Xizmat sizning tilingizda ham mavjud. Tarjima qilish uchun bosingEnglish
Best analytics service

Add your telegram channel for

  • get advanced analytics
  • get more advertisers
  • find out the gender of subscriber
Kategoriya
Kanal joylashuvi va tili

auditoriya statistikasi حسین باستانی Hossein Bastani

کانال تلگرام حسین باستانی، روزنامه نگار 
35 0450
~0
~0
0
Telegram umumiy reytingi
Dunyoda
26 721joy
ning 78 777
Davlatda, Eron 
4 402joy
ning 13 357
da kategoriya
1 172joy
ning 2 793

Obunachilarning jinsi

Kanalga qancha ayol va erkak obuna bo'lganligini bilib olishingiz mumkin.
?%
?%

Obunachilar tili

Til bo'yicha kanal obunachilarining taqsimlanishini bilib oling
Ruscha?%Ingliz?%Arabcha?%
Kanal o'sishi
GrafikJadval
K
H
O
Y
help

Ma'lumotlar yuklanmoqda

Kanalda foydalanuvchining qolish muddati

Obunachilar sizning kanalingizda qancha vaqt turishini bilib oling.
Bir haftagacha?%Eskirganlar?%Bir oygacha?%
Obunachilarning ko'payishi
GrafikJadval
K
H
O
Y
help

Ma'lumotlar yuklanmoqda

Hourly Audience Growth

    Ma'lumotlar yuklanmoqda

    Time
    Growth
    Total
    Events
    Reposts
    Mentions
    Posts
    Since the beginning of the war, more than 2000 civilians have been killed by Russian missiles, according to official data. Help us protect Ukrainians from missiles - provide max military assisstance to Ukraine #Ukraine. #StandWithUkraine
    🔻روایت نرگس محمدی از 'شکنجه سفید' زندانیان زن نرگس محمدی پیش از آزادی، روایت های تکان دهنده زندان خود و ۱۲ زن دیگر را، که بسیاری از آنها هنوز در حبس هستند، برای انتشار به خارج از بازداشتگاه فرستاد که در قالب کتابی تحت عنوان "شکنجه سفید" منتشر شد. کتاب نرگس محمدی، به خاطر تالیف در داخل زندان و راویان دست اول آن، سندی مهم در مورد روش های جاری در زندان های امنیتی ایران به حساب می‌آید. بخش های زیر، گزیده هایی از روایت های مندرج در "شکنجه سفید" هستند: 🔹"بازپرس اتهامات را خواند و برگه را به من داد. فکر می کنم ۱۸ الی ۲۰ اتهام نوشته شده بود: اقدام علیه امنیت ملی، اجتماع و تبانی، توهین به مقدسات و... در حین خواندن برگه مدام به اعدام تهدید می‌شدم... انگار می خواستند با دندان تکه تکه ام کنند... می گفتند انکار نکن. همه چیز را می دانیم. همکاری کنی شاید اعدام نگیری." (بخشی از روایت آتنا دائمی) 🔹 "پزشکی که تصور می رفت به حکم سوگندش به نجات جان بیمار، رفتاری انسانی تر داشته باشد، شروع کرد به بلند صحبت کردن که: خانم محمدی بمیر. اما بیرون زندان! مردنت به جهنم. هزینه روی دست نظام نذار. مثل آن زن، زهرا کاظمی." (نرگس محمدی) 🔹 "توالت داخل آن سلول در و دیواری نداشت... فاضلاب ها بیرون زده بود و آنقدر فضای سلول ها متعفن بود که حالت تهوع گرفته بودیم. لباس هایمان را جلوی دهان و بینی مان می گرفتیم تا قدری کمتر بوی تعفن را استنشاق کنیم." (نازیلا نوری) 🔹"آنها [بازجوها] تمام عکس های من و حتی عکس های نامناسب من را نگاه می کردند و درباره آن سؤال می پرسیدند. این عکس ها حتی دست قاضی در دادگاه هم بود و من اعتراض کردم که این عکس ها کاملا شخصی است. مثلا کنار دریا به همراه شوهر و فرزندانم گرفته بودم. می پرسیدم چرا این عکس ها دست همه شماهاست؟... یک روز [بازجو] با دستمال کاغذی دماغش را گرفت. بعد پرت کرد روی زمین. گفت زن ها مثل این دستمال کاغذی هستند. از آنها استفاده می کنند، بعد می اندازند دور." (نیگارا افشارزاده) 🔹 "من حمام نمی رفتم. تشت می دادند و یک کاسه می گفتند همین جا خودت را بشور... توالت سلول بوی وحشتناکی داشت. وقتی زندانی ها و زندانبان ها برای دادن غذا می آمدند دماغ شان را می گرفتند.... من تنگی نفس داشتم و سلول اصلا هوا نداشت." (نازنین زاغری) 🔹 زهرا ذهتابچی در روایتی از فشار بر خود با تهدید به اعدام، از بازجوی خود نقل می‌کند که: "پرونده ات سنگین است و اتهام محاربه داری. وکیل تسخیری پرونده را خوانده و چون ترسیده قبول نکرده و رفته." خانم ذهتابچی به علاوه، از روزی تعریف می کند که بازجوی اطلاعات به دخترش زنگ زده و گفته "می دانی مادرت اعدامی است؟" 🔹 "این صحنه [اعدام] برای من به شکل مصنوعی اجرا شد. مرا به اتاقی با طناب دار منتقل کردند و گفتند که اگر اقرار به جاسوسی برای ام۶ و ارتباط نامشروع با خاتمی و کروبی نکنم همانجا اعدام خواهم شد. من از ترس بیهوش شدم." (هنگامه شهیدی) 🔹 "وقتی از قرنطینه [زندان قرچک] برای بیرون رفتن خارج شدیم، اقدام به تحصن کردیم... یک دفعه گارد مخصوص زندان به شکل گروهی به ما حمله کرد... ماموران شوکر را مستقیم به سر و صورت ما می‌زدند. من آن قدر شوکر خوردم که کاملا بی حال شدم... لباس های تن ما همه تکه و پاره شده بود." (شکوفه یداللهی) 🔹 "روزی شکافی را در سرش دیدم و پرسیدم اتفاقی برایت افتاده؟ گفت ماه های متمادی -اگر اشتباه نکنم شش ماه- در سلول‌های کردستان بوده. وقتی بازداشت می شود در سلول، بازجویی با لوله چدنی آب بر سرش می‌کوبد و سرش شکافی عمیقی بر می دارد... بارها از او خواسته بودند تا مصاحبه کند و بپذیرد که در عملیات مسلحانه بوده و او حاضر به این مصاحبه و گفتن دروغ نبود." (روایت نرگس محمدی از زینب جلالیان) 🔹 صدیقه مرادی، زندانی دهه ۹۰، می گوید در دهه ۶۰ شاهد زنانی بوده که بر اثر شرایط زندان تعادل ذهنی خود را از دست داده بودند. او از دکتری به نام مژگان روایت کرده که "جز نان خشک چیزی نمی خورد و فکر می کرد توی غذا به جای گوشت، گوشت پای تعزیری ها را می ریزند"، از دانش آموزی ۱۷ ساله به نام طاهره که "تمام لباس هایش را پاره می کرد، زیر لامپ می ایستاد و دور خودش می‌چرخید"، و از خانمی به نام فرزانه، که به توصیف او "کنترلش را از دست داده بود، حمام نمی رفت و وضعیت وحشتناکی داشت". 🔻 متن کامل این روایت‌های تکان دهنده را در اینجا بخوانید:
    Ko'proq ko'rsatish ...
    روایت نرگس محمدی از 'شکنجه سفید' زندانیان زن
    کتاب "شکنجه سفید"، با مقدمه شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل، از سوی "نشر باران" اخیرا در سوئد منتشر شده است. روایت‌های تکان دهنده مندرج در "شکنجه سفید"، از حبس طولانی در سلول انفرادی یا نگهداری در سلول های به شدت آلوده گرفته، تا تهدید جنسی یا تهدید جانی زندانی و اعضای خانواده او را در بر می‌گیرند.
    14 610
    538
    🔻 بین‌سطور «انقلاب‌های پیچیده‌»؛ چالش‌های براندازی در عصر جدید «عصر انقلاب‌ها» به سر نیامده. ولی انقلاب کردن در جهان معاصر، از سوی نیروهایی ممکن بوده که اولا در توهم براندازی آسان نبوده اند، و ثانیا با ارزیابی صحیح از شرایط داخلی و جهانی، قدرت سازماندهی ملی را داشته اند. در فقدان بسترسازی های محیطی و تشکیلاتی لازم برای انقلاب، طبیعتا اقداماتی از قبیل تدوین نظام حکومتی جایگزین، درخواست پشتیبانی از جامعه بین المللی، دعوت نیروهای حکومتی به تمرد، امان دادن به وابستگان به حکومت مستقر و امثال آنها، از اساس جدی گرفته نمی‌شوند. به علاوه اگر قرار باشد جریان های مدعی انقلاب، به طور مکرر شهروندانی که برای اعتراضات هزینه‌های سنگین می‌دهند را به تغییرات سریع امیدوار کنند و مکررا امیدهای آنها را به باد بدهند، در درازمدت باعث سرخوردگی عمومی نسبت به هرگونه امکان تغییر خواهند شد. در دنیای امروز دست‌اندرکاران انقلاب‌ها ناچار بود‌ه‌اند برای مشکل ترین سناریوها سازماندهی، برنامه و تشکیلات داشته باشند و نه آنکه براندازی را، به انتظار برای وقایع ناگهانی یا غیرمنتظره‌ تقلیل دهند. چنان وقایعی، البته امکان دارد زمانی رخ بدهند. ولی تجربه تاریخی اثبات کرده موقعیت‌های ناگهانی یا غیرمنتظره، اغلب به نفع جریاناتی تمام شده که برای «روز واقعه»، سازماندهی، تشکیلات و برنامه داشته اند. جریانات فاقد چنین آمادگی‌هایی، احتمالا حتی فرصت‌های ناشی از گسترده ترین اعتراضات مردمی، یا بزرگ‌‌ترین تحولات غیرمنتظره داخلی و خارجی را به هدر می‌دهند. حتی به مثابه نوعی سوپاپ اطمینان، پتانسیل اعتراضی جامعه را به مسیرهایی هدایت می‌کنند که متناسب با تخلیه سریع احساسات عمومی بوده و نه سازماندهی‌ فراگیر برای تغییرات بزرگ. در آن صورت، جریان های مدعی براندازی، علی‌رغم تمام شعارهای آتشین خود، درعمل به ابزارهای «تثبیت وضع موجود» تبدیل می‌شوند. 🔷 نسخه یوتیوبیِ برنامه ذکر شده در لینک زیر در دسترس است: 🔷 برای افرادی که تجربیات جنبش های انقلابی در جهان را با جزئیات دقیق‌تر دنبال می کنند، نسخه مکتوب این برنامه اطلاعات بیشتری را ارائه می‌کند: 🔷 برای شنیدن نسخه پادکستی «بین سطور براندازی بی خطر»، که به نوبه خود دارای اطلاعات و جزئیات به مراتب بیشتری از نسخه یوتیوبی است، لینک زیر قابل استفاده خواهد بود:
    Ko'proq ko'rsatish ...
    بین‌سطور «انقلاب‌های پیچیده‌»؛ چالش‌های براندازی در عصر جدید – صفحه دو ویژه
    در بازخوانی عملکرد جریان‌های اپوزیسیون ایران در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، نمی‌توان این واقعیت را نادیده گرفت که فارغ از ضعف‌های اختصاصی این جریان‌ها، در حدود یک دهه اخیر انجام «انقلاب»، در سطح دنیا پیچیده‌تر از سابق شده است. حسین باستانی در گفتگوی حاضر توضیح می‌دهد که چگونه دشوارترشدن انقلاب‌ها، جریان‌های اپوزیسیون در جهان را ناچار کرده تا با پرهیز از ساده‌‌سازی زمینه‌های داخلی و خارجی تغییرات، برای مشکل‌ترین سناریوها سازماندهی، برنامه و تشکیلات داشته باشند و نه آنکه براندازی را، به انتظار برای وقایع ناگهانی یا غیرمنتظره‌ تقلیل دهند. قسمت اول گفتگوی حاضر، هفته پیش تحت عنوان «بین سطور براندازی بی‌خطر» منتشر شد که در لینک زیر در دسترس است: https://www.youtube.com/watch?v=1dwg9PMai_Y
    19 251
    646
    🔻 بین سطور «براندازی بی خطر» همزمان با قدرت‌نمایی عظیم جنبش مردمی در سال گذشته، راهکارهای متناقض جریانات اپوزیسیون برای سرنگونی ج.ا، عمدتا ملغمه‌ای از ایده‌های بلاتکلیف بودند. راهکارهایی با ذهنیت براندازی سریع، اما بدون کمک موثر به تحقق این شعار: نوعی «براندازی بی‌خطر» که برایند عملی آن، تثبیت وضع موجود بود. برنامه «بین سطور براندازی بی خطر» می‌کوشد به این پرسش پاسخ بدهد که در یک سال اخیر، جریان‌های اپوزیسیون تا چه حد موفق شده‌اند از پتانسیل جنبش اعتراضی عظیم ایران، برای تحقق شعارهایی که به دنبال تحقق‌شان هستند –و مشخصا شعار «براندازی»- استفاده کنند. نسخه یوتیوبیِ برنامه ذکر شده در لینک زیر در دسترس است: برای افرادی که تجربیات جنبش های انقلابی در جهان را با جزئیات دقیق‌تر دنبال می کنند، نسخه مکتوب این برنامه اطلاعات بیشتری را ارائه می‌کند: برای شنیدن نسخه پادکستی «بین سطور براندازی بی خطر»، که به نوبه خود دارای اطلاعات و جزئیات به مراتب بیشتری از نسخه یوتیوبی است، لینک زیر قابل استفاده خواهد بود:
    Ko'proq ko'rsatish ...
    بین سطور « براندازی بی خطر» - صفحه دو ویژه
    با گذشت یک سال از آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی»، در گفتگو با حسین باستانی به بازخوانی تجربه یک‌ساله این جنبش و عملکرد جریان‌های اپوزیسیون حکومت ایران می پردازیم. بازخوانی حاضر، از زاویه ای مشخص صورت می گیرد: اینکه در یک سال گذشته، جریان‌های اپوزیسیون تا چه حد موفق شده‌اند از پتانسیل آن جنبش اعتراضی عظیم، برای تحقق شعارهایی که به دنبال تحقق‌شان هستنند –و در راس آنها شعار «براندازی»- استفاده کنند.
    23 374
    1 167
    سرورانی در مورد زمان و مکان مجلس ختم پدر عزیزم سوال کرده اند. مجلس ختم مرحوم مهدی باستانی دوشنبه ۹ مرداد از ساعت ۱۹ تا ۲۰:۳۰ در مسجد جامع شهرک غرب واقع در میدان صنعت، ابتدای بلوار فرحزادی برگزار خواهد شد. شرمنده‌ام که در مجلس بزرگداشت، شخصا توفیق حضور در خدمت سروران را نخواهم داشت. البته اگر شرکت در مراسم در این هوای گرم موجب ناراحتی و سختی برای هر یک از عزیزان باشد، حقیقتا راضی به زحمتشان نخواهیم بود.
    19 326
    132
    🔻خداحافظ بابا جان! چند ماه پیش برای آخرین بار با هم بودیم. هر دو می‌دانستیم آخرین بار است چون دیگر «جان» مسافرت طولانی برای دیدن عزیزانش را نداشت. مثل همیشه، تمام وقت کتاب می‌خواند. مثل همیشه وقتی در جایی از کتابی، به روایتی از فداکاری‌ یا شجاعت آدم‌ها می‌رسد، اشکش جاری می‌شد. آن قسمت‌ها را با صدای بلند برای بقیه هم می‌خواند. بعضا یادش می رفت که یک بار خوانده و دوباره همان حکایت را با صدای لرزان تعریف می‌کرد. با وجود بی‌ادعایی، در مقابل بی‌عدالتی بسیار شجاع بود. فراموش نمی‌کنم اواخر تیر ۸۲، بابا برای سپردن قرار به دادسرای اوین آمده بود تا از زندان ترخیص شوم. دادیار دادسرای اوین، با اخم مشغول پر کردن فرم های روی میز بود. بابا بدون مقدمه، و در میانه اضطراب من که نکند دادیار متکبّر سر لج بیفتد و من را به سلولم برگرداند، شروع به نصیحت او کرد؛ با نقل روایتی از لحظه مرگ مادربزرگم. بابا تعریف کرد مادرش پیش از مرگ به شدت گریه می‌کرده. او از مادر پرسیده بود چرا چنین می کند و پاسخ شنیده بود: «به خاطر گناهم!» بابا پرسیده بود مگر آخر چه گناه بزرگی بوده؟ و مادرش تعریف کرده بود که در زمان جوانی، یک بار وقتی عصبانی بوده بی جهت در گوش بچه‌ای زده. بابا گفت: «آقای قاضی! لحظه مرگ شما هم می‌رسد. آن وقت همه کارهایتان توی این دادگاه‌ها و زندان‌ها جلوی چشم‌تان می‌آید. این قدر مردم را اذیت نکنید.» قاضیِ معذب، در سکوت گوش می‌داد. نمی‌دانم یادآدوری زمان مرگ به قاضی ممکن بود فایده‌ای داشته باشد یا نه، ولی خود بابا، به معنای واقعی کلمه با خاطری آسوده از دنیا رفت. سن شناسنامه‌ایش ۹۵ بود، ولی درواقع ۹۸ سال داشت، چون در ۳ سالگی برایش شناسنامه گرفته بودند (صحبت از حدود یک قرن پیش است). تا پایان عمر همچنان آرامش شیرین، حس طنز، قلب رقیق، دلسوزیش برای همه و کنجکاوی پایان ناپذیرش را به آموختن حفظ کرد. در مدت کوتاهی که برای آخرین بار با هم بودیم، یک سرگرمی جذاب همسرم و من شنیدن صدای قربان و صدقه رفتن های بابا خطاب به مامان موقع شب به‌خیر گفتن بود. موقع مرگ، ۶۳ سال از زندگی مشترکش با مامان می‌گذشت و دائم پشت سرش از او تعریف می‌کرد. در همان آخرین دیدار هم، کماکان تکرار می‌کرد که مامان‌تان خیلی باهوش است و خیلی مهربان است و خانواده اش یکی از یکی بهترند... و غیره. خانواده و فامیل خودش و مادرم را به معنی واقعی کلمه دوست داشت و با علاقه، خاطرات خوبش با افراد مختلف را روایت می کرد. بعد از خروج مامان و بابا از ایران برای دیدن ماها، حال هردوی‌شان بر اثر استرس‌های انباشته بد شد. چون از چند ماه قبل از سفر شک داشتند مجاز به خروج از کشور هستند یا نه. در همان ابتدای سفر، بابا ۶ روز بستری شد، در بیمارستانی که زبان کارکنانش را متوجه نمی‌شد. ولی با وجود مشکل زبان، آن قدر مودب و تمیز و مهربان و منظم بود که همه عاشق این «پیرمرد ایرانی» شدند. موقع ترخیص از بیمارستان به همراه برادرم، کادر بهداشتی در دو طرف صف کشیدند و برایش دست زدند و زنگی را به صدا درآورند! بابا سردرگم بود که چرا این طور کرده‌اند. وقتی از بیمارستان خارج شد، تا مدتی نگران بود که به اندازه کافی از پرسنل تشکر کرده یا نه. در طول عمرش به هر کس توانست کمک کرد تا صاحب‌خانه شود، ولی در زمان مرگ، او و مادرم بیست سالی می‌شد که دیگر صاحب‌خانه نبودند: حاصل یک عمر زحمت را برای پیش‌خرید کردن دو واحد آپارتمان به یک بسازو بفروش سپرده بودند و او پول را بالا کشیده بود. بعدا نام آن بسازو بفروش را در گزارش‌های خبرگزاری‌ها، به عنوان همدست مقامی قدرتمند در یک پرونده‌ فساد نجومی دیدیم. معلوم نبود که حضرات با آن حد ارتباطات و آن حجم عظیم گردش مالی، دیگر چه نیازی به اندوخته مختصر بازنشسته‌های مظلوم داشتند... دلتنگت می شویم بابای مهربان! یادت همیشه در قلب‌ دوستداران بی‌شمارت گرامی خواهد بود. ممنون برای تمام زحمت‌هایی که برایمان کشیدی. برای تمام عشقی که به خانواده و فامیل و آشنا و غریبه داشتی. برای تمام خاطره های شیرینی که برای‌مان به یادگار گذاشتی. آرام بخواب عزیزم!
    Ko'proq ko'rsatish ...
    25 734
    437
    🔻مقاومتِ گسترده پرهزینه تمام زنانی که حجاب اجباری را در کوچه‌ها و خیابان‌های ایران به چالش می‌کشند، دارند -بدون ادعاهای بزرگ- عملا از امنیت، زندگی و آینده خود مایه می‌گذارند. آیا این میزان «استمرار در مقاومتِ گسترده پرهزینه»، در یک سال اخیر در جریان‌های سیاسی -شدیدا- مدعی مقابله با حکومت هم وجود داشته است؟
    34 012
    435
    🔻ذهنیت «سرنگونی آسان» حکومت [بنده مدت‌هاست که تحلیل و تفسیری منتشر نکرده‌ام و اگر چیزی تولید کرده ام در قالب روایت (مستند و امثال آن) بوده. ولی مایلم این بار استثنائا از حضورتان بخواهم که برای خواندن یک تحلیل وقت بگذارید. برای اختصار، گزیده‌ای از مندرجات آن را در زیر تقدیم می‌کنم:] 🔹گستردگی و عمر جنبش اعتراضی ۱۴۰۱ ایران و تنوع بی‌سابقه اقشار درگیر در آن، امیدواری مخالفان حکومت را به تغییرات بنیادین به‌شدت افزایش داد. همزمان، طیف وسیعی از این مخالفان در خارج و داخل کشور -با گرایش‌های متنوع یا متضاد- تغییر سیستم را قریب‌الوقوع دانستند و به «ساده گرفتن سرنگونی» پرداختند. در فضای حاصل، نه تنها وعده سقوط چند هفته‌ای حکومت بیشتر از وعده سقوط چند ماهه محبوبیت داشت، که هر شایعه‌ تقویت کننده این ذهنیت مورد استقبال قرار می‌گرفت. اگرچه در مقابل، تلاش برای درستی‌سنجی شایعات هیجان‌انگیز یا دغدغه برنامه‌ریزی درازمدت برای تغییر، کمابیش بلاموضوع تلقی می‌شد. 🔹 بعید است شهروندان معترضی که به استقبال خطرات عظیم می روند برای همیشه رضایت بدهند که کارکرد اصلی نیروهای سیاسی، اقدامات نمادین در حمایت از اعتراضات داخلی باشد. اهمیت تبلیغاتی چنان اقداماتی البته انکارناپذیر است، ولی تکرار مکرر و بدون پشتوانه آنها باعث خواهد شد تا اپوزیسیون در داخل و خارج کشور جدی گرفته نشود. تا آنجا که هم لایه‌هایی محتاط –ولو ناراضی- از اجتماع و هم جامعه بین‌المللی، تا اطلاع ثانوی منفعت خود را در «معامله» با قدرت مستقر ببینند. به ویژه اگر جریانات مدعی براندازی، حتی ادعای واضحی نداشته باشند که چطور پتانسیل عظیم اعتراضات مردمی را برای رسیدن به این هدف به کار خواهند گرفت؟ به عنوان نمونه اگر پی در پی فراخوان اعتراض و اعتصاب بدهند، بدون آنکه هیچ طرح قابل سنجشی برای تبدیل اعتراضات و اعتصابات به تغییر نظام –یا حداقل محافظت از شهروندان معترض در مقابل سرکوب- ارائه کنند. 🔹 در چارچوب ذهنیت سرنگونی سریع، غیرمنتظره نبوده که بخش بزرگی از بحث های نظری در مورد تحولات ایران صرف توجیه بضاعت یا وضع موجود اپوزیسیون شود: مثلا با تجلیل بیش از حد از جنبش‌های «بی سر» یا محتوم فرض کردن سقوط دیکتاتورها. یا با امیدآفرینی اغراق‌آمیز به عواملی از قبیل فروپاشی از درون، نافرمانی نظامیان، تحولات غیرمنتظره یا فشار خارجی. 🔹 مطابق تجربیات تاریخی، حتی اگر انقلاب بدون «رهبر» ممکن باشد، تصور پیروزی یک انقلاب بدون «تشکیلات رهبری کننده» دشوار است. حتی اگر نظام های خودکامه در مقیاس تاریخی ناپایدار باشند، می‌توانند در مقیاس زندگی انسانی زیاد عمر کنند. حتی اگر فروپاشی از درون غیرممکن نباشد، امید بستن به آن ممکن است به انفعال نامحدود بینجامد. حتی اگر شکاف‌هایی در نیروهای مسلح وجود داشته باشد، تاکنون این ذهنیت که فرضا سپاه ممکن است جمهوری اسلامی را سرنگون کند مبنایی جز اخبار جعلی نداشته. حتی اگر امکان متضرر شدن حاکمان از تحولات غیرمنتظره وجود داشته باشد، تضمینی نیست که این تحولات لزوما به ضرر آنها اتفاق بیفتند. سرانجام، حتی با وجود اینکه تاثیر فشار خارجی در تضعیف حکومت‌ها قابل انکار نیست، نمونه‌های بی‌شماری از معاملات پشت‌پرده دولتمردان غربی با تهران وجود دارند؛ دولتمردانی که همواره محتمل است به امید توافق در یک پرونده راهبردی، یا برای آزادی ولو یکی از اتباع‌شان در ایران، امتیازات غیرمنتظره بدهند. 🔹ساده گرفتن سرنگونی، لاجرم درگیری‌ بین مخالفان حکومت را نیز وارد فضایی متفاوت می‌کند. چون طبیعتا نیروهایی که براندازی را فرایندی درازمدت و نیازمند سازماندهی و مشارکت گسترده بدانند، با فعالانی که براندازی را در کوتاه مدت در دسترس تصور کنند، رفتار متفاوتی دارند. در حالت اول، قاعدتا خود را بیشتر نیازمند برنامه‌ریزی تشکیلاتی و تعامل درازمدت با دیگر جریان‌ها می‌بینند. در حالت دوم اما، از آنجایی که سقوط نظام را قریب‌الوقوع می‌دانند، بیشتر نگران سهم‌خواهی جریان‌های رقیب در «فردای براندازی» خواهند بود. 🔹 هرچند به لحاظ اصولی، جنبش های‌ عظیم و سازمان‎یافته توان غلبه بر حتی قدرتمندترین نظام‌های سرکوب جهان را هم دارند، ولی آیا جریان‌های موجود اپوزیسیون، در حد و اندازه چنین جنبشی در ایران هستند؟ 🔻 متن کامل مقاله در لینک زیر در دسترس است: ---
    Ko'proq ko'rsatish ...
    ذهنیت «سرنگونی آسان» حکومت
    هرچند جنبش های‌ عظیم و سازمان‎یافته توان غلبه بر حتی قدرتمندترین نظام‌های سرکوب جهان را هم دارند، ولی آیا جریان‌های موجود اپوزیسیون، در حد و اندازه متناسب با چنین جنبشی در ایران هستند؟
    68 894
    2 138
    🔻«مغرض»؟ «غافل»؟ «اوباش»؟ علی خامنه‌ای امروز تمام حاضران در اعتراضات ۱۴۰۱ را در سه گروه دسته‌بندی کرد: «تعداد معدودی آدمهای مغرض، تعداد بیشتری آدمهای غافل و احساساتی و کم‌عمق و جمعی هم اراذل و اوباش». امثال هستی نارویی جزو کدام یک از این گروه‌ها بودند که نیروهای تحت امر «فرمانده کل قوا» خونشان را ریختند؟
    60 554
    853
    🔻 امیدهای غیرواقعی به دولتهای غربی آزادی اسدالله اسدی، ماموری که به خاطر برنامه ریزی برای بمب گذاری در پاریس به ۲۰ سال زندان محکوم شده بود، غیرمنتظره نبود. دولت‌های غربی مکررا اثبات کرده‌اند که مشکلی با معامله محرمانه با حکومت ایران در موضوعات امنیتی ندارند. حتی اگر زمان معامله بعد از یک سرکوب خبرساز و موضوع آن، آزادی –تنها- یک تبعه غربی باشد. شاید بازخوانی ۴ دهه سابقه این جنس معامله‌های محرمانه (لینک زیر) در واقعی شدن برخی تصورات خوش‌بینانه از دولت‌های غربی مفید باشد:
    Ko'proq ko'rsatish ...
    66 009
    895
    🔻 اعتراف فرمانده سپاه در مورد سرنوشت متوسلیان با گذشت بیش از چهار دهه پنهان کاری مقام‌های رسمی جمهوری اسلامی در مورد سرنوشت احمد متوسلیان، امروز فرمانده کل سپاه اذعان کرد که او کشته شده است. حسین سلامی در دیدار با خانواده احمد متوسلیان او را «اولین شهید ایرانی در راه فتح قدس» توصیف کرد که در عمل، به معنی انکار روایت رسمی حکومت ایران تاکنون، مبنی بر زنده بودن متوسلیان بود. تابستان گذشته، شماره ای از برنامه بین سطور به پرونده رازآلود احمد متوسلیان فرمانده تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله تهران در اوایل جنگ اختصاص یافت. این برنامه، به بازخوانی شواهدی پرداخت که اثبات می کردند مقام های حکومت ایران، با وجود اطلاع از کشته شدن متوسلیان، برای سالیانی طولانی -عامدانه- در مورد سرنوشت او دروغ گفته‌اند. متعاقبا، گلعلی بابایی نویسنده جنگ، که از جمله کتاب‌هایی را نیز در مورد احمد متوسلیان منتشر کرده، در جریان برنامه تلویزیونی «جهان آرا» با اشاره به همین برنامه بین سطور گفت: «به نظر من باید مسئولین جمهوری اسلامی ایران به دنبال یک دفاعیه باشند برای خودشان که چرا این کوتاهی ها انجام شده.» سرتیپ بابایی افزود: «یک چیزهایی را [در مستند] گفته اند و نسبت داده اند به جمهوری اسلامی، کم کاری هایی که... به نظرم بهتر است وزارت امور خارجه، خود سپاه و اصلا نظام جمهوری اسلامی بیفتد دنبال اینکه سرنوشت این چهار تن چه شده، و یک جواب منطقی و یک جواب کامل بدهند... من آن روز با برادر حاج احمد، امیرآقا، صحبت می کردم واقعا کلافه بود، واقعا از این اتفاقات ناراضی بود.» با توجه به تحول اخیر در موضع رسمی حکومت ایران راجع به پرونده احمد متوسلیان، بازبینی بین سطور ۱۴ تیر ۱۴۰۱ تحت عنوان متوسلیان «دندان کرمی بود، کندیمش انداختیمش دور» بی‌مناسبت نخواهد بود (لینک زیر): —-
    Ko'proq ko'rsatish ...
    72 109
    643
    نقد شفاف «تک-تک‌» تلاشگران تغییرات بنیادین، فرایندی ضروری است. در عین حال، برای ج.ا اهمیت دارد که این فرایند، به سمت مشخصی برود: به این سمت که متولیان هر مقاومت جدی علیه حکومت بکلی «بی‌اعتبار شوند». اینکه تنها کسانی در امان بمانند که «هیچ» اقدام عملی برای تغییر وضعیت انجام ندهند.
    23 848
    417
    نمایش تبلیغاتی حکومت در مجاورت پیکرهای سوخته مسافران هواپیمای اوکراینی در ۱۸ دی ۱۳۹۸. نمادی از پروپاگاندای همیشگی ج.ا برای «تصرف» پیکرهای بی‌جان؛ پیکرهای جان‌باختگانِ شلیک‌‌‌های نیروهای مسلح.
    26 827
    349
    🔻 «سردارانِ مقابل نظام»؟ حمید اباذری از سرداران سپاه اخیرا در سخنانی راجع به اعتراضات مردمی ماه‌های اخیر، از «بزرگان و خواصی که کم آوردند» انتقاد کرده و گفته: «مگر نمی‌بینی نسبت به آقا و ولی این جامعه چه رفتارهایی و چه توهین‌هایی می‌شود؟ بلند شو حرفت را بزن؛ تو ناسلامتی جزو خواصی؛ تو نان انقلاب را خوردی!» او سپس جمله‌ای را بر زبان رانده که مورد توجه زیاد قرار گرفته: «ما دیدیم -سرداران بزرگ و مسئولین درجه یک این نظام را دیدیم- که کم آوردند. مقابل ارزش‌ها، آقا، نظام و مردم ایستادند.» انتشار چنین سخنانی، مانند داستان چند هفته قبل «لغوگشت ارشاد»، به‌وضوح باعث تصورات شتاب‌زده و امیدهای غیرواقعی به تحولات درون نظام شده است. اشارات این سردار به مسئولان و فرماندهانی که به زعم او مقابل رهبر ایستاده اند، طبیعتا اهمیت دارد، ولی در حد انتقادات مشابه سال ۱۳۸۸ از «خواص بی‌بصیرت» است: وقتی حتی محسن رضایی به خاطر اعتراضات محدود خود به تخلفات انتخاباتی، با اتهام ناهمسویی با رهبر مواجه شده بود. اساسا، با توجه به زمان سخنرانی حمید اباذری – سالگرد راهپیمایی نیروهای حکومت در ۹ دی ۸۸- اشاره او به «سرداران بزرگ و مسئولین درجه یکی» که مقابل نظام ایستاده اند، نوعی بازخوانی تجربه ۱۳۸۸ به نظر می‌رسد که طیف وسیعی از مسئولان ارشد نظام -از هاشمی رفسنجانی و علی اکبر ناطق نوری گرفته تا محسن رضایی و حسین علایی- به «بی‌بصیرتی» و ایستادگی در برابر دیدگاه های ولی فقیه متهم شدند. امیدوار بودن به تغییرات بنیادین در ایران، البته قابل فهم است. ولی امید بستن به امثال سرداران سپاه برای تحولاتی از جنس مقابله با رهبر جمهوری اسلامی، ریشه در تصورات غیرواقعی از سیاست ایران دارد.
    Ko'proq ko'rsatish ...
    48 030
    712
    🔻 «اعتراف»؟ اگر هنوز به اعترافات اجباری زندانی‌ها استناد می‌کنید، به یاد بیاورید که چطور در ۷۷-۷۸، جمعی از «مخوف» ترین چهره ‌های اطلاعاتی ج.ا و نزدیکانشان، زیر شکنجه به رابطه با اسرائیل و روابط جنسی عجیب و غریب -در حد ارتباط جنسی با فرزندانشان- «اعتراف» کردند. فارغ از گرایش سیاسی‌تان، «هیچ» تضمینی نیست که ج.ا، زمانی که صلاح بداند، از خود شما یا اطرافیان‌تان اعتراف نگیرد. در آن زمان، مردم تک-تک استنادهای شما به «اعتراف‌»های دیگران را به یاد خواهند آورد.
    65 013
    735
    🔻«تعطیلی» گشت ارشاد؟ ‏صحبت‌های اخیر دادستان کل کشور در مورد «تعطیلی گشت ارشاد»، باعث‌ این سوء برداشت شده که جمهوری اسلامی از حجاب اجباری عقب نشسته یا احیانا «سر عقل آمده». عقب ننشسته و سر عقل نیامده. صحبت‌های دادستان ،درواقع گلایه‌ از نیروی انتظامی است که چرا -اصطلاحا- کم آورده: که چرا زورش نرسیده تا همزمان با زدن معترضان، گشت‌های سابق را هم ادامه دهد.
    75 874
    891
    🔻 دستور رهبر برای «بی‌آبرو» کردن در بولتن محرمانه خبرگزاری فارس که اخیرا خبرساز شده، نقل قولی از رهبر جمهوری اسلامی در خصوص امام جمعه اهل سنت زاهدان آمده که به این شرح است: «در جریان بررسی موضوع اغتشاشات در زاهدان، مولوی عبدالحمید نباید بازداشت شود، بلکه باید بی‌آبرو شود.» این حد از بی‌پروایی در «بی‌آبرو» کردن دیگران، اگرچه در نگاه اول عجیب به نظر می‌آید، ولی درواقع تکرار صریح نگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی در تجویز «بهتان» علیه روحانیون مخالف دیدگاه‌های اوست. او در آخرین سخنرانی از مجموعه سیزده‌گانه سخنرانی‌ های بهمن ۱۳۴۸ خود در نجف، که بعدها به صوت کتاب «ولایت فقیه» تدوین شد، تصریح کرد که نسبت دروغ دادن به «علمای سوء» (اشاره به روحانیون همسو با حکومت پهلوی) مباح است: «در یک روایتی، در بعضی [روایات] است که الان یادم نیست کجاست، آمده که تهمت به آنها -این تهمتی که از گناهان کبیره است- در یک همچین مواردی گاهی وقت ها جایز می شود، گاهی وقت ها واجب می شود؛ که این آخوند اگر آبرویی داشته باشد ساقط شود در جمعیت.» بی‌اخلاقی های رایج در جمهوری اسلامی ایران «تصادفی» نیستند: عمدتا پشت‌گرم به چارچوبی نظری هستند که از حمایت «راس» نظام برخوردارند.
    Ko'proq ko'rsatish ...
    73 344
    1 405
    🔻 سوء تفاهمی در مورد «تغییرات ساختاری» در بخشی از فایل صوتی انتشار یافته از جلسه جانشین فرمانده بسیج با مدیران رسانه های امنیتی، از تصمیم رهبر به «اصلاحات و تغییرات اساسی در نظام حکمرانی» سخن به میان آمده؛ که ظاهرا عده ای آن را -به‌اصطلاح- زیادی جدی گرفته‌اند. در منظومه فکری رهبر جمهوری اسلامی، تهِ تهِ «تغییرات اساسی» در حکومت در این حد است که مثلا تقسیم وظایف نهادهای حکومتی تغییر کند یا احیانا نهادها و تشکیلاتی جدید ایجاد شود. آن هم با این رویکرد که –بلکه- نظام بتواند موثرتر سرکوب کند، بیشتر خودش را تبلیغ کند، منابع مالیش را افزایش دهد، اختلاف نیروهایی که برایش باقی مانده را کمتر کند و آسیب پذیریش در مقابل «دشمنان» داخلی و خارجی را کاهش دهد. پیشتر شخص علی خامنه‌ای، از ایده‌هایی از قبیل امکان تغییر نظام ریاستی به پارلمانی سخن گفته که در رادیکال‌ترین حالت، نهایتِ تغییراتی خواهد بود که شاید در ذهن حاکمی با ویژگی‌های او موضوعیت داشته باشد –فارغ از اینکه در عمل هم ممکن بشود یا دوره حکمرانیش کفاف بدهد یا نه. دغدغه محوری رهبر فعلی در فقره چنین تغییراتی نیز، یحتمل چیزی در حد دغدغه‌های رهبر قبلی در اواخر عمر است که کوشید با بازنگری نهادهای حکومتی، بحران‌های مقطع جانشینی را مهار کند. درنهایت، می توان تصور کرد بحران بی‌سابقه‌ای که در سه ماه اخیر گریبانگیر حکومت ایران شده، نیاز به طرح موضوعاتی از قبیل تغییرات ساختاری را تقویت کرده باشد. همچنین، قابل تصور است که حلقه‌هایی از «خودی»های نظام با استفاده از این موقعیت، مشغول پروپوزال نوشتن و بودجه گرفتن با موضوع «تغییرات ساختاری» شوند. ولی اینکه منظور از تغییرات ساختاری، مثلا «شنیدن صدای مردم» در مورد نظام باشد، توهمی است که منطقا، با چارچوب فکری و عملی رهبر جمهوری اسلامی، فاصله زیادی دارد.
    Ko'proq ko'rsatish ...
    45 935
    721
    🔻 تاکیدات روح‌الله خمینی بر «شادی» مردم بعد از اشغال متفقین بنیانگذار جمهوری اسلامی در حداقل 9 سخنرانی جداگانه گفته در جریان جنگ جهانی دوم، وقتی متفقین ایران را به اشغال خود درآوردند مردم شادی می‌کردند، چون آمدن نیروهای خارجی باعث رفتن پادشاه وقت شد. صحت و سقم این ادعا بحث جداگانه‌ای است. ولی نظامی که بنیانگذارش به وضوح مشکلی با «شادی» -ادعایی- پس از اشغال کشور نداشت؛ نباید از شادی خیابانی پس از بازی اخیر ایران و آمریکا متعجب باشد. برای درک بهتر ادعاهای مکرر بنیانگذار جمهوری اسلامی در مورد واکنش مردم ایران به اشغال روسیه، انگلیس و آمریکا، نقل قول های زیر را ملاحظه بفرمایید: - «من یادم هست که وقتی که متفقین از اطراف ریختند به ایران و ایران را‌‎ ‌‏قبضه کردند، مردم برای همه چیزشان می‌ترسیدند؛ لکن وقتی که اطلاع‌‎ ‌‏رسید که رضاخان را فرستادند و فرار کرد، مردم شادی می کردند.» (23/3/58‏) ‌‏ ‌‏- «وقتی که آن سه‌‎ ‌‏قدرت خارجی در جنگ عمومی اینها حمله کردند به ایران، امریکا و‌‎ ‌‏انگلستان و روسیه... در عین حالی که همه‌‎ ‌‏چیز ایران در خطر بود و مردم برای همه چیزشان نگران بودند، لکن‌‎ ‌‏وقتی گفتند که رضاخان را اینها برده اند مردم شادی می کردند.» (‌‏6/3/58‏) ‌‏ ‏ ‌‏ - «متفقین که به ایران رو آوردند و ایران را گرفتند و همه‌‎ ‌‏چیز ایرانی ها در معرض خطر بود، وقتی که نتیجه این شد که رضاخان‌‎ ‌‏رفت شادی کردند مردم.» (10/4/58‏) ‌‏ ‏- «رضاخان را وقتی متفقین از این مملکت بیرون کردند، مردم شادی‌‎ ‌‏می کردند... لشکر اجنبی بود، لشکرهای اجنبی بودند ‌‏[‌‏که‌‏]‌‏ ریختند به ایران،‌‎ ‌‏ولی چون رضاخان را بردند، مردم خوشحالی می کردند.» (12/4/ 58‏) ‌‏ ‏ ‌‏- «وقتی که این سه مملکت هجوم کردند و ایران را‌‎ ‌‏گرفتند در جنگ عمومی... همه چیز مردم در‌‎ ‌‏خطر بود... لکن آن روزی که صدا درآمد که رضاشاه را بیرونش کردند،‌‎ ‌‏مردم راحت شدند؛ مردم دعا کردند و به هم تبریک شاید می‌گفتند.» (6/7/58‏) ‌‏- «روزی که کشورهای‌‎ ‌‏اجانب هجوم آوردند و کشور ما را گرفتند... وقتی که رضا خان از ایران بیرون‌‎ ‌‏رفت و بیرونش کردند، ملت ما در عین حالی که آن قدر ناراحت بود از‌‎ ‌‏آمدن اجانب، خوشحال شد. این را یک هدیۀ آسمانی می‌دانست.» (10/8/58‏) ‌‏ ‌‏- «وقتی که رضاخان فرار کرد... مردم در عین حالی که گرفتار متّفقین بودند و اجانب بودند، لکن‌‎ ‌‏شادی می کردند که لااقل، آمدن اینها اسباب این شد که این رفت.» (28/5/59‏) ‌‏ ‌‏- «وقتی این متفقین از اطراف ریختند به ایران، و زمان‌‎ ‌‏رضاخان ریختند به ایران، و آن مردم آن قدر خوف داشتند از اینها که‌‎ ‌‏آیا چه خواهند کرد، لکن خوشحال بودند از اینکه رضاخان را بردند.‌‎.. مثل اینکه‌‎ ‌‏یک هدیه ای بود آسمانی برای اینها رسیده بود.» (15/9/59‏) ‌‏ ‌‏- «رضاخان را وقتی که از ایران بیرون کردند مردم جشن‌‎ ‌‏می خواستند بگیرند از باب اینکه خوب، یک ظالمی رفته است.» (19/5/60)
    Ko'proq ko'rsatish ...
    58 293
    1 326
    🔻«حریف مستکبر طعم تلخ شکست را چشید»   وقتی تیم ایران، آمریکا را در جام جهانی ۱۹۹۸ بُرد، رهبر جمهوری اسلامی پیامی سیاسی صادر کرد و آن بازی را یادآور «همه‌ درگیری‌های ملت ایران با شیطان بزرگ دوران انقلاب و در سال‌های دفاع مقدس» دانست. او در پیام خود تا جایی پیش رفت که نتیجه یک بازی فوتبال را با چنین ادبیات هیجان زده‌ای تحلیل کرد: «امشب یک بار دیگر حریف قوی‌پنجه و مستکبر طعم تلخ شکست را از دست شما چشید.»   ظاهرا، بدون اینکه ذهنیتی داشته باشد که با این «دست فرمان»، فرضا اگر در بازی بعدی نتیجه برعکس شود تکلیف چیست؟   نتیجه بازی بعدی ایران و آمریکا در جام جهانی، حالا برعکس شده و لابد حکومتی بسیج خواهد شد تا -با مکافات- «صغرا و کبرای» رهبر جمهوری اسلامی در تحلیل بازی دو تیم را رفع و رجوع کند. به روال معمول، «نظام» شعری گفته و در قافیه‌اش مانده است.  
    Ko'proq ko'rsatish ...
    68 287
    2 027
    🔻بسیجیان «فاسد و نفوذی» رهبر جمهوری اسلامی امروز در مورد «نفوذ دشمن» و افراد «فاسد» در بسیج هشدار داد. با توجه به چارچوب گفتمانی علی خامنه‌ای، «فساد»ی که در نیروهای مسلح باعث نگرانی او می‌شود، از نوع اخلاقی یا مالی نیست. «نفوذی»ها در دیدگاه رهبر، افرادی از جنس «بسیجیان مساله‌دار» زمان جنگند که اگر هنوز زنده باشند، مغضوب یا زمین‌گیرند: جایشان را به «جوانان انقلابی» داده‌اند که -نوعا- با «هیچ چیز» مساله ندارند.
    47 692
    389
    ماموران و فرماندهان می‌دانند دغدغه نظام، «اصل سرکوب» است و نه «روش سرکوب». می‌دانند که هنگام سرکوب، «مصونیت مطلق» دارند. می‌دانند «هر کس» را بکشند -اگر خبرساز شود- نظام برای «جمع کردن» ماجرا، «تمام قد» حاضر است. همه اینها، یعنی کشته شدن کودکان بیشتر و بیشتر... حتی در سن و سال هستی نارویی.
    58 033
    702
    🔻«اصل موضوع» رهبر جمهوری اسلامی گفت معترضان «دشمنی با اسلام، قرآن‌سوزی، مسجدسوزی، دشمنی با ایران، سوزاندن پرچم و بی‌احترامی به سرود ملی» کرده اند. گوینده جمله فوق لابد می‌داند سوژه اصلی شعارهای معترضان، به طور مشخص چه کسی بوده. ولی به روال معمول در ادبیات سیاسی رهبر، «اصل موضوع» دقیقا همان چیزی است که او «نمی‌گوید».
    64 030
    790
    🔻 آزمون تاریخی اپوزیسیون طی دو ماه گذشته، ابعاد استقامت، تحرک و ریسک‌پذیری معترضان ایرانی -از طبقات گوناگون و در مناطق مختلف کشور- در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بی سابقه بوده است. اگر اپوزیسیون -با هر تعریفی که از خود دارد- انسجام و توان لازم برای «نقد کردن» این سرمایه بالقوه را داشته باشد، در ایران تغییرات بنیادین در پیش خواهد بود. اگر اپوزیسیون چنین انسجام و توانی را نداشته باشد، در آینده در معرض «حساب‌رسی سخت» مردم معترضی قرار خواهد گرفت که در ابعادی حیرت‌انگیز از آینده، امنیت و جان خود مایه گذاشته اند. مردم ایران همان طور که به طور نامحدود به سیاستمداران حامی «اصلاح» سسیستم وقت ندادند، به سیاستمداران مدافع «تغییر» سیستم هم فرصت نامحدود نخواهند داد؛ مدافعانی که تاکنون، تنها معدودی از آنها تحرکاتی متناسب با «ابعاد» شعارهای خود داشته‌اند.
    Ko'proq ko'rsatish ...
    67 150
    891
    🔻 تجربه آبان ۹۸: کشتار حداکثری در بستر «جعل حداکثری» برای داشتن درکی بهتر از میزان اعتبار ادعاهای نهادهای حکومتی در مورد اعتراضات اخیر، بازخوانی ادعاهای همین نهادها راجع به آبان ۹۸ ضروری خواهد بود. آبان ۹۸، حتی بنا بر محافظه کارانه ترین تخمین ها، خونین ترین کشتار خیابانی دوران جمهوری اسلامی بود. ولی قوه قضاییه مشکلی نداشت که برای سلب مسئولیت از نظام در کشتار، با خونسردی اعلام کند: «۸۵ درصد کشته‌ها مربوط به نیروهای امنیتی یا افرادی بوده که در حال دفاع از منازل خود در برابر تهاجم آشوب‌گران بوده‌اند و ۱۵ درصد کشته‌ها مربوط به نیروهای تروریستی است.» آن هم در شرایطی که نهادهای امنیتی نظام، شش ماه بعد با عقب نشینی بی سر و صدا از ادعاهای اولیه در مورد تلفات خود، تعداد ماموران امنیتی-انتظامی کشته شده در جریان اعتراضات آبان ماه را ۶ نفر اعلام کردند -که بعدا مشخص شد همین عدد هم درست نیست. نهادهای امنیتی به طور مشخص از مرگ ۲ عضو نیروی انتظامی (به نام های ایرج جواهری و رضا صیادی)، ۲ عضو سپاه (اکبر مرادی و مرتضی ابراهیمی)، ۲ «عضو بسیج» (مصطفی رضایی و مجید شیخی)، در جریان اعتراضات آبان ۹۸ خبر دادند. اگرچه بعد از انتشار خبر کشته شدن مجید شیخی، برخی نزدیکان این دانشجوی ۲۲ ساله اعلام کردند که او بسیجی نبوده اما نهادهای امنیتی، جنازه او را به شرط انتشار نامش به عنوان عضوی از بسیج مستضعفین به خانواده تحویل داده اند و سپس با فتوشاپ، به ساختن عکسی پرسنلی از او در لباس بسیج پرداخته‌اند.
    Ko'proq ko'rsatish ...
    51 845
    410
    🔻«نظام مقدم بر جان امام زمان» به‌تازگی یک «نماینده» مجلس با گفتن این عبارت : «حفظ نظام از اوجب واجبات است حتی از حفظ جان امام زمان هم مقدم تر است». بعد، فریادها به آسمان رفته که شیخِ نماینده، عجب بدعتی ایجاد کرده. چیزی که آن شیخ گفته، کلام «بنیانگذار» جمهوری اسلامی در ۲۵ آبان ۶۰ است: «حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر- و لو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است.» همان بنیانگذاری که به علاوه، در ۲۷ مرداد ۶۰ فتوا داد: «برای حفظ اسلام و برای حفظ نفوس مسلمین... دروغ گفتن هم واجب است، شرب خمر هم واجب است.» و همان بنیانگذاری که در ۱۶ دی ۶۶ حکم کرد: «حکومت، که شعبه‌ای از ولایت مطلقه رسول الله است، یکی از احکام اولیه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتی نماز و روزه و حج است.» عاملان نظامی که بر مبنای چنین اصولی «بنیان‌گذاری» شده، لاجرم همین می‌شوند که هستند.
    Ko'proq ko'rsatish ...

    حفظ نظام.mp4

    86 605
    3 347
    🔻الگوی موفقیت جوانان «خودی» عزیزانی درحال نصیحت «جوانان بسیجی» هستند که برای امثال رستم قاسمی خون نریزند. اما بسیاری از آن جوانان «خودی»، دقیقا برای دستیابی به جایگاه و امکانات سردارانی از جنس رستم قاسمی است که سرسپرده نظامند. درواقع، معمولا از همان سن جوانی، بدون هیچ تردیدی از رانت‌های امنیتی و تحصیلی و شغلی و «پروژه»ای استفاده می‌کنند، به امید آنکه روزی مانند رستم قاسمی ها زندگی کنند. چنانکه پیشتر هم عرض شد، طیف وسیعی از بسیجیان جنگ‌ندیده امروز –طبیعتا نه همه شان– کسانی نیستند که اعتقادات غلطی دارند: از اساس دیگر به «هیچ چیز» اعتقاد ندارند.
    Ko'proq ko'rsatish ...
    67 010
    998
    از وقتی تابوت رضا حقیقت‌نژاد به ایران برگشته، با «توقیف جنازه‌»، در حال شکنجه خانواده داغدارش هستند. در نظامی با سطح اخلاقیات ج.ا، البته حکایت ناآشنایی نیست: «یه اقلیتی هستن که 'تشخیص' میدن کی زندگی کنه تو‌این خاک‌، کی زندگی نکنه، کی خارج شه، کی وارد شه، جنازه کی بیاد، جنازه کی نیاد...»

    Alireza.mp4

    60 875
    518
    یک جوان معترض، با دست‌خالی، ترانه ساده و هوشمندانه «برای...» را به حافظه جمعی یک ملت چسبانده. «فرمانده» و ماموران پرخرجش، حتی اگر میلیاردها بودجه جدید را خرج «سلام فرمانده» کنند، همچنان در حسرت تاثیرگذاری «برای...» خواهندماند. حتی اگر «رسانه ملی»شان -چنین گل‌درشت- عمق آن حسرت را به تصویر بکشد.
    63 351
    990
    🔻«دقت» ‏مقام های غربی مسابقه گذاشته اند که بگویند «با دقت تحولات ایران را دنبال می‌کنند». حکایت آقایی است که به جای طوطی، جغد خرید. از ایشان پرسیدند حالا این موجود چیزی هم می‌گوید؟ گفت: حرف خاصی نمی‌زند ولی عوضش خوب دقت می‌کند.
    55 921
    916
    🔻بلاتکلیفی با پدیده «جعل» همان نهادهای امنیتی که علیه معترضان پایتخت خبرهای جعلی می‌سازند، علیه مردم سیستان ‌‌و بلوچستان و‌ کردستان و آذربایجان و خوزستان... هم‌ انواع ‌‌و اقسام اتهامات امنیتی را جعل می‌کنند. اتهاماتی که البته تکراری‌ترین آنها، «تجزیه طلبی» و «تروریسم» است. حکومت در مورد همه «مردم‌ایران» -بدون هیچ خط قرمزی- جعل می‌کند. نمی‌شود کسانی فقط اتهامات منتشر شده علیه بخشی از مردم معترض ایران را دروغ بدانند و بقیه را ندانند.
    44 825
    168
    Oxirgi yangilanish: 11.07.23
    Privacy Policy Telemetrio