این سرویس به زبان شما نیز موجود است. برای ترجمه ، مطبوعات را فشار دهیدفارسی
Best analytics service

Add your telegram channel for

  • get advanced analytics
  • get more advertisers
  • find out the gender of subscriber
Category
Channel location and language

audience statistics 👩🏻‍🍳 آشپزباشی 👨🏻‍🍳

﷽ ✢ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ✢ 
36 052-74
~7 847
~52
21.11%
Telegram general rating
Globally
25 643place
of 78 777
4 216place
of 13 357
In category
2 048place
of 5 475

Subscribers gender

Find out how many male and female subscibers you have on the channel.
?%
?%

Audience language

Find out the distribution of channel subscribers by language
Russian?%English?%Arabic?%
Subscribers count
ChartTable
D
W
M
Y
help

Data loading is in progress

User lifetime on the channel

Find out how long subscribers stay on the channel.
Up to a week?%Old Timers?%Up to a month?%
Subscribers gain
ChartTable
D
W
M
Y
help

Data loading is in progress

Since the beginning of the war, more than 2000 civilians have been killed by Russian missiles, according to official data. Help us protect Ukrainians from missiles - provide max military assisstance to Ukraine #Ukraine. #StandWithUkraine
🔴 رسمی : اینترنت از امروز ظهر به علت فوت رئیسی دوباره ملی میشه. اگه تلگرامتون وصل نمیشه حتما این چنل رو داشته باشین پروکسی های ملیش قطعی ندارن :
672
0
به علت فوت رئیس جمهور ممکنه نت‌ها ملی بشه، جوین بشید کانال پروکسی‌مون رو پین گوشی بزنید اتصالتون قطع نشه، جدی بگیرید 🔴⬇️
672
0

sticker.webp

843
0
به علت فوت رئیس جمهور ممکنه نت‌ها ملی بشه، جوین بشید کانال پروکسی‌مون رو پین گوشی بزنید اتصالتون قطع نشه، جدی بگیرید 🔴⬇️
529
0
🔴 رسمی : اینترنت از امروز ظهر به علت فوت رئیسی دوباره ملی میشه. اگه تلگرامتون وصل نمیشه حتما این چنل رو داشته باشین پروکسی های ملیش قطعی ندارن :
505
0
🔮طلسم دفع بیماری 🪄 💒بازگشت معشوق و بخت گشایی و رضایت خانواده💍 💵طلسم مفتاح النقود جذب ثروت و مشتری 💎 🧿باطل السحر اعظم و دفع همزاد و چشم زخم ❤️‍🔥زبانبند و شهوت بند در برابر خیانت❤️‍🔥 ✅تمامی کارها با ضمانت نامه کتبی و مهر فروشگاه 🔴 لینک کانال و ارتباط با استاد👇 💫گره گشایی،حاجت روایی و درمان ناباروری زوجین در سریعترین زمان🦋³¹ 👤مشاوره رایگان با استاد سید حسینی👇 🆔 ☎️  09213313730 ☯

file

488
0

sticker.webp

213
0
-دیگه نه من کمر دارم نه تو رَحِم، انقدر که من تقه‌ی تو رو زدم، باید جای بچه، نفت درمیومد. کلافه عرض اتاق رو راه میره. هر کاری کرده بود تا این بار حامله‌ش کرده باشه ولی... عصبی سمت حورا خیز برمی‌داره و میگه: -ف فقط یه‌بار دیگه... اینبار حامله میشم. قول میدم. -نمیتونی حورا... نمیتونی. حتی انقدر هم زن نیستی یه توله تو اون رحم صاب‌مرده‌ت نگه داری. از بازوش می‌گیره و تو صورتش تشر می‌زنه: -هرشب دارم شیش راند اون لامصب صدگرمی بین پاتو صفا میدم. گریه‌های حورا گوشم رو پر می‌کرد و می‌خواستم اهمیت ندهم. جز سکس، هزارتا دکتر و روش‌های مختلف رو انجام داده بودند ولی باز هم حامله نشده بود. -به همین راحتی میخوای یه زن دیگه بگیری؟! به‌خاطر بچه؟! بازم انجامش بدیم... نمیخوام از دستت بدم. -صدمدل قرص و دوا و دارو و دکتر حواله‌ی لاپای جنابعالی کردم ولی نمیشه. حورا به گریه می‌افتد و دلش نرم نمیشود. سرش را با تاسف تکان می‌دهد و او را روی تخت پرت می‌کند: -تو زن نیستی حورا... هرزنی میتونه واسه شوهرش یه توله بزاد ولی تو فقط پارتنر سکسی خوبی هستی. پارتنر سکسی؟ در همین حد به چشمش می‌آمد؟ تمام تنش کبود و خون مرده شده بود. هر شب زیر هیکل قباد، جون می‌داد و چیزی نمی‌گفت. موهاش رو از صورتش کنار زد و عصبی گفت: -تو لذتشو میبری، منم که هربار زیر سکس وحشیانه‌ت میمیرم ولی بازم حاضرم تا واست بچه بیارم قباد برخلاف خواسته‌ش باید دختر دیگه‌ای رو به عقدش در می‌آورد. زنی که می‌تونست وارث واسش به دنیا بیاره... دو سه دکمه اول لباسش رو باز کرد و بی‌رحمانه تو صورتش گفت: -ولی دیگه بریدم، به اینجام رسیده. تو رو به خیر منو به سلامت. با جنازه سکس کنم بهتر از توئه، درخت بی ثمر... از ساق پای حورا گرفت و روی تخت سمت خودش کشید. لخت شد و روش خیمه زد. بین پاش جا گرفت و خودش رو یک باره وارد دخترک کرد. -این آخرین سکسمونه، آخرین باره که لاپای منو می بینی و تو خودت حسش میکنی. دارم ازدواج میکنم با یکی که برام توله پس بندازه... صدای جیغش رو با لب‌هاش خفه کرد و تا وقتی که به اوج برسه، همه جوره به تن حورا تازید. صدای زنی که جایگزین حورا شده بود تا براش وارث بیاره، باعث شد سر جاش خشکش بزنه. درست شنیده بود؟ سمتش برگشت و بهت زده گفت: -چی؟! حامله‌ست؟! خودش کجاست؟! دخترک با ترس سر تکان داد و نامه‌ای که حورا بهش داده بود رو سمت قباد گرفت. -این نامه رو داد و گفت اون آخرین سکستون بود و آخرین باریه لای پاشو میبینی قباد خان! اشکش رو از صورتش پاک کرد و غمگین لب زد: -حورا با بچه‌ی تو توی شکمش، از ایران رفت یه جا که منم نمیدونم. نامه را باز کرد ولی با خواندن متنش...
Show more ...
358
0
-می دونی که توی خونه من دوتا پسر عذب زندگی می کنن... دخترک دلبرانه خندید: آره حاج عمو می دونم ولی خیلی بده که تا این سن عذب مونده مخصوصا ایشون...!!! حاج یوسف خنده اش گرفت. صورت امیریل از حرف دخترک سرخ شد. نمی توانست آنقدر راحت حرف بزند... تسبیحش را محکم در دست گرفت که مرد با حرص به حرف آمد... -استغفرالله ربی و اتوب الیه.... دختر دایی منظور حاج بابا اینه که شما برای موندنتون توی این خونه باید یک نسبت شرعی داشته باشین...! دخترک باز هم نفهمید و ناز و غمزه ریخت که ناخودآگاه دل مرد لرزید ... -وا آقا امیریل دوباره زدی تو کانال عربی... به خدا من عربیم خوب نبود... فارسیش رو بگو منم بفهمم...!! خب نسبت از این بالاتر که دختر داییتم...؟! درست همین ناز و زیبایی بود که آدم را جذب می کرد. این دختر آنقدر زیبا بود که فقط دوست داری نگاهش کنی...!!! حاج یوسف به حرف امد. -دخترداییشون هستی ولی بازم نامحرمی...! -حاج عمو کوتاه بیا چه نامحرمی اخه...؟! حاج یوسف محکم و جدی گفت: شما دختر داییشونی نه خواهرشون...!! باید محرم یکی از پسرام بشی دخترم...!!! رستا اهمیت نداد... -حاج عمو من بیام زن پسرت بشم، اونوقت از راه به در نمیشه...؟! تحریک نمیشه...؟! -نه بابا جان.... فوقش هم هر اتفاقی افتاد زنش بودی، حلال و شرعی...!!! حاج یوسف ضربتی حرفش را زد که دخترک جا خورد و حیرت زده نگاه حاج یوسف کرد... اما امیریل نتوانست ساکت بماند و معترض گفت: حاج بابا نیاز نیست اینقدر بی پرده حرف بزنین، شاید این خانوم میلی به محرمیت نداشته باشن...!!! حاج یوسف گیج سمت پسرش برگشت... دخترک به میان نگاه پدر و پسر آمد و گفت: ببخشید من اگه قراره تو خونه شما باشم فقط واسه خاطر اینه که نمیخوام اول زندگی مزاحم مامانم و عمو رضا بشم... ولی انگاری خودمم باید عروس شم و داخل حجله هم برم... این دیگه چه نوعشه حاج عمو...؟! حاج یوسف خندید: من حرفم رو زدم دخترم...؟! دخترک اخم کرد: حاج عمو چرا همچین پیشنهادی میدین...؟! -زیبایی دخترم... نمی خوام نگاه پسرام به گناه کشیده بشه...!تو امانتی نمی خوام نگاه بدی روت باشه...!!! -حاج عمو بد راهی داری جلوی پام میزاری... من نمی خوام سرخر زندگی مامانم باشم که تازه بعد چندسال دارن طعم خوشبختی رو می چشن... ولی اگه میخوای منصرفم کنین باید بگم من کوتاه نمیام و هر شرطی بزارین حتی این محرمیت رو قبول می کنم...!!! -محرم کدوم یکی از پسرا می خوای بشی ...!!! نازگل نگاه امیریل کرد و وقتی اخم های درهمش را دید، نیشخند زد و با بدجنسی گفت: باشه قبول می کنم اما فقط محرم امیریل خان میشم...!!! نگاه امیریل به آنی سمت دخترک چرخید که حاج یوسف با لبخند گفت: باشه پس هرچی رو که خوندم تکرار کن...!! رستا با ازدواج مجدد مادرش با عموش، می خواد یه زندگی مستقل داشته باشه که با مخالفت اعضای خانواده مواجهه میشه و به اجبار با پیشنهاد شوهر عمش حاج یوسف مجبور میشه صیغه پسر بزرگش بشه که یه مرد متعصب و جدیه...❌♨️
Show more ...
251
1
زیردل دخترک نق نقشو ماساژ داد و بعد بوسه ای که به سینه سفید و پنبه ای زنش زد، سریع فاصله گرفت. -استراحت کن میگم غذاتو بیارن اینجا. نورا سریع دستاشو به سمتش بلند کرد و تقلا کرد تا تو بغلش بشینه. داشت از بوی شدیدش دیوونه می شد... این دختر خود مرگ بود! -نرو دیگه بمون بغلم کن خیلی درد دارم... لطفا! هر لحظه کنترل خودش سخت تر میشد! سریع وایستاد و تند گفت: -نمیشه جلسه دارم باید برم. برات نوار خریدم غذاتو خوردی بذار و بخواب باشه؟ لب های نورا ورچیده شد و یکدفعه با چشمای اشکی گفت: -آتحان جونم پس حالا که میری منم باهات بیام دیگه باشه؟ مواظب خودم هستم! قول میدم! نفس عمیقی کشید و سعی کرد خودشو کنترل کنه! -وقتی گفتم نه یعنی نه. تو چرا حرف حالیت نمیشه بچه؟ فقط ساز مخالف زدن بلدی! صدای بلندش لب های دخترک دل نازکشو برچیده تر کرد و باعث شد اشک تو چشماش حلقه بزنه! -منو ببین نورا گریه کردی نکردیا. خوشم نمیاد هر چی میشه با گریه می خوای کارتو پیش ببری! و همین حرف کافی بود تا گونه های دخترک تو صدم ثانیه خیس بشه. -لاالله الا الله چته آخه تو؟ چرا هر بار که پریود میشی باید باهات داستان داشته باشم؟! نورا ناراحت دستی به اشک هاش کشید و هق زد. -چون هر بار که پریود میشم باهام مثل یه موجود نجس رفتار می کنی و ه..هی می خوای ولم کنی بری! از حرص و خواستن زیاد دستاش مشت شدن و داشت می مرد که بهش حمله نکنه و خون دخترکشو نمکه! به سختی گفت: -چرت و پرت نگو خانومم باشه؟ حالا هم جای این مزخرفات استراحت کن تا... و یکدفعه نورا جیغ زد: -اگه چرت و پرت نیست خودت برام نوار بذار! وا رفت و تو صدم ثانیه حس شکار کردن دختر وجودشو پر کرد! -چ..چی؟! نورا با چشمای اشکی مصمم سر تکون داد. -یا خودت برام نوار بهداشتیمو می ذاری یا اینکه قبول می کنی موقع پریودی منو مثل یه موجود کثیف و نجس می بینی!
Show more ...
277
0
#پارت‌واقعی _تو رو خدا نزنید ناهید خانم...آخ بچه‌ام...خداااا... دست هایش را به دور شکمش حلقه کرده بود تا ضربه های دست و لگد های مادر میراث به شکمش برخورد نکنند. می‌ترسید از جانِ نصفه و نیمه ی جنینش! با لگدی که به مهره های دردمند کمرش برخورد کرد جیغی ناخودآگاه از درد کشیده و برای بار هزارم با التماس میراث را صدا می‌زند: _میراث...میراث به خدا بچه ی خودته... میراث اما روی مبل نشسته و نظاره گر له شدنش زیر پاهای مادرش بود. مادری که به قصد سقط او را کتک می‌زد. مادرش اینبار پهلویش را نشانه می‌گیرد و یک لگد کاری و سپس صدای پر نفرتش بلند می‌شود: _خفه شو...نمیتونی توله ی حرومیتو به پسر من بچسبونی... کژال هق هق کنان تکرار می‌کند: _به خدا اشتباه شده...من به غیر از میراث با هیچکس نبودم.... از وقتی نمونه ی جنین با میراث نخوانده بود و مطابقت نداشت ، مادرش به جان کژال افتاده و در پی سقط جنینِ بی گناهش بود. صدای میراث کور سوی امیدی برای کژال می‌شود اما حرفهایش در لحظه آن امید را خاموش می‌کنند: _مادر...حتما باید اینکارو بکنی؟! بندازینِش بیرون دست خودتونو آلوده نکنید... ناهید خانم با غیظ نگاهی به کژال می‌اندازد: _کسی بشنوه عروس حاجی تخم حرومی تو شکمش داشته آبرو و حیثیت واسمون نمی‌مونه... نسیم فورا خودش را به میراث رسانده و او را عقب می‌کشد. چشمان دخترک مدام پر و خالی می‌شوند. هنوز از میراث جدا نشده مادرِ میراث دخترِ دوست حاجی را برای میراث نشان کرده است. دست نسیم روی بازوی میراث می‌نشیند و عین خار در چشمِ کژال فرو می‌رود: _عشقم معطل چی هستی؟! امضاش کنن گم شه بره این زنیکه ی زناکار... میراث بالاخره خودکار را برداشته و روی همان برگه ای که با کتک ، مادرش کژال را مجبور کرد برگه های طلاق توافقی را امضا کند را امضا کرد. حواسِ کژال پرتِ میراث بود که دیگر هیچ جوره او را نمی‌دید که با کشیده شدن موهایش غیر ارادی دستهایش شکمش را رها کرده و ریشه ی موهایش را چسبیدند. و این همانی بود که مادر میراث می‌خواست. فورا لگد هایش در شکمش فرود آمدند. جیغ کژال بالا رفت و سعی کرد ممانعت کند اما دیر شده بود. انقباضات شدید پایین شکمش و دردی که در آن می‌پیچید باعث شده بود خم شده و بی توجه به خونی که از بدنش خارج می‌شد جیغ بکشد. مادر میراث بازوی کژال را گرفته و به زور به طرف در می‌کشید: _حالا برو گمشو بیرون... توله ی بی پدرتم دیگه نیس که بخوای آبرومونو ببری... نگاه کژال خیره به میراث بود که تنها نظاره گر بود. مگر نه اینکه او زنش بود و پدر این بچه نیز خودش بود؟! مسئول مرگ بچه‌ی شان میراث بود که جلوی مادرش را نگرفت! میراث قاتل بچه ی خودش بود! کژال در خون جنینِ مظلومش غرق بود و حتی به سختی نفس می‌کشید اما قبل از بسته شدن همیشگیِ چشمانش خیره در چشمان میراث لب زد: _قاتل... قبل از اینکه ناهید خانم کامل کژال را به طرف در بکشاند ، سلیم ، دست راست میراث دوان دوان خودش را رساند: _آقا...روم سیاه...گفتن اشتباهی شده بوده...نتیجه ی آزمایش شما 99.9 درصد مطابقت داشته! ادامه🥲👇🏽👇🏽👇🏽
Show more ...
826
3
به علت فوت رئیس جمهور ممکنه نت‌ها ملی بشه، جوین بشید کانال پروکسی‌مون رو پین گوشی بزنید اتصالتون قطع نشه، جدی بگیرید 🔴⬇️
173
0
🔴 رسمی : اینترنت از امروز ظهر به علت فوت رئیسی دوباره ملی میشه. اگه تلگرامتون وصل نمیشه حتما این چنل رو داشته باشین پروکسی های ملیش قطعی ندارن :
171
0
🔴 فووووووری اخبار تعویق امتحانات ! 🔹 تاریخ امتحانات تغییر کرد :👇😐 🔴
152
0
⭕️⭕️ تعویق قطعی امتحانات ‼️👇
152
0
⭕تاریخ ماه تغییر کرد
332
0
⭕️⭕️تصویب شد:
332
0
🔴فوری لغو امتحانات نهایی خرداد ماه ! تاریخ جدید امتحانات نهایی منتشر شد: @Barname_Emtehanat
333
0
🔹با فوت رئیس جمهور امتحانات به تعویق در آمدند
332
0
🔴 فووووووری اخبار تعویق امتحانات ! 🔹 تاریخ امتحانات تغییر کرد :👇😐 🔴 Khabar_nahaii
183
0
⭕️تاریخ جدید برنامه امتحانات هر رشته : تجربــی   انسانــی   ریاضــی ➡️
183
0
به علت فوت رئیس جمهور ممکنه نت‌ها ملی بشه، جوین بشید کانال پروکسی‌مون رو پین گوشی بزنید اتصالتون قطع نشه، جدی بگیرید 🔴⬇️
460
0
🔴 رسمی : اینترنت از امروز ظهر به علت فوت رئیسی دوباره ملی میشه. اگه تلگرامتون وصل نمیشه حتما این چنل رو داشته باشین پروکسی های ملیش قطعی ندارن :
461
0
به علت فوت رئیس جمهور ممکنه نت‌ها ملی بشه، جوین بشید کانال پروکسی‌مون رو پین گوشی بزنید اتصالتون قطع نشه، جدی بگیرید 🔴⬇️
850
2
🔴 رسمی : اینترنت از امروز ظهر به علت فوت رئیسی دوباره ملی میشه. اگه تلگرامتون وصل نمیشه حتما این چنل رو داشته باشین پروکسی های ملیش قطعی ندارن :
841
1
🔴 رسمی : اینترنت از امروز ظهر به علت فوت رئیسی دوباره ملی میشه. اگه تلگرامتون وصل نمیشه حتما این چنل رو داشته باشین پروکسی های ملیش قطعی ندارن :
1 022
1
به علت فوت رئیس جمهور ممکنه نت‌ها ملی بشه، جوین بشید کانال پروکسی‌مون رو پین گوشی بزنید اتصالتون قطع نشه، جدی بگیرید 🔴⬇️
1 026
0

sticker.webp

2 653
0
به علت فوت رئیس جمهور ممکنه نت‌ها ملی بشه، جوین بشید کانال پروکسی‌مون رو پین گوشی بزنید اتصالتون قطع نشه، جدی بگیرید 🔴⬇️
415
0
🔴 رسمی : اینترنت از امروز ظهر به علت فوت رئیسی دوباره ملی میشه. اگه تلگرامتون وصل نمیشه حتما این چنل رو داشته باشین پروکسی های ملیش قطعی ندارن :
410
0
Last updated: 11.07.23
Privacy Policy Telemetrio