احمد اديب پيشاوری و محمدحسين‌خان فروغی از جمله اساتید او بودند. او در این دوران نزد محمدعلی‌ فروغی فرانسه می‌خواند و متقابلا به او عربی می‌آموخت. قزوينی در تمام مدت جوانی که در تهران به کار تحصيل و تدريس مشغول بود، شوق وافری به کتاب‌های نسخ خطی و قديمی برای پژوهش و تحقيق در آن‌ها بروز می‌داد. در سال ۱۲۸۳ برادرش ميرزا احمد خان که در آن زمان در لندن به‌سر می‌برد، به او پيشنهاد می‌کند که سفری به لندن بيايد تا از کتابخانه بزرگی که در آن چنين نسخه‌های نادری يافت می‌شد، ديدن کند. محمد قزوينی به نیت دوره‌ای موقت رهسپار سفر شد اما این دوره موقت سی و شش سال به طول انجامید. او با دیدن کتابخانه‌های لندن تصمیم به اقامت موقت در آنجا گرفت و مدت دو سال در لندن ماند. در آن‌جا با شرق‌شناسان از جمله پروفسور بوان متخصص ادبيات عرب، مسترالس کتابدار سابق "بريتيش موزييوم"، مستر آمدروز عضو امنای اوقاف گيب و بالاخره ادوارد براون که ريیس اوقاف گيب آشنا شد. در سال ۱۲۸۴ (۱۹۰۶) وظيفه تصحيح و چاپ تاريخ جهانگشای جوينی از سوی براون به او محول گرديد و روانه پاريس شد، چرا که تنها در آن‌جا امکان دست‌يابی به مجموعه‌ای از نسخ خطی اين کتاب فراهم بود. اقامت اوليه قزوينی در پاريس ۸ سال به‌طول انجاميد. او در اين دوران با جمعی از مستشرقين فرانسوی آشنا شد. در همين دوره بود که قزوينی با استاد علی اکبر دهخدا هم معاشرت و مشاوره داشت. دهخدا در اوايل دوره استبداد صغير از جمله مهاجران ملی ايرانی بود که به پاريس آمده بود. علامه دوره دوستی خود با استاد دهخدا را از زمره ايامی می‌داند که به قول خودش "تمتعی ... از عمر در جهان بردم ... و آرزو می‌کنم که باز قبل از مرگ يک بار ديگر اين سعادت نصيب من گردد." تا آغاز جنگ اول در سال ۱۲۹۳ (۱۹۱۴) در پاريس به کارهای علمی و تحقيقی خود مشغول بود. با آغاز جنگ به توصيه حسينقلی‌خان نواب وزير مختار برلن، به برلين رفت. او در این دوران در فقر شدید به سر می‌برد و از کمترین امکانات زندگی بی‌بهره بود. علامه قزوينی در دوره اقامت نزديک به پنج سال خود در برلين از همکاران سیدحسن تقی‌زاده در روزنامه کاوه بود و با ارتباطاتی که با ديگر متفکرين جنبش مشروطه در اين شهر داشت، به يکی از ارکان "برلنی‌ها" و به قول جمالزاده به "روح فياض" آن مجامع و محافل تبديل شد. پس از خاتمه جنگ، با یاری دوست قديمی خود محمدعلی فروغی به پاريس بازگشت تا کار خود در تصحیح تاریخ جهانگشا را تکمیل کند. در همان‌جا بود که فروغی دریافت که قزوينی در مضيقه شديد مالی قرار دارد و درآمدی برای معاش ندارد. با پي‌گيری و وساطت او مقرر شد که از سوی دولت، مقرری سالانه‌ای برای علامه قزوينی درنظر بگيرند تا او با فراغ خاطر بيش‌تری به کارهای تحقيقی خود بپردازد. همچنین از سوی وزارت فرهنگ مبلغی در اختیار او گذاشته شد که از بعضی نسخ خطی نفیس عکسبرداری کند و به ایران ارسال دارد، و او جمعاً از ۱۶ کتاب عکس گرفت و همراه با مقدمه‌هایی که برای آنها نگاشته بود به ایران فرستاد. با آغاز جنگ دوم در ۱۳۱۸ (۱۹۳۹) و با توجه به توقف دوباره کار تصميم گرفت که برای زندگی و ادامه کار به ايران بازگردد. در اواخر سال ۱۹۳۹ همراه با همسر ايتاليايی ‌الاصل و دخترش سوزان به ایران بازگشت. از سال ۱۳۱۸ تا ۱۳۲۰ جز واگذاری تصحيح ديوان حافظ و شدالازار قدرشناسی بزرگی از او به‌عمل نيامد. پس از جلوس محمدرضا شاه جوان به تخت سلطنت در سال ۱۳۲۰ جلساتی هفتگی در کاخ مرمر توسط شاه ترتيب داده شد تا به‌قول خودش با همنشينی در کنار چند نفر اهل علم و دانش "غذای روح" کند. قزوينی که ابتدا تمايلی به شرکت در اين جلسات نداشت، با اصرار دوست نزديکش، دکتر قاسم غنی و به همراه تعدادی ديگر از سرشناسان علم و ادب از جمله آقای دهخدا، در اين جلسات شرکت کردند و هربار سخنانی در تاريخ ادب و مشاهير ايران مطرح می‌کردند. تصحیح دیوان حافظ به همراه دکتر قاسم غنی یادگار این دوران از زندگی قزوینی است. علامه قزوينی نهایتا در روز جمعه ۶ خرداد ۱۳۲۸ در تهران درگذشت و در شاه‌عبدالعظیم در کنار مزار ابوالفتوح رازی دفن شد. ‌‌‌
    Mostrar más ...
    1 708
    28
    زندگی‌نامه خودنوشت علامه محمد قزوینی ‌

    شرح_حال_اینجانب_محمد_بن_عبدالوهاب.pdf

    1 124
    37
    چند نکته درباره علامه قزوینی، مصاحبه با ماشاءلله آجودانی‌

    Ghazvini.mp3

    985
    37
    یادکرد محمد قزوینی در سالگرد درگذشتش ‌
    1 596
    10
    رباعيات خیام و خیامانه های پارسی با حضور: سید علی میرافضلی(مولف کتاب) دکتر سلمان ساکت 🗓جمعه ۲۷ فروردین‌ماه ۱۴۰۰

    1400-01-27 64k.mp3

    3 242
    56
    ◙ بیست و چهار رباعی خیام/ به انتخاب: سید علی میرافضلی مجلۀ هفتگی کرگدن، شمارۀ ۱۱۱، شنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۸، ص ۲۸ - ۳۱ ●● "چهار خطی"

    بیست و چهار رباعی خیام.pdf

    2 715
    48
    2 797
    36
    رباعیات خیام کتابت نستعلیق میرعلی شیرازی ملقب به شمس الادبا قرن سیزدهم، سنه ۱۲۷۷ کتابخانه مجلس

    رباعـیات‌خـیام.pdf

    2 173
    49
    به یاد مادر، ساخته ارسلان کامکار بر اساس اشعار خیام، اجرای گروه کامکار

    به یاد مادر.mp3

    2 120
    72
    یک نمونه خیام‌خوانی در بوشهر خیام خوانی، سبک خاص و متمایز آواز خواندن رباعی به خصوص رباعیات خیام است که ممکن است با اشعاری دیگر و همنوایی بعضی سازها همراه باشد@qadahha

    خیام خوانی - بوشهر.mp3

    2 058
    86
    هنگام سپیده دم خروس سحری، یک رباعی از خیام با آواز شهرام ناظری و سه‌تار جلال ذوالفنون

    خیام - ناظری.mp3

    1 883
    72
    خیام و تقویم جلالی، نوشته سیدحسن تقی‌زاده

    خیام و تقویم جلالی.pdf

    1 928
    35
    Última actualización: 11.07.23
    Política de privacidad Telemetrio