Best analytics service

Add your telegram channel for

  • get advanced analytics
  • get more advertisers
  • find out the gender of subscriber
Category
Channel location and language

audience statistics بــوســه های تــیــغ 🔥

دیکتاتور تویی و آغوشت ! که هر بار مرا تسلیم می کند . . . !🥀 به قلم معصومه موسوی رمان های دیگه مون👇🏻 حکم هوس زاده ی هوس 
15 4370
~0
~0
0
Telegram general rating
Globally
45 022place
of 78 777
8 131place
of 13 357
In category
3 237place
of 5 475

Subscribers gender

Find out how many male and female subscibers you have on the channel.
?%
?%

Audience language

Find out the distribution of channel subscribers by language
Russian?%English?%Arabic?%
Subscribers count
ChartTable
D
W
M
Y
help

Data loading is in progress

User lifetime on the channel

Find out how long subscribers stay on the channel.
Up to a week?%Old Timers?%Up to a month?%
Subscribers gain
ChartTable
D
W
M
Y
help

Data loading is in progress

Hourly Audience Growth

    Data loading is in progress

    Time
    Growth
    Total
    Events
    Reposts
    Mentions
    Posts
    Since the beginning of the war, more than 2000 civilians have been killed by Russian missiles, according to official data. Help us protect Ukrainians from missiles - provide max military assisstance to Ukraine #Ukraine. #StandWithUkraine
    _بلند آه و ناله کن، بذار شوهرت بفهمه داری زیر داداشش جر میخوری! تپلم رو به مردونگیش چسبوندم و با ناله گفتم: _آه سلیم آه اگه بدونی برای داداشت چه چیزیه! تلمبه هاشو توی بهشتم بیشتر میکنه که زیر گوشم با شهوت نفس نفس میزنه: _برای من کلفت تره یا داداشم؟ به چشمایی خمار به سمتش برمیگردمو و پاهای بازمو روی دوشش میندازم که.... داره با برادرشوهرش سکس میکنه که شوهرش از راه میرسه💦🔞😱
    560
    1
    _خب کوچولو تنها موندیم! موهای بلندشو پشت گوشش زد و با ناز نگاهم کرد اروم بهش نزدیک شدم _میخوای با این لباس دیوونه م کنی؟ _مگه لباسام چشه؟ _ خب لباسات بدن نماست اون هلوی خوشگلتم معلومه! یهو دستشو بین پاهاش گذاشت : واقعا معلومه؟ اهومی گفتم الان فقط میخواستم برم شیرجه بزنم روش براش بخورم دلم میخواست جرش بدم... رو زانوهام نشستم و همینطور چسبوندمش به خودمو و بدنشو لمس کردم باسن کوچولوشو تو دستم گرفتم و فشارش دادم به خودم کامل بهم چسبید سفتی مردونه م بین پاهاش بود سرشو اورد نزدیک گوشم وزمزمه کرد _جرم بده اقا معلم! با شنیدن حرفش دیگه کنترل خودمو از دست دادم و محکم....👇❌🔞 با خوندن این رمان محاله دلت نخواد 🙈🙊👆💦
    Show more ...
    365
    1
    حاج سلیم شایگان، مردی سکسی و جذاب🥺 مردی که آرزوی هر دختریه! سالها پیش وقتی با دختری که دوسش داشته خوابیده و ازش خون بکارت ندیده، اونو رها کرده🥲 حالا تیدای خوشگل برگشته و حاجی باید اونو برای داداش جذابش خواستگاری کنه! اما وقتی اونو میبینه....❗️♥️
    223
    1
    سک*س خشن و هات قاضی حشری با دختر خردسال👅😱💦 با پارتاش آب ک*صت سرازیر میشه🔞💦

    file

    974
    5
    سکس شوگرددی ۳۸ ساله با دختر ۱۸ ساله💦❌👅بیا تو بخونش👇🏾 مخصوص شبای جمعه🤤💦

    animation.gif.mp4

    323
    1
    #شهوت_صـورتی🧸🍼🌸 - شما منو استخدام کنید هرکاری باشه انجام میدم. ابرومو بالا انداختم و پرسیدم: هرکاری؟؟ درو قفل کردم به سمتش برگشتم نگاه خریدارانه‌ای به تن ظریف و کوچولوش کردم: - لخت شو. تنش لرزید و با چشمای درشتش بهم زل زد: - چی.. چیکار کنم..؟ این دختر با تن صدای بچگونه و اندام کوچولوش سرگرمی زیادی داشت: - کار میخوای با حقوق عالی؟ پس لختشو تا همه اینارو داشته باشی..! با تردید زل زد بهم که دستم به سمت دستگیره در رفت: - نه نه صبرکن..!! دستاش با لرزش به سمت لباساش رفت. مقنعه اش از سرش بیرون کشید که موهای طلایی رنگ بلند بافته شده‌اش و چتری های کوتاهش جلوه بیشتری پیدا کرد. دستشو سمت دکمه های مانتوش برد و دونه دونه بازشون کرد. تنها تاپ مشکی زیر مانتوش تنش بود که سینه های برجستشو رو نشون می‌داد. پس لباس زیر نبسته بود و این خیلی بهتر بود لبش به دندون گرفت و با خجالت گفت: - میشه شلوارمو...؟ بین حرفاش دوباره دستم به سمت در رفت که از ترس خیلی سریع شلوارش رو پایین کشید. شورت قرمز توری پاش بود و ممنوعه سفیدش کمی مشخص بود. دست به سینه و منتظر نگاهش کردم: - فکر کنم وقتی گفتم لخت متوجه منظورم شدی!! تاپش از بالای سرش بیرون کشید و شورتش دراورد. نگاهم روی بدن سفید و بدون موش گردوندم ممنوعه صورتی لای پاش وسوسه ام میکرد همین الان کارشو یه سره کنم. اما میخواستم از یه چیزی مطمئن بشم: - بیا اینجا ببینم.... با قدم های چسبیده و اهسته سمتم اومد و با کمی فاصله ازم ایستاد. سرشو به سینه اش چسبونده بود و نگاهم نمیکرد. - روی میز دراز بکش. دستمو لای پاش کشیدم که پاهاش بهم چفت کرد. دستوری و با اخم ریزی بین ابروهام گفتم: - از هم بازشون کن. به حرفم گوش کرد و سریع پاهاشو از هم فاصله داد. با انگشتام ممنوعشو از هم باز کردم. سرمو کمی خم کردم تا بتونم داخلشو ببینم. با دیدن پرده اش لبخندی زدم. سیلی آرومی به بدنش زدم و گفتم: - میتونی بلند شی دستم از بالای سینه اش سمت پهلوهاش کشیدم: - از این به بعد هرموقع من گفتم و هرجا که بودیم باید در اختیارم باشی! منم در عوض حقوق خوبی بهت میدم تا بتونی هزینه دانشگاهتو بدی خوبه؟
    Show more ...
    1 089
    8
    سکس شوگرددی ۳۸ ساله با دختر ۱۸ ساله💦❌👅بیا تو بخونش👇🏾 مخصوص شبای جمعه🤤💦

    animation.gif.mp4

    160
    0
    سکس دختره 15ساله با رئیس خلافکارش تو دستشویی 😱💦❌ باهرپارتش شورتت خیس میشه💦🤤

    file

    1
    0
    #part9 _ می دونی چرا بهشتت پاره شد؟ دستم رو روی شورتش گذاشتم وآروم انگشتم رو روی بهشتش کشیدم و زیر گوشش گفتم:  _ چون کی**رم کلفته و این سوراخ کوچولوی تو تنگ! دست کن تو شورتم، ببین کلفتیشو! خودم دستشو گرفتم و به زور فرو کردم توی شلوارم... _ درش بیا حورا، باید ببینی اربابت کیه!از این به بعد تو اینجایی که بهش خدمت کنی... درش بیار تا دوباره نکردمت و پاره نشدی! با شنیدن پارگی به وضوح بدنش لرزید و مجبور شد کاری که می خوام رو بکنه... مردونه ام با یه فشار بیرون افتاد که بلندش کردم و روی پاهام نشوندمش و عضوم رو فرستادم لای پاش... _ آقا... درد داره توروخدا... _ هیش... می خوام بمالونم بهش  فقط؛  داخل نمی فرستم.  ❌👇💦
    Show more ...
    629
    2
    - دختر حشری نمیخواد بیدار شه؟ یا منتظر راند دومی کوچولو؟ چشمام به آنی باز شد و ناباور به جایی که بودم نگاه کردم، بین دستای امیرخان. تقلا کردم از بین دستاش خارج بشم که لب زد: - اینجوری بلندش میکنی توله سکسی. کلافه از لفظ سکسی که توی هر دو جملش به کارش میبرد غریدم: - ولم کن ، آیی نرمک گوشمو به دندون گرفته بود و هر ثانیه فشار بیشتری میداد. - آنا پاشو خبر مرگت ، ب.گامون دادی. امیرخان زیر لب بر خرمگس معرکه لعنتی گفت و دندوناشو از نرمی گوشم برداشت. - من...من چرا لختم
    Show more ...
    355
    1
    -‌ بخورش ! بهت‌زده سرمو بالا گرفتم و با لکنت گفتم -‌ چی میگی ؟! همونطور که کمربندشو باز میکرد به سمتم اومد و با پایین دادن زیپ شلوارش گفت -‌ اگه تونستی ارضام کنی آزادت میکنم ! کلمه آزادی رو که آورد برق از سرم پرید ! آزادی آرزوی من بود اونم از این عمارت ! لب رو هم فشردم و دودل نگاهش کردم که خودش دست به کار شد و مردونگیشو از داخل شورتش در آورد و دم اسبی موهامو گرفت ! سرمو به مردونگیش نزدیک کرد و گفت -‌ ارضا کردن من در برابر آزادیت ! زودباش ! لبمو‌ دور مردونگیش حلقه کردم و … 🔥
    Show more ...
    376
    2
    - میکائیل جونم، راست میگن که الت مردای مسن بزرگه؟. چایی توی گلوش پرید و با حرص و خشم غرید. _خجالت نمیکشی این سوالارو از پدرت میپرسی؟ _تو پدرم نیستی فقط ازم مراقبت میکنی منم قراره با یکی از مردای قبیله ازدواج کنم باید.. لوس وارانه حرف میزدم که بازومو گرفت و‌کشید، هینی کشیدم. _اره بزرگه، زیادی هم بزرگه...بذارمش تو دهنت تا دیگه طول الت مرد دیگه ای رو نخوای. خودم رو روی تنش بالا کشیدم و روی الت سفت شدش نشستم و خودمو بهش کوبیدم. _نه دهنم کوچیکه... سینه هامو چنگ زد و غرید. _من قرار بود پدرت بشم. _میتونی بشی، شوگر ددیم شو من خوشم میاد ازت رسام جونم. باسنمو‌ گرفت و آلتشو لایه واژن سرخم گذاشت و محکم بهم کوبید که اه و نالم بالا گرفت و...
    Show more ...
    431
    1
    #part3 _ شل کن که اگر‌ نکنی، بدجور پاره می شی! نگاه اشکیش رو بهم دوخت و به التماس افتاد دوباره... این بدن کوچولو تاب و توان مردونه بزرگ منو نداشت  به ناچار کمی تف به ورودی سوراخش زدم و با یه فشار کوچولو صدای جیغش بلند شد... پوزخندی زدم و گفتم: _ هنوز خیلی زوده کوچولو... خیلی زود! نوک سینه اش رو توی دهنم کشیدم و پر‌سر و صدا شروع کردم به مکیدن و به سختی تا سر مردونه ام رو فرستادم داخلش.... جیغش بلند تر شد و صداش همه خونه رو برداشته بود! بی اهمیت بهش خودمو بیشتر و بیشتر فشار دادم  و یهو تا ته مردونه ام رو کردم داخلش ...
    Show more ...
    621
    3
    #part9 _ می دونی چرا بهشتت پاره شد؟ دستم رو روی شورتش گذاشتم وآروم انگشتم رو روی بهشتش کشیدم و زیر گوشش گفتم:  _ چون کی**رم کلفته و این سوراخ کوچولوی تو تنگ! دست کن تو شورتم، ببین کلفتیشو! خودم دستشو گرفتم و به زور فرو کردم توی شلوارم... _ درش بیا حورا، باید ببینی اربابت کیه!از این به بعد تو اینجایی که بهش خدمت کنی... درش بیار تا دوباره نکردمت و پاره نشدی! با شنیدن پارگی به وضوح بدنش لرزید و مجبور شد کاری که می خوام رو بکنه... مردونه ام با یه فشار بیرون افتاد که بلندش کردم و روی پاهام نشوندمش و عضوم رو فرستادم لای پاش... _ آقا... درد داره توروخدا... _ هیش... می خوام بمالونم بهش  فقط؛  داخل نمی فرستم.  ❌👇💦
    Show more ...
    274
    0
    سک*س خشن و هات قاضی حشری با دختر خردسال👅😱💦 با پارتاش آب ک*صت سرازیر میشه🔞💦

    file

    317
    0
    _ آقای دکتر شوهرم بیرون اتاق منتظره... داری چیکار میکنی... مگه قرار نبود یه معاینه ساده باشه؟ زبونشو لای چاک واژنم کشید و گفت: - انقد نق نزن دختر خودتم میدونی درمون دردت چیه وگرنه این وقت شب با شوهرت پا نمیشدی بیای مطب من. عوض نق زدن پاهاتو بازتر کن به پارچه سفید روی تخت چنگی زدم و با حس کلاهک آلتش روی سوراخم هینی کشیدم. اما دکتر با ملایمت خودش رو واردم کرد و شروع کرد تلمبه زدن: - هیشش... آروم... الان خوب میشی! همزمان با انگشتش چوچولم رو به بازی گرفت که ناله هام اتاق رو پر کرد. با چرخش دستگیره در و چهره‌ی خشمگین فرید.........
    Show more ...
    1 186
    3
    #part3 _ شل کن که اگر‌ نکنی، بدجور پاره می شی! نگاه اشکیش رو بهم دوخت و به التماس افتاد دوباره... این بدن کوچولو تاب و توان مردونه بزرگ منو نداشت  به ناچار کمی تف به ورودی سوراخش زدم و با یه فشار کوچولو صدای جیغش بلند شد... پوزخندی زدم و گفتم: _ هنوز خیلی زوده کوچولو... خیلی زود! نوک سینه اش رو توی دهنم کشیدم و پر‌سر و صدا شروع کردم به مکیدن و به سختی تا سر مردونه ام رو فرستادم داخلش.... جیغش بلند تر شد و صداش همه خونه رو برداشته بود! بی اهمیت بهش خودمو بیشتر و بیشتر فشار دادم  و یهو تا ته مردونه ام رو کردم داخلش ...
    Show more ...
    600
    2
    سکس شوگرددی ۳۸ ساله با دختر ۱۸ ساله💦❌👅بیا تو بخونش👇🏾 مخصوص شبای جمعه🤤💦

    animation.gif.mp4

    1 154
    4
    سکس دختره 15ساله با رئیس خلافکارش تو دستشویی 😱💦❌ باهرپارتش شورتت خیس میشه💦🤤

    file

    1 175
    7
    با مبلغ فقط ۲۵ هزارتومان کلی از چنل اصلی کلییی جلو بیفتید و ادامه ی رمان رو بخونید😍👇🏻 6037991799612704 معصومه موسوی❤️‍🔥 ادمین VIP👇🏻 قیمت با تخفیف ۲۵۰۰۰ تومن، فقط به مدت محدود🔥
    2 448
    0
    بـوســہ هـاے تـیـغ🥀 در ها رو قفل کرد و با حلقه کردن دستش دور کمرم من رو به طرف خود کشید و روی پاهاش گذاشت. کمی جلو تر رفتم و قشنگ روی عضوش نشستم. خیره به لب هام گفت: باید بهم می گفتی، می دونی قراره تلافی مخفی کاری هات رو الان در بیارم. بوسه ی ریزی گوشه ی لبش زدم و با خنده گفتم: جون، تو فقط تلافی کن. من رو برای چند لحظه کنار گذاشت و صندلی های جلو رو جلوتر برد تا جا برای حرکت داشته باشیم. دوباره بغلم کرد و روی پاهاش نشوند، تاپ و سوتینم رو بالا زد و به سینه های گردم خیره شد. نیم نگاهی به صورتم انداخت و نوک سینه ی چپم رو گاز گرفت، از شدت درد آخی گفتم که یه اسپنک محکمی به باسنم زد. آب دهنم رو قورت دادم، شالم رو کنار انداخت و چنگی به موهام زد، سرم رو یهو جلو آورد و لب پایینم رو گاز گرفت و تا به خودم بیام زبونش رو توی دهنم فرو کرد. دست هام رو دور گردنش حلقه کردم و با ملچ و ملوچ زبونش رو مکیدم، دهنش بوی خوبی می داد و معلومه که همیشه به بهداشت دهنش میرسه. مثل وحشی ها از هم لب می گرفتیم، آبتین محکم لب هام رو می مکید و گاز می گرفت، تا جایی که لب هام کاملا سر شدن. بعد از ربع ساعت بوسیدن دست از لب هام برداشت و یه سیلی آروم بهم زد. با دست هاش کمرم رو گرفت و من رو بالاتر کشید، روی زانوهام نشستم که زبونش رو وسط سینه هام کشید و نگاه خیره اش رو به چشم هام دوخت. سرمو بین پاش بردمو لیسی‌به‌بهشت کوچولوش زدم با صدای بچگونه‌ش‌آه میکشیدو آلتمو دراز میکرد _جونم خانوم کوچولو ... برای من خیس کردی؟ زبونمو رو شیار بهشتش بالا پایین میکردم صدای ناله های بچگونه ش بلند شده بود _کسی نیاد اقا معلم؟ زبونمو تو سوراخ بهشتش کردمو توش چرخوندم ... _هیچکس نمیاد کوچولوی من ... تا اخر دنیا میخوام بهشتت برا من باشه و تو مدرسه بکنمت دستمو به سینه ش گرفتم و دوباره نوک زبونمو واردش کردم که با صدای جیغ ناظم مدرسه... پارت واقعی نبود بلفت ❌پیشنهاد نویسنده👆
    Show more ...
    2 353
    18
    #part3 _ شل کن که اگر‌ نکنی، بدجور پاره می شی! نگاه اشکیش رو بهم دوخت و به التماس افتاد دوباره... این بدن کوچولو تاب و توان مردونه بزرگ منو نداشت  به ناچار کمی تف به ورودی سوراخش زدم و با یه فشار کوچولو صدای جیغش بلند شد... پوزخندی زدم و گفتم: _ هنوز خیلی زوده کوچولو... خیلی زود! نوک سینه اش رو توی دهنم کشیدم و پر‌سر و صدا شروع کردم به مکیدن و به سختی تا سر مردونه ام رو فرستادم داخلش.... جیغش بلند تر شد و صداش همه خونه رو برداشته بود! بی اهمیت بهش خودمو بیشتر و بیشتر فشار دادم  و یهو تا ته مردونه ام رو کردم داخلش ...
    Show more ...
    867
    3
    سکس شوگرددی ۳۸ ساله با دختر ۱۸ ساله💦❌👅بیا تو بخونش👇🏾 مخصوص شبای جمعه🤤💦

    animation.gif.mp4

    861
    1
    سکس دختره 15ساله با رئیس خلافکارش تو دستشویی 😱💦❌ باهرپارتش شورتت خیس میشه💦🤤

    file

    886
    1
    _ آقای دکتر شوهرم بیرون اتاق منتظره... داری چیکار میکنی... مگه قرار نبود یه معاینه ساده باشه؟ زبونشو لای چاک واژنم کشید و گفت: - انقد نق نزن دختر خودتم میدونی درمون دردت چیه وگرنه این وقت شب با شوهرت پا نمیشدی بیای مطب من. عوض نق زدن پاهاتو بازتر کن به پارچه سفید روی تخت چنگی زدم و با حس کلاهک آلتش روی سوراخم هینی کشیدم. اما دکتر با ملایمت خودش رو واردم کرد و شروع کرد تلمبه زدن: - هیشش... آروم... الان خوب میشی! همزمان با انگشتش چوچولم رو به بازی گرفت که ناله هام اتاق رو پر کرد. با چرخش دستگیره در و چهره‌ی خشمگین فرید.........
    Show more ...
    دکتر بَلا🩺💉
    _میخوام همینجا دکتر بازی کنم ... فقط جای سرنگ ، امپول خودتو میخوام🍑 #دکتر_بلا💦 و #دلبر_هات🔞
    925
    0
    دکتر بَلا🩺💉 _ میای دکتربازی؟ _دکتر بازی؟؟ _اره _چطوری؟؟ کمی خودمو جلو کشیدم و گفتم : بیین چی بهت میگم من خودم دکترم میدونی که! بیا باهم بازی کنیم تو مریض بشو من دکتر _یعنی منو میخوای معاینه کنید؟؟ تند تند سرمو تکون دادم : اره یادته بهم گفتی می‌می هات درد میکنه ؟ خب بیا من میخوام خوبش کنم لباشو جلو داد :یه جا دیگه مم درد میکنه _کجات؟؟ دستشو گذاشت وسط پاش وفشاری به پاش داد و گفت : نازم خیلی میخاره لبخندی زدم و گفتم : خب من خوبش میکنم _چطوری؟؟ _کاری نداره شلوارتو بکش پایین چشمی گفت و شلوارشو کشید پایین اوووف عالی بود بود دستمو کشیدم وسط پاش که قدمی به عقب رفت _نکن _چرا؟؟ _یه جوری میشم...مامانم گفته کسی نباید دست بزنه دستشو گرفتم و نشوندمش روی پای خودم _جدی؟ _اره فقط بذار بهش دست بزنم و بعد شروع کردم به ما لوندن نازش اااخ که عالی بود دستم از لزجی بین پاش خیس شد اروم لباشو بوسیدم معلوم بود حسابی داره حال میکنه شدتمو بیشتر کردم که یهو....
    Show more ...
    دکتر بَلا🩺💉
    _میخوام همینجا دکتر بازی کنم ... فقط جای سرنگ ، امپول خودتو میخوام🍑 #دکتر_بلا💦 و #دلبر_هات🔞
    1
    0
    #part3 _ شل کن که اگر‌ نکنی، بدجور پاره می شی! نگاه اشکیش رو بهم دوخت و به التماس افتاد دوباره... این بدن کوچولو تاب و توان مردونه بزرگ منو نداشت  به ناچار کمی تف به ورودی سوراخش زدم و با یه فشار کوچولو صدای جیغش بلند شد... پوزخندی زدم و گفتم: _ هنوز خیلی زوده کوچولو... خیلی زود! نوک سینه اش رو توی دهنم کشیدم و پر‌سر و صدا شروع کردم به مکیدن و به سختی تا سر مردونه ام رو فرستادم داخلش.... جیغش بلند تر شد و صداش همه خونه رو برداشته بود! بی اهمیت بهش خودمو بیشتر و بیشتر فشار دادم  و یهو تا ته مردونه ام رو کردم داخلش ...
    Show more ...
    378
    1
    سکس دختره 15ساله با رئیس خلافکارش تو دستشویی 😱💦❌ باهرپارتش شورتت خیس میشه💦🤤

    file

    358
    4
    سکس شوگرددی ۳۸ ساله با دختر ۱۸ ساله💦❌👅بیا تو بخونش👇🏾 مخصوص شبای جمعه🤤💦

    animation.gif.mp4

    355
    1
    جُنونِ سکـ🔞سی خلاصه: آنا دختری ۱۸ ساله سربه زیر و خجالتی که به اصرار دوستاش به مهمونی میره و توی مستی با امیر مردی ۳۶ ساله که از قضا نامزد هم داره میخوابه…. پاهاشو باز کنی شورتشو بکشی پایین انقدر با ولع براش بخوری که موهاتو چنگ بزنه و لباشو گاز بگیره🫦💦
    78
    0
    Last updated: 11.07.23
    Privacy Policy Telemetrio