دختره فکر میکنه پسره فارسی بلد نیست ببین جلوش چی میگه🤤🤣👇🏻
-
ببین هیکل عالی... سکسی و سیکسپکی.
اندامش قشنگ از روی پیرهن پیداست. ببین این پوشیدش اینه... لختش چیه لامصب.🔞
نوشینان طرف خط قهقهه میزد.
- ژرفا خیلی هیزی. خوبه پسر نشدی.
نیشم را باز کردم.
-
به خدا نصف جذابیت تورلیدری توی هیزی به اینخارجیاست. خیلی لعنتین... ببین امروز پرستو دختره نچسب و عملی دانشگاه رو دیدیم توی کاخ گلستان.
لوکاسمهمون لحظه یهو گف dear Zharfa (ژرفا عزیزم)
برگای پرستو درجا ریخت. حالا عزیزم تیکه کلاماین بیچارس.
شلیکخنده نوشین به هوا رفت...
لوکاس که از گرفتن عکس فارغ شد، به سمت من برگشت و من نیشم را جمع کردم.
- Do you have water ? (آب داری؟)
کمی جدی شدم و ابرو بالا انداختم.
- no.
لوکاس سری تکان داد.
- I'm going to drink water until your business call is over.
( من میرماب بخورم تا تماس کاری تو تموم میشه.)
اوکی ای گفتم و او که رفت روی نیکمت چهارزانو نشستم و بقیه ماجرا را با آب و تاب به نوشین آن طرف خط توضیح دادم.
-
اینقدر جذابه نوشین... اینقدر جنتلمنه... بعد لارج هااا همینطور پول خرج میکنه...تصورم راجع به کاناداییا داره عوض میشه. کاش همین ایران میموند مخشو میزدیم. گفت مجرده، حیف دخترای کانادایه به خدا....
لبخند گشادی زدم و پاهایم را روی نیمکت تاب دادم.
- الان بهش گفتم من تماس کاری دارم، دارم با تو حرف میزنم.
نوشین نچی کرد.
- خیلی یزیدی. دروغ نگو بهش.
ابرو بالا انداختم.
-
کجای کاری... گفت بهترینخواننده ایرانی کیه؟ خیلی جدی گفتم شماعیزاده... خیلی حال داد.🤣
نوشین از خنده ریسه رفت و خودمهم از خنده دلدرد گرفته بودم.
میان خندههایم به گمانم
صدای لوکاس را شنیدم.
-
عمت رو مسخره کن.
ولی قطعا توهم بود. باز با شک به عقب برگشتم و لوکاس را دیدم که تکیه دیوار و دست در جیب ایستاده بود.
لبخند مضحکی زدم و گیجپرسیدم.
- do you drink water? (اب خوردی؟)
لوکاس تکیه از دیوار گرفت و لبخند روی لبش کش آمد.
- اره عزیزم.
مانند سکتهایا نگاهش کردم.
این الانفارسی حرف زد؟ بدون هیچ لهجهای؟
نوشین پشت گوشی الو الویی گفت و من که دستانم سر شده بود گوشی را پایین آوردم و قطع کردم.
با لکنت لب زدم.
- ت...تو... فارسی...بلدی؟
لوکاس تکخنده ای کرد.
- اره.
به سمت من چشم ریز کرد و با نمک گفت:
-
الان ناراحتی که تماماین چند روز حرفات رو میفهمیدم؟ چیز بدی نگفتی که هر مردی ارزوشه بشنوه که هیکلش سکسیه و دخترا دوست دارن لختش رو ببینن... مخصوصا اگر اوندختر ژرفا صدر، دختر حاج محسن صدر باشه.🔥
پلکم با تیک عصبی پرید. باورمنمیشد او به این روانی فارسی حرف بزند.
لوکاس دستش را جلو چشمانم تکان داد و خندید.
-
اینقدر فارسی حرف زدن برات عجیبه؟ اگر بفهمی من کلا ایرانیم اما کانادا زندگی میکنم چیکار میکنی؟
مرگ را جلوی چشمانم دیدم. این مرد تمام این 5 روز فارسی میدانست و منجلویش هر مزخرفی را گفته بودم...
آن هم هر کسی نه... من... دختر حاج محسن صدر.... ۲۵ سال به هیچپسری رو نداده بودم و حالا....
جیغی کشیدم و قهقهه لوکاس بالا رفت...
حالا که بی آبرو شده بودم، من این پسر را میکشتمممم.....
https://t.me/+MajQ04NwwbA0ZTc0
https://t.me/+MajQ04NwwbA0ZTc0
وای مردممممم🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
ژرفا محشرهههه محشر🤣🤣🤣🤣🤣🤣
سلطانی سوتی و گاف ایرانه از دست کاراش دلدرد میگیرین این بالایی فقط یکیشه😂😂😂😂😂😂
https://t.me/+MajQ04NwwbA0ZTc0
شهریارکاویان، مرد جذابی که بعد 17 سال دوری اجباری از ایران با اسم مستعار #لوکاسهیل
#لوکاسهیل و شناسنامهای کانادایی به ایران برمیگرده تا از کسایی که توی گذشتهاش مقصر بودن، انتقام بگیره و توی روز اول با تورلیدری به اسم ژرفا صدر آشنا میشه و این آغاز یه کلکل و زندگی جدیده🤣🤣
https://t.me/+MajQ04NwwbA0ZTc0
بچه ها در ضمننن این رمان جزء معدود رمان هاییه که تنها با 17 پارت اولش، قرارداد #چاپش
#چاپش بسته شده و به خاطر موضوع جدید و ممنوعهاش سر و صدا زیادی توی تلگرام بهپا کرده و حتی از بالا اخطار فیلتر گرفته🔞
برای همینامروز آخرین تبلیغشونه و فردا خصوصی میشه✅👇🏻
https://t.me/+MajQ04NwwbA0ZTc0Показать полностью ...