خواندن مثل فکر کردن است، مثل دعا کردن، مثل صحبت کردن با دوست، مثل حرف زدن از ایدهها، مثل گوش دادن به ایدههای دیگران، مثل گوش دادن به موسیقی (آه، بله)، مثل نگاه کردن به منظره، مثل قدم زدن در ساحل. اما شما آدمهای بسیار مهربان، باید این را بپرسید که: بَری چه میخواندی؟/همهچیز میخواندم. اما کتاب خاصی را به یاد دارم که در یکی از تاریکترین لحظههای زندگیام خواندم و دوباره آرامش را به من بازگرداند.
"روبرتو بولانیو"